یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

تحمیل در نوشتن برای خواصٌ - رضا اسدی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۷ خرداد ۱٣۹۰ -  ۷ ژوئن ۲۰۱۱


"نویسندگی نوعی پیام رسانی است که در بًعد محتوای نوشته، باید دیدگاه و یا نگاهی نوزا مطرح گردد. و در قالب نوشته، باید نگارشی نوزا به قلم آورد. از این رو نویسنده کسی است که دیدگاهی نو یا نگاهی نو را با نگارشی نو، به خواننده انتقال می دهد. بدین ترتیب نویسنده دارای سه هنر می باشد:
۱-هنر خوب حس کردن
۲-هنر خوب اندیشیدن
٣-هنر خوب نوشتن
و نویسنده کسی را میگویند که معانی و مطالبی را در ذهن دارد که از آن سودی و یا لذٌتی "عام" برای خوانندگان حاصل میشود و به طریقی مینویسد که همه به خواندن نوشته او رغبت کنند و از آن، لذٌت و یا سود ببرند".
تعاریف فوق از بهترین هایی بودند که در رابطه با هنر نویسندگی خواندم.
این تعاریف ایجاب میکنند که یک نویسنده پیرو "مکتب عام باشد" و نه "مکتب خاصٌ".
زمانی یک نویسنده میتواند پیرو" مکتب عام" باشد که خودش را بمانند یک انسان بالدار ویا در درون یک سفینه در مدار ی بالای کره زمین در چرخش بیآبد و به تمامی جهان مسلط باشد. انسان ها را یک شکل، یک رنگ و با هر نوع اعتقداد و نژادی دارای حقوقی برابر ارزیابی نماید. عاشق طبیعت و تمامی موجودات زنده و مرده مستقر بر روی کره خاکی باشد. آنوقت است که این نویسنده قادر است تا با تکیه به هنرهای " خوب احساس کردن، خوب اندیشیدن و خوب نوشتن" طوری بنویسد که مورد عام پسند باشد.
در تمامی کنار و گوشه های دنیا کمتر نویسندگانی با چنین محسناتی بوده و هستند. از جمله واجدین این شرایط میتوان از" مارک توان،چارلز دیکنز،جک لندن ، جرج ا ورول و ژول ورن " در سطح جهانی و از " صادق هدایت، هوشنگ گلشیری " در ایران نام برد.
بالطبع هنر و شروط نویسندگی در زمان حال و بخصوص در کشور ما ایران به چند مورد فوق الذکر خاتمه پیدا نمیکند، بلکه یک هنر دیگری هم به نام مبارزه با " تحمیل بر نوشتن برای خواصٌ" وجود دارد.
چنانچه نویسنده در داخل ایران و زیر چتر حاکمیت جمهوری اسلامی زندگی کند، مجبور است تا آن چیزی را بنویسد که همگام، همسو با اسلام و در جهت خوشایند ولایت فقیه و طرفدارانش باشد. در غیر این صورت او را عامل بیگانه خواهند خواند و نوشته اش در جهت منافع بیگانگان، اشاعه فرهنگ غربی و ... تلقی میگردد و ممنوع الانتشار و چه بسا به زندانی شدن نویسنده منتهی خواهد گردید.
دلیل عمده این نوع برخورد با نویسندگان این است که حاکمیت در ایران ارزش های اجتماعی، حقوقی، سیاسی، طبیعی و ... را فقط در تبعیت از مذهب اسلام و پیروی از ولایت فقیه محدود و خلاصه نموده است، و به حق و حقوق دیگر انسان های ساکن در روی کره زمین و همگامی با آنها اهمیت چندانی قایل نیست.
چنانچه از کادر حاکمیت خارج شویم و به طرز برخورد اپوزسیون رنگارنگ حکومت اسلامی بپردازیم، تغیری در تحمیل خاص نویسی نخواهیم دید.
اگر در رابطه با گروه مجاهدین خلق بنویسیم حتما و باید در جهت تعریف و تمجید از آنها و حمایت از اردوگاه و یا به تعبیر خودشان " شهر اشرف" و رهبر عقیدتیشان باشد. آنها هیچگونه انتقاد به عقاید و رفتار خودشان را بر نمی تابند. با وارد نمودن کوچکترین انتقادی از طرف نویسنده و یا سخنران به این سازمان، با حمله و هجوم هوادارانشان و وارد نمودن اتهاماتی از قبیل مزدوری برای حاکمیت، ماموریت برای وزارت اطلاعات ، بسیجی و بکار بردن انواع و اقسام از این نوع واژه های من در آوردی و مختص به این سازمان مواجه خواهد گردید. و به همین ترتیب اگر بخواهی در جهت خوشایند مخالفینشان بنویسی باید حتماٌ از بکاربردن واژه هایی از قبیل "مجاهد تروریست ، مزدور بیگانگان، وطن فروشان و... کوتاه نیایی.
علٌت این نوع انتظارات این است که دیدگاه رهبران مجاهدین و اعضایشان آنقدر تنگ و بسته است که تمامی دنیا را در همان چهار دیواری "اردوگاه اشرف" میبینند و حقوق چند میلیارد انسان در روی کره زمین را در رسیدن آن سه هزار و چهارصد مجاهد مستقر در آن اردوگاه به خواسته هایشان خلاصه میکنند. برایشان مهم نیست که این خواسته ها به حق باشد و یا نباشد. آنها بر این باور هستند که "حق" آن است که آنها میفهمند و میخواهند. متاسفانه بعضی از جداشدگانشان هم علی رغم آزاد شدن از قید و بند های تشکیلاتی و ایدیولوژیک مجاهدین و ورود به دنیای آزاد هنوز از آن فرهنگ بطور کامل جدا نشده و فاصله نگرفته اند.
اگر نویسنده در جهت ناسیونالیست ایرانی قلم فرسایی کند، مورد توجٌه سلطنت طلبان و طیف هواداران دکتر مصدق و شاهپور بختیار قرار خواهد گرفت . اگر غیر از آن بنویسد، از نظر آنها بی توجه به وطن و تاریخ دو هزار و پانصد و اندی ساله پادشاهی، قدرناشناسی به خدمات کورش کبیر و داریوش بزرگ و بعضاٌ هم جدائی طلب محسوب خواهد گردید. و به همین ترتیب باید نویسنده در نظر داشته باشد که برای خوش آیند آذری ها و کوردها و دیگر اقوام بطور خاصٌ توجه داشته باشد و در جهت حقوق از دست رفته آنها و قهرمانی هایشان برای کسب مجدد آن با ادله محکم وارائه مدارک کافی و روشن قلم بزند. در صورت کوتاهی، از طرف آنها القاب و پسوند هایی به پشت اسمش اضافه خواهد گردید.
برای ارسال مقاله به سایت های مجازی و دیگر رسانه های عمومی و خصوصی بایدٌ توجه داشت که کدام یک از آنها چپ هستند و کدامشان متمایل به راست. کدام اکثریتی و کدامشان اقلیتی میباشند. راه کارگر چه نوع مطلبی را میپسندد و مواضع جدید حزب توده چیست؟ ملی گرایی بر چند نوع است؟ کدام حزب سرنگونی طلب است و چه گروهی اصلاح طلب میباشد. چنانچه نوشته ات جنبه عام داشته باشد، در هر سطح و دارای هر میزان ارزشی که باشد به ندرت مورد توجٌه آنها قرار خواهد گرفت.
بدین ترتیب اختلاف ها، نا همآهنگی ها و فاصله گرفتن از یکدیگر به قدری زیاد است که عمده انرژی نویسنده خرج شناخت این احزاب و احتیاط در پیدا نمودن روش و چگونگی تنظیم رابطه، نه در جهت بها دادن به نیازها و ارزش های انسانی، بلکه در جهت خوش آیند آنها میشود.
لذا عام نویسی در جهت منافع تمامی انسان ها و موجودات روی کره زمین در سرزمین ما ایران جایش را به خاصٌ نویسی و تعریف و تمجید از خواصٌ داده است. و به وضوح میتوان گفت که نگرش و اهمیت دادن به خواصٌ یکی از عمده ترین دلایل، مبنی بر در ایزوله قرار گرفتن سر زمین و ملت ما از پیشرفت ها و عامل عقب ماندگی های فرهنگی و دوری از توسعه و ترقی در جهان گردیده است.
مملکت و مردم ما زمانی به حقوق طبیعی و انسانی خودشان خواهند رسید که حاکمیت ، احزاب و گروهای ریز و درشت در درون و بیرون آن دست از تنگ نظری ها و مختص نمودن اندیشه انسانها در جهت منافع شخصی و گروهی خود بردارند، و به این واقعیت ایمان بیآورند که مجبورند تا منافعشان را در درون نیازها و منافع چند میلیارد انسان و دیگر موجودات ساکن در روی این کره خاکی ارزیابی و ارزش گذاری نمایند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست