یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

فاجعه ی ۱۳۶۷ فراموش نمی شود


• همزمان با سالگرد کشتار زندانیان سیاسی، فدائیان خلق ایران (اکثریت) اعلامیه ای تحت عنوان «هیچ ترفندی نمی تواند فاجعه ۱۳۶۷را به فراموشی سپارد!» منتشر کرده اند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
دوشنبه  ٣۱ مرداد ۱٣۹۰ -  ۲۲ اوت ۲۰۱۱


اخبار روز: همزمان با سالگرد کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی، هیات سیاسی اجرایی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت) اعلامیه ای تحت عنوان «هیچ ترفندی نمی تواند فاجعه ١٣٦٧را به فراموشی سپارد!» منتشر کرده است:


مرداد و شهریور هر سال، یادآور آزادزنان و آزادمردانی است که جان خویش را سرمایه "نه" گفتن به استبداد دینی کردند و سر باختند، اما فرود نیاوردند. هیئتی منصوب از سوی رهبری وقت جمهوری اسلامی، مأمور کشتار شمار هر چه بیشتری از هزاران زندانی سیاسی شده بود. سازماندهان فاجعه، پرسش هایی در برابر زندانیان می نهادند که با شناختی چندساله که از اسرای خود داشتند، پاسخ های آن را پیش بینی می کردند. این پاسخ ها، به دستور ولایت فقیه، مجوز قتل عام هزاران زن و مردی بود که بارها پیش از آن، پاسخ نه به پرسشی مشابه داده بودند: آماده ای از گذشته خود اعلام انزجار کنی یا نه؟
با گذشت ٢٣ سال، گواهی ده ها تن از بازماندگان و شاهدان عینی که با یکدیگر خوانائی کامل دارند، انتشار نام و نشان هزاران قربانی، تأیید مکرر ابعاد فاجعه از سوی شماری نه اندک از مسئولان وقت حکومت و اسناد انکارناپذیری مانند دستخط فرمان کشتار از سوی آیت الله خمینی، دیگر سخن گفتن از "ابهام" در مورد اصل فاجعه، حرف بی معنائی است. شاید آنچه در پرده ابهام باشد، میزان دخالت تک تک متهمان به ارتکاب یا همدستی در ارتکاب آن جنایات و جزئیات توطئه ای باشد که در رأس حکومت برای انجام کشتار شکل گرفت، اما پس از ٢٣ سال، تاریخ دیگر سخن اصلی را در مورد فاجعه ای که در سال ١٣٦٧ در زندانهای ایران روی داد، به زبان آورده است: یک حکومت، هزاران زندانی را حتی بدون رعایت موازین ظالمانه خود، به قتل رساند. هیچ ترفندی نمی تواند این سخن اصلی تاریخ را باطل کند. تا به اینجا برسیم، بازماندگان و شاهدان عینی خون دل بسیار خورده اند. به یادآریم روزهائی را که حسرت بازتابی از این کشتار حتی در رسانه های بین المللی، تا چه رسد به مطبوعات داخل ایران، به دل ما مانده بود. روزهائی را به یاد آریم که اعتصاب غذا می کردیم تا شاید چند سطری با ذکر قید "گزارشهای تأیید نشده" در یک روزنامه خارجی چاپ شود. از آن روزها تا امروز، ٢٣ سال تلاش خستگی ناپذیر زندانیان سیاسی جان به در برده از فاجعه ١٣٦٧ و اقدام شجاعانه هر ساله خانواده های جان باختگان در برگزاری مراسم یادبود در داخل کشور را شاهد بوده ایم. این تلاش ها و دلاوری ها، بی ثمر نبوده است. دستاورد آن، حکمی است که تاریخ درباره فاجعه ١٣٦٧صادر کرده است، حکم محکومیت رژیم ولایت فقیه. تردید نداشته باشیم که رسیدگی حقوقی به اتهامات تک تک آمران و عاملان، به دنبال حکم تاریخی درباره اصل فاجعه، خواهد آمد. اما تاریخ برای داوری، منتظر رسیدگی حقوقی، که همیشه رسیدگی به اتهامات علیه افراد است، نمی ماند. صرفنظر از اینکه محاکمه عادلانه متهمان به دست داشتن در فاجعه ١٣٦٧ کی برگزار شود، یاد این فاجعه از کنج فراموشی که حکومت می خواست در آن مدفونش کند، بیرون آمده است و دیگر بدان باز نخواهد گشت. اگر تا چند سال پیش، تنها بازماندگان و دوستان قربانیان به اضافه علاقه مندان به تاریخ معاصر ایران و مسئولان نهادهای حقوق بشری به اطمینان در مورد ابعاد فاجعه رسیده بودند، پس از خیزش مردم ایران برای آزادی، که دو سال پیش شاهد آن بودیم، آگاهی از فاجعه ١٣٦٧ دیگر صدها هزار و بلکه میلیونها تن از شهروندان و به ویژه نسل جوان ایرانی را شامل شده است. بازتاب کشتار زندانیان سیاسی ایران در دهه ٦٠ دیگر جای محکمی در حافظه تاریخی ایرانیان دارد و از این حافظه پاک شدنی نیست.
تلاش های اخیر وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی برای جلوگیری از مراسم یادبود نیز، قادر نیست بر آنچه که دیگر از پرده برون افتاده است، سایه افکند. هر چه مسئولان دستگاه امنیتی نیز که بکوشند، هر کاری هم که بکنند، از تهدید تلفنی خانواده ها و منع برگزاری یادبود گرفته تا قفل زدن بر در اصلی گورستان خاوران، در بی طنین کردن آوائی که دیگر میلیونی شده است بی تأثیر خواهد ماند. مسئولان جمهوری اسلامی به یاد داشته باشند که رژیم شاه نیز ٢٥ سال کودتای ٢٨ مرداد ١٣٣٢ را قیام ملی خواند تا بلکه صفحه ای از تاریخ معاصر ایران را پاک کند، اما در این کار ناکام ماند. آنچه ماند، رسوائی کسانی بود که علیه اراده مردم ایران کودتا کردند، تا بدانجا که امروز مسئولان دولت آمریکا نیز از نقش خود در آن رسوائی ابراز پشیمانی می کنند.
مسئولان امنیتی امروز جمهوری اسلامی نیز اکنون باید این درس تاریخی را آویزه گوش خود کنند. اگر به دستور هر کس، مأمورند تا با ایجاد مزاحمت برای خانواده های جان باختگان، بار دیگر نمک بر زخم های آنان بپاشند، بدانند: وقتی علیرغم سال ها خفقان از این هم شدیدتر، اکنون دیگر با توجه به گستره آگاهی عمومی از فاجعه ٢٣ پیش، برخی از بالاترین مسئولان قضایی وقت نیز خود را ناگزیر از ابراز برائت از جنایت ١٣٦٧ می بینند، ترفندهای جدید برای جلوگیری از مراسم امسال، چه نتیجه ای جز بی آبروئی و رسوایی برای عاملان فشارهای جدید خواهد داشت؟
در بیست و سومین سالگرد جان باختن شماری از یارانمان در کنار هزاران زندانی سیاسی دیگر، باز در برابر خاطره تابناک آن سر فرود می آوریم و می گوییم: ندای آزادی که آن روزها خفه شد، اینک در گلوی میلیون ها طنین افکنده است.

هیئت سیاسی ـ اجرائی سازمان فدائیان خلق ایران (اکثریت)
٣٠ مرداد ١٣٩٠ (٢١ اوت ٢٠١١)


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (٣)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست