سه دوبیتی از فتح اله شکیبایی
فتح اله شکیبایی
•
سحرگه آمدی، در کوچه باغم
که گیری از قناری ها سراغم
برو از کفترِ بامِ دلم پُرس
که از بَر کرده شعرِ درد وُ داغم.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۲۱ تير ۱٣۹۰ -
۱۲ ژوئيه ۲۰۱۱
١
سحرگه آمدی، در کوچه باغم
که گیری از قناری ها سراغم
برو از کفترِ بامِ دلم پُرس
که از بَر کرده شعرِ درد وُ داغم.
٢
بهاری از گلستانی گذر داشت
حریرِ سبزِ زیبایی به بر داشت
گلی چشمک زد وُ خندید وُ رقصید
نمی دانم چه چیزی زیرِ سر داشت.
٣
گلِ یاس وُ گلِ یاس وُ گلِ یاس
که جا خوش کرده ای در باغِ گیلاس
اناری خفته در آغوشِ گردو
اناری دانه هایش هم چو الماس.
|