۱۸ تیر و جنبش دانشجویی
دانیال. گ
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
٨ تير ۱٣٨۵ -
۲۹ ژوئن ۲۰۰۶
در آستانه ی ۱٨ تیر به سر می بریم. رویدادی که بی شک نقطه ی اوج تقابل جنبش دانشجویی با حکومت اسلامی است. آنچه در روزهای اخیر به وضوح قابل ملاحظه است بسته شدن و امنیتی گشتن فضای دانشگاه های کشور است. دستگیری و بازداشت غیرقانونی عابد توانچه و یاشار قاجار از دانشگاه پلی تکنیک، مهندس موسوی از سازمان ادوار تحکیم وحدت، احضار ۱۴ تن از اعضای انجمن اسلامی مازندران و ۷ تن از اعضای اتحاد جمهوری خواهان یزد به کمیته ی انضباطی و دادگاه انقلاب، تعلیق فعالیت انجمن اسلامی اصفهان و مازندران، عدم صدور مجوز برای تشکیل شورای مرکزی انجمن فردوسی مشهد با وجود گذشت بیش از ۶ ماه از برگزاری انتخابات شورای عمومی آن، صدور احکام حبس برای تنی چند از فعالین دانشجویی، غیر قانونی اعلام کردن انتخابات انجمن اسلامی پلی تکنیک و بازنشسته ساختن شمار بسیاری از اساتید دانشگاه تنها گوشه ای از برخوردهای انجام شده با دانشگاه، دانشجو و حامیان آنهاست.
روند مقابله با جنبش دانشجویی با روی کار آمدن دولت جدید تشدید گشته است. در اینکه تشدید تقابل با دانشگاه متاثر از شرایط ویژه ی کشور اعم از تهدیدات خارجی، کاهش مشروعیت نظام در عرصه های داخلی و خارجی، فشارهای روزافزون اقتصادی و... هست شکی وجود ندارد اما در اینکه چرا دانشگاه می باید تاوان این مشکلات را بپردازد علامت سوال بزرگی دیده می شود. شاید ساده ترین پاسخ برای این پرسش جنبه اجتماعی - سیاسی دانشگاه باشد. در شرایطی که خلا نهادهای مدنی مستقل به شدت در جامعه احساس می شود شاید بتوان دانشگاه را تنها نهاد مستقل تاثیر گذار در جامعه دانست. دانشجو امروز زبان گویای مردم است هر چند که شاید بتوان گفت خود او هم از ارزش هایش فاصله گرفته است اما این فاصله هنوز به حدی نرسیده که او رسالت خویش را از یاد برد. از این روست که می بینیم همواره نخستین واکنش ها، انتقادها و شاید هم راهکارها از جانب دانشگاه و دانشجو بر می خیزد. البته در این میان افزایش فعالیت های جنبش زنان و کارگران را نمی توان نادیده گرفت اما قدرت و تجربیات این دو جنبش هنوز به حدی نیست که بتوان آنها را جایگزین جنبش دانشجویی دانست.
جنبش دانشجویی چه بخواهد و یا نخواهد وام دار آمال و آرزوهای یک ملت و خون و اعتبار همرزمان پیشین خویش است. پرهیز از دخالت افراد غیرمسوول در جهت انحراف جنبش، دوری از ایجاد فضای بی تفاوتی در نهاد دانشجو، مقابله با لمپنیسم و تلاش در جهت مقابله با ورود جنبش به قدرت مهمترین دغدغه های روشنفکران و راهبران جنبش است هر چند که دست یابی کامل به این اهداف کمی دور از ذهن می نماید اما به هر حال تلاش برای نیل به این اهداف هم خود نوعی موفقیت تلقی می گردد.
وظیفه ی نسل تازه ی جنبش که شاید به دلایل مختلف از آرمان ها و تاریخ این جنبش بزرگ اطلاعات کمتری در دست دارند این است که با خروج از فضای رخوت با آنچه که امروز در جامعه می گذرد آشنایی بیشتری پیدا کنند و بدانند که خواه ناخواه عملکرد امروز آنها در سرنوشت آینده ی کشور تاثیر شگرفی بر جای خواهد نهاد.
و در پایان سخن به جاست که یادی از تمامی شهیدان و زندانیان فاجعه ی ۱٨ تیر داشته باشیم. از شهید عزت ابراهیم نژاد که بعد ها با رای دادگاه انقلاب متهم به سنگ پرانی شناخته شد و پرونده ی شکایت خانواده ی وی به همین سادگی مختومه اعلام گشت. از احمد باطبی که پیراهن خونی در دست او به درفش کاویان جنبش دانشجویی بدل گشت و نمادی بزرگ برای جنبش ساخت. او که برای این تصویر به زندان افتاد و به تازگی هم دادگاه حکم اعدام وی را صادر کرده است. از برادران محمدی که وادار به اعترافات تلویزیونی شدند و خانواده ی ایشان در این مدت با تهدید و ارعاب مواجه گشتند و بارها و بارها برای احقاق حقوق خویش به زندان و دادگاه رفته اند.... و همه ی کسانی که برای آزادی زجر ها کشیده اند اما حتی ذره از ایمانشان به هدف نکاسته اند.
یادشان گرامی و راهشان جاودانه باد...
|