یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

اظهارات نیکی کریمی کارگردان فیلم سوت پایان در باره ی این فیلم



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲٣ مرداد ۱٣۹۰ -  ۱۴ اوت ۲۰۱۱


ایلنا - علی زادمهر: نیکی کریمی؛ بازیگر شناخته شده سینمای ایران پس از سه دهه حضور در عرصه بازیگری در سالهای اخیر به عنوان فیلمساز نیز خود را مطرح کرده است. کریمی پس از ساخت فیلم‌های سینمایی یک شب و چند روز بعد که اکران مناسبی نداشتند، فیلم سینمایی سوت پایان را در آستانه چهل سالگی کارگردانی کرده است. فیلمی که تا امروز هم از لحاظ نوع ساخت و هم شرایط اکران و استقبال مخاطبان وضعیت بهتری نسبت به فیلمهای سابق وی در مقام کارگردان داشته است. با نیکی کریمی به مناسبت اکران فیلم سوت پایان گفتگو کرده‌ایم.

* نگاه نیکی کریمی امروز به جامعه با چند سال گذشته چقدر تغییر کرده است؟
- نگاه امروز من یک نگاه تلخ همراه یا دغدغه‌مندی است که در فیلم نیز وجود دارد. من خودم فردی امیدوار هستم و همیشه به تلاش معتقدم و باوجود بعضی ممیزها و سخت‌گیری‌ها بازهم معتقدم که نباید در خانه نشست و فیلم نساخت البته نگاهم تلختر شده است اما خودم تلختر نشده‌ام و همیشه انگیزه و انرژی که می‌گیرم از افرادی است که بسیار تلاش می‌کنند و خود من نیز اینگونه هستم و هر روز اخبار را پیگیری می‌کنم، کتاب می‌خوانم، سفر می‌روم زیراگر کارمان را دوست داریم باید از خودمان مراقبت کنیم.

*چگونه شد که پس از ساخت فیلمهای یک شب و چند روز بعد به سراغ فیلم سوت پایان رفتید؟
- من ابتدا فیلم یک شب و بعد چند روز بعد را ساختم. فیلم چند روز بعد در داخل اکران نشد و حتی ۱۵ دقیقه از آن حذف شد و بعد توسط تهیه‌کننده به شبکه نمایش خانگی فروخته شد. هرچند فیلم در اکران خارجی با موفقیت همراه بود و فقط در پاریس در ٣۰ سینما به نمایش درآمد. بعداز فیلم چند روز بعد؛ هرگز برای فیلم ساختن خود را به آب و آتش نمی‌زدم هرچند همیشه از طرف تهیه‌کننده‌های بسیاری به من پیشنهاد می‌شد تا فیلم تجاری بسازم اما دوست داشتم اگر می‌خواهم فیلمی را بسازم؛ فیلمی باشد که حس خوبی به آن داشته باشم و باید مسئله فیلم برایم مهم باشد.

*یعنی بین نیکی کریمی که بازیگر است با نیکی کریمی که فیلمساز است تفاوت قائل هستید ؟
- در بیش از ٣۰ فیلمی که بازی کردم؛ شاید مهمترین نقش زنان را همیشه من بازی کرده‌ام و بسیاری از فیلم‌هایی که بازی کردم مهم؛ جدی و ماندگارند حالا شاید یک تعدادی از آنها تجاری باشد اما مرا در زمره بازیگران تجاری قرار نمی‌دهد. ولی دلیل آنکه فیلم تجاری نساختم این است که نمی‌خواستم فیلمی بسازم که داستان آنها از جنس همین فیلم‌هایی باشد که امروز می‌بینیم.

* هرچند داستان فیلم درباره نجات جان یک زن از اعدام است اما مفهوم فیلم بیشتر درباره ترجیح مشکلات فردی به مشکلات جمعی است. آیا با این حرف موافق هستید؟
_ بله دقیقا موافقم. ببیند من یک احساسی دارم و امروز مشکلات مردم را می‌بینم اما یک مسئله‌ای وجود دارد و آن این است که انگار بیشتر مردم این روزها مشکلات فردی خود را به مشکلات جمعی‌ ترجیح می‌دهند به‌طور مثال زمانی در سر صحنه ساخت یک فیلم حاضر بودم و دیدم که یک کارگردان هیچ حسی نسبت به مشکل یکی از عوامل خود نداشت و فقط به فکر کامل کردن فیلم خود بود لذا این مسئله برای من بسیار پررنگ شد و متوجه شدم درحالیکه امروزبیشتر ما در جامعه حرف اخلاق و درستکاری می‌زنیم اما در عمل بیشتر مردم دنبال حل مشکلات خود هستند و اگر کسی هم بخواهد به دیگران کمک کند انگار خلاف جریان رفتار کرده است.

*چنین حس و تفکری از کجا نشات می‌گیرد و چرا جامعه به این سمت رفته است؟
- البته باید دلیل این نوع رفتار را جامعه‌شناسان تحلیل کنند اما من حس می‌کنم این روزها مشکلات مردم بخصوص مشکلات اقتصادی بیشتر شده است و گرفتاری مردم آنقدر زیاد است که فرصت نمی‌کنند دغدغه کمک به دیگران داشته باشند. مشکلات مالی و فشار اجتماعی باعث شده تا مردم فقط فکر کنند که برای مشکلات خود در وهله اول چه کار می‌توانند بکنند. همین حرف در فیلم نیز وجود دارد. سامان(شهاب حسینی) به همسر خود سحر(نیکی کریمی) می‌گوید تو فیلم خودت را بساز و چه کار به مشکل دختر داری. اما زن می‌گوید که مشکل این دختر آنقدر ذهن مرا مشغول کرده که حتی نمی‌توانم دوربینم را بردارم.

* چنین رفتاری در آینده چه عواقبی خواهد داشت؟
- واقعا این را نمی‌دانم که چه عواقبی دارد ولی حس خود من از جامعه این است که ما در کشوری هستیم که در دوران‌های اگر یک خارجی وارد می‌شد؛از ما به‌عنوان مهمانواز و مردمی مهربان تعریف می‌کرد اما امروز این مسائل کمرنگ شده و مردم کمتر به فکر مشکلات یکدیگر هستند.

* اگر به همین مسئله نیز بپردازیم آیا شهاب حسینی خیلی آدم بی‌خیال و بی‌تفاوتی درقبال دغدغه ذهنی همسر خود در فیلم نشان داده نشده است؟
- من خیلی آدم‌هارا دیدم که اینگونه هستند. بسیاری از زن و شوهرهایی که امروز می‌بینم بسیار به دنبال دفاع از هویت شخصی خود هستند و بجای آنکه به فکر کمک به یکدیگر باشند؛ دنبال این هستند که از حرف خود دفاع کنند و حتی این دفاع و نظر خود؛ گاهی به سمت گردنکشی دربرابر طرف مقابل نیز می‌رود. این اتفاق این روزها بعضی خانواده‌ها را به سمت طلاق عاطفی برده است یعنی زن و شوهر باهم زندگی می‌کنند اما هر فردی فقط به فکر زندگی خود است و کم کم حتی به این نتیجه می‌رسند که اصلا نباید توقع کمک از طرف مقابل را داشته باشند.
زن و شوهری که در فیلم وجود دارد نمونه این زندگی است. شهاب حسینی (سامان) مردی است که زمانی آرمانگرا بوده ولی امروزبه دلایل مختلف مانند شرایط جامعه و یا شرایط اقتصادی دیگر آرمانگرا نیست و فقط به فکر خودش است.

* اینگونه آدمها از چه نقطه‌ای به اینجا رسیدند یعنی از یک آرمانگری صرف به یک بی خیالی مطلق می‌رسند؟
_ به نظر من از ابتدا اینگونه نبوده‌اند حتی در بخشی از فیلم؛ سحر اشاره می کند که زمانی که دردانشگاه بوده و درس می‌خوانده، آرمانگرا بوده است ولی بنظر می‌رسد بعدها تحت تاثیر جامعه‌ای که در آن مسائل اقتصادی حرف اول را می‌زند و جامعه‌ای که در آن آدمها از هم فاصله می‌گیرند؛ این افراد آرمانگرا نیز تغییر می‌کنند.

*خانواده مقتول نیز به نظر می‌آید که ما به‌ازائ بیرونی دارند؛ درست است؟
_ بله دقیقا در چند سال گذشته دائم از طرف مکان‌هایی همچون خانه سینما به چنین خانواده‌های سرزده بودم و کاملا با فضای آنها آشنا هستم.

* اما به نظر می‌رسد که زیاد به آنها در فیلم نپرداخته‌اید و دلیل اصرار آنها بر انتقام یا نپذیرفتن دیه نیز مشخص نیست؟
- در حد فیلم به آنها توجه شده است. خانواده معقول گارد وحشتناکی نسبت به قاتل دارند چون تصور می‌کنند که خانواده مقتول قبل از قتل پسر آنها را با فریب از خانواده پدری جدا کرده است. درباره دریافت دیه هم می‌دانستند که خانواده قاتل امکان پرداخت ندارند و اگرمن در فیلم بیش از این وارد این مباحث می‌شدم؛ فیلم به سمت دیگری می‌رفت. مهم این است که در فیلم ببینم که یک دختری که در یک خانواده زندگی می‌کند با یک اتفاق؛ مسیر زندگی‌اش به سمت دیگری می‌رود و سرنوشت وی نامعلوم می‌شود و دیگر نمی‌تواند سرنوشت خوبی پیدا کند.

* یک عدم قطعیت درمورد غم و شادی در فیلم وجود دارد یعنی درفیلم می‌بینم که یک مسئله‌ای برای گروهی امکان دارد شادی‌آور باشد و برای فردی دیگر ناراحت کننده، درست است؟
- درست است اما بیشتر می‌خواستم این مطلب را به صورت کلی‌تر نشان دهم که در یک سمت دنیا جام جهانی فوتبال است و همه غرق در شادی هستند اما در یک سمت دیگر فردی وجود دارد که هیچکدام از این موارد باعث شادی وی نمی‌شوند.

* در قسمتی از فیلم که داستان کامل کردن یک تله فیلم را روایت می‌کنید، تلنگری به وضعیت فیلمسازی امروز دارید؛ درست است؟
- بله درست است و به نوعی خواستم قسمتی از مناسبات امروز سینمارا نقد کنم.

* موتورسواری که عاشق ملیحه است چرا در فیلم سرکوب می‌شود و به وی بیشتر نپرداختید. سحر حتی بجای آنکه به وی کمک کند در پلانهای با وی؛ با پرخاش برخورد می‌کند. دلیل این اتفاق چیست؟
-در فیلمنامه این شخصیت حضور بیشتری دارد ولی در زمان ساخت متوجه شدم که بهتر است تمرکز فیلم روی ملیحه و سحر باشد تا تمرکز تماشاچی و حواس وی به هم نخورد. از طرف دیگر فقط نمی‌خواستم سحر را مهربان و آرام نشان دهم و یک جاهای هم تلخی و عصبیت دارد.

* در یکی از پلان‌های فیلم که ملیحه درحال تعریف داستان خود است ما با صحنه‌های چراغانی مواجهیم که به نوعی با داستانی که وی می گوید؛ متضاد است و انگار به نوعی می‌خواستید واقعیت پنهان شهر را بگویید؟
- بله می‌خواستم بگویم که در روزی که مردم شاد و خوشحال هستند؛ در زیر این لایه شادی؛ اتفاق تلخی برای یکی از شهروندان افتاده که هیچ فردی نمی‌تواند کمک کند و هیچ توجهی نیز به آن ندارند البته این صحنه همراه با صدا بود که صدای این صحنه به درخواست ارشاد قطع شد.

* استفاده از دوربین روی دست پیشنهاد خودتان بود؟
- به دنبال این بودم که فیلم ساختار سینمایی کلاسیک را نداشته باشد. دوم اینکه حالت باورپذیری و مستندگونه داشته باشد و دوربین با شخصیت اصلی یعنی سحر همراه شود و این امر فقط با دوربین روی دست محقق می‌شد البته استفاده از این تمهید بسیار کار را مشکل می‌کند. ما حتی بعضی پلان‌ها را بیش از ۲۰ بار فیلمبرداری کردیم.

* چرا پایان‌بندی فیلم در نسخه اکران عمومی نسبت به نسخه جشنواره تغییر کرد؟
_ با چند نفر که فیلم را دیدند مشورت کردم و پیشنهاد دادند که پایان فعلی که در اکران عمومی وجود دارد؛ بهتر است زیرا فیلم تراژیک می‌شود و هدف من نیز همین بوده است. از طرف دیگر به‌دلیل آنکه شهاب حسینی (سامان) زیاد نقش محوری در فیلم ندارد؛ بخش پایانی فیلم را حذف کردم.

* طراحی لباس نیز بسیار متنوع و بجاست. طراحی لباس چگونه صورت گرفت؟
- یک رنگی برای فیلم درنظر گرفته بودیم و در وهله اول برای من مهم بود که هیچ عنصری در فیلم تمیز و اتو کشیده و براق نباشد و خیلی عادی باشد و هیچ مسئله‌ای در ذوق نزند و آنچه که مهم بود این باشد که همه مسائل شبیه زندگی باشد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست