نامه دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال در خصوص حجاب اجباری
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
٣ مرداد ۱٣۹۰ -
۲۵ ژوئيه ۲۰۱۱
به دنبال شدت گرفتن برخورد با شهروندان و به ویژه زنان به بهانهی «بدحجابی» از سوی نیروهای نظامی و انتظامی جمهوری اسلامی، دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران با انتشار نامهای سرگشاده خطاب به شخصیتها، گروهها و احزاب سیاسی برآمده از اسلام سیاسی از آنها خواسته تا موضع خود را در خصوص «آزادی نوع پوشش شهروندان» و «لغو حجاب اجباری» صریحا اعلام کنند.
به گزارش بامدادخبر، در این نامه که رونوشت آن به دو رییس جمهوری اسبق ایران و نیز به چند حزب و گروه اصلاحطلب دیگر فرستاده شده همچنین آمده است: «لزوم پاسخ به این پرسش وقتی حیاتیتر مینماید که میبینیم بسیاری از نیروهای سیاسی و احزاب حامی جنبش سبز که مدعی قرائت نوین از اسلام سیاسیاند، همزمان با محکومیت برخوردهای قهرآمیز، این اقدامات را نامفید دانسته و دولت را توصیه به کار فرهنگی در مسأله حجاب میکنند. گویا آنان که خواهان استفاده از ابتداییترین حقوق بشرند مشتی بیفرهنگند و نیازمندند تا کسانی که این ابتداییترین حقوق بشر را نیز منکرند به آنها درس فرهنگ بدهند.»
متن کامل این نامه به شرح زیر است:
در یک ماه گذشته شاهد طرحی گسترده از سوی نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی، با هدف برخورد با آنچه که رسانههای حکومتی «بد پوششان» میخوانند بودهایم. برپایی مجدد ایستهای بازرسی در میدانها و خیابانهای اصلی شهرها از سوی شبه نظامیان منتسب به سپاه پاسداران پدیده دیگری است که این روزها شهروندان با آن دست و پنجه نرم میکنند.
بنا بر قوانین جمهوری اسلامی رعایت پوشش اسلامی برای هر زنی که در خیابان قدم میزند و یا در مجامع عمومی حضور دارد اجباری است و عدم رعایت این اصل یا سهلانگاری در آن، مستوجب مجازات خواهد بود. از سوی دیگر انتخاب «سبک زندگی» و حق انتخاب «نوع پوشش» از حقوق اساسی و خدشهناپذیر بشر است؛ حقوقی که نه تنها دولتها حق محدود کردن آن را ندارند بلکه باید حافظ آن نیز باشند.
حال شاهدیم که حکومتی که اعتقاد دارد اکثریت ایرانیان به آموزههای بنیادینش از عمق جان ایمان دارند و گوششان به فرمان حاکمان است، هر روز هزاران نیروی نظامی و امنیتی را برای اعمال نوع خاصی از پوشش بر شهروندان به خیابانها میکشاند و حیاتیترین و سادهترین کنش در شهر، یعنی قدم گذاشتن به خیابان را برای شهروندان به ماجراجویی خطرناکی بدل میکند که عاقبتش میتواند از توهین و جریمه و حبس آغاز شود و تا سر در آوردن از دخمههای نیروهای به ظاهر خودسر امتداد یابد.
امروز در شرایطی که حکومت فشارش را بر جامعه تشدید کرده و باعث محدود و بستهتر شدن فضا شده است محکومیت چنین اقداماتی ضروری به نظر میرسد. اما سوال اصلی که بایستی تمام احزاب، گروهها و نخبگان سیاسی به آن پاسخ دهند این است که آیا آزادی پوشش را، آن هم نه به شکل محدود بلکه بدان شکل که در تمامی کشورهای توسعه یافته و متمدن جهان وجود دارد میپذیرند یا خیر؟ لزوم پاسخ به این پرسش وقتی حیاتیتر مینماید که میبینیم بسیاری از نیروهای سیاسی و احزاب حامی جنبش سبز که مدعی قرائت نوین از اسلام سیاسیاند، همزمان با محکومیت برخوردهای قهرآمیز، این اقدامات را نامفید دانسته و دولت را توصیه به کار فرهنگی در مسأله حجاب میکنند. گویا آنان که خواهان استفاده از ابتداییترین حقوق بشرند مشتی بیفرهنگند و نیازمندند تا کسانی که این ابتداییترین حقوق بشر را نیز منکرند به آنها درس فرهنگ بدهند.
اما به باور ما، مردم ایران که بار جنبش سبز را به دوش کشیده و متحمل هزینههای بسیار شدهاند حق دارند از برنامهها و اهداف احزاب و نخبگان سیاسی مدعی نمایندگی آنها به شکلی دقیق مطلع باشند.
ما دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران از شخصیتهای سیاسی و نیز گروهها و احزاب برآمده از گفتمان اسلام سیاسی میخواهیم با توجه به شرایط جدید جامعه و به احترام ستمی که قانون حجاب اجباری بر زنان سرزمین ما تحمیل میکند، به صورت رسمی و علنی نظر خود را درباره آزادی نوع پوشش شهروندان و به ویژه زنان اعلام کرده پاسخ دهند آیا با لغو حجاب اجباری موافقند و آیا لغو آن را جزئی از برنامهی سیاسی-اجتماعی خود برای اداره کشور قرار میدهند یا خیر؟
با احترام
دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال دانشگاههای ایران
مردادماه ۱۳۹۰
|