سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

زنان در مسیر آزادی و استقلال اقتصادی


• زنان زمانی تلاش خود را برای احقاق حقوق برابر با مردان آغاز کرده اند که به کار در خارج از منزل پرداخته اند. به عبارت دیگر، شرکت زنان در زمینه های اقتصادی و اجتماعی، یکی از ویژگیهای مهم رشد و پیشرفت هر کشوری است. استقلال اقتصادی باعث افزایش اعتماد به نفس در زنان میشود ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۶ تير ۱٣٨۵ -  ۲۷ ژوئن ۲۰۰۶


بیحقوقی زنان و تلاش برای دستیابی به حقوق خود، روندی جهانی است که به شیوهای کلی تمام جهان را فراگرفته است. زنان و تشکلاتشان و همچنین سازمانها و طرفهای گوناگون بسیاری در تلاش برای احقاق حقوق زنان هستند، اما پس از سالها مبارزه زنان در راه رسیدن به حقوق خود، هنوز راه زیادی برای آزادی کامل آنان در راه است. این نیز دارای چندین عامل بوده که بر جریان رو به پیش رهایی زنان تاثیرگذار هستند. در اینجا تلاش میشود تا به یکی از مهمترین زوایای این مساله یعنی استقلال اقتصادی زنان پرداخته شود که نقش بسیار مهمی در وضیعت زنان ایفا میکند.
مساله زن و دستیابی آنان به حقوق خود تا حد بسیاری به توان تامین زندگی و وضیعت اقتصادی آنان مرتبط است. هرگاه که زنان خواهان حقوق برابر با مردان شده اند در گام نخست تلاش کرده اند تا به لحاظ اقتصادی مستقل شوند. نباید از یاد برد که زنان زمانی تلاش خود را برای احقاق حقوق برابر با مردان آغاز کرده اند که به کار در خارج از منزل پرداخته اند. به عبارت دیگر، شرکت زنان در زمینه های اقتصادی و اجتماعی، یکی از ویژگیهای مهم رشد و پیشرفت هر کشوری است. استقلال اقتصادی باعث افزایش اعتماد به نفس در زنان میشود. برای بحث بیشتر در مورد این موضوع و برای آگاهی بیشتر در مورد زوایای این مساله، لازم است که مختصرا به تاریخ بازگردیم.
در قرون ۱۴ و ۱۵، نختابی کار زنان بود. لیلی براون میگوید: کسی که در فکر نوشتن تاریخ کار زنان کارگر باشد، باید در گام نخست به تاریخ پیدایش ماشین پرداخته و به شیوهای مناسب نشان دهد که این ماشین و فعالیت صنعتی بود که زنان را از دل سکوت و اتاقهای تاریک منازل بیرون کشیده و به گونه ای در خدمت خویش درآورد. پیدایش نظام سرمایه داری و کار در کارخانه ها این فرصت را به زنان داد که از زندگی مستقل برخوردار شوند، با این تفاوت که در گذشته عده بسیار کمی از زنان در پروسه تولید شرکت داشتند، اما امروزه با خوشحالی میبینیم که زنان اکثر کشورهای جهان در بخش های گوناگون به فعالیت مشغولند.
اما این را هم بگویم که زن از هنگامی که به کار در خارج از خانه پرداخت و به استقلال اقتصادی دست یافت، دیگر نتوانست وابستگی به خانواده و نقض حقوق انسانی خود را بپذیرد. ماشین و انقلاب صنعتی، نقش اساسی در تحکیم پایه های استقلال زنان ایفا کرده است. در زمان انقلاب کبیر فرانسه، اعتراض نسبت به وضیعت نامناسب اقتصادی و اجتماعی زنان به میزان زیادی برجسته شد و زنان توانستند در به میان آوردن و سازماندهی اعتراضات آن زمان، نقش مهمی ایفا کنند و میتوانم به جرات بگویم که یکی از پایه های اصلی این اتفاقات بودند. فقر به شدت در حال گسترش بود و زندگی اکثر مردم را با بحران مواجه کرده بود. تن فروشی و فحشا به طور چشمگیری افزایش یافته بود، به گونه ای که در اواخر قرن ۱٨ میلادی تنها در شهر پاریس، ۷۰ هزار زن تن فروش وجود داشت. گرسنگی هر روز جان عده ای را میگرفت و کودکان اولین کسانی بودند که به شیوه ی بیسابقه ای از بین میرفتند. لیلی براون مینویسد: یکی از دو نفر کارگری که میخواست به مجلس راه یابد زنی بود که از سوی آن زنان فرستاده شده بود. آنها به وضیعت زندگی خود اعتراض میکردند و خواستار زندگی بهتر و انسانی بودند و یک لقمه نان حلال شعار اصلی زنان کارگر بود.
آنها در یکی از نامه های خود به شاه فرانسه، مزد برابر در مقابل کار برابر با مردان، ممنوعیت ورود مردان به حریم کار زنانه و شرکت نکردن زنان در صنایع دستی که مخصوص مردان بود را خواستار شدند. به خواست های زنان بسیار از آنچه که خواسته بودند جواب داده شد، اما این شاه فرانسه نبود که به نیازهای آنان پاسخ داد، بلکه این نیاز سرمایه داری بود که زنان را وارد پروسه تولید کرد.
سرمایه داری زنان را تحت سلطه خود در آورد و آنها را استثمار میکرد، اما همزمان آنها را به سوی استقلال اقتصادی و آزادی سوق میداد. در حالی که کار در بیرون از منزل برای زنان ثروتمند ننگ و عار بود، زنان کارگر برای حق کار کردن مبارزه میکردند. زنان بورژوا در کنج منازل خود از سوی همسر، پدر یا معشوقه هایشان تامین میشدند و در وضیعت خوبی زندگی میکردند، اما زنان کارگر در مبارزه ی بیرحمانه برای نان، شعار حق کار سر میدادند.
مساله حقوق زنان برای زنان سرمایه دار، بسیار دیرتر از زنان کارگر که در جریان کار بودن به میان آمد و نزدیک به قرن ۱۹ به سوی استقلال اقتصادی گام برداشتند. زمانی که نبود وسیله، تحت تاثیر رشد سرمایه داری، طبقه متوسط جامعه را در بر گرفت، زمانی که تغییرات اقتصادی منافع خرده بورژواها را با تهدید روبرو ساخت، نگرانی زنان طبقه متوسط را فرا گرفت و آنها با این مساله روبرو شدند که یا باید به دامان فقر بیافتند و یا کار کنند. و چنین بود که زنان بورژوا به دانشگاهها، کارگاههای هنری و ادارات و غیره روی آورده و تمام شغلهای آزاد را در اختیار گرفتند.
این نیازی نبود که بطور ناگهانی پدید آمده باشد، بلکه تامین نیازهای زندگی آنها را به کارکردن وادار کرد. هنگامی که زنان بورژوا برای کار کردن گام برداشتند با مخالفت شدید مردان روبرو شدند. به عنوان مثال انگلستان به عنوان اولین کشوری که جنبش زنان بورژوا در آن پا گرفت، در اواخر قرن ۱٨، ۱۴۲ کارگاه و واحد تولیدی وجود داشت که زنان، مردان و کودکان بسیاری در آن کار میکردند، در حالی که از زنان ثروتمند هیچ خبری نبود.
اما ناگهان در سده ۱۹، صدای ماری ویلسون کرافت بلند شد که ارتقاء سطح سواد و بهتر شدن وضعیت آموزش و پرورش را برای زنان خواستار گردید. در سال ۱٨۴۱ نزدیک به نیم میلیون کارگر زن در انگلیس کار میکردند. آنها بسیار فعالانه در مبارزه طبقاتی شرکت داشتند و از مبارزان جنبش چارتیستی بودند.
اجازه دادن به زنان برای شرکت در فعالیتهایی چون معلمی و کارمندی پست و تلگراف با حقوق کم، اولین بار به زنان بورژوا داده شد. در سال ۱٨۵٣ میلادی نمایندگی بین الملی تلگراف به زنان بخشیده شد. در سال ۱٨۴۶ اولین مدرسه آموزش عالی یعنی دانش سرای تربیت معلم برای زنان گشوده شد. در آمریکا و آلمان نیز با رشد صنعت و سرمایه داری، زنان وارد عرصه کار شدند.
ریشه تصویب قانون حمایت از زنان کارگر به جنبش چارتیست ها باز میگردد. ترس از رشد جنبش کارگری باعث شد که در سال ۱٨۴۲ قانون پیشنهادی لورد اشلی که در آن کار مخفی و قاچاق را برای کودکان و زنان ممنوع میکرد اجرا شود و این اولین گام در راه کاهش استثمار زنان بود. دومین گام، قانون هشتم ژوئن سال ۱٨٨۴ بود که ساعات کار زنان را در کارخانه های ریسندگی و بافندگی به ۱۰ ساعت کار در روز تقلیل داد. مبارزه زنان همچنان ادامه داشت و توانست تا حدی به خواست های خود دست یابد.
اگر بخواهیم به وضعیت کنونی زنان بپردازیم میبینیم که بنا به آمارها، زنان یک سوم نیروی کار جهان را تشکیل میدهند اما سهم آنها در مالکیت، تنها یک درصد بوده وشمار زنان بیسواد در جهان ۵/۱ برابر مردان است. به این ترتیب برایمان روشن میشود که زنان پس از یک قرن مبارزه و تلاش برای حق کار کردن و رسیدن به حقوق انسانیشان هنوز راه زیادی در پیش دارند.
آنها که یک سوم نیروی کار جهان را تشکیل میدهند، هنوز در اکثر کشورهای جهان حقوقی کمتر از مردان دریافت کرده و مالک تنها یک درصد ثروتهای جهان هستند. در بیشتر کشورها نیز زنان اجازه کار در بیشتر شغل ها را ندارند. حتی تحصیل در بسیاری از رشته های تحصیلی دانشگاه ها در این کشورها برای زنان ممنوع است.
هرچند که امروزه به علت پیشرفت تکنولوژی و وجود سازمان های دمکراتیک در جهان و همچنین وجود تشکلات زنان، وضعیت زنان تغییر بسیاری کرده و زنان توانسته اند در زمینه های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی رشد کرده و خود را ثابت کنند، اما با وجود اینها نمیتوانیم ادعا کنیم که زنان کاملا به حقوق خود رسیده اند.
آمارها حاکی از آن است که فقر در میان زنان خصوصا برای زنان سرپرست خانواده بیشتر از مردان است. فقر و نبود منبع درآمد و کار مناسب برای زنان، آنها را به مردان وابسته کرده است.
زمانی که میگوئیم زنان با دست یافتن به استقلال اقتصادی میتوانند به سوی احقاق دیگر حقوق خویش گام بردارند، به این دلیل است که میبینیم عدم استقلال اقتصادی زنان، در اکثر اوقات آنها را ناچار میکند که خشونت، بی احترامی و نقض حقوقشان را از سوی مردان تحمل کنند.
اکثر زنان تن فروش و خیابانی نیز زنانی هستند که برای تامین نیازهای روزانه خود مجبور به تن فروشی میشوند. تقسیم شغلها به زنان ه و مردان ه مشکل دیگری است که اجازه نمیدهد زنان به آسانی به کار مشغول شوند.
در کل فرهنگ مردسالاری و تسلط آن بر زمینه ها و وجود نظام غیرعادلانه، موانعی در برابر استقلال زنان هستند. در ایران تحت حاکمیت آخوندها، با وجود اینکه زنان تلاشهای بسیاری در عرصه های گوناگون خصوصا در زمینه های اقتصادی صورت داده اند، اما هنوز موانع بسیاری در مسیر آنها قرار دارد. بنا به باورهای قدیمی و سنتی وظیفه تامین معاش بر عهده زنان نبوده و نباید در خارج از منزل به کار مشغول باشند. چنین تفکراتی باعث شده که کمتر به زنان اجازه کار کردن داده شود، یا اینکه از بسیاری مشاغل منع شده اند. به جرات میتوانم بگویم که یکی از عوامل افزایش زنان خیابانی به این فرهنگ مسلط بر جامعه ایران باز میگردد که مانعی در راه کار زنان و ورود به اکثر شغلها، خصوصا شغل های مردانه است.
در پایان لازم است که یک بار دیگر بگویم که بدون استقلال اقتصادی، رسیدن زنان به حقوقشان از خواب به واقعیت در نخواهد آمد .


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست