خانه از پای بست ویران است! - امیر برادران
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱ مهر ۱٣۹۰ -
۲٣ سپتامبر ۲۰۱۱
سابقه پرسپولیس قبل از انقلاب روشن است. باشگاه پرسپولیس در سال های قبل از انقلاب به دست علی عبده بنا شد و در آن رشته های بولینگ، والیبال، بسکتبال فعال بود. عبده از آمریکا به ایران آمده بود و در جامعه ورزشی این کشور در رشته بوکس صاحب عنوان قهرمانی شده بود. پس از انحلال باشگاه شاهین در سال ۱۳۴۶ بازیکنان این تیم را به پرسپولیس برد و پدر معنوی و اولین مدیر این تیم شد و ۱۷ سال مدیریت این باشگاه را به عهده داشت و با شروع انقلاب اسلامی او ایران را ترک کرد و در سال ۱۳۵۸ به علت ایست قلبی در آمریکا درگذشت!
علی عبده این باشگاه را به صورت شخصی و خصوصی به ثبت رسانده بود، درواقع امتیازی است که آقای علی عبده درخواست کرده و راهاندازی کرد و توسط شرکت خودشان یعنی CRC پشتیبانی کرد. پس از پیروزی انقلاب اموال آقای عبده و امتیاز باشگاه پرسپولیس یا در واقع اموال شرکت CRC توسط بنیاد مستضعفان مصادره شد. این اموال تا سال ۱۳۶۸ و در زمانی که شخصی بنام مظاهری که مسئولیت بنیاد مستضعفان را برعهده داشت در اختیار بنیاد بود و شخصی بنام عباس وکیل اولین مدیرعامل این باشگاه در بعد از انقلاب شد. این مدیرعامل دربازی محمدان بنگلادش به مربیگری ناصر حجازی در سال ۶۷ که ۲-۱ تیم پرسپولیس شکست خورد از این سمت بر کنار شد!
علی علیآبادی (رییس فعلی کمیته ملی المپیک) هم مدتی مدیرعاملی این باشگاه را برعهده داشت. از سال ۶۹ و با توجه به تغییر مدیریت بنیاد مستضعفان رفیقدوست به بنیاد آمد و اعلام شد که بنیاد تمایلی برای اداره باشگاه ندارد و این باشگاه در اختیار سازمان تربیت بدنی قرار گرفت و در طول این سالهای گذشته بیشتر از ده مدیرعامل دولتی به خود دیده است، از حاج عباس انصاری فر تا حاج حبیب کاشانی، مدیرانی که برای آمد و رفتنشان هیچ معیاری ورزشی و تخصی وجود نداشته است!
مدیرانی با بودجه ۱۰ میلیاردی در سال، که هر کدام از آنها وقتی رفتند، ۵ تا ۶ میلیارد هم بدهی باقی گذاشتند. آخرین آن حاج حبیب کاشانی بود که اولین کاری که انجام داد یک مربی خوب و با کلاس مثل کرانچار را از تیم بیرون کرد و در برنامه نود گفت: بیرون کردن کرانچار با آن کارنامه، کار سختی بود! و با دستور ارباب های سیاسی اش و سفارش آنها با علی دایی قرارداد بست. دایی هیچ دانش مربیگری و تجربه این کار را نداشت و شاید هم علاقه ای به پرسپولیس، چرا که وقتی هم آمد گفت: دلیل اصلی بازگشتم به فوتبال فقط کاشانی بود!
دایی در سال گذشته بدترین نتایج تاریخ این باشگاه را رقم زد و در انتها اختلاف های کاشانی و دایی تا آنجا بالا گرفت (اختلاف هایی که تمام اش جنگ قدرت و پول بود، تا منافع باشگاه و طرفداران) که هر کدام گفتند: حقایق را خواهیم گفت! و وقتی در برنامه نود از حقایق گفتند، دیدیم و شنیدیم که چه منجلابی در این فوتبال بی در و پیکر است و چه کسانی به عنوان مدیرعامل و مربی در این باشگاه بزرگ و مردمی، تیشه به ریشه این تیم زدند! وقتی تیم ملی با بازیهای سیاسی همین آدم ها راهی به جام جهانی پیدا نکرد، در همین برنامه نود تا چهار صبح نشستن از قرارداد و پول علی دایی حرف زدند و سر مردم را گرم کردند تا کسی به فکر بزرگترین شکست ورزشی ایران در آن سال نباشد! و این بار هم بدترین نتایج در تاریخ این باشگاه مردمی رقم خورد و باز هم مردم را تا پاسی از شب نگه داشتند تا کسی به شکست های بزرگ این تیم فکر نکند! (پنج باخت متوالی و هفده باخت در یک فصل که در تاریخ این باشگاه بی سابقه بود) و امروز مایلی کهن به درستی می گوید: در دنیای فوتبال معیار و ملاک موفقیت را در تمام کشورهای جهان در لیگ برتر می ببینند و نه در جام حذفی و جام حذفی دلیلی برای موفقیت تیم نیست، در جام حذفی مسایل زیادی از جمله شانس تاثیرگذار است و این مسابقات در حد سنجش کار فنی یک تیم نیست! و از همه مهمتر صحبت های مجید جلایی بود که گفت: هر وقت که این تیم ها (استقلال و پرسپولیس) از طریق لیگ به لیگ قهرمانان نرسیدند، یکی از آنها قهرمان جام حذفی شده! مرور کنید، خیلی هم سخت نیست!
دعوای درد فوتبال وباشگاه ها فقط خصوصی سازی است و تا وقتی هم این باشگاه ها خصوصی نشوند، آش همان است و همان کاسه! و این رفت و آمدهای سیاسی و امنیتی و سردارهای سپاهی، هیچ کمکی به فوتبال نخواهد کرد و فوتبال ما را درست عین باران های بهاری میکند که گاهی می بارد و گاهی هم نه! و در این چند سال اخیر هم بیشتر شبیه خشکسالی بود تا باران های بهاری.
|