اطلاعیه پایانی پلنوم ششم کومه له
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
دوشنبه
۷ شهريور ۱٣۹۰ -
۲۹ اوت ۲۰۱۱
پلنوم ششم کمیته مرکزی کومه¬له زحمتکشان کردستان، مابین روزهای ۱۴ تا ۲۲ آگوست با برگزاری ٨ نشست نیمروزه، کار خود را به پایان برد. پلنوم با یک دقیقه سکوت به یاد جانباختگان جنبش آزادی خواهی کردستان و همهی مبارزان راه آزادی و سوسیالیسم آغاز گردید. از آن جا که پلنوم در آستانه سالگرد یورش جمهوری اسلامی به کردستان قرار داشت، به بیش از سه دهه مبارزات و مقاومت مردم کرستان، ادای احترام نمود و یاد جانباختگان آن را گرامی داشت. در روزهایی که پلنوم به کار خود می پرداخت بمباران و تجاوزات نظامی ترکیه و جمهوری اسلامی و به ویژه کشتار مردم بی دفاع در کردستان عراق توسط جنگندههای ارتش ترکیه روی داد که به شدت توسط پلنوم محکوم گردید. پلنوم هم چنین در سالگرد کشتار بزرگ زندانیان سیاسی در تابستان ۱٣۶۷، این کشتار کم سابقه را در تاریخ معاصر ایران بار دیگر محکوم نمود و مقاومت و استواری جانباختگان تابستان ۱٣۶۷ را در زندان های ایران ستود و یادشان را گرامی داشت. پلنوم هم چنین کشتار بی رحمانه و در همان حال جبونانه مردم سوریه را توسط رژیمی که همهی فاکتورها بر پایان حیات سراسر ننگینش دلالت دارد، محکوم نمود.
سپس پلنوم وارد دستور کار خود شد. ابتدا گزارش رفیق عمر ایلخانی زاده دبیر کل کومهله را استماع نمود. این گزارش شامل دو بخش اساسی سیاسی و تشکیلاتی بود.
بخش سیاسی گزارش، اوضاع کنونی منطقه و قیامهای مردمی، شرایط سیاسی کنونی ایران و کردستان و دورنما و احتمالات آتی و وظایف ما در این شرایط را مورد بررسی قرار داد. رفقای شرکت کننده در پلنوم ضمن تأیید جهتگیریهای گزارش سیاسی، به بحث حول تدقیق و تکمیل گزارش پرداختند. هم گزارش سیاسی و هم مباحثات پلنوم روند مبارزه مردمی در شاخ آفریقا و خاورمیانه را، طغیان مردمی برای اجرای عدالت اجتماعی و برقراری دمکراسی و علیه دیکتاتوریهای پرقدرت منطقه ارزیابی نمودند. پلنوم بر این نکته انگشت نهاد که بحران جهانی سرمایه داری از یکسو و رشد آگاهی مردمی و گسترش شبکه اطلاع رسانی از دیگر سو، هم زمینه های اعتراض به وضع موجود، بخصوص در کشورهای استبدادی را، فزونی بخشیده و، هم امکان دخالت و تأثیرگذاری افکار عمومی جهانی را ممکن و سهل الوصول نموده است. لدا بر این باور بودیم که بحران کنونی و رشد اعتراضات مردمی تداوم خواهد داشت و دیگر کشورهای توتالیتر منطقه نیز از موج این طغیانهای مردمی در امان نخواهند بود. علیرغم اینکه ضعف سازمانی و رهبری این خیزشهای مردمی، امکان دخالت و تأثیرگذاری جریانات ارتجاعی را نیز به درجه ای فراهم میسازد، اما روال آگاهی بخشی و رشد آگاهی سیاسی مردم، سد محکمی در برابر این تهدیدها خواهد بود. پلنوم بر آن بود که تحولات شمال افریقا و خاورمیانه تا کنون دگرگونی هایی در سیمای سیاسی جهان و منطقه به وجود آورده است. این تحولات رشد چشمگیر مبارزات سیاسی و مدنی را در این بخش به دنبال داشته و عامل بسیار مهمی در روند دگرگونیها و پایهریزی نظام سیاسی جدید محسوب می گردد که پس از جنگ جهانی دوم مهمترین فاکتور محسوب مسشود. منطقهای که هنوز در ژئوپولتیک و تامین جهانی انرژی حرف اول را می زند و موقعیت جهانی هریک از قدرت های جهانی به موقعیتشان در این منطقه بستگی دارد.
در رابطه با تحولات سیاسی در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی در دوره اخیر، پلنوم بر ابن باور بود که اگر چه جمهوری اسلامی و دستگاه ولایت فقیه با تمام توان و امکانات سرکوب خود غلیان و جنبش پرشور پس از انتخابات ریاست جمهوری را به عقب رانده است، اما به هیچ عنوان بستر و زمینه های جنبش و خیزش مردمی نه تنها از بین نرفته که حرکت مجدد مبارزات سیاسی و اجتماعی گسترده و تودهای در چشم انداز است. نابسامانی در درون دستگاه ولایت فقیه و تداوم بحران درونی رژیم و شکاف میان اصولگرایان که پوسته اصلی حفاظت رهبری محسوب می گردند و شکاف کم سابقه دولت و رهبری، نشان از کشمکش رژیم اسلامی هم در کنترل جنبش های اجتماعی و اعتراضات دارد و هم کشاکشی آشکار بر چگونگی تداوم حاکمیت و حفظ نظام است. این تنگناهای داخلی و بین المللی و در ماههای اخیر وحشت از سرنوشت همپالگی هایشان در مصر و تونس و یمن و به ویژه در سوریه است که سازماندهندگان ٣۰ ساله یکی از هارترین رژیم های معاصر را به جان هم انداخته است. در عرصه داخلی نیز بحران اقتصادی و گسترش فقر و بیکاری و ورشکستگی تولید و تبدیل شدن بازار ایران به بازاری مصرفی که اساسا بر حجم سرمایههای فرماندهان سپاه و اعوان و انصار بیت رهبری می افزاید. گسترش قتل و تجاوزات گروهی و سرقت از بانکها و غیره نشان از آن دارد که هم تسلط رژیم رو به کاهش رفته و هم بخشی از این فجایع بدون همکاری و دخالت و مشارکت وابستگان نظام ممکن نیست.
رژیم اسلامی بیش از بیش در انظار جهانیان رسوا شده است. این رژیم نام و آوازهاش با باندهای قاچاق مواد مخدر و قاچاق اسلحه و عاملین تقویت کننده دستجات ترور و مزاحم در خاورمیانه عجین شده است. تحولات منطقه و سرنگونی دیکتاتورهای با سابقه، لحظه شماری جهانی برای درهم پیچیدن این غده چرکین جمهوری اسلامی، نشان از تنفر جهانی و جایگاه نازل این رژیم دارد.
در دوره اخیر تحولات ایران بار دیگر بر "راه حل" اصلاح طلبانه اسلامی و دولتی و حفظ نظام و پایبندی به قانون اساسی خط بطلان کشید. همانند یک دهه و نیم گذشته اصلاح طلبان اسلامی و دولتی نشان دادند که نه ظرفیت و نه رسالت آن را دارند که در راس پرشورترین جنبش سیاسی و مدنی پس از مشروطیت قرار گیرندو نه توان همراهی با آن را دارند. آنان فکر می کردند که می توانند جنبش را در قالب محدودی نگه دارند و از برایی و تعمیق آن جلوگیری کنند، اما این درایت و تشخیص جنبش اجتماعی و به ویژه سازمان دهندگان آن بود که از شکاف در بالا برای پیشروی و تسهیل مبارزات خود بهره گرفت. باید گفت اصلاح طلبان با این سیاست و خط مشی، نه تنها نتوانستند در جنبش های اجتماعی موقعیتی کسب کنند که در درون نظام نیز جایگاه خود را از دست دادهاند. این که آیا در آینده آنان صاحب جایگاه و نقشی خواهند بود و یا ترفندهایی در انبان دارند، نمی تواند منتفی قلمداد گردد. اما جنبش های اجتماعی از آنها فاصله گرفته و رسالت خود را بهره گیری از شکاف های درونی نظام بدون پراکندن کم ترین توهم و خوشباوری تا سرنگونی رژیم اسلامی، میدانند.
در مورد اوضاع سیاسی ایران مباحثات بر این امر تأکید نمود که: یک دوره معین اعتراضات مردمی که سبب هوشیاری و رشد آگاهی عظیم مردم شد، پایان یافته است. دوره ای که در آن سیاست اصلاح طلبان اسلامی با شکست مواجه شد. در نتیجه هژمونی اصلاح طلبان دولتی بر رسانه ها و مخالفتشان با خواستهای مردمی و تلاششان برای حفظ نظام و دربردنش از زیر تیغ مبارزات دمکراسیخواهانه مردم ایران، تضعیف و پراکندگی در صفوف اعتراضات را شاهد بودیم. اگر چه استبداد حاکم در اثر سیاست نادرست مدافعان منشور سبز، توانست با سیاست رعب و سرکوب، عقب نشینی جنبش توده ای را ممکن نماید، اما این پس نشینی به هیچوجه بیانگر رکود و یأس در اعتراضات مردمی نیست. بلکه پایان دوره¬ی سلطه اصلاح طلبان و منشور سبز در سخنگویی اعتراضات و، سرآغاز دوره نوین مبارزات مردمی خواهد بود. آن خواستهایی که مردم ایران برایش به پا خواستند و به آن معترض بودند، نه تنها پایان نیافته است، بلکه زمینه¬های این نارضایتی بیشتر از گذشته است. شکی نیست که استبداد حاکم با چالشهایی عظیم به لحاظ اقتصادی و هم با جامعه بین المللی روبرو است. اختلافات درونی رو به رشد و خواستهای و شرایط منطقه¬ای، هم سطح توقع و خواستهای مردم ایران را ارتقا داده و، هم امید و تصمیم برای سرنگونی این رژیم را فزونی بخشیده است. اینبار مردم نه برای رأیشان، بلکه برای نیازشان به آزادی و زندگی انسانی و مبارزه با فقر و گرانی خواهند جنگید.
مردم کردستان و جنبش آزادیخواهی¬اش در دورهای که جبنش سیاسی پس از انتخابات گسترش یافت، بیش از پیش در انظار همگان از وزن و جایگاه والاتری برخوردار گشت. در ابعاد وسیعی برای مردم ایران هویدا گشت که در ٣۰ سال گذشته کردستان در برابر چنین رژیمی و اغلب یک تنه ایستاده است. در این دوره نیز مردم کردستان در ایران، هم مرز روشنی با اصلاح طلبان اسلامی سبزپوش کشیدند و هم در یک اعتصاب سراسری و همبسته نشان دادند که از چه توان بالایی برای به چالش کشیدن رژیم و از چه قدرت باشکوه و اندوختهای در مبارزه مدنی برخوردارند.
در شرایط کنونی جامعه تحزب یافته کردستان در برابر رژیم بدون توهم و خواستار رفتن جمهوری اسلامی است. پلنوم معتقد بود که وظیفه ما ایجاد هماهنگی در میان احزاب موجود در کردستان و آماده نمودن زمینه برای همکاری گسترده سیاسی در شرایط سیاسی پر تحول کنونی است. پلنوم سیاستهای تاکنونی کومه¬¬له زحمتکشان کردستان در راستای ایجاد فضای همکاری در میان جریانات سیاسی را بار دیگر مورد تأیید قرار داد.
بخش دوم گزارش که مربوط به مسائل تشکیلاتی و جهتگیریهای اصلی ما در دوره آتی بود، بر تحکیم حزبیت و پیگیری پروسه رفرم مطابق رهنمودهای کنگره دوازدهم تأکید نمود. در این بخش گزارش از سستی در پیگیری مباحثات کنگره، به ویژه از رهبری تشکیلات انتقاد شد. در گزارش درخواست شده بود که ضروری است تا کمیته مرکزی در جهت تسریع در اجرای پلاتفرم رفرم، قبل از همه از خود و ارگانهای رهبری شروع نماید. رفقای شرکت کننده در پلنوم برای تدقیق این جهتگیریها و راهکار در عملی نمودن آن، هریک ملاحظات با ارزشی را بیان داستند. همگان ضرورت تحکیم انضباط حزبی و دیالوگ سیاسی مداوم با تشکیلات و با جنبش را ضروری دانسته و آمادگی خود را در جهت چسپاندن موازین حزبی و التزام به کار جمعی اعلام نمودند. سپس کار ارگانها و کمیسیونهای مرکزی مورد بازبینی قرار گرفت. در این بخش بر اهمیت کمیسیون تبلیغات و گسترش آن تأکید شد. پلنوم بر این عقیده بود که علیرغم اهمیت تلویزیون، اما عرصه های دیگر تبلیغی و ترویجی نباید فراموش گردد و یا به آن کم اهمیت دهیم و از کمبودهای موجود انتقاد نمود. در نتیجه قرار شد کمیسیون تبلیغات با شرکت تعداد بیشتری از رفقای کمیته مرکزی، گذشته از آسوسات، امر سر وسامان دادن به نشریه، انتشار جزوات ترویجی و سایت انترنتی را به عهده گیرد.
در مورد تشکیلات خارج کشور نیز پلنوم سازمان کمیته های مناطق را مناسب تشخیص داد تا در کنفرانسهای منطقه ای خارج کشور این آرایش اتخاذ گردد.
همچنین کار تشکیلات داخل کردستان یا تشکیلات مخفی، مورد بحث قرار گرفت و اهمیت آن مورد قبول همگان بود و بار دیگر جزو اولویتهای کار کمیته مرکزی تعریف گردید. تعداد اعضای کمیسیون تشکیلات مخفی نیز افزایش یافت و مباحثاتی مفید در راستای تغییر جدی در سبک کار این بخش انجام گردید. قرار شد برای تقویت این عرصه از کار، یک برنامه تلویزیونی به آن اختصاص داده شود. ما در این دوره باید بر فعالیت بیشتر برای جذب نخبگان و ایجاد یک خط روشن سیاسی در میان فعالین را در دستور قرار دهیم. لازم است گذشته از اعضای ک.م از توان و ارتباطات کادرها و رفقای تشکیلاتی در بخشهای مختلف تشکیلات بهره بیشتری بگیریم و در سازمان ارتباطات داخل از امکانات این رفقا نیز استفاده شود.
در مبحث تشکیلات و سازمانیابی ارگانهای مرکزی، بخش دیگری که مورد توجه پلنوم قرار گرفت، تقویت ارتباطات ما با نهادها، احزاب، رسانه ها و مراجع بین المللی در خارج کشور بود. به این منظور پلنوم بر توجه بیشتر کمیته مرکزی به این عرصه و تمرکزی خاص در دوره آتی تأکید نمود. همچنین دیگر کمیسیونهای مرکزی، سازمانی دوباره یافتند و به ویژه امر آموزش درونی و سختگیری در انضباط حزبی در اردوگاهها و در همانحال بهبود در زندگی پیشمرگان، از دیگر جهتگیریهایی بود که مورد پسند پلنوم قرار گرفت. همچنین تاریخ کنگره آتی تعیین شد و برای تدارک آن کمیسیونی انتخاب گردید.
در پلنوم ششم بار دیگر رفیق عمر ایلخانی زاده به عنوان دبیر کل و رفیق رضا کعبی به عنوان جانشین دبیر کل، انتخاب گردیدند و پلنوم در فضایی رفیقانه و با عزم راسخ برای پیگیری سیاستهای اعلام شده اش به کار خود پایان داد.
کمیته مرکزی کومه له زحمتکشان کردستان
۲٣. ٨ . ۲۰۱۱ برابر با اول شهریور ۱٣۹۰
|