سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

دلتنگی ها


جهان آزاد


• شب خرداد و هرسوی چمن، خون
دل پیرو جوان و مرد و زن، خون

چو فردا سر زند خورشید از کوه
شود جلادِ بزدلِ را کفن، خون ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۲ خرداد ۱٣۹۰ -  ۱۲ ژوئن ۲۰۱۱


 

گل سنگم، گل سنگم، گل سنگ
پناهم صخره های سرد و دلتنگ

ز پای ریشه ام تا پای چشمه
کمین صخره ها فرسنگ، فرسنگ

***

شکوهَ جنگل سبز شمالم
نشان عشق دارد هر نهالم

تبرداری شبی درسایه ام خفت
سحر، فواره زد خون، در خیالم

***

تبردار، ای تبردار ای تبر دار
زشاخ و برگ سبزم دست بردار

بروی شاخشارم هر شکوفه،
پیامی میدهد خونین، خبر دار!

***

تبرزن ای تبر زن ای تبر زن
زدستت خون، دل هر مرد و هرزن

تو را عمامه برگردنِ سرانجام
بگردانیم درهر کوی و برزن

***

شب خرداد و هرسوی چمن، خون
دل پیرو جوان و مرد و زن، خون

چو فردا سر زند خورشید از کوه
شود جلادِ بزدلِ را کفن، خون

***

چه خوش گر مهربانی بیشتر بود
برادر با برادر خویشتر بود

چه خوشتر گرکه مردان خدا را
به کف تسبیح، جای نیشتر بود

***

مرا در آشیان دل غمی بود
که حجمش بیشتر از عالمی بود

دریغا دیر دانستم که عمرم
دمی بود و دمی بود ودمی بود

***


شب اردیبهشت و دردِ دوری
من و زانوی غم، کنج صبوری

جدا افتاده ام از خاک میهن
نه صد فرسخ، هزاران سال نوری!

 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست