آسیب شناسی دوشکست - هادی صوفی زاده
مدخلی دوباره بر تهاجم نظامی ایران به کوردستان
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
٣۱ تير ۱٣۹۰ -
۲۲ ژوئيه ۲۰۱۱
اواخر سال ۲۰۰٨ پارلمان ترکیه مجوز حمله نظامی به کوردستان عراق را به بهانه حضور حزب کارگران کوردستان صادر نمود. بدنبال مصوبه پارلمان، آرتش ترکیه از منطقهای معروف به زاپ ( دجله ) به خاک کوردستان حمله، و در مدت یکهفته نبرد با دادن تلفات انسانی بسیار و سقوط دو هلی کوپتر و دریک شکست دیپلماتیک ناچار به عقب نشینی گردید. درآن زمان آقای "روبرت گیتس" وزیر دفاع امریکا در یک ماموریت ویژه از پاکستان به ترکیه سفر کرد، تجاوز نظامی ترکها را تقبیح و خواستار عقب نشینی سریع آنان شد.
تا آن مقطع جریانات فاشیستی ترکیه به کمتر از ریشهکن نمودن پ کاکا قناعت نمی نمودند، مدام ازجنگ افروزی و انکار هویت ملی کوردها سخن می راندند روزنامهنگار فاشیست ترک "ایشین ارشان" درروزنامه بلواکسپرس نوشته بود در ازای خون هرترک باید خون پنج کرد ریخته شود. اما بعداز نتایج خفت بار آن حمله، رویکردی نوین درفضای سیاسی ترکیه نسبت به مسئله کوردها احساس شد. آقای رجب طیب اردوغان درجمع روزنامه نگاران اعلام نمود که اگر قرار باشد با پ کاکا مبارزه نمود الزاما' باید تشکلهای آنان راکه درداخل کشور فعالند ازبین برد نه دربیرون مرزها و گفت هم اینک بیش از پنچ هزار نیروی پ کاکا درداخل ترکیه مشغول فعالیتند. یک مسئول بلند پایه ارتش ترک نیز گفته بود که بهنگام بمباران کوههای قندیل گریلاهای پ کاکا در دل کوهها با "باغلمه" مشغول نوازندگی خود هستند. ناگفته نماند جنگ زاپ درس عبرتی برای نظامیان ترکیه بود که کمتر در محافل فارسی زبان انعکاس یافتهاست.
بااین توضیح و یادآوری جنگ زاپ مناسب دانستم به تحلیل و آسیب شناسی حمله نظامی چند روز گذشته سپاهپاسداران ایران به کوردستان عراق به بهانه جنگ با گریلاهای حزب حیات آزاد کوردستان ( پژاک ) از جهات گوناگون بپردازم که همانند جنگ زاپ شکستی سیاسی ـ نظامی برای سران رژیم ایران بوده و درعین حال جریان انقلابی پژاک را در موقعیت محکمتری قرار داد.
هرچندبه لحاظ برخورد با مسئله کورد هردو حکومت ترکیه و ایران رفتارهای مشابهای را درطول تاریخ از خود نشان داده، اما درکل، مسیر حرکت سیاسی این دو کشور کاملا" متفاوت از همدیگر و آنچه که می توان از حکومت فعلی ترکیه استنباط نمود، حکومت ترکیه بااتخاذ روشی عقلانی فرصتهای فزایندهای درجهان برای جامعه خود مهیا و اعتبار بین المللی ویژهای را کسب نموده که نتیجه آن به ثبات نسبی و رشد اقتصادی انجامیده است. عقلانیت سیاسی ترکها را ازاین جهت می توان برشمرد که سالها هماهنگی وتشکیل جلسات امنیتی سهجانبه با ایران وسوریه و توطئه علیه حکومت محلی کوردستان نتیجهای برایشان بدنبال نداشت، اما با آسیب شناسی روش خود وقرائتی نوین از تحولات جاری درمنطقه بجای ادامه مشی سیاسی پوسیده و ناکارا به جای دشمنی روابط سیاسی اقتصادی با حکومت اقلیم کوردستان برقرار نمود، تاجائیکه امروزه جنوب کوردستان درردهبندی پنجم تامین منافع اقتصادی ترکیه است. انتظار می رود با راهاندازی پروژه گاز نابوکو این رده بندی به مرحله اول ویادوم در منافع اقتصادی ترکیه ارتقاء یابد. اماحکومتهای فعلی ایران و سوریه هنوز هم در نقطه صفر ودرابتدای مشکلات درونی خودبسر می برند که نیازی به توضیح نیست. ناگفته نماند حمله اخیر ایران به کوردستان عراق را بیست سال قبل ترکیه انجام و نتیجهای عایدش نگشت.
یکی از بحثهای جاری در ایران موضوع سیطره سپاه پاسداران بر حاکمیت است که بقایای رژیم را با چالش جدی روبروساختهاست. رژیم فعلی ایران خارج از وجود ظاهری پاسدارانی چون مصطفی محمد نجار، صفار هرندی، محصولی و دهها مهره ریز ودرشت ازاین قبیل که درراس امور قراردارند، از سپاه وحرفه نظامیگری به حکومتداری رسیده اند. حکومت کودتایی که از طرف سران جنبش سبز به حاکمیت اطلاق می شود، باتوجه به این حضور نظامیگری است که درتاریخ حاکمیت ایران سابقه نداشتهاست، تاجائیکه یادآوری مکررسخن خمینی که گفته بود سپاه نباید درامور سیاسی دخالت کند، خریداری ندارد. حاکمیت نظامی با سیاستهای نابخرادنه وامنیتی خود نهاینکه قادر به کسب منافع اقتصادی در آن منطقه ثروتمند نبوده بلکه با ایجاد فضای موجود فرصتهای موجودرا به تهدید بدل نمودهاست.
بااین مقدمه لازم دانستم بگویم حمله سپاه پاسدارن به کوردستان عراق مثل حمله آرتش ترکیه درسال ۲۰۰٨ با تصمیم پارلمان انجام نگرفته و این ایده را که سپاه نهادی فرا قانونی است قطعیت می بخشد. هرچند که سخنان نماینده میاندواب درمجلس شورای اسلامی که گفته بود سازمان پژاک از اوایل انقلاب هم دشمن این نظام بود! نشان از میزان تبحر نمایندگان یک مملکت دارد.!! لازم بذکر است تنها شش سال ازتاسیس پژاک می گذرد.
کوردستان و بلوچستان برخلاف آذربایجان و خوزستان که نقطه ضعف ایران بشمار می روند، دو منطقهای هستند که مقامات امنیتی و سپاه پاسداران برای رسیدن به مقاصد شوم خود به آسانی به سرنوشت مردمان آن دودیار بازی می نماید. دستگیری عبدالمالک ریگی و بزرگنمایی دستگیری ایشان و اعدام فلهای جوانان بلوچ به بهانه عضویت درجندالله نمونه سناریویی بودتا بدین گونه بر پارهای ازمشکلات داخلی فایق آیند. انتخاب بلوچستان برای فرار عدهای متجاوز به زنان درخمینی شهر اصفهان نمونه دیگر تابتوان با بهحاشیه راندن موضوعات از مرکز به حاشیه برای مجهول نگاه داشتن پرونده مذکور وترفندهای احتمالی دیگر درنظر گرفتهاند. گرچه حمله به کوردستان بالاتر از یک سناریو است اما می توان مواردی را برشمرد که سپاهیان دراین مقطع بدان نیاز دارند.
الف ) در سالهای گذشته و بویژه دوران جنبش مسلحانه دهه شصت رژیم ایران هیچگاه حاضر به بازتاب ودرج اخبار مربوط به کوردستان و یا سایر مناطق مربوط به دیگر ملیتها نبود، حتی اگر بنفع نظام هم بود اما رویکرد جدید آنان وبزرگنمایی اخبار مربوط به گروههای سیاسی مخالف رژیم، با تاسی از جنگ نرم و ایجاد جنگ روانی به یکی از راهکارهای نهادهای امنیتی تبدیل شدهاست. این رویه نه تنها علیه مخالفین داخلی نظام بلکه در بعد جهانی نیز به الویت سیاستهای نظام درآمده است. چندی پیش مرکز پژوهشهای مجلس دربررسی استراتژی جدید ناتودرمنطقه، و مقابله باتهدیدات احتمالی ناتو به جایگاه جنگ سایبری پرداخته و بنا به گزارش سایت ترند نیوز مجلس ایران تاکید نموده که "افزایش حضور و قدرت نمایی در فضای سایبر می تواند ابتکار لازم را در اختیار کشور قرار دهد تا در ابعاد مختلف آن بتوان توان دفاعی را افزایش داد." مانورهای هرازچندگاهی از آزمایش موشکهای دوربرد و مبالغه در قدرت توان رزمی و آمادگی درمقابل تهاجم نظامی غرب درچارچوب جنگ نرم تعریف می شوند. این قدرت پوشالی در فضای سایبری هنگامی نمایان می گردد که برای توجه افکارعمومی به اهداف خود دست به دامان عوامل معلوم الحالی نظیر نادر انتصار و عرفان قانعی فرد شوند و در اقدامی مضحک مشروعیت بین المللی برای حمله به پژاک را از زبان انتصار دریافت می نمایند.
ب ) اما درفضای واقعی قریب به بیست سال است که نیروی نظامی ایران و بویژه سپاهپاسداران تحرک نظامی نداشته و بهیمن دسترسی به ثروت ملی، غارت و چپاول اموال ملت، این نهاد غرق درفساد مالی و ثروت اندوزی هستند. پاسدار امروز مرفهترین وفربهترین قشرجامعه است. نگاهی به مصاحبههای خانوادههای پاسدارهای کشته شده حمید باکری، محمد جهان آرا، ابراهیم همت و بسیاری از این قبیل در جریان تقلب انتخاباتی که نماد دوران جنگ ایران با عراق هستند بخوبی بیانگر عمق فساد این نهاد بدنام است. آسیه باکری دختر حمید باکری قریب دو سال پیش درنامهای به پدرش نوشته بود خوشا به حالت که اینجا نیستی تا ببینی همکارانت به چه روزی افتادهاند و بسیجی امروزی چه آدمهای بددهن و چشم چرانی هستند. بااین همه، حمله به کوردستان تستی از این نیروی لمیده است که خطرهای خارجی و داخلی را درپیش دارد. بنابهبرخی اخباردریافتی ترکیب نیروهای فرستاده به جنگ باپژاک که از استانهای مختلف ایران به کوردستان اعزام شده، حکایت از نوعی رزمایش، خودآزمایی، تجدید آموزش و محک زدن خود برای مقابله با بحرانهای احتمالی است.
پ ) جنگ افروزی اخیر رامی توان تست مخالفین بعدازانتخابات نیز نامید. اعدام زندهیادان فرزاد کمانگر و یارانش که اغلب همفکر و یا ازاعضای پژاک بودند، موج نفرتی رادر میان جریانات سیاسی و اشخاص ایرانی علیه حاکمیت ایران برانگیخت. بویژه حاکمیت انتظار ابراز همچون نفرت و انزجاری را ازیاران دیرین خودشان ( معروف به جنبش سبز ) نداشتند، به همین دلیل حکومت تلاش نمود تا موسوی وکروبی را که نسبت به اعدامها واکنش نشان دادند متهم به همسویی با پژاک نماید، حملات جدید علیه پژاک دراین مرحله که موسوی وکروبی درزندان هستند، بخشی از افراد از جنبش سبز بریده و بهدامان رژیم برگشته و برخی نیز رادیکال گشته تست دیگری است تا بتوانند ازاین طریق میزان توان جریان سبز را بسنجند. روزنامه کیهان در شماره روز چهارشنبه مورخ۲۹تیرماه نوشت " عملیات موفقیت آمیز و غافلگیرکننده سپاه پاسداران در سرکوب تروریست های پژاک با خشم و عصبانیت بخش هایی از حامیان فتنه آمریکایی -اسرائیلی ٨٨ مواجه شد" و نوشت "حمایت جریان فتنه از تروریست ها البته مسبوق به سابقه است بویژه که میرحسین موسوی تاکنون چندین بار با صدور اطلاعیه هایی برخورد نظام را با تروریست هایی که دست به کشتار زنان و کودکان بی گناه زده بودند، محکوم کرده است!"
ت ) مورد دیگری که هدف اصلی نظام دراین تهاجم نظامی است تهدید حزب دموکرات کوردستان ـ عراق است که به خطرات سیاستهای رژیم ایران درمنطقه آگاه است و بنا به توان خود از حکومت ایران فاصله گرفته است. درمطلب قبل تحت عنوان اهداف پنهان ایران در حمله نظامی به کوردستان به اختصار به این موضوع پرداخته بودم. اما خارج از موضعگیریهای مقامات پنهان و ارشد ایران علیه پارت دموکرات کوردستان ـ عراق سایت نیمه تعطیل کردستان امروز مقارن باحمله سپاه به پژاک درمطلبی تحت عنوان اشرف دیگر در کردستان بقلم فرد مجهول الهویهای بانام سوران حکیمی! از زوایای مختلف به دشمنی میان ایران و پارتی پرداخته و درقسمت آخر یکباره از یک نویسنده به یک نیروی امنیتی تغییر چهره می دهد و بنام ملت کورد درکوردستان ایران به تهدید پارت دموکرات کوردستان وحکومت اقلیم کوردستان پرداخته و نوشته " مردم شریف و کردهای باشرف ایران و خانواده هایی که توسط این تروریستها داغدار گردیده اند انتظار مواضع شفاف و اقدامی اجرایی همانند مسئولین بغداد در قبال اردوگاه اشرف (محل تجمع سازمان تروریستی منافقین) را از شما دارند وگرنه بی تفاوتی و یا بهانه های همگرائیهای قومی ، سکوت در مقابل اشرف کردستان همراهی با آنها را تداعی خواهد کرد". گرچه بسیاری از سایتها و سخنگویان نظام با الفاظ زشت و رکیک علیه رئیس حکومت کوردستان وحزبش موضعگیری نمودند اما بدون تردید محتوای مطلب سوران حکیمی بیانگر نگرش ایران به پارت دموکرات کوردستان است.
آنچه که مقامات امنیتی ایران خوب می دانند اما قادر بهپذیرش آن نیستند این است که نه پارت دموکرات کوردستان ـ عراق اتحادیه میهنی کوردستان بهرهبری جلال طالبانی است که اجازه دهد نیروی نظامی ایران برای سرکوب احزاب کورد ایرانی وارد قلمرو او شوند، ونه پژاک حزب دموکرات کوردستان ایران است که مثل سال ۹٣ با یک گلولهباران ۴٨ ساعته قندیل راازدست دهد و نه دردوران زمامداری صدام حسین تاسیس گردیده تا بهاتهام همکاری با حزب بعث مثل مجاهدین خلق مردم عادی راعلیه آن بسیج نمود.
مورددیگراینکه رژیم شاه و رژیم فعلی ایران تجارب وشناخت مهمی در نفوذمیان احزاب کوردستان عراق برای به زانودرآوردن قیام کوردهای ایران دارند، اما در تعامل با جنبش کوردهای شمال ناتوان هستند. اهمیت جنبش کوردستان ترکیه دراین است که جنبش درداخل کوردستان حضور دارد. شهرداریها و نهادهای مدنی و سیاسی تاروپود این حرکت راتشکیل می دهند که هیچ حکومتی قادر بهنفوذ در این تاروپود نیست. امروزه پ کاکا به نیرویی سنبلیک درآمده است و اصل پ کاکا به متن جامعه برگشتهاست. تلاش پژاک در مبارزه و الگوگیری از پ کاکا علیرغم شدت سرکوب درایران برای حضور درجامعه کوردستان است. به عبارتی دیگر کردهای ترکیه امروز نقش رهبری جنبش کورد را ایفا می نمایند.
نمونههای همکاری و تاثیر گذاری میان کوردهای ترکیه و ایران را می توان ازاستحفای " آکین بیردال" نماینده پارلمان ترکیه ( از لیست حزب صلح و دموکراسی ) از گروه دوستی پارلمانی ایران و ترکیه دراعتراض به اعدام ناجوانمردانه فرزادکمانگر و یارانش، راهپیمایی اعتراضی مردم شهر "گهوهر" ازاستان حکاری دراعتراض به اعدامهای یادشده با برپایی تظاهرات دهها هزار نفری بی نظیر وحرکت بسوی دروازه مرزی ایران و ابرازنفرت از جنایات جمهوری اسلامی، ساختن مدرسهای بنام "ماموستا" فرزاد کمانگر در یکی از شهرهای استان آمد ( دیاربکر )، و اینکه حزب صلح و دموکراسی سالانه در سالروز اعدام قاضی محمد و یارانش پرچمهای خود رادرسراسر شعبات آن حزب به نشانه احترام نیمه افراشته می نمایند، نمونههایی از یک همبستگی ملی است که درتاریخ ملت کورد سابقه نداشته است. مفاد معاهده " دالانپهڕ" و یا "سێ سنوور" که قریب به هفتاد سال قبل درمیان کوردهای نمایندگان همه بخشهای کوردستان امضاء شده، اینک توسط پژاک و پ کاکا عملی گردیده است. ازمجموع هفت گریلایی که درجریان جنگ ایران با پژاک جان باختند، دونفر از غرب کوردستان ( سوریه )، دونفراز شرق کوردستان ( ایران )، یک نفر از جنوب کوردستان ( عراق ) و دونفر از شمال کوردستان ( ترکیه ) بودند. شادروان دکتر قاسملو آرزوی تحقق چنین شرایطی را در جنبش ملی کورد می داشت و درجریان صلح ایران وعراق در سال ۶۷ در پاسخ به سوالی که اگر چنانچه رژیمهای منطقه منجمله ترکیه، ایران و عراق که مشکل کوردها رادارند علیه احزاب کوردی متحد شوند چه راهی را درپیش خواهید گرفت، درپاسخ صراحتا" گفته بود درآنصورت ماهم ( احزاب کردی ) همگی متحد خواهیم شد و درمقابل همه دشمنان خواهیم جنگید.
ایران بازنده تجاوز به کوردستان و پژاک برنده این توطئه خواهد بود.
علیرغم نابرابری جنگ بهلحاظ کمی وکیفی، تاکنونتفوق نظامی به پژاک بوده و ازبعد رسانهای نیز تاکنون ایران موفقیتی کسب ننموده و برعکس احساس همبستگی و ملی خلق کورد باپژاک بی نظیربودهاست. دردوروز گذشته هم حکومت اقلیم کوردستان با اعزام یک نیروی دههزارنفره به منطقه درمقابل تجاوزاحتمالی رژیم ایران به داخل کوردستان به حالت آمادهباش درآمده، و هم حزب کارگران کوردستان ترکیه به ایران هشدار داد که پاراازگلیم خود بیشتردراز نکند. همچون موضعگیریهایی برای حکومتی ایدئولوژیک مثل ایران که خودرا رهبر جهان اسلام می داند، بسیار خفت بار خواهد بود.
درارتباط با روابط احزاب شرق کوردستان نیز این جنگ در اکثر رسانههای محلی، ایرانی و جهانی بازتاب گستردهای داشته است. رسانههای دولتی ایران از جنگ میان خود و پژاک سخن گفتند، یعنی جنگ با تشکیلاتی سیاسی ـ نظامی بانام حزب حیات آزاد کوردستان ( پژاک ) که برخی از احزاب شرق کوردستان به دلایل بسیاری ( منجمله موفقیت آرتش سایبری ایران درجاانداختن این ذهنیت که پژاک مستقل نیست و احزاب سنتی کورد هم تحت تاثیر آن قرار گرفتهاند ) حاضر به پذیرش آن حزب درعرصه سیاسی کوردستان نبودهاند، اینک احزاب مزبورچه روشی را درمقابل این حزب درپیش خواهند گرفت آنان رابرسریک دوراهی قرار دادهاست. آیا همچنان به کتمان حضور این حزب در عرصهکوردستان ادامه وبا خود کلنجار خواهند رفت، یا به وجود آن درعرصه مبارزه معترف و ازتنگ نظریهای حزبی کوتاه خواهند آمد؟
|