دل ما گر چه ز کم لطفی معشوق شکست
کریم سهرابی
•
دل ما گر چه ز کم لطفی معشوق شکست
جز پرستیدن ساقی چه کند باده پرست
ذره آن نیست که در خاک نشیند همه عمر
خرم آن ذره که در محضر خورشید نشست
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۶ تير ۱٣۹۰ -
۲۷ ژوئن ۲۰۱۱
دل ما گر چه ز کم لطفی معشوق شکست
جز پرستیدن ساقی چه کند باده پرست
ذره آن نیست که در خاک نشیند همه عمر
خرم آن ذره که در محضر خورشید نشست
مردی از سلسله ی شب شکنان بود که دوش
رو به آیینه نشست و شب آیینه شکست
عهد نابسته ی ما بین که به جای من و تو
عطر گیسوی تو با بالش من یک شبه بست
نخ نما گشته حریر تن دردانه ی عشق
ململ نازک این تافته را عقل گسست
دست در سلطنت هر دو جهان می بردم
بخت یار آمد و زلف تو ام افتاد بدست
پارسایی و عبادت نظرم بود ولی
شدم ازمستی صوفی کش چشمان تو مست
یاغی ودفتر حافظ و تغزل با تو
هر چه در دیر مغان بود در این مجلس هست
|