سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

تک مضراب
ماهی نامه


احمد سیف


• ۱.ماهیانی که در آب های گل آلود زندگی می کنند، اغلب سنگ کلیه دارند.
۲.ماهی کوچکی که از رودخانه به دریا رفته بود چون زبان ماهیان دریا را نمی فهمید دو باره به رودخانه بازگشت.
۳.بعلت یخ بندان شدید، تعداد کثیری از ماهیان سینه پهلو کردند. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۲۰ مرداد ۱٣۹۰ -  ۱۱ اوت ۲۰۱۱


 


۱. ماهیانی که در آب های گل آلود زندگی می کنند، اغلب سنگ کلیه دارند.
۲. ماهی کوچکی که از رودخانه به دریا رفته بود چون زبان ماهیان دریا را نمی فهمید دو باره به رودخانه بازگشت.
٣. بعلت یخ بندان شدید، تعداد کثیری از ماهیان سینه پهلو کردند.
۴. ماهیان سفید در عروسی و عزا سفید می پوشند.
۵. ماهیان ساردین در اعتراض به تنگی جا، یک طومار ۱۲ متری امضاء کردند.
۶. ماهی آزاد از دست ماهیگیربه دادگاه شکایت کرد.
۷. ماهی اوزون برون را در مراسمی با شرکت شهردار و امام جمعه محل ختنه کردند.

زگیل آنتیک

۱. آدم کر خیال می کند همه مردم دنیا لال اند.
۲. مادربزرگم معتقد بود که اگر همه مردم دنیا کور بودند، تبعیض نژادی از بین می رفت.
٣. آدم پررو فکر می کند که بقیه مردم خیلی خجالتی هستند.
۴. آمده بودم دست دوست دخترم را بگیرم. آنقدر ظریف بود که شکست.
۵. دوستی دارم که فکر می کند زگیل روی صورت اش آنتیک است.
۶. عجب حکایتی است! از آدم های کون گشاد خیری به کسی نمی رسد. فقط مرغ های کون گشاد می توانند تخم مرغ های گنده بگذارند.
۷. هروقت رطوبت هوا زیاد می شود من قدم کوتاه تر می شود.

اتوبیوگرافی

۱. بعلت بارندگی شدید، ارتباط بین مغز و کلیه هایم قطع شده است.
۲. به خاطر بارانی که بر سرم ریخته است همه سیم های مغزم اتصالی پیدا کرده اند.
٣. موهای سرم هر پائیز شروع به ریختن می کند.
۴. هروقت بخواهم مغزم را بیدار کنم، دوش می گیرم.
۵. معده ام با رشته های ماکارونی خود را حلق آویز کرد.
۶. کبدم از بس خود خوری کرد، تمام شد.
۷. هروقت گریه ام می گیرد نمی دانم چرا ساختمان های روبروی من هم خیس می شوند.

دیپورت مو

۱. از وقتی که در این لندن شاشو زندگی می کنم موهای سرم که ریخته بود، دو باره دارند سبز می شوند.
۲. موهای سرم از جمهوری دموکراتیک سینه ام تقاضای پناهندگی کرده اند.
٣. سینه ام موهای سرم را به زیر بغلم دیپورت کرد.
۴. هروقت چشمهایم را می بندم، خواب می بینم.
۵. شش هایم به علت کمبود اکسیژن به رحمت ایزدی پیوستند.
۶. دستهایم خط مغزم را نمی خوانند.
۷. با اندکی دستکاری، می توانم با چشمهایم عکس های دیجیتال بگیرم.

عکس های خیس

۱. سلول های مغزم دست از کار کشیده و تقاضای اضافه حقوق کرده اند..
۲. هروقت باران می آید عکس های توی چشمهایم هم خیس می شوند.
٣. باد آن قدر شدید بود که علاوه بر کلاه، کله ام را هم باد برد.
۴. هر موقع روز هم که چشمم را ببندم، شب می شود.
۵. پیر شدم و بالاخره نفهمیدم که آیا یک کلاغ انگلیسی قارقار یک کلاغ فرانسوی را می فهمد یا نه؟
۶. غصه تنها چیزی است که وقتی زیاد بخوری، چاق نمی شوی.
۷. مینی بوس اگر بنزین زیاد مصرف می کند، به صورت اتوبوس در می آید.

من وقلبم
۱. قلبم همه اعضای بدنم را بر علیه مغزم تحریک می کند.
۲. به علت اعتصاب ماهیچه های قلب، از ادامه حیات معذورم.
٣. پس از مدتها مبارزه، قلبم خودمختاری خود را اعلام کرد.
۴. قلبم از دست مغزم به سازمان ملل متحد بیضه هایم شکایت کرده است.
۵. قلبم تهدید کرده است که اگر به او مرخصی ندهم، دست از کار خواهد کشید.
۶. دکترمعالجم می گوید اگرضربان قلبت را تنظیم نکنی، ممکن است ترا وسط اتوبان بگذارد.
۷. قلبم به ششم می گفت مرده شور این زندگی رو ببره یک لحظه آرامش ندارم.
٨.
من خودم فکر می کنم هشتمی از همه بهتر است! نظر شما چیست؟


 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست