یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

خسارات وارده برمردم و منطقه آذربایجان
از ضایعات سمی کارخانه شیمیائی کاوه سودا در مراغه


ماشااله رزمی


• روز پنجم اردیبهشت ۱۳۸۹ بر اثر شکستن پنج استخر ذخیره ضایعات شیمیائی کارخانه کاوه سودای مراغه بیش از یک میلیون متر مکعب ضایعات سمی بصورت سیل جاری شده و ده هزار هکتار از زمینهای زراعی و باغات روستاهای اطراف مراغه و بناب را ویران و مسموم کرده و یک فاجعه منطقه ای ایجاد کرده است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ۱۷ مرداد ۱٣۹۰ -  ٨ اوت ۲۰۱۱



این گزارش برای ارائه به بخش
رسیدگی به آلودگی های شیمیائی
شورای حقوق بشرسازمان ملل متحد
تنظیم شده است.


مقدمه

روز پنجم اردیبهشت 1389 بر اثر شکستن پنج استخر ذخیره ضایعات شیمیائی کارخانه کاوه سودای مراغه بیش از یک میلیون متر مکعب ضایعات سمی بصورت سیل جاری شده و ده هزار هکتار از زمینهای زراعی و باغات روستاهای اطراف مراغه و بناب را ویران و مسموم کرده و یک فاجعه منطقه ای ایجاد کرده است. ابعاد این فاجعه قابل مقایسه با مسمومیت روستائیان بوپال هند میباشد که به مرگ دهها هزار روستائی منجر شد و بیست و پنج سال بعد از حادثه هنوز عواقب آن برطرف نشده است.

مورد ضایعات کارخانه کاوه سودا نمونه ای از دهها مورد دیگر در تبریز، اورمیه، اردبیل و زنجان است. کارخانه پتروشیمی تبریز هوای شهر را با گازهای سمی آلوده میکند و روزانه بیش از پنج هزار متر مکعب پساب سمی تولید می کند.
این خسارات را نمی توان نتیجه اجتناب ناپذیر صنعتی شدن دانست زیرا اگر صنعتی شدن با برنامه ریزی و با در نظر گرفتن همه جوانب باشد و فیلترکردن گازهای تولید شده و تصفیه کردن پساب های بوجودآمده برای تاسیس چنین کارخانجاتی آلوده کننده اجباری و تحت کنترل کامل باشد هرگز فجایعی از نوع فاجعه کاوه سودا بوجود نمی آید ولی آشکار است که بی توجهی به حفظ محیط زیست و عدم رعایت سلامتی انسان ها توسط مسئولین جمهوری اسلامی موجب می شود تا با احداث صنایع آلوده کننده و غیراستاندارد در آذربایجان (شمال غرب ایران) هراز چندی فاجعه ببار آید.

نظر باینکه تنها دوازده درصد از اقتصاد ایران در دست بخش خصوصی است لذا اکثر آلودگی های ناشی از ایجاد صنایع شیمیائی خطرناک توسط شرکتهای دولتی یا نهادهائی است که زیرنظر دولت فعالیت می کنند و مسئولیت خسارات وارده برمردم و طبیعت مستقیما متوجه دولت ایران است. این فجایع در کنار فاجعه اصلی یعنی خشگ شدن دریاچه اورمیه و وزیدن بادهای شور که ناشی از برنامه ریزی های نادرست جمهوری اسلامی است، بتدریج آذربایجان را به یک منطقه مسموم تبدیل می کند.

مساله از بین بردن قسمت قابل توجهی از جنگل های ارسباران در اثر انفجارهای پی درپی معدن مس سونگون اهر، نابودی قسمت بزرگتر همین جنگل ها برای احداث خط لوله گاز به ارمنستان، شکسته شدن مخزن ضایعات اسیدی معدن مس مزرعه در ورزقان و سرازیر شدن آن به رودخانه اهر روز شانزدهم اردیبهشت 1389 که خسارات جبران ناپذیری به مزارع مردم در مسیر رودخانه وارد کرده، ریختن ضایعات شیمیائی کارخانه های شیشه سازی و کاغذ سازی کاوه سودای مراغه به رودخانه صوفی چای که آنرا به رودی مرده تبدیل کرده و مهمتر از همه مسموم کردن مردم و مزارع آنان در شهرستانهای مراغه و بناب با ضایعات سمی کارخانه های کاوه سودا بخشی از خساراتی است که طی سال های اخیر زیرنظر و مدیریت دولتی به آذربایجان وارد شده است. در زیر مورد مشخص خسارات ناشی از ضایعات کارخانه شیمیائی کاوه سودا با ارقام و آمار توضیح داده می شود تا ابعاد فاجعه آشکارتر شود.

خسارات ضایعات کارخانه کاوه سودا

کارخانه کاوه سودا واقع در منطقه قره ناز مراغه از واحدهای گروه صنعتی کاوه می باشد که درسال 1383 تاسیس شده و کارش رسما تولید نمک های صنعتی، مواد شوینده و مشخصا کربنات سدیم سبک و سنگین می باشد اما شایعاتی در باره تولید مواد شیمیائی با کاربرد نظامی دراین کارخانه وجود دارد. کارخانه اسما متعلق به حاج ابراهیم عسگریان از صاحبان صنایع بخش خصوصی است که چندین کارخانه دیگر در شهرهای مختلف ایران و سوریه دارد ولی گفته می شود که صاحب اصلی کاوه سودا یکی از مقامات بلندپایه جمهوری اسلامی است. بدین جهت هیچ نهادی جرات نمی کند مانع فعالیت مضر آن بشود. این کارخانه از ابتدا بدون هرگونه فیلترینگ و تصفیه ضایعات ایجاد شده و طی هشت سال گذشته ضایعات شیمیائی خود را که بسیار سمی می باشند در حوضچه های جذبی ذخیره کرده است یعنی این حوضچه ها فاقد ایزولاسیون هستند و هدف از ریختن ضایعات در آنها اینست که بتدریج جذب زمین شده و در خاک فرو رود که این عمل باعث مسموم شدن خاک روستاهای اطراف گشته و تمام درختان را خشگ کرده است. همچنین تا بحال سه بار در فصل بارندگی (نیسان) این حوضچه ها شکسته و سرازیر شدن ضایعات شیمیائی بصورت سیل مزارع و مراتع نه روستا را در مسیر خود نابود کرده است که شش روستا در منطقه بناب و سه روستای دیگر در منطقه مراغه واقع شده اند.

شدیدترین مورد روز پنجم آردیبهشت 1389 بوده که در اثر بارندگی و پر شدن استخرها پنج استخر ذخیره ضایعات سمی شکسته و یک میلیون متر مکعب ضایعات شیمیائی کارخانه تمام مزارع، باغات و چاه های آب و خانه های مردم را در روستا های سر راه تخریب و برای همیشه آلوده کرده است. این حادثه که همان زمان به «فاجعه کاوه سودا» معروف شد باعث اعتراضات دسته جمعی روستائیان درمقابل فرمانداری مراغه و بناب و بعدا در مقابل کارخانه کاوه سودا گردید که با حمله نیروی انتظامی به تظاهر کنندگان اعتراضات سرکوب شد. تحت تاثیر هیجان خشم آلودی که این فاجعه ایجاد کرده بود مردم میخواستند کارخانه را آتش بزنند که اعلام گردید کارخانه تعطیل می شود و خسارات روستائیان پرداخت می شود اما چهل روز بعد کارخانه دوباره با همان شرایط قبلی شروع بکار کرد و اقدام به لوله گذاری برای انتقال ضایعات کارخانه به دریاچه اورمیه نمود تا دریاچه را نیز بیشتر نابود کند. انتقال ضایعات به دریاچه بتوصیه رحیمی معاون اول رئیس جمهور انجام گرفته و فاصله 25 کیلومتر از کارخانه تا دریاچه لوله گذاری شده است اما مردم مخالف تخلیه ضایعات سمی به دریاچه هستند زیرا هم اکنون در یاچه اورمیه بخاطر قطع شدن آب به آن در حال خشگ شدن است و 15 کیلونتر در منطقه بناب پس رفت دارد.

