یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

پروژه وحدت چپ، موتور کوچک محرک ائتلاف جبهه سکولار دموکراسی - دنیز ایشچی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
شنبه  ۱۴ خرداد ۱٣۹۰ -  ۴ ژوئن ۲۰۱۱


گرچه برای عبور از حکومت ولایی نظامی جمهوری اسلامی ایران به یک نظام سیاسی دموکراتیک سکولار، تشکیل ائتلافی از سازمانهای سیاسی سکولار دموکراتیک که آمال و برنامه ها و ارزشهای نظری آنها بر پایه های حقوق بشر و ارزشهای مدرن و مدنی پی ریزی شده باشد از ضرورتهای اجباری نیاز زمان میباشد، در کنار آن شرط تحقق و موفقیت کامل چنین پروژه ای از طرف دیگر در گرو تشکیل سازمان سیاسی واحد و متحد جنبش سوسیال دموکراسی و چپ میباشد. وحدت چپ نه تنها بصورت موتور محرکه ای این حرکت را در راستای درست هدایت میکند، به آن مضمونی درموکراتیک، عدالت خواهانه، مدرن و سکولار میدهد. وحدت چپ و تشکیل سازمان گسترده و متحد چپ میتواند نقش گارانتور گذر موفقیت آمیز از مرحله عبور از نظام جمهوری اسلامی ایران را ایفا بکند.

دو پروژه به موازات هم به پیش میروند. ایندو پروژه هر دو از همدیگر مستقل بوده، در عین حال تاثیر متقابلی بر همدیگر میگذارند. حرکت در راستای وحدت جنبش سوسیال دموکراسی و چپ در گذر خود بر دو شاخه یک درخت، یا بالهای یک تنه واحد و یا دو موج پشت سر هم بر بستر دریا، بصورتی همگام میتواند در جریان بوده و شکل بگیرد. وحدت دو سازمان های اتحاد فدائیان و فدائیان اکثریت از یکطرف بصورت یک پروژه مستقل، و اتحاد عمل یا همکاری عملی توام با بحثهای نظری عمومی عموم جریانهای سیاسی چپ دیگر بصورت یک پروژه دیگر در کنار و همگام پروژه اول میتواند پیش برده شود. این همکاری و همگامی فاز دوم از جریانهای چپی که هنوز بر بستره م. ل. حرکت میکنند گرفته تا حزب توده ایران را میتواند در بر بگیرد. اکنون ما با سناریویی مواجه هستیم که سه جریان "اتحاد فدائیان خلق ایران" ، "سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت" و شورای متحد سوسیالیستها چندین سال است روی پروسه وحدتی کار میکنند که یکی از این سه جریان خواهان چنین وحدتی نیست و فقط به همکاری و اتحاد عمل اعتقاد دارد. طبیعی است که چنین شرایط آچمازی از اولش یک بن بستی بیش نبوده و نیست.

واقع بینی به ما حکم میکند که در چنین پروسه ای، شورای متحد سوسیالیستها باید در مجموعه ائتلاف همکاریهای سازمانی چپ قرار بگیرد، نه لزوما در داخل پروسه وحدت در درون پروژه اول. سازمانی که امروز اعلام میکند که آمادگی چنین وحدتی را ندارد، نباید بعنوان سدی در مقابل پروژه وحدت چپ قرار داده شده و چنین طرحی از اول پروژه وحدت را به تاخیر بیاندازد.

ارزشهای آماجی عمومی جنبش چپ بر محورهای آزادی، رفع هر گونه تبعیض، برقراری جامعه مدنی مدرن بر پایه های ارزشهای مدرن و باورمنیهای جهانشمول حقوق بشر، جلوگیری از خشونت و استقرار صلح جهانی، حفاظت از محیط زیست انسانی، استقرار عدالت اجتماعی در راستای برچیده شدن استثمار انسان از انسان و بالاخره تعالی بخشیدن به ارزشهای والای انسانی میباشد. این ارزشهای در عموم مشترک سازمانهای چپ در اسنادی مشابه با سند "سیما، ارزشها و نگاه سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت" بعنوان ستون فقراط ارزشهای پایه ای مورد توافق همه میباشند. بر پایه چنین ارزشهایی است که هدفهای سیاسی برنامه ای مرحله ای تنظیم گردیده و استراتژی و تاکتیکهای این سازمانها در چنین مسیری تنظیم میگردند. سازمانهای چپ در راه رسیدن به چنان برنامه هایی ائتلافها و صف بندیهای مرحله ای خویش را فورمولبندی میکنند.

اگر بافت داخلی روابط سازمانی بر محورهای دموکراتیک استوار بوده باشد و اگر ظرفیت تحمل نظر مخالف در کنار فراهم بودن امکان شکوفایی نظرات مختلف فراهم گردیده باشد، همه آنهایی که به ارزشهای پایه ای جنبش چپ و سوسیال دموکراسی باور دارند، باید بتوانند در داخل یک ظرف واحد یا خانه بزرگ قرار گرفته و رهروان کاروان مسیر سوسیال دموکراسی در راه دستیابی به همان آماج و برنامه ها باشند. هر چه اندازه باورمندی به ارزشهای دموکراتیک و سوسیال دموکراسی قدرتمند تر باشد، امکان کارکرد این نیروها با همدیگر فراهمتر میگردد. همه بر پایه های باورمندی به ارزشهای واحد والای انسانی سوسیال دموکراتیک باید بتوانند در تقسیم مسئولیتهای درون ساختاری یک گوشه از این مسئولیتها را بر دوش گرفته و بر پایه های چنین مناسباتی در راه آرمانها و اهداف واحد حرکت بکنند.

راههای مختلفی برای چنین اختلاط ساختاری اگر وجود داشته باشد، یکی از آنها از طریق تشکیل کنگره مشترک و تقسیم مسئولیتها از طریق انتخابات داخل کنگره میتواند صورت بگیرد. این کار میتواند توسط کنگره فوق العاده مشترک هم به فرجام برسد. راه دیگر آن از طریق ادغام نهادهای ساختاری ناحیه ای جغرافیایی قابل اجرا میباشد. با در نظر گرفتن اینکه اساسنامه های هر دو سازمان بر ساختار سازمانی بر مبنای واحد های جغرافیایی استوار میباشد، چنین ادغامی بر بستر یک پروسه همکاریهای میان مدت " که تا بحال پیش برده شده است" و میتواند صورت گرفته و در مرحله اول واحدهای جغرافیایی ادغام گردند. این پروسه سپس میتواند در یک کنگره مشترک به مرحله نهایی ادغام بیانجامد.

ادغام نهادهای هدایت کننده مرکزی ساختار واحد میتواند با در نظر گرفتن ضریب جمعیتی دو سازمان نسبت به همدیگر شکل بگیرد. البته چنین معیارهایی که بر پایه های واقع بینی و عدالت سازمانی اعمال میگردد، باید بصورت معیارهای میان مدت مرحله گذر مورد نظر قرار گرفته شوند. اگر هم چنین معیارهایی در مواردی نتواند رضایت خاطر همه را فراهم آورد، باید بعنوان معیارهای مرحله گذر تحمل شوند، تا کنگره بعدی یا کنگره فوق العاده ای به این امر خاتمه دهد.

در پروسه وحدت فاز اول سند آماجها و اساسنامه سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت میتواند بعنوان ستوانهای فقرات آماجها و روابط درون ساختاری محور مناسباتی چنین وحدتی باشند. اتکا به چنین اسنادی از یکطرف از اتلاف انرژی در زمینه تنظیم اسناد جدیدی جلوگیری میکند، از طرف دیگر شرایط واحد و یگانه ای برای همه آنهایی که در چنین وحدتی دخیل هستند فراهم میکند. این بستر میتواند برای مرحله میان مدت گذر "ترانزیشن" مورد استفاده قرار بگیرد، تا اینکه در کنگره مشترک تصمیم نهایی اتخاذ گردد.

موج دوم و یا بال دیگر این پرواز مربوط میشود به همکاری و اتحاد عمل عمومی جریانهای جپ با همدیگر.در همان شرایطی که پروسه وحدت دو سازمان به پیش برده میشود، پروسه اتحاد عمل، همکاری عمومی جریانهای چپ با همدیگر که هنوز از نظر پختگی نظری روانی آمادگی لازم برای پذیرش چنین وحدتی را امروز ندارند، میتواند به موازات پروسه اول ادامه داشته باشد. تاثیرات روانی وحدت دو سازمان بر روی برگرداندن اعتماد مثبت و شتاب فزاینده به پروسه همکاریها و اتحاد عملها، میتواند به ادغام بخشهایی دیگر از جریانهای دیگر چپ در این پروسه وحدت شتاب فزاینده ای بدهد.

ائتلاف و همکاری گسترده جریانهای چپ در کنار یک سازمان واحد قدرتمند چپ و سوسیال دموکرات، نه تنها میتواند پروسه واحد حرکت در راستای تشکیل سازمان حزب واحد سوسیال دموکراتیک چپ شدت فزاینده ای ببخشد، بلکه میتواند دقیقا همان موتور کوچک محرکی باشد که خلا جای خالی آن سالهای سال است در جنبش سکولار دموکراتیک مردم ایران احساس میشود.خلائی که میشود آنرا جای خالی ه‍ین را در عدم وجود پیشاهنگی رادیکال جنبش سکولار دموکراتیک مردمی نامید. برای اینکه نقش امروزین و تاریخی چنین پیشاهنگی بتواند در جامعه ایران ایفا گردد، در وحله اول این نقش باید از نظر برنامه ای و سیاسی استراتژیک توسط رادیکال ترین جریان سکولار دموکراتیک اعلام و مطرح گردد. منطق حکم میکند که پیگیرترین و عمیق ترین جریانهای سیاسی که خواستار بنیادیترین تحولات رادیکال در جامعه میباشند، پیروان جنبش سوسیال دموکراسی باشند.

در چنین شرایطی هست که جنبش مردمی آماج و اهداف و آرزوهای مرحله خود را در آن اسناد آماج و برنامه ها می یابند. جنبش آزادیخواهی مردمی با آماج مدرن، دموکراتیک و سکولار خویش در مرحله اول همراه چنین پیوند آرمانی با برنامه و منشورحزب سوسیال دموکراتیک میباشد که در مرحله بعدی با این جریان میتواند پیوند ساختاری و ارگانیک برقرار بکند. پیوندهای ساختاری که عمدتا از طریق شکل گیری نهادهای مدنی، صنفی، سایبر، هنری، ورزشی و غیره و خود جوش مردمی به خود شکل عملی خواهند گرفت. جنبش مردمی اهداف سیاسی خویش را خیلی وقت است که از کانال عبور از نظام ولایت فقیه تعیین کرده است. جنبش سکولار دموکراتیک مردمی در این زمینه که نه حکومت حجّتیه ایها را میخواهد و نه حاکمیت ولایت فقیه را، به نتیجه و تشخیص نهایی خویش رسیده است.

جنبش سکولار دموکراتیک یکبار و برای همیشه به اصلاح ناپذیر بودن کلیت حاکمیت نظام ولایت فقیه و حجتیه ایها پی برده و تشخیص نهایی خویش را در این زمینه در روان سیاسی خویش قطعی کرده است. در چنین شرایط سیاسی روانی، استراتژی و تاکتیکهای مرحله ای جنبش سوسیال دموکراتیک، نه تنها باید این مسائل را در داخل خویش منعکس کند، بلکه باید پیشاهنگ سیاسی حکومت جایگزین آلترناتیو گذر از جمهوری اسلامی ایران باشد. متاسفانه سیگنالهای دو طرفه و مغشوش نه تنها فرسنگها از جنبش مردمی عقب میباشند، بلکه اعتبار سیاسی جنبش سوسیال دموکراتیک را در زمینه مجهز بودن به آرمان های تحول دموکراتیک، از جنبش لیبرال دموکراتیک هم فرسنگها عقب نگه میدارد.

وحدت جبهه فراگیر سکولار دموکراسی در گرو ائتلاف و همکاریهای منسجم جبهه سوسیال دموکراسی و چپ میباشد. انسجام فراگیر جبهه سوسیال دموکراسی در گرو وحدت دو سازمان فدائیان خلق ایران اکثریت و اتحاد فدائیان میباشد. موتور محرکه ساختاری برنامه ای جبهه فراگیر سکولار دموکراسی، ائتلاف منسجم جنبش سوسیال دموکراسی میباشد. کاروان اتحاد این دو سازمان قبل از طلوع آفتاب سحرگاهی باید به راه بیافتد. باید این کاروان جایگاه واقعی پیشاهنگی جنبش مردمی را به خود اختصاص دهد. باید مثل فانوس دریایی نقش چراغ راهنمای جنبش مردمی را در راستای رسیدن به مقصد ایفا کرد.

دنیز ایشچی ۰۴/۰۶/۲۰۱۱


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست