ناخن ها
یوسف صدیق (گیلراد)
•
گوش میدهم
به تلنگر ناخنهایت
بر نازکای شیشهی لیوان.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲ مرداد ۱٣۹۰ -
۲۴ ژوئيه ۲۰۱۱
(۱)
شکل ناخنهایت را دوست دارم
و لاک ارغوانی خوشرنگی را
که ده غنچهی نسترن
در دستهایم پنهان میکند.
(۲)
گوش میدهم
به تلنگر ناخنهایت
بر نازکای شیشهی لیوان.
*
گوش میدهم
به آنچه پشت سکوت است
هنگامی که
آنسوی میز مینشینی
و به چیزی فکر میکنی
که نمیدانم چیست.
*
گوش میدهم
به واژههای نگاهت
و از خود میپرسم:
مرزی میان سعادت و عشق آیا هست؟
(۳)
ناخنهایم را
تیشهی روحام کردهام.
زیرخاکیها
همیشه
حرفی برای گفتن دارند.
(۴)
ناخناش را میجود زن
و بر کبودی بازویش دست میکشد.
*
پیش از آنکه مرد سیگاری بگیراند؛
ناخناش را میجود زن
و به چاقوی قیصر می اندیشد
که خیالش را پوست میکند.
(۵)
عروسک سالخورده
با کفشهای آبی تابستانی
و ناخنهای لاک زده
در مجلهی مد ورق میخورد.
سکرتر
به ناخنهایش سوهان میکشد
و مطب
بوی انتظار میگیرد.
*
گویندی زیبای تلویزیون
در پیراهن سیاه
صبحام را سپید میکند.
(۶)
لاک ناخنهایت را پاک کن،
پیش از آنکه
انگشتهایت
به تاریکی رانده شوند؛
و ناخنهایت
بر دیواری پر خاطره
خطی به یادگار بنویسند.
(۷)
پلکهایت میسوزند.
یک به یک،
ناخنهایت کشیده میشوند.
*
آغشته به فریادت،
آزادی
گردن میفرازد
و زبان تباهی
لای ناخنگیر بزرگی گیر میکند.
(۸)
خواب میدیدم که بیدارم.
تمامی شب
خواب میدیدم که بیدارم
و در خیابانی خلوت
دست بی ناخناش را میفشارم.
*
گاهی
خواب، در بیداری میگذرد
و درد
پشت لبخندی متروک
دست بی ناخناش را پنهان میکند.
(۹)
هنوز هم در تقلاست
عقابی
که میلههای قفس را باور نمیکند.
هنوز هم
ناخنهای شکستهاش
چکادی را
در افقهای ناپیدا می جوید.
*
طوطی بر شاخهی درخت، نمیداند
چه اشکی خواهد ریخت؛
حالا که هی تقلید میکند کلمات عقاب را.
(۱۰)
ناخنهایت را بگیر پسرک!
پنجههای پاکات را
بر دکمههای پیانو بلغزان!
دوستت دارم را
به زبان ملودیها بخوان.
(۹، ۷، ۵، ۴، ۳، ۲، ۱) --- تابستان ۱۳۹۰
(۱۰، ۸، ۶) --- تابستان ۱۳۸۷
|