آب مصرفی کارخانه از سد علویان تامین می شود و روزانه هشت هزارمتر مکعب آب شیرین از سد علویان به کارخانه پمپاژ می شود. از این مقدار دوهزار مترمکعب مصرف و یا بصورت بخار از بین می رود، شش هزار مترمکعب بصورت پساب بسیار سمی از کارخانه خارج می گردد. عین همین کارخانه در منطقه عجبشیر هم در حال تاسیس می باشد که مرحله دوم کاوه سودا نامیده می شود. مسئولین مربوطه قصد دارند حوضچه هائی در نزدیکی شوراکند ایجاد بکنند و ضایعات را درآن حوضچه ها ذخیره نمایند.
شایان ذکر است که پتروشیمی تبریز هم همین قدرآب مصرف می کند که آب آن از رودخانه جیغاتی (زرینه رود) تامین می شود ولی ضایعاتش تصفیه می شود و آلودگی کمتری ایجاد می کند. مسئول محیط زیست آذربایجان به کاوه سودا توصیه کرده است که از «لاگن های ژئو ممبرا» استفاده کند یعنی زیر استخر ها را ایزوله بکنند تا مواد سمی در زمین نفوذ نکند و فقط تبخیر شود اما در آن صورت نیز با توجه به سمی بودن بخار این ضایعات آلودگی را از طریق هوا گسترش خواهد داد . ظاهرا ضایعات این کارخانه بقدری سمی است که قابل تصفیه نمی باشد.

عین حادثه کاوه سودا ده روز بعد از آن در منطقه ارسباران بوجود آمده یعنی در اثر پر شدن حوضچه های مواد اسیدی که بعد از تغلیظ مس تولید می شود، حوضچه های مواد سمی معدن و مرکز تغلیظ مس مزرعه واقع در روستای ورزقان شکسته و مواد سمی به رودخانه اهر جاری شده و خسارات زیادی به مزارع اطراف رودخانه وارد کرده است. بنظر می رسد مسئولین کارخانجات و معادنی که ضایعات سمی تولید می کنند بدون توجه به خساراتی که این عمل در پی دارد عمدا هنگام بارندگی استخرها را باز می کنند تا همراه با آب باران ضایعات تخلیه گشته و جا برای ذخیره تولیدات بعدی بازگردد و هنگامیکه فاجعه ایجاد شده آشکار می شود ادعا می کنند که تصادفی بوده و بر اثر شکستن دیواره حوضچه ها ایجاد شده است.

روستاهای خسارت دیده از ضایعات شیمیائی کاوه سودا

تمام روستاهای منطقه حتی روستاهای دورتر ازکارخانه نیز از بخار سمی کارخانه آسیب دیده اند. در زیر فقط از روستاهائی نام برده می شود که در اثر سیل سمی خسارت دیده اند که عبارتند از:
1 – سرج 2 – خوجامیر (خوشه مهر) 3 – تازه کند (ینگی کند) 4 – زوارق 5 – کوته مه (کوش کند) 6 – علی خواجه (الخوجا) 7 – موسی درق 8 – نرج آباد 9 - خانقاه
سیل سمی خانه های مردم روستاهای خوجامیر، تازه کند و زوارق را ویران کرده و دامداری ها و مرغداری ها و چاه های آب را نیز غیر قابل بهره برداری کرده است. مواد سمی بعمق دوازده متر در زمین نفوذ کرده و ریشه درختان را نیز از بین برده است. نفوذ مواد سمی به چاه ها مردم را وحشت زده کرده است و تعداد زیادی دام بعلت خوردن آب سمی تلف شده اند.

روستاهای منطقه خاک نرم و حاصلخیز داشته و کشاورزی و باغداری کار اصلی مردم بوده است. باغات انگور، آلوچه و گردوی این منطقه معروف بوده است. در اثر سموم تولید شده توسط کارخانه کاوه سودا درختان خشگ شده اند و درختانی هم که دور از مسیر فاضلاب کارخانه بودند بخاطر بخارات ناشی از ذخیره سموم در استخرها محصول نمی دهند زیرا فضای منطقه آلوده است و حشرات از بین رفته اند و گرده افشانی درختان میوه انجام نمی گیرد این کارخانه شبانه روز بخار آمونیاک به هوا می فرستد.
زمین هائی که سیل ضایعات سمی از آنها رد شده تا دهها سال دیگر قابل بهره برداری نخواهند بود. گفته شده است که به روستائیان خسارت داده می شود اما مبلغ خسارت معادل در آمد یکساله مناطق آلوده درنظر گرفته شده است در حالی که این زمین ها دیگر قابل استفاده نخواهند بود. وسعت مراتع و زمین های زراعی آلوده شده بیش از ده هزار هکتار است. تاکنون 677 پرونده شکایت علیه کارخانه کاوه سودا تشکیل شده و خسارات وارده بر روستائیان 42 میلیارد و 630 میلیون ریال برآورد شده است. بر اثر مسموم شدن زمین ها و چاه ها پنج هزار روستائی بیکار شده اند و این در حالی است که توجیه مسئولین برای تاسیس این کارخانه ایجاد اشتغال در محل بوده است. وزرای دولت احمدی نژاد بخاطر اینکه کارخانه در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی تاسیس شده مسئولیت عواقب آنرا بعهده نمی گیرند.

امیر سلیمانی یکی از روستائیان منطقه می گوید که مسئولین کارخانه بما می گویند از اینجا بروید. ما روستاهای شما را می خریم و در مقابل زمین های بی حاصل شما پول خوبی خواهیم داد. در واقع آنها قصد دارند اهالی روستاها را از این منطقه بیرون کنند اما چرا ما باید زمین آباء واجدای خود را ترک کنیم؟ ما می خواهیم بر روی خاکمان بمانیم و مثل همیشه در همین جا زندگی کنیم.
امیر سلیمانی می گوید این منطقه پر است از آثار فسیلی، اشیاء باستانی و تاریخی. وجود آلودگی سبب نابودی این ثروت عظیم شده است. مثلا مسجد تاریخی ما را تخریب کردند. می گفتند مسجد جدیدی خواهیم ساخت اما بعد از چند سال بجایش سوله بزرگی زدند.

چگونگی تهیه مواد اولیه کارخانه کاوه سودا

بخشی از مواد اولیه کارخانه کاوه سودا ازنقاط مختلف شهرستانهای مراغه و بناب تهیه می شود که تهیه این مواد نیز خود آلودگی زیادی ایجاد می کند. یعنی طبق نظر کارشناسان خود دولت، کاوه سودا در میان تمام کارخانجات موجود در ایران بیشترین ضایعات سمی را تولید می کند و جالب است که پیمانکار تهیه مواد اولیه این کارخانه سمی شخص رئیس محیط زیست مراغه و برادر و فامیل های اوست باین ترتیب مسئول اصلی آلودگی و مسمومیت منطقه کسی است که وظیفه دولتی اش حفاظت از محیط زیست می باشد.
مواد اولیه تهیه شده در منطقه عبارتند از:

1 – آهک – آهک مورد نیاز کارخانه از کوه های اطراف کارخانه بخش شرقی و شمالشرقی از ارتفاعات روستاهای شیخ الاسلام، ورجوی، امیرآباد، تازه کند، آق کند و گشایش که اجازه بهره برداری آنها به منسوبین رئیس محیط زیست واگذار شده است تهیه می شود.

2 – نمک – تامین نمک کارخانه ازدریاچه اورمیه قسمت غرب روستای خضرلو و روستاهای رحمانلو، قبادلو و زینت می باشد. قابل ذکر است که نمک دریاچه اورمیه ترکیبات خاصی دارد که لازمه رشد نوعی جلبک است که خوراک «آرتمیا» می باشد و با برداشت این نمک اگر روزی دریاچه دوباره احیاء شد دیگر امکان رشد آرتمیا که به خاویار اورمیه ملقب شده وجود نخواهد داشت.

3 – ذغال سنگ – کک تهیه شده از ذغال سنگ که به کارخانه تحویل داده می شود تهیه کردنش آلودگی زیادی ایجاد می کند. رئیس محیط زیست مراغه با اخذ پروانه اکتشاف معدن ذغال سنگ بنام خود و پدرش ذغال سنگ را در محل اکتشاف و با تبدیل آن به کک که یکی از آلوده کننده ترین صنایع است، محصول بدست آمده را به کارخانه کاوه سودا می فروشد. مشاهده میشود که رئیس محیط زیست هم خودش منطقه را آلوده میکند و هم متولی جلوگیری از آلودگی است.
ظاهرا علت ایجاد کارخانه در اینجا بخاطر وجود معادن مواد اولیه مورد نیاز کارخانه در اطراف کارخانه بوده است که افراد صاحب نفوذ در جمهوری اسلامی بصورت رایگان از این معان بهره برداری می کنند و در مدت کوتاهی میلیاردر می شوند.

ضررهای بهداشتی کارخانه کاوه سودابه مردم منطقه

آزمایش های متعدد از آب های منطقه نشان میدهد که در اثر نفوذ ضایعات کارخانه کاوه سودا به سفره های آب های زیرزمینی آبهای منطقه آلوده شده است و چون هنوز استفاده از آب بسته بندی شده در بطری در این منطقه توسعه نیافته است لذا اکثریت مردم همین آبها را مصرف می کنند که در درازمدت عواقب جبران ناپذیری برای سلامتی آنان خواهد داشت. مردم اغلب دچار ناراحتی های تنفسی و گوارشی هستند و مسمومیت در چهره روستائیان ساکن در نزدیکی کارخانه مشهود می باشد. بویژه کودکان و نوزادان در معرض مسمومیت مرگبار قرار دارند.

حیوانات محل بویژه گوسفندان که از علف های آلوده به بخارات و گرد و غبار کارخانه تغذیه می کنند اغلب لاغر و مریض هستند و پرورش گوسفند در محل درحال از بین رفتن است. حیات وحش منطقه نیز بشدت آسیب دیده است.
جان کارگرانی که در این مجموعه کار می کنند در خطر است.

خبرنگار سیاسی خبرگزاری مهر که نزدیک به قالی باف شهردار تهران است در 30 آوریل 2010 گزارش کرده است که:

« طبق اطلاعات موثق کلیه کارکنان این شرکت در اثر تماس با مواد قلیائی پوست بدنشان در معرض نابودی قرار دارد و حتی دستگاه های انگشت نگاری که جهت حضور و غیاب کارگران کارخانه در نگهبانی و درب ورودی کارخانه نصب گردیده است قادر به شناسائی اثر انگشت این کارگران به دلیل از بین رفتن پوست دستشان نیست این وضعیت در بخش های 520 و 600 و بخش بسته بندی بحالت اسفناکی است. شرکت کلیه کارگران خود را به حالت پیمانی استخدام می کند و شش ماه یک بار اقدام به گرفتن نمونه های آزمایش خون و غیره از کارگرانش میکند و این نمونه ها را در آزمایشگاه مخصوص در خود کارخانه تجزیه و تحلیل می کند. شرکت هر سه ماه یکبار قراردادها را تمدید می کند و در صورت ابتلاء کارگران به بیماری های گوناگون در اثر تماس با این مواد اقدام به اخراج کارگران می نماید. اکثر کارگران این کارخانه پس از مدتی کار در بخش های مختلف کارخانه دچار بیماری های ریوی می شوند و در خلط آنها خون مشاهده می گردد و دائما در حال سرفه هستند. کارگرانی که در سه بخش فوق الذکر در حال کار هستند رنگ موهایشان به زردی گرائیده است. اخیرا نیز یک نفر از کارگران این شرکت که اهل روستای ورجوی بود به دلیل سرطان کبد درگذشت. نتیجه آزمایش های اخیر نشان می دهد که تمامی کارگران این مجموعه دچار بیماری های کبدی گشته اند و دو تن ازاین کارگران با مراجعه به پزشگ گواهی از کارافتادگی به دلیل کار در این مجموعه را گرفته اند که مسئولان شرکت بالاخص پس از اطلاع از این موضوع هر دو کارگر را اخراج و پزشگ معالج را تهدید به لغو نمودن پروانه نظام پزشکی اش به کمک مافیای پشتیبان اقتصادی خود کرده اند.»

بررسی علل حادثه

طبق نظر رسمی کارشناسی، حمایت نماینده سابق مراغه از صاحبان کارخانه باعث شده تا کارخانه از مخازن غیراستاندارد استفاده نموده و مسئولین محلی به خاطر حمایت نماینده قبلی مراغه از این مساله چشم پوشی نمایند. سکوت عجیب نماینده فعلی مراغه یوسف نجفی در مورد حادثه سیل سمی کارخانه با این وسعت از دید اهالی و کشاورزان ضرر دیده غیرقابل بخشش است. مردم انتظار دارند که مسئولین به مردم معرفی و مجازات شوند.

از ابتدای تاسیس این کارخانه مردم محل با مشاهده خسارات ناشی از کار این کارخانه به مقامات مسئول مراجعه کرده و خواهان تعطیلی آن شده اند ولی گوش شنوائی وجود نداشته است. دهها طومار به مسئولین استان و تهران نوشته اند ولی جوابی نیامده بارها بطور دسته جمعی در نماز جمعه اعتراض کرده و در مقابل فرمانداری ها و ادارات مربوطه دیگر تجمع نموده و دست به اعتراض زده اند، به همه ادارات دولتی و حتی به اداره اطلاعات استان شکایت کرده اندو نتیجه نگرفته اند. نماینده بناب بعد از سیل سمی به رئیس جمهور نامه نوشته و رحیمی معاون اول رئیس جمهور به وی جواب داده و رهنمود داده که ضایعات به دریاچه اورمیه هدایت شود.

قرار بود خسارات روستائیان از طرف کارخانه پرداخت شود اما بعد از پنج ماه وقتی کارگران با در دست داشتن مدارک لازم به بانک مراجعه می کنند به آنان گفته می شود که فقط ده هزارتومان پول در حساب کارخانه موجود است و پرداخت خسارت با این مبلغ ناچیز غیرممکن است که مردم خشمگین بطرف کارخانه حرکت کرده و در آنجا تجمع می کنند اما با دخالت نیروهای انتظامی و با تهدیدات پاسدار نوظهوری معاون سپاه پاسداران مراغه باتهام ایجاد اغتشاش بزور از محل رانده می شوند.

دو سال قبل از فاجعه سیل سمی، نماینده مردم بناب در مجلس شورای اسلامی به رئیس جمهور و قوه قضائیه نامه نوشته و اعلان خطر کرده بود که علاوه بر خسارات ناشی از ذخیره مواد سمی احتمال زیاد وجود دارد که این ضایعات بصورت سیل جاری شود و فاجعه ببار آورد. کارخانه 450 نفر کارگر و کارمند دارد که تعدادی از آنان اهل محل نیستند و عاقلانه نیست که بخاطر ایجاد کار برای این عده 230 هزار نفر مردم بناب و 250 هزار نفر مردم مراغه مسموم و بی کار شوند. در مقابل این مقدار شغل در کارخانه هزاران شغل کشاورزی و دامداری از بین می رود. کارکرد و ضایعات کاوه سودا، زمین، آب، هوا، درختان و طبیعت منطقه را مسموم می کند و سلامتی انسان ها را بشدت به خطر می اندازد لیکن اراده ای قوی تر از خواست مردم محل همچنان خواهان ادامه فعالیت این کارخانه است که بر فرض اگر لازم بود تاسیس شود می بایست با رعایت استانداردهای بین المللی و در منطقه ای دور از آبادی ایجاد می شد و نه در میان حاصلخیزترین باغات و در منطقه پر جمعیت مراغه. هشت سال است مسئولین امور بجای اقدام عملی به «جلسه درمانی» مشغول هستند و مرتب جلسه تشکیل می دهند و برای مردم خسارت دیده دل می سوزانند اما یک قدم عملی برنمی دارند و کارخانه نیز همچنان زهرهای کشنده را در مزارع و باغات و بویژه در رودخانه صوفی چای می ریزد و مردم و طبیعت را مسموم می کند.

مسببین فاجعه سیل سمی کاوه سودا

1 – منصور صادقی اصل که کارخانه را به مراغه آورده است. درسال 1382 قرار بود این کارخانه در توفارقان (آذرشهر) تاسیس شود اما بدلایلی به مراغه منتقل شد.
2 – محمدجواد محمد زاده رئیس محیط زیست کشور.
3 – بیوک رئیسی مدیرکل حفاظت از محیط زیست آذربایجان.
4- علی میرزائی رئیس محیط زیست مراغه.
5 - محمد اشرف نیا معاون عمرانی استانداری آذربایجان شرقی.
6 – حاج ابراهیم عسگریان صاحب کارخانه.

مسئولینی که فاجعه را پیگیری می کنند

1 – ضیاء الدین اعزازی نماینده بناب در مجلس شورای اسلامی
2 – سعید برقی فرماندار بناب
3 – حجت الاسلام شیخ مصطفی باقری بنابی امام جمعه بناب.

نتیجه گیری

با توجه به ابعاد فاجعه که کارخانه کاوه سودا تولید می کند ضرورت عاجل وجود دارد که سازمان ملل متحد یک کارشناس محیط زیست برای تحقیقات محلی به ایران اعزام نماید و ضمن بازدید از محل جمهوری اسلامی را مجبور نماید که مانع فعالیت این کارخانه خطرناک شود و با پرداخت خسارت به آسیب دیدگان در فکر ایجاد اشتغال بی ضرر برای کارگران کارخانه باشد.

تاریخ تنظیم گزارش ژوئیه 2011

توضیح:
برای اطلاعات بیشتر به منابع زیر مراجعه شود

http://www.kavehsoda.com

www.maragheh.org

www.iranmining.com

urmulake.blogsky.com

www.arkqalasi.com

www.ezazi.ir


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست