جهان مدرن و امکانات جدید برای تحول
اردشیر زارعی قنواتی
•
تحولات سیاسی – اجتماعی در جوامع خاورمیانه و شاخ آفریقا در طول چند سال اخیر با موضوع "فضای سایبری" در قالب اینترنت، فیسبوک و توییتر آن چنان عجین شده است که مرز بین "علت" و "معلول" تا حدودی به هم می ریزد. این فضای جدید از حدود ۲۰ سال پیش با ظهور اینترنت بستر نوینی را تجربه کرد که از خلاقیت انسانی و تکنولوژیک سود می برد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۴ شهريور ۱٣۹۰ -
۱۵ سپتامبر ۲۰۱۱
تحولات سیاسی – اجتماعی در جوامع خاورمیانه و شاخ آفریقا در طول چند سال اخیر با موضوع "فضای سایبری" در قالب اینترنت، فیسبوک و توییتر آن چنان عجین شده است که مرز بین "علت" و "معلول" تا حدودی به هم می ریزد. این فضای جدید از حدود ۲۰ سال پیش با ظهور اینترنت بستر نوینی را تجربه کرد که از خلاقیت انسانی و تکنولوژیک سود می برد. فضای سایبری با تحولات جهشی خود، به مرور امکاناتی را موجب گردید که آن چنان شتابناک بود که بعضا موتور محرکه بسیاری از رخدادهای سیاسی – اجتماعی تلقی شده و فاصله شرایط عینی و ذهنی را به میزان زیادی کاهش می داد. این بستر بالنده و امکانات فزاینده برای تغییر و تحولات از یک طرف رابطه علت و معلولی وقایع را تا حدود زیادی در ذهن تحلیلگران مخدوش می کرد و از طرف دیگر به منزله ی شمشیر دولبه یی بود که امواج رهایی – آگاهی بخشی "نهاد مردم" را در تداوم یک سیکل دوگانه با عنصر شناسایی – تعقیب "نهاد قدرت" به طور نسبی پوشش می داد. تکنولوژی نوین و ایجاد فضای سایبری رابطه ی تعامل و تقابل بین دو نهاد ملت و دولت را نسبت به گذشته دگرگون نموده و نگاه و عمل ارتدوکسی را به سمت کنش – واکنش در یک بستر فنی و باز هدایت کرد. ماهیت ضدانحصار فضای جدید در عرصه اطلاعات برآیند یک جهش اطلاعاتی با بهره گیری از ابزارهای مدرن چون اینترنت و زیر مجموعه های آن بود که یک همخوانی ذاتی نیز با شکستن روح محافظه کاری و سانسور در جوامع غیردمکراتیک داشت. این همپوشانی شکلی و ماهوی در عرصه تحولات سیاسی – اجتماعی موجب آگاهی توده های انسانی نسبت به حقوق ایجابی خود می شد که تا قبل از آن در یک فضای بسته اطلاعاتی سلب شده بود. خواست انقلابی و رادیکال ملت ها در چنین جوامعی برای تغییرات بنیادین در کنار امکانات جدید برای عبور از سد سانسور و انحصار اطلاعات که آن نیز به نوعی در این عرصه یک تحول انقلابی به حساب می آمد، در یک تطابق تاریخی و تحولات اجتماعی یک رخداد منحصر به فرد تلقی می شد. در این مرحله از سیر تحولات سیاسی – اجتماعی برای اولین بار "مدرنیزاسیون" سنگ بنای دمکراسی و عدالت اجتماعی گردید در صورتی که تا قبل از دهه نود، مدرنیزاسیون انطباق ذاتی با تغییرات دمکراتیک نداشته و در بسیاری موارد حکومت های نظامی و شبه انقلابات ارتدوکسی موتور محرکه این فاز از تحولات تاریخی بوده اند. در طول چند سال اخیر تمام وقایع و تحولات سیاسی – اجتماعی در خاورمیانه و شاخ آفریقا در یک ارتباط تنگاتنگ و ارگانیکی با ابزارهای مدرن در فضای سایبری شکل گرفته اند. حدود ۱۰۰ سال ایستایی و رکود در زیست سیاسی – اجتماعی کشورهای این منطقه از جهان که به واسطه عنصر عدم آگاهی و نبود اطلاعات در کنار عدم عدالت اجتماعی رقم خورده بود در طی یک تحول جهشی به جهت دسترسی به امکانات مدرن در عرصه اطلاع رسانی سایبری، فضای بسته و سانسور حاکم را در هم شکست.
تمامی کشورهای عضو این حوزه ژئوپلتیک در طی ۱۰۰ سال گذشته یک گسست تاریخی را نسبت به جهان مدرن و فضای پیرامونی تجربه کرده بود و شرایط عینی برای تغییرات بنیادین در بطن این جوامع به صورت بالقوه وجود داشت. رسیدن به شرایط ذهنی برای بالفعل کردن این شرایط عینی هر چند که در طول دهه های گذشته به صورت تک موردی و بطئی انجام شده است اما از آنجا که فضای بسته قبلی جای خود را به فضای بسته جدید در قالب تعویض حاکمیت و دولت ها می داد، تحولات به لحاظ شکلی و ماهوی بازگشت پذیر بوده و تنها یکی می رفت و یکی می آمد. هم اینک انقلاب در عرصه اطلاعات و عبور از مرز سانسور که در واقع انحصار اطلاعات توسط طبقه حاکمه را نقض می کند، این جوامع را به طور مستمر در مسیر تغییر و تحول قرار داده و یک تغییر زنجیره یی را با حلقه های مرتبط با هم ایجاد کرده است. خیزش های عربی در تونس، مصر، یمن، لیبی، بحرین، سوریه، مراکش، الجزایر و اردن و قبل از آن در ایران، در وهله اول مدیون الزامات تاریخی برای گذر از حکومت های خودکامه و غیردمکراتیک است که در وهله دوم با بهره گیری از امکانات سایبری بستر بروز و ظهور یافته است. چنانچه هم اکنون از اینترنت و وبلاگ نویسی شهروند خبرنگاران برای انعکاس رویدادهای سیاسی – اجتماعی به عنوان "رکن پنجم دمکراسی" نام برده می شود که به گفته "پاتریک اشنایدر" رئیس صندوق توسعه رسانه، توانسته اند "دروازه بان" را شکست دهند. البته در این بین همه چیز زیبا نبوده و تکنولوژی نوین بعضا نقش معکوس خود برای شناسایی و تعقیب تحول طلبان را نیز بازی کرده است. به نوشته اکونومیست تیم های فروش شرکت "زیمنس"، "نوکیا زیمنس" و "ترویکور" مستقر در مونیخ به همراه چند شرکت دیگر بین المللی در سال های اخیر موفق شده اند با مقام های امنیتی، جاسوسی، روسای پلیس و فرماندهان نظامی بعضی از کشورهای خاورمیانه رابطه برقرار کرده و با عقد معاملاتی پر سود، محصولات و خدمات خود را در اختیار آنان قرار دهند. چنانچه برخی از این محصولات توانایی آن را دارند که دوربین ها یا میکروفون رایانه های دستی، لپ تاپ، یا تلفن های همراه را فعال کرده و مخفیانه سوژه بی خبر را تحت نظر قرار دهند. به نوشته بلومبرگ در بحرین از سامانه شنود زیمنس نوکیا بیشترین استفاده شده است، چنانچه بعد از بازداشت "عبدالغنی الخنجر" فعال حقوق بشر در فاصله ماه اوت تا فوریه ۲۰۱۰ توسط حکومت "ال خلیفه"، حجم اطلاعاتی که بازجویان از مکالمات تلفن همراه و اس ام اس های وی در مقابل دیدگانش قرار داده اند تا به امروز موجب شگفتی وی بوده است. حتی در بریتانیا به عنوان یک جامعه مدعی دمکراسی نیز بعد از آشوب های هفته های پیش در لندن و دیگر شهرهای این کشور بسیاری از دستگیرشدگان به جرم استفاده از فیسبوک و توییتر برای سازماندهی آشوب ها متهم و محکومیت قضایی یافته اند تا جایی که "دیوید کامرون" زیر فشار جناح رقیب قول داد که دولت از کنترل بر شبکه های اجتماعی در اینترنت پرهیز کند. به هر حال در دوران جدیدی که آغاز شده است با تکیه بر بسترهای عینی تحول، ابزار های مدرنی به عرصه آمده اند که به جهت روح ضدانحصار و هزارتوهای خود کنشگران اجتماعی و قدرت های مستقر هر یک به فراخور حال خود بیشترین بهره را از آن خواهند برد.
|