یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

کیفیت نازل اهل رسانه - بابک پاکزاد



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۹ تير ۱٣۹۰ -  ۱۰ ژوئيه ۲۰۱۱


پیشاپیش بگویم که متن حاضر صرفا یک اظهار نظر است ، بررسی های آکادمیک پشتوانه آن نیست بلکه تجربه شخصی است و در نتیجه، جهت گیری های ذهنی نویسنده شدیدا بر آن حاکم است و البته، این در معنای آن نیست که بر آن نوشته های آکادمیک، جهت گیری ها و یا اساسا پارادایم ها حاکم نیستند. شاید بگویی ای بابا در زمانه ای که هر کسی قادر است هر اظهار نظر سخیف یا کم جانی را در سایتی منتشر کند این قدر حاشیه رفتن لازم نیست. حرفت را بزن. مشکل درست همین جا است. یک رسانه با کیفیت نیازمند انسانهای با کیفیت است. البته آنانی که سایت هایشان مثل یک دیگ درهم جوش است، شاید با این استدلال مخالف باشند و استدلال کنند انسانهای با کیفیت از مسیر تضارب آرا عمل می آیند. و من در پاسخ می گویم البته، در شرایطی آزاد، آزاد برای اظهار نظر و آزاد از تنگناهای سیاسی و معیشتی، وقتی گستره نویسندگان به وسعت تمام جهان نیست و وقتی هوایی که تنفس می کنند تا این حد متفاوت نباشد. تناقض های ذاتی دمکراسی واقعا موجود، همین جا در فعل نوشتن و عرضه اثر حی و حاضر است. آن یکی در آن سر دنیا دهانش را تا جایی که می تواند باز می کند و هر آنچه می خواهد را در فضای وب رها می کند و این یکی در این سوی دنیا پشت کامپیوتر قوز کرده و با چشمانی وغ زده و متحیر بر اراجیفی که بر صفحه مانیتور پدیدار و محو می گردد خیره مانده و خودخوری می کند. دیگر کار به آنجا می رسد که حتی مطالب را نمی خوانی، نگاهی بر تیترها انداخته و رد می شوی، حیفت می آید وقت عزیزت را صرف پاسخ به این همه اظهار نظرهای بدون پشتوانه و کج و معوج کنی. قبلا ما شاهد درگیری های قلمی، جوابیه ها و واکنش های بسیار بودیم و حال کمتر شاهد چنین صحنه هایی هستیم. این در معنای آن نیست که تمام آن اختلاف نظرها حل شده است، بلکه نشان از آن دارد که آن چنان فاصله ها از یکدیگر زیاد شده که اندیشه ها حتی با هم اصطکاک نیز پیدا نمی کنند. فضای برخی سایت ها درست شبیه یک جشن در فضای عمومی شهر شده که هر کس در گوشه و کنار آن بساطی پهن کرده، خواننده نیز چون فردی است که در جشن پرسه می زند، بر سر برخی بساط ها اندکی توقف می کند، با لبخند یا اخم واکنش نشان می دهد و عبور می کند. کمتر خرید می کند چون یا پول زیادی در جیب ندارد و یا هیاهوی دستفروش ها تمرکزش را برهم می زند. به این ترتیب در یک فضای عمومی که با هدف تعامل هرچه بیشتر طراحی شده، نه تعاملی میان نویسندگان برقرار می شود و نه میان خوا نندگان و نویسندگان؛ این پدیده، "بی ارتباطی در عصر ارتباطات" نیست بلکه به درستی، می توان آن را "بی ارتباطی ناشی از عصر ارتباطات" نام نهاد. و ما که هنوز از سد سانسور عبور نکرده ایم داریم سندروم "بی ارتباطی ناشی از عصر ارتباطات" را از خود بروز می دهیم.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست