یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

فراخوانِ شورای دانشجویان و جوانان چپ ایران و هیئت تحریریه​ی نشریه​ی آلترناتیو برای حضور در مزار احمد شاملو



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲ مرداد ۱٣۹۰ -  ۲۴ ژوئيه ۲۰۱۱


فراخوانِ مشترک
شورای دانشجویان و جوانان چپ ایران و   هیئت تحریریه​ی نشریه​ی آلترناتیو
بر سرِ پیمان با آرمان رهاییِ مردم
پیرامون دوازدهمین سالگرد درگذشت احمد شاملو

بسیار نادرند هنرمندان و نویسند​ه​گانی که هویت هنری­شان پیوندی ناگسستی و عمیق با زنده​گیِ مردم و روح عصیان­گری و شورش زمانه­شان دارد و بدون شک سرآمدِ چنین نویسنده​گانی در تاریخ ادبیات معاصر ایران احمد شاملو است. شاملو این چهره​ی جاودانه​ی ادبیات ایران که سراسر حیات شاعری و فکری­اش جز تلاش برای آزادی و جز بازتاب رنج­ها و امیدها و پیکارهای انسان نبود؛ همو که روح زیبایی و ظرافت ادبی را در شکلی یگانه با مفاهیم والای انسانی درآمیخت و در سطر سطرِ شعرها و دفترهای­اش از رهایی آدمی و جهانی شایسته​ی او سخن گفت. انسانِ شعر شاملو نشانی از "انسان کامل" و "خلیفه​ی الله" ادبیات سنتی و عرفانِ ایرانی-اسلامی نداشت و هرگز تجسم "خیر و زیباییِ" گژدیسه و دروغینِ نظم حاکم بر جهان معاصر نبود. انسانِ شعر شاملو خودِ درد بود، از جنس بچه­های اعماق و دختران دشت، انسانی صد در صد زمینی که اگر غم نان­اش نبود شاه بیت قصه­های شاعر بود و در عین حال انسانی بود به دشواری وظیفه. شعر بامداد اما در زمانه­ای بالید و برآمد که رپ​رپه طبل­های خون در چیتگر و غرش ببرهای عاشق از دیلمان به گوش می­رسید و طوفان انقلاب دست به کار زاییدن کودکانِ ناهم​گون بود و شاملو و شعرش به رسم"حقیقت ادبیات" نمی­توانستند از این مردم بی­لبخند و دل به دریا افکنان­اش جدا باشند و این شد که شعر بامدادِ ستاینده​ی عشق و نبرد از ابراهیمِ در آتش گفت و از آیدا در آیینه، از پرنده نوپرواز گفت و شاخه­ای که در سیاهیِ جنگل به سوی نور فریاد می­کشید. آری شعر شاملو صیقل دهنده​ی سلاحِ آبایی برای روز انتقام شد و هم​راهِ چندین هزار جنگلِ شاداب ناگهان از زمین رویید. شاعر اما در روزگار غریبی که چهره​ی آبی عشق پیدا نبود در کتاب جمعه و کتاب کوچه­اش باز از مردم و از پایداری­شان گفت و لحظه­ای دم​خورِ ابلیسِ پیروزمست و گاوگندچاله​دهانان­اش نشد تا شعرش چو ققنوسی در باران بر فراز تاریخ مردم به پرواز درآید و جاودانه شود.

در دوازدهمین سال​گردِ درگذشت بامدادِ شاعر و در روزگاری که هنوز خونِ خورشید بر سنگ​فرش­های خیابان نخشکیده است و خشم کوچه در مشت­ها گره کرده و چخماق ­ها کنار فتیله بی طاقت­­اند، با حضور بر مزارش با او و شعرش پیمانِ ماندن بر آرمانِ رهایی مردم می­بندیم.

وعده​ی ما دوم مرداد ماه بر مزار احمد شاملو،شاعر آزادی.

شورای دانشجویان و جوانان چپ ایران
هیئت تحریریه​ی نشریه​ی آلترناتیو
اول مرداد ماه ۱٣۹۰


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست