یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

ما مخاطبان معذب خاموش
در حاشیه «شهادت» هدی صابر و اقدام به اعتصاب غذای نامحدود دوازده تن از زندانیان سیاسی (۱)


امین حصوری


• کار اصلی ما مخاطبان (و «مبارزان بالقوه») آن است که امکانات اعتراضی ای که زندانیان اعتصاب کننده از آنها محروم هستند و به طور کلی بالقوگی های تداوم مبارزه و تکثیر مقاومت را متحقق کنیم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۹ خرداد ۱٣۹۰ -  ۱۹ ژوئن ۲۰۱۱


 

مخاطب اعتصاب غذای زندانیان سیاسی، که تن های خود را به مثابه آخرین امکان و سنگر، به عرصه مبارزه برای افشای ستم و اعتراض به ساختار سلطه بدل می کنند، حاکمان یا نهادهای بین المللی نیستند؛ آماج این کار در دنیایی که به اخبار فجایع خو کرده، دیگر حتی افکار عمومی جهان و نهادهای مرسوم حقوق بشری هم نیست! مخاطبان این «شهادت تن»، همه انسان ها و «مبارزان بالقوه» ای هستند که در بیرون از زندان ها به سر می برند؛ خواه جایی در آزادی نسبی و خواه جایی در دنیای ظاهرا «آزاد»؛ یعنی همه کسانی که می توانند در «مبارزه» سهیم شوند؛ یعنی همه ما!

نگران اطلاع رسانی پیرامون اعتصاب نباشیم! این کار را به نحو بسیار سازمان یافته ای رسانه های زنجیره ای «صنعت سبز» خواهند کرد! (پس از هضم جوهره کار در گفتمان سیاسی خود)؛ علاوه بر این، شخصیت ها و نهادهای «موجه» زیادی وجود دارند که قطعا «به نمایندگی از نگرانی های ما» برای جان زندانیان اعتصاب کننده، با لحن همدلانه ای آنها را دعوت به «خلع سلاح» یا شکستن اعتصاب غذا خواهند کرد. پس با به اشتراک گذاشتن لینک های اینترنتی، صورت مساله را پاک نکنیم و بدین وسیله با تسکین وجدان های معذب، چشم هایمان را از اعتصاب غذا بر نداریم! ... برخی رفقا با تصمیم به همراهی با اعتصاب غذای زندانیان به صورت اعتصاب فردی (و اعلام آن)، با شروع کردن از خود گام مهمی برداشته اند در نشان دادن اینکه می توان و بایستی خود را مخاطب اعتصاب غذای نامحدود زندانیان دانست! بدون مخاطب دانستن مستقیم خود و پذیرش فردی بار مسئولیت این مواجهه، قدم بعدی که اقدام به کار موثر جمعی است، امکانپذیر نخواهد بود و در این دو سال دیدیم که نبود!

پس اگر برای سویه انسانی کار این زندانیان ارزش و احترام قائلیم، باید «جان مایه» ی پیامی را درک کنیم که آنها جانشان را میانجی انتقال آن قرار داده اند؛ و این بی گمان چیزی نیست جز ضرورت تداوم مبارزه در اشکال موثر و مفقوده آن! به این اعتبار، کار ما اطلاع رسانی نیست. کار ما طرح عمومی پرسش قدیمی و جاودانی "چه باید کرد؟" و مباحثه بی وقفه جمعی بر سر آن است!... هدی صابر و دوست همراهش در بخشی از پیام کوتاه اعتصاب غذای خود نوشته بودند "هیچ تقاضایی نداریم"! این «هیچ تقاضایی نداشتن» چیزی نبود مگر انتظار جدی تری که همان درک جوهر پیام اقدامشان از سوی انسان های "آزاد" بود. و دیدیم که هدی صابر در راه تحقق این انتظار بزرگ جان خود را نهاد! ... با این وجود باید به یاد داشت که زندانی سیاسی در انتخاب این شکل از مبارزه (به رغم سخن گفتن با مخاطبان)، در واقع به عریان ترین شکل ممکن وفاداری خودش را به خودش تحقق می بخشد.
بر این مبنا و به طور مشخص تر، کار اصلی ما مخاطبان (و «مبارزان بالقوه») آن است که امکانات اعتراضی ای که زندانیان اعتصاب کننده از آنها محروم هستند و به طور کلی بالقوگی های تداوم مبارزه و تکثیر مقاومت را متحقق کنیم. و از جمله (و به ویژه) اینکه مبارزاتمان را سازمان و انسجام دهیم. متاسفانه باید اعتراف کرد که از این نظر، خبر این اعتصاب ها همانند ضربه پتکی بر سر، به ما یادآوری می کنند که ما (به طور مشخص بچه های خارج کشور) در متحقق کردن امکانات مبارزه، خیلی به خودمان بدهکاریم ...

28 خردادد 1390

sarbalaee.blogspot.com

پانوشت:

(1) اسامی زندانیان اعتصاب کننده: بهمن احمدی امویی، حسن اسدی زیدآبادی، عمادالدین باقی، عماد بهاور، قربان بهزادیان‌نژاد، محمد داوری، امیرخسرو دلیرثانی، فیض‌الله عرب‌سرخی، ابوالفضل قدیانی، محمد جواد مظفر، محمدرضا مقیسه و عبدالله مومنی
radiozamaneh.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست