نقش صدا و سیما در بازداشت سینماگران
•
کمپین بین المللی حقوق بشر گزارش مستندی در مورد نقش صدا و سیمای جمهوری اسلامی در بازداشت مستندسازان سینمای ایران منتشر کرده است
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
آدينه
۱ مهر ۱٣۹۰ -
۲٣ سپتامبر ۲۰۱۱
با گذشت نزدیک به یک هفته از بازداشت « ناصر صفاریان، مجتبی میرطهماسب، هادی آفریده، محسن شهرنازدار و کتایون شهابی » سینماگران مستند ساز از سوی نیروهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی در تهران، کمپین بین المللی حقوق بشر به یک تحقیق داخلی سازمان صداوسیما دست یافته است که در آن نگاهی امنیتی به سینماگران و مستندسازان را مطرح واستقبال جشنواره ها ومحافل هنری خارج از کشور به سینمای مستقل و آنچه «سینمای زیرزمینی» می نامد را موجب نگرانی «سیاسی-امنیتی» توصیف می کند.
با توجه به تحقیقات مشابهی که صداوسیماطی دو سال گذشته در فراهم کردن مبناو چارچوب های تئوریکی که به موجب آن برخورد با فعالان سیاسی و جامعه مدنی توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی امکان پذیرشده است، از بخش های مختلف این گزارش چنین برمی آید که موضوع سرکوب و ارعاب جامعه سینماگران و مستندسازان مستقل نه در شهریور ۹۰ بلکه در مهرماه سال ۸۸ با زمینه سازی که توسط صداوسیما انجام گرفته کلیدخورده است. همراهی باشگاه خبرنگاران جوان، خبرگزاری نیمه رسمی وابسته به صداوسیما درجریان اطلاع دهی درخصوص دستگیری مستندسازان، آن هم پیش از آنکه خبری آنها توسط نیروهای وزارت اطلاعات دستگیر شوند نیز نشان دهنده نقش صداوسیما در سرکوب کارگردانان و فیلمسازان مستقل سینمای ایران به شمار می رود.
گزارش داخلی معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما با عنوان « جنگ نرم و فیلم های زیرزمینی ایرانی » در ۲۹ مهر ۱۳۸۸ تهیه شده و همان اتهاماتی به سینماگران مستقل و فرهنگی ایران وارد کرده است که در یک هفته اخیر ابتدا از سوی «باشگاه خبرنگاران » خبرگزاری وابسته به صدا و سیما،و سپس از سوی وزیر ارشاد اسلامی، و وزارت اطلاعات علیه مستندسازان بازداشت شده اعلام شده است.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران عملکردصداوسیمای جمهوری اسلامی را نه تنها همسو با اقدامات نهادهای اطلاعاتی امنیتی برای تحدیدآزادی های مشروع فعالان جامعه مدنی، هنری و سیاسی، بلکه صداوسیما را بازوی رسانه ای نهادهای امنیتی در پروژه های امنیتی سرکوب می داند. چنانکه در این گزارش خواهد آمد طی دهه گذشته صداوسیما بارها وبارها یا با فراهم کردن چارچوب نظری و توجیه برخورد با بخش های مختلف جامعه راه را برای دستگاه های اطلاعاتی باز کرده است- مانند دستگیری مستندسازان- یا در مواردی چون برنامه «هویت» یا «چراغ» ( که شرح آن درزیرخواهد آمد) به عنوان بخشی تفیکیک ناپذیراز این دستگاه ها عمل کرده است.
پرونده سازی معاونت سیاسی صدا و سیما علیه سینماگران مستقل ایرانی
در این گزارش معاونت سیاسی صدا و سیمای جمهوری اسلامی با تاکید براینکه « سینما با بهره گیری ازجادوی تصاویر متحرک به همراه کلام و موسیقی به یک پدیده تاثیرپذار در زندگی بشر تبدیل شده » و « ابزار استراتژیک مهمی است که از طریق آن می توان به انتشار و القای باورها و اندیشه ها پرداخت » از حضور آثار فیلمسازان مستقل ایرانی در جشنواره های جهانی از جمله در جشنواره های « کن، ونیز،برلین، اسکار،تورنتو، و منترال » و نیز پخش آثار سینماگران ایرانی در شبکه های تلویزیونی خارجی به شدت ابراز نگرانی شده است.
علاوه براین، در گزارش معاونت سیاسی صدا و سیما به روشنی از « توجه شبکه تلویزیون بی بی سی فارسی » به آثار فیلمسازان ایرانی به عنوان اقدامی « سیاسی »، « دشمنی » و « عناد » با جمهوری اسلامی توصیف شده و آمده است « برخی شبکه های خارجی از جمله بی بی سی فارسی و ام بی سی پرشین که عناد گردانندگان شان با نظام جمهوری اسلامی ایران به خوبی بر همگان آشکار شده است نیز با اهداف سیاسی اینگونه جشنواره ها همگام شده و فیلم های زیرزمینی ایرانی را مورد توجه قرار می دهند بطوری که فیلم “روزهای سبز” حنا مخملباف در تاریخ ۲۰.۶.۸۸ و ۲۴.۶.۸۸ در برنامه اکران پخش شد و مورد نقد قرار گرفت. »
در بخش دیگری از گزارش ۲۹ مهر ۱۳۸۸ معاونت سیاسی صدا و سیما از فیلم های سینماگران مستقل ایرانی به عنوان « فیلم های زیر زمینی » یاد و ادعا شده که « امروزه سینمای ایران شاهد تولید فیم های زیرزمینی است که خارج از سیستم رسمی و نظارتی دولت در کشور تولید می شوند.فیلم هایی که مجوز رسمی برای ساخت کسب نمی کنند و در سکوت مطلق خبری ساخته می شوند و تمام تلاش سازندگان آن ها صرف ارسال آن ها به فستیوال های خارجی می شود تا از این طریق بتوانند امکان نمایش بین المللی پیدا کرده و با مطرح شدن در این فستیوال ها،سرمایه های خارجی جلب کنند، این روند تا آن جا پیش رفته است که اکنون می توان از شکل گیری جریانی با عنوان سینمای زیر زمینی در ایران حرف زد.سینمایی که توجهی به ضوابط و مقررات رسمی فیلم سازی در ایران، از مهم ترین ویژگی های آن است. »
معاونت سیاسی سازمان صدا و سیما با ابراز نگرانی از شکل گیری سینمای خارج از نظارت حاکمیت، تاکید کرده که «سینمای زیر زمینی همانند موسیقی زیر زمینی،ادبیات و دیگر شکل های هنر غیر رسمی و به اصطلاح زیر زمینی در ایران، به موازات جریان رسمی تولید فیلم و مناسبات حاکم بر آن شکل گرفته و توجه برخی جشنواره های بین المللی را برانگیخته است.»
گزارش ۲۹ مهر ماه ۱۳۸۸ معاونت سیاسی صدا و سیمای جمهوری اسلامی همچنین استقبال جشنواره های بین المللی از سینمای مستقل و غیر حکومتی ایران را « سیاسی » و موجب نگرانی « سیاسی-امنیتی » توصیف کرده و ضمن متهم کردن فیلمسازان مستقل ایرانی به « داشتن پرونده های سیاسی-امنیتی » از آن ها به عنوان سینماگران « مساله دار » نامبرده و ادعا کرده که « جشنواره های به ظاهر فرهنگی و هنری که زوایای نگاه آلوده به سیاست شان، با انتخاب مغرضانه و پذیرش فیلم های زیر زمینی که پروانه ساخت و نمایش ندارند و در فرآیندی غیرقانونی با عواملی مساله دار که بعضا دارای پرونده های سیاسی-امنیتی نیز دارند،ساخته شده اند و در مواردی به سیاه نمایی اوضاع کشور می پردازند،بیش از پیش نمایان می شود.»
در این گزارش همچنین سینماگران مستقل ایرانی به « منفعت طلبی در پوشش فرهنگی » متهم شده اند و ادعا شده که چون سینماگران مستقل از حکومت « توانایی برقراری ارتباط با هموطنان را ندارند مورد هدف قرار می گیرند، و برای جبران ضعف و کسب منافع خود با سیاست های دستگاه های فرهنگی امپریالیستی…. همراه می گردند. »
در گزارش معاونت سیاسی صدا وسیما همچنین فیلسمازان ایرانی را به « سیاه نمایی »، ارائه « تصویری تیره و نابسامان از اوضاع اقتصادی و اجتماعی ایران »، « ارائه تصویری سیاه از انقلاب اسلامی» متهم کرده ، و ادعا شده که « « غلبه دیدگاه های سیاسی در جشنواره های بین المللی » و « توجه به آثار زیر زمینی با مضامین سیاسی » دلیل اصلی پذیرش فیلم های سینماگران مستقل ایرانی است.
براساس این گزارش که در اختیار دراختیار کمپین بین المللی حقوق بشر قرار گرفته، معاون سیاسی سازمان صدا و سیما با ابراز نگرانی حضور آثار فیلمسازان مستقل ایرانی در جشنواره های بین المللی ادعا شده که این جشنواره ها در چند سال اخیر از پذیرش « فیلم های معرفی شده از سوی مراکز دولتی ایران » امتناع کرده اند و در اقدامی که معاونت سیاسی صدا و سیما آن را «رویه غیر هنری» و «شکل سیاسی تر» توصیف کرده « توجه جشنواره های اروپایی به سینماگران ایرانی زیر زمینی و غیر رسمی در جشنواره هایی مثل کن، برلین و … در سال های اخیر افزایش یافته بطوری که امسال (۱۳۸۸) نیز در ادامه معرفی و کشف این پدیده های معترض، جشنواره ونیز جایزه خود را به یک سینماگر ایرانی-امریکایی داده است.»
این گزارش از اینکه فیلم هایی چون « روزهای سبز» اثر حنا مخملباف، « کسی از گربه های ایرانی خبر نداره؟ » اثر بهمن قبادی، « پرسپولیس » اثر مرجان ساتراپی، و « زنان بدون مردان » اثر شیرین نشاط در جشنواره های بین المللی جانشین فیلم های مورد نظر مقامات حکومتی ایران و وزارت ارشاد اسلامی شده ابراز نگرانی کرده و آن را « ادامه تحریم های اقتصادی و سیاسی » با هدف « انزوای فرهنگی و سیاسی » جمهوری اسلامی توصیف کرده است.
در گزارش معاونت سیاسی صدا و سیما البته آمده که از سال ۱۳۸۶ « مشکلات داخلی سینمای ایران» افزایش یافته تا آنجا که «عقب افتادن سینمای ایران از جریان روز سینمای هنری و فرهنگی و مستقل دنیا»، « نگاه نامناسب بخش دولتی و خصوصی به سینمای فرهنگی »، « نداشتن تهیه کننده دولتی یا خصوصی برای ساخت فیلم های مستقل و فرهنگی تر و عدم حمایت از اینگونه فیلم ها»، «کم شدن ارتباط دوگانه سیمای ایران با سایر کشورها و رد و بدل کردن فیلم ها و حضور کمتر سینمای کشورهای دیگر در ایران » و « دلزدگی فیلمسازان از سینمای فرهنگی به دلیل اکران نامناسب فیلم ها و حمایت نکردن از کلیه مطبوعات و فیلم های فرهنگی »، « بها ندادن به فیلمسازان و حمایت از آنها در ابعاد دولتی و خصوصی»،« افزایش محدودیت ها و فشارها بر سینماگران و هنرمندان ایرانی، سیاست خودی و غیر خودی کردن هنرمندان، تنگ کردن عرصه فیلمسازی برای سینماگران منتقد، اعمال سانسور و توقیف فیلم هایی که دارای برخی جنبه های انتقادی بوده یا تابوها و خط قرمزهای حاکم بر فضای فرهنگی ایران را ندیده گرفته از مجموعه عواملی است که منجر به حضور کم رنگ سینمای رسمی ایران در جشنواره های بین المللی شده و در عوض فیلم های سینماگران مستقل و آنچه در این گزارش به عنوان « سینمای زیر زمینی » از آن یاد شده مورد استقبال جشنوارها و شبکه های تلویزیونی بین المللی قرار گرفته است.
گزارش مشابه دیگری که در اختیار کمپین بین المللی حقوق بشر قرار گرفته نشان می دهد که معاونت سیاسی صدا و سیما طی گزارشی درباره « انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران » توقیف فعالیت های این انجمن در سال ۱۳۸۲ و پس از بازداشت گروهی نویسندگان سینمایی را مثبت ارزیابی کرده است.
در گزارش معاونت سیاسی صدا و سیما همچنین اشاره شده که انجمنی دیگر با همین عنوان و از سوی برخی اعضای سابق « انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران » که برخی از آن ها از چهره های رسانه ای جناح حاکم به شمار می روند از سال ۱۳۸۲ فعالیتش را آغاز کرده است.
نقش سازمان صدا و سیما که تحت نظر رهبر جمهوری اسلامی فعالیت می کند در مقابله با فعالان مدنی و فرهنگی که از نیمه دهه هفتاد با پخش فیلم « هویت » محصول مشترک سعید امامی معاون وقت امنیت وزارت اطلاعات و از مجریان قتل های زنجیره ای دگر اندیشان و حسین شریعتمداری عضو اسبق دفترسیاسی سپاه و نماینده فعلی آیت الله خامنه ای در روزنامه کیهان آغاز شد، در سال های بعد با پخش برنامه « چراغ » و « فیلم کنفرانس برلین» تداوم یافته است.
علاوه براین گزارش معاونت سیاسی صدا و سیما که در این گزارش به آن اشاره شد حاکی از آن است که سازمان صدا و سیما سناریوی بازداشت های گسترده نویسندگان و منتقدان سینمایی در اوایل دهه ۸۰ را نمونه ای موفقی از سناریوی سرکوب و کنترل نهادهای فرهنگی و به ویژه سینمایی به شمار می آورد، و از همین رو از زمان آغاز اعتراضات پس از انتخابات برنامه ریزی برای سرکوب و بازداشت سینماگران ایرانی را در همکاری با نهادهای اطلاعاتی و امنیتی طراحی کرده و به اجرا در آورده است؛که بازداشت ۵ سینماگر و مستند ساز در ۲۷ شهریور ماه ۱۳۹۰ نمونه ای کامل و مستند از این اقدامات است.
خبرگزاری صدا و سیما بازوی رسانه ای نهادهای اطلاعاتی در بازداشت سینماگران؟
یک روز پیش از موج بازداشت سینماگران و در حالی که شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی از پخش فیلم مستندی درباره چگونگی رهبر شدن سیدعلی خامنه ، چگونگی برداشتن رقیبانش از راه و « زندگی سیاسی آیت الله خامنه ای و شیوه حکومتداری او » خبر داده بود، « باشگاه خبرنگاران » وابسته به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی از شناسایی و بازداشت احتمالی این فیلمسازان خبر داده و در اقدامی کم سابقه و پیشاپیش تهدید به بازداشت شماری از سینماگران کرد.
این خبرگزاری وابسته به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ادعا کرده بود که « چند چهره مشهور به ظاهر هنری که به صورت پنهان با شبکه بی بی سی فارسی همکاری گسترده ای داشتند شناسایی شدند و طی روزهای آینده دستگاه های مسئول کشور اقدامات مختلف قضایی را در مورد آن ها اعمال خواهند کرد. »
خبرگزاری وابسته به صدا و سیما همچنین از قول « یک منبع آگاه » مدعی شده بود که « شبکه گسترده ای از عناصری که تامین کننده اطلاعات، فیلم، خبر، سوژه یابی و تهیه گزارش از محیط های مختلف برای بی بی سی فارسی بودند شناسایی شدند و طی روزهای آینده بر علیه آن ها اقدام مختلف مقتضی صورت خواهد گرفت و در میان این افراد چهره های مشهور به اصطلاح هنری اعم از مرد و زن نیز دیده می شود. » (خبرگزاری باشگاه خبرنگاران، وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی،۲۵ شهریور ۱۳۹۰) و (روزنامه خراسان به نقل از باشگاه خبرنگاران وابسته به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی،۲۶ شهریور ۱۳۹۰)
این خبرگزاری وابسته به صدا و سیما همچنین از قول « یک مقام قضایی » که نامش را اعلام نکرد، پیش از بازداشت سینماگران ادعا کرد که « عمده همکاری ضد ایرانی این افراد با بی بی سی فارسی به ماههای اخیر بر می گردد که این فعالیت نیز سهم عمده ای از فعالیت تبلیغاتی ضد ایرانی شبکه دولتی انگلیس را طی ماههای اخیر شامل می شود.» (خبرگزاری باشگاه خبرنگاران، وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی،۲۵ شهریور ۱۳۹۰)
روز شنبه ۲۶ شهریور ماه نیز این خبرگزاری وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی از قول مهدی محمدی دبیر سیاسی روزنامه کیهان شبکه تلویزیونی بی بی سی را به « سیاه نمایی » متهم و اعلام کرد که « مجاری و منافذ ارسال اطلاعات از درون کشور به بی بی سی که هدف گذاری اولیه و اصلی آن تخریب وجهه ملی و تضعیف امنیت ملی ایران بوده کشف شد و این موفقیتی بزرگ برای دستگاه اطلاعاتی ایران است.» (خبرگزاری باشگاه خبرنگاران، وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی،۲۶ شهریور ۱۳۹۰)
دبیر سرویس سیاسی روزنامه کیهان که تحت نظر حسین شریعتمداری نماینده علی خامنه ای و از چهره های مشهور دیتگاه های امنیتی جمهوری اسلامی به شمار می رود همچنین پیشاپیش به اظهار نظر قضایی پرداخته و ادعا کرد که « برخورد با شبکه جاسوسی بی بی سی فارسی در ایران ضروری است » و « هدف این شبکه انتقال اخبار و اطلاعات به دشمن ایران بوده لذا همکاری با یک نهاد غیر قانونی به نام بی بی سی فارسی، اقدام علیه امنیت ملی کشور محسوب می شود. »
فیلم مستند «خط و نشان رهبر» ساخته « بزرگمهر شرف الدین » از گزارشگران تلویزیونی بی بی سی فارسی در شامگاه شنبه ۲۶ شهریور از این شبکه تلویزونی پخش شد و ساعاتی بعد در روز یک شنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۰ خبرگزاری « باشگاه خبرنگاران » وابسته به سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی از اجرایی شدن بازداشت سینماگران در تهران خبر داد.
این خبرگزاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی با اشاره « به فاصله ۴۸ ساعت پس از انتشار خبر » قبلی خود تا آغاز بازداشت سینماگران، از قول « یک منبع آگاه » اعلام کرد که « ساعتی پیش چند همکار بی بی سی فارسی در مکان های مختلف دستگیر شدند و مراحل تحویل آن ها به دستگاههای مسئول هم اکنون در جریان است. »
علاوه براین، خبرگزاری وابسته به صدا و سیما همزمان با بازداشت سینماگران، اتهامی چون «سیاه نمایی »، « تامین فیلم و خبر و گزارش » را نیز به آن ها وارد کرده و مدعی شد که « این افراد عضو شبکه تامین منافع بی بی سی در تهران و تامین کننده اطلاعات، فیلم، خبر، و گزارش پنهانی با محوریت سیاه نمایی در مورد ایران و ملت ایران از محیط های مختلف برای بی بی سی فارسی بودند. » (خبرگزاری باشگاه خبرنگاران جوان، وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی،۲۷ شهریور ۱۳۹۰)
خبرگزاری باشگاه خبرنگاران روز یک شنبه و در خبری دیگر از قول « یک مقام آگاه » از بازداشت دست کم « شش نفر » خبر داد و اعلام کرد که « آقایان: م.م ط / م.ز / ن.ص / ه.ا / م.ش/ و خانم ک.ش » به اتهام « تامین اطلاعات، فیلم، خبر، و گزارش پنهانی با محوریت سیاه نمایی در مورد ایران » بازداشت شده اند. (خبرگزاری باشگاه خبرنگاران، وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی،۲۷ شهریور ۱۳۹۰)
روز سه شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۰ روزنامه کیهان به نقل از « منابع امنیتی » از « ناصر صفاریان، مجتبی میرطهماسب، هادی آفریده، محسن شهرنازدار و کتایون شهابی » به عنوان سینماگران بازداشت شده نامبرد، و افزود که « تعداد بازداشت شدگان ۶ نفر بوده و نام یکی از آن ها اعلام نشده است. » (کیهان، سه شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۰)
این روزنامه که تحت نظر نظر نماینده منصوب آیت الله خامنه ای فعالیت می کند همچنین سینماگران بازداشت شده را متهم کرد که « همکار شبکه ضد انقلابی بی بی سی در تهران » بوده اند و ادعا کرد که « اطلاعات موجود حاکی از آن است که کارکردهای رسانه ای این شبکه کاملا پوششی بوده و این افراد در اصل مشغول جمع آوری اطلاعات برای سرویس انگلیس بودند. »(کیهان، سه شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۰)
کیهان یک روز پیشتر در دوشنبه ۲۸ شهریور ماه نیز از قول «رمضان شریف مسئول روابط عمومی کل سپاه پاسداران » از سینماگران بازداشت شده به عنوان « شبکه مزدوری » نامبرده و ادعا کرده بود که « بی بی سی تلاش می کند عناصری با تولیدات فرهنگی خاصی را در داخل شناسایی کند تا از آنها برای مقابله با نظام اسلام نهایت استفاده را ببرد. »
این مقام ارشد سپاه پاسداران همچنین گفته بود که « باید برای جوانان سابقه عملکرد، گذشته و جهت گیری بی بی سی و کسانی که دلبسته فرهنگ غرب هستند تبیین شود تا با این تشریح و آگاهی سازی، عمده توطئه ها را حل و شکل گیری افکار عمومی توسط BBC کند. »(روزنامه کیهان، همکاران بی بی سی در تهران بازداشت شدند، ۲۸ شهریور ۱۳۹۰)
روز سه شنبه ۲۹ شهریور وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی نیز با انتشار اطلاعیه بازداشت سینماگران تائید کرد و مدعی شد که « اعضای شبکه مخفی وابسته به بنگاه سخنپراکنی بی.بی.سی » بوده اند.(خبرگزاری ایسنا، اطلاعیه وزارت اطلاعات،سه شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۰)
در اطلاعیه وزارت اطلاعات ادعا شده که « با پیگیریهای مستمر، اقدامات کنترلی و جمعآوریهای گسترده اطلاعاتی در داخل و خارج کشور طی چندین ماه اخیر » ماموران این وزارتخانه « یک شبکه غیرقانونی که در پوشش همکاری با بنگاه سخنپراکنی دولتی انگلیس موسوم به بی.بی.سی در جهت تامین نیازمندیهای اطلاعاتی سرویس جاسوسی استعمارگر فرتوت مشغول بودند و به عنوان تدارکاتچی سوژه تبلیغاتی برای متخصصان جنگ روانی دشمنان ایران و اسلام فعالیت مینمودند، شناسایی و دستگیر شده اند. »
وزارت اطلاعات همچنین سینماگران بازداشت شده را به فعالیت « زیر زمینی و غیر قانونی »، « دریافت وجوه کلان از مجاری پنهان » و همکاری با بی بی سی متهم کرده و از این شبکه تلویزیونی نیز به عنوان « ستاد ارتباطات پوششی و مرکز عملیات روانی سرویس اطلاعاتی انگلستان موسوم به بی.بی.سی » نامبرده است.
علاوه براین وزارت اطلاعات با وعده افزایش شمار بازداشت شدگان را داده و « تداوم تحقیقات و تحت تعقیب قرار داشتن تعدادی دیگر » که از آن ها به عنوان « مواجب بگیران بی.بی.سی » نامبرد، به رسانه های داخل ایران هشدار داد که « از انتشار اخبار متفرقه و تایید نشده خودداری نمایند. »
محمدحسینی وزیر ارشاد اسلامی در دولت محمود احمدی نژاد نیز ابتدا روز دوشنبه ۲۸ شهریور گفت که « اقدامی که دراینباره انجام شده، از سوی دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی کشور صورت گرفته و این افراد در پی اتهام همکاری با بیبیسی فارسی دستگیر شدهاند. »
وزیر ارشاد اسلامی دولت احمدی نژاد البته اعلام کرد که از چگونگی و نوع همکاری سینماگران بازداشت شده با شبکه بی بی سی بی اطلاع است و تاکید کرد که « قرار شده وزارت اطلاعات جزییات را در اختیار ما قرار دهد چرا که ما نیز اطلاع دقیقی از موضوع نداریم و این وزارتخانه توضیح خواهد داد که نوع همکاریها چه و چگونه بوده است» (روزنامه اعتماد، وزیر ارشاد درباره دستگیری تعدادی از مستندسازان :وزیر اطلاعات جزییات را در اختیار ما میگذارد، ،سه شنبه ۲۹ شهریور ۱۳۹۰)
محمدحسینی یک روز بعد در سه شنبه ۲۹ شهریور در اظهاراتی متفاوت که در روزنامه کیهان منتشر شد با این ادعا که « بی بی سی فارسی رسانه نیست صدای فتنه گران است » ادعا کرد که شبکه بی بی سی با انتشار اخبار اعتراضات مردمی پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ « فرماندهی اغتشاشات در جریان حوادث بعد از انتخابات » را بر عهده داشته و به همین دلیل سینماگران بازداشت شده نیز « برانداز » و « معاند » هستند. (روزنامه کیهان، وزیر ارشاد: بی بی سی فارسی رسانه نیست صدای فتنه گران است، ،چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۰)
وزیر ارشاد اسلامی دولت احمدی نژاد همچنین گفت که « نباید انتظار داشت برای کسی که با بیگانه و دشمن همکاری می کند، فرش قرمز پهن کنند. »
ابراز تاسف سازمان ها و نهادهای سینمایی ایران از بازداشت سینماگران
سازمان ها و نهادهای سینمایی ایران از هنگام آغاز بازداشت سینماگران ضمن انتقاد از این اقدامات سازمان های اطلاعاتی و امنیتی و رسانه های وابسته به جناح حاکم، این بازداشت ها « تاسف آور » و « ناشی از سوء تفاهم » اعلام کرده اند.
شفیع آقامحمدیان، رییس مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی یک مرکز وابسته به وزارت ارشاد اسلامی روز دوشنبه ۲۸ شهریور درباره بازداشت شماری از سینماگران و مستندسازان گفت که « براساس پیگیریهای ما این بازداشتها ربطی به مسایل سینمایی و پخش آثار آن ها از شبکههای خارجی ندارد. » ( خبرگزاری ایلنا، اظهارات شفیع آقامحمدیان، رییس مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی،دوشنبه ۲۸ شهریور ۱۳۹۰)
او با اشاره به اینکه مقام های قضایی و اطلاعاتی « پاسخ دقیقی » درباره علت بازداشت سینماگران نداده اند، گفت که« از یک شنبه ۲۷ شهریور که ما و معاونت سینمایی در جریان این مساله قرار گرفتیم، موضوع را پیگیری کردیم و هرچند پاسخ دقیقی به ما داده نشد، اما آنچه که گفته شد این است که بازداشت مستندسازان به دلیل پخش فیلمهای آنها از شبکههای خارجی یا فیلمهایی که آنها با همکاری مرکز ساختند و از شبکههای داخلی پخش شده است، نبوده بلکه دلایل دیگری داشته است. »رییس مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی همچنین اعلام کرد که « ما از این موضوع ناراحت هستیم و بازداشت این مستندسازان را همچنان پیگیری میکنیم. »
فرهاد توحیدی از اعضای هیات مدیره خانه سینمای ایران نیز روز سه شنبه درباره بازداشت سینماگران گفت که « ما پیگیر کارشان هستیم و به نظرمان تنها یک سوءتفاهم بزرگ اتفاق افتاده است که در تماس با مراجع ذیصلاح امیدواریم هرچه زودتر این موضوع حل شود. تصورمان این است که اگر کارشناسان صاحب صلاحیت وارد پرونده شوند، سوءتفاهم برطرف میشود و حتما دوستان دستگیر شده توضیحات قانعکنندهای خواهند داشت. » (روزنامه شرق ، تائید بازداشت چند سینماگر، ۲۹ شهریور ۱۳۹۰)
این عضو هیات مدیره خانه سینما از مقام های جمهوری اسلامی خواسته تا « هرچه زودتر این مساله حل شود و همه کمک کنند تا خدشهای به وجهه بینالمللی ایران پیش نیاید و با تدبیر مقامات این مساله ابعاد دیگری نگیرد. » فرهاد توحیدی همچنین درباره اتهام « همکاری بیبیسی فارسی » که از سوی سازمان ها و رسانه های حکومتی به سینماگران بازداشت شده، گفت که « ما هم مثل بسیاری در جریان جزییات نیستیم و وقتی اتفاقی میافتد، آن را پیگیری میکنیم. »
او با اشاره به اینکه « یکی از دوستانی (کتایون شهابی ) که در مظان اتهام قرار دارد، یک دفتر پخش و فروش رسمی فیلم در عرصه جهانی و بینالمللی دارد » گفت که این سینماگر بازداشت شده « با مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در ایران فعالیت میکند و طبق قوانین جمهوری اسلامی فعالیت میکند و طبیعتا طی این سالها کاملا با قوانین کشور آشنایی کامل دارد و باید به قوانین حساس باشد. » عضو هیات مدیره خانه سینما همچنین تاکید کرد که « این افراد با رعایت دقیق قوانین کار خود را انجام میدهند. »
هیاتمدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران که ناصر صفاریان یکی از سینماگران بازداشت شده چند ماه پیش به عنوان قائم مقام آن انتخاب شده بود، روز سه شنبه با انتشار بیانیه ای از بازداشت سینماگران و مستند سازان « اظهار تاسف و نگرانی » کرد.
در این بیانیه هیات مدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران از « وارد آورن اتهامات » مختلف به سینماگران بازداشت شده پیش از تشکیل « دادگاه صالحه » و پیش از صدور هیچ گونه رایی از سوی دادگاه، به شدت انتقاد شده و آمده است « در پی دستگیری تعدادی از مستندسازان در روزهای اخیر، برخی از سایتها و اشخاص با گمانهزنیهای خود علت دستگیری را امنیتی وانمود کردهاند.با اظهار تاسف از چنین اظهارات غیرمسوولانهای که جنبه اتهامی نسبت به مستندسازان را دارد و موجب تضییع حقوق آنان و تشدید نگرانی همکاران و جامعه سینمایی ایران میشود، خواستار آنیم تا هنگامی که موضوع اتهام توسط دادگاه صالحه بررسی و رای صادر نشده است، از تکرار چنین اظهاراتی خودداری شود. »
اعضای هیاتمدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران همچنین اعلام کرده اند که « برای هرگونه توضیحی نسبت به شغل مستندسازی که عدم آشنایی با آن به ویژه در مستندهای اجتماعی ممکن است زمینهساز برخی سوءتفاهمات نسبت به همکارانمان شده باشد، آمادهایم. » (روزنامه شرق، اظهار تاسف و نگرانی هیاتمدیره انجمن از دستگیری مستندسازان،، ۳۰ شهریور ۱۳۹۰)
تکرار ساناریوهای امنیتی علیه سینماگران
به دنبال اعتراضات مردمی پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ تاکنون نهادهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی بارها به احضار،بازجویی و بازداشت سینماگران اقدام کرده اند. جعفر پناهی فیلمساز سرشناس ایرانی و خالفق آثاری چون «آفساید»،«طلای سرخ»،،«بادکنک سفید»،«آینه » و برنده چندین جایزه از جشنواره های کن،برلین و دیگر جشنواره های معتبر بین المللی، روز ۸ مرداد ۱۳۸۸ هنگامی که به همراه مهناز محمدی سینماگر و مستند ساز و چندتن از نزدیکانش در مراسم یادبود کشته شدگان پس از انتخابات در بهشت زهرای تهران حاضر شده بود بازداشت شدند. ماموران جعفر چناهی و مهناز محمدی را به بازداشتگاهی نامعلوم منتقل کرده و مدتی بعد آزاد کردند.
پس از حضور جعفر پناهی در هیات داوران جشنواره مونترال کانادا و حضور هیات داوران این جشنواره با شال های سبز به نشانه همراهی با مردم معترض در ایران،و به دنبال بازگشت او به ایران، دوشنبه شب ۱۰ اسفند ۱۳۸۸ ماموران با هجوم به منزل جعفر چناهی باردیگر این فیلمساز را به همراه ۱۸ نفر از اعضای خانواده و دوستانش که در خانه او در تهران مهمان بودند، بازداشت کردند.
اعضای خانواده و دوستان جعفر چناهی چند روز پس از بازداشت و در چند مرحله آزاد شدند اما بازداشت این فیلمساز تا اوایل خرداد ۸۹ دامه یافت.جعفر چناهی در خرداد ۸۹ با وثیقه ۲۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
مقام های قضایی این فیلمساز را متهم کردند که در تدارک ساخت فیلمی درباره حوادث پس از انتخابات بوده، و مدتی بعد جعفر پناهی در آذر ۱۳۸۹ از سوی دادگاه انقلاب به اتهام «اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام» به ۶ سال حبس تعزیری و به عنوان تتمیم مجازات به ۲۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم کرد.
رامین پرچمی بازریگر سینما،تلویزیون و کارگردان تئاتر در ۲۵ بهمن ۱۳۸۹ در تهران بازداشت شد.اتهام او از سوی مقام های قضایی شرکت در راهپیمایی اعتراض آمیز ۲۵ بهمن اعلام شده است.این بازیگر سینما تاکنون زندانی است و از سوی شعبه ۱۳ دادگاه انقلاب به یک سال زندان محکوم شده است.
مهناز محمدی مستندساز برای دومین بار در ۵ تیر ۱۳۹۰ در تهران بازداشت شد و یک ماه بعد با وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی آزاد شد.
پگاه آهنگرانی بازیگر سینما و فرزند منیژه حکمت و جمشید آهنگرانی دو کارگردان سینمای ایران در تیر ماه ۱۳۹ بازداشت شد.این بازیگر سینما نیز در ۵ مرداد ماه از زندان اوین تهران آزاد شد.
در ۲۷ تیر ماه ۱۳۹۰ اعلام شد که مرضیه وفا مهرکارگردان و بازیگر و همچنین همسر ناصر تقوایی کارگردان سرشناس سینمای ایران از اوایل تیرماه در بازداشت به سر می برد اما خانواده وی ترجیح داده اند در این زمینه سکوت کنند. (وب سایت کلمه، مرضیه وفا مهر بازیگر سینما بیش از دوهفته در بازداشت است،۲۷ تیر ۱۳۹۰)
ناصر تقوایی کارگردان سینما و همسر مرضیه وفامهر در ۱۲ مرداد ماه به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که « علیرغم سخنان هفته گذشته دادستان کل کشورمرضیه وفا مهر، بازیگر سینما و همسرش که بیش از یکماه است که به اتهام بازی در فیلم ” تهران من، حراج” در زندان قرچک ورامین به سر می برد آزاد نشده » و « وساطت برخی از چهره های صاحبت نام و صحبت آنها با قاضی دادگاه نیز تاثیری در روشن شدن وضع همسرش نداشته است. »
ناصر تقوایی همچنین « از سازمان ملل درخواست کرد که گزارشگر ویژه خود را زودتر به ایران بفرستد تا وضعیت زندانیان را از نزدیک ببیند و به نوعی از آن ها دفاع کند. »
او همچنین با اشاره به رفتار مقام های قضایی گفت که « مدعی شده اند که آزاد نشدن مرضیه به علت مصاحبه های من با رادیو و تلویزیون های خارجی بوده است. اما من مصاحبه هایم را ۱۶ روز پس از تصمیم ایشان شروع کردم. خیلی از مطبوعاتی ها می دانستند که همسرم بازداشت شده است اما به احترام من که می گفتم صلاح نمی دانم فعلا منتشر شود خبر را پخش نکردند. من زمانی گفتگو کردم که قاضی حاجی محمدی بازداشت موقت همسرم را دوباره تمدید کرد. یعنی من هر چقدر صبر کردم دیدم او شدت عملش بیشتر می شود. » (کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، ناصرتقوایی: از گزارشگرویژه سازمان ملل می خواهم تا با زندانیان دیدار کند، ،۱۲ مرداد ۱۳۹۰)
مرضیه وفامهر تا زمان نوشتن این گزارش در زندان به سر می برد.
در ۱۴ شهریور ۱۳۹۰« مجتبی میرتهماسب،کارگردان ، که برای شرکت در کنفرانس مطبوعاتی پیرامون آخرین ساخته سینمایی خود و دیگر فیلمساز ایرانی جعفر پناهی، راهی پاریس بود، توسط ماموران امنیتی مستقر در فرودگاه بطور موقت بازداشت و حکم ممنوع الخروج بودن به وی ابلاغ شده است. » ماموران همچنین پس از بازرسی وسایل سفر وی، پاسپورت، کامپیوتر، دوربین فیلمبرداری و عکاسی او را ضبط کردند. (بازداشت موقت مجتبی میرتهماسب،۱۶ شهریور ۱۳۹۰)
فیلم «این فیلم نیست» ساخته مشترک جعفر پناهی و مجتبی میرتهماسب تا کنون برای نمایش در ۵۰ فستیوال معتبر جهانی پذیرش شده و قرار بود این کارگردان سینما فستیوالهای تورنتو و نیویورک شرکت کرده و پس از آن در تاریخ ۱۹ سپتامبر در مراسم افتتاحیه فیلم در پاریس به دعوت پخش کننده فیلم و سینماتک پاریس شرکت کند اما او پس از ممنوع الاخروج شدن، یک شنبه ۲۷ شهریور ماه در تهران بازداشت شد و اکنون یکی از ۵ سینماگری بازداشت شده در هفته اخیر است.
ناصر صفاریان دیگر سینماگر بازداشت شده خالق آثاری چون مستندهای سه گانه سرد سبز، اوج موج و جام جان درباره فروغ فرخزاده است. وقت خوب مصائب درباره زندگی احمدرضا احمدی شاعر، آواز آفتاب مروری بر ادبیات داستانی ایران،و اتو استاپ از دیگر آثار این فیلمساز هستند.(درباره ناصر صفاریان)
هادی آفریده دیگر مستند ساز بازداشت شده نیز خالق آثاری است چون «نقل گردآفرید؛درباره تنها زن نقال شاهنامه»، « کودک رنگ پریده»،« مراسم صبحگاهی»،« درخت فراموش شده» از دیگر آثار این فیلمساز بازداشت شده است.
سیف الله صمدیان دبیرهشتیمن جشنواره «تصویر سال» درباره وی می گوید: «هادی آفریده یکی امیدهای سینمای سالم ایران است و کسی است که در چند سال اخیر هر فیلمی ساخته قبل از اینکه برای اثر مانورهای حساب شده بدهد و جنجالی داشته باشد یک حسی در فیلمهای او است که معمولا در کارهای نسل جدید کمتر دیده میشود. تمام فیلم های هادی آفریده دارای حس و دلی است که انسان را بسیار به موضوع نزدیک میکند » (خبرگزاری ایسنا)
محسن شهرنازدار دیگر مستندساز بازداشت شده نیز علاوه مستندسازی از پژوهشگران موسیقی است و از اواخر دهه هفتاد تا زمانی که دو سال پیش از سوی مقام های منصوب دولت احمدی نژاد از روزنامه ایران،ارگان مطبوعاتی دولت،اخراج شد به روزنامه نگاری در این روزنامه مشغول بود.
کتایون شهابی دیگر فیلمسلز بازداشت شده نیز فعالیت سینمایی اش را از سال ۱۳۶۶ به عنوان منشی صحنه در فیلم « ماهی » کامبوزیا پروتوی آغاز کرد و در سال های اخیر علاوه بر فیلمسازی مدیریت شرکت بین المللی پخش فیلم « شهرزاد مدیا » در ایران را بر عهده داشته است، که یکی از فعال ترین و شناخته شدن ترین شرکت های خصوصی پخش فیلم ایرانی در مجامع بین المللی به شما می آید. (مصاحبه کتایون شهابی در جریان جشنواره فیلم کن،سال ۲۰۱۱)
آنچه اکنون و در موج جدید بازداشت سینماگران که حاصل همکاری سازمان صدا و سیما و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی است نزدیک به یک دهه پیش نیز به شکلی مشابه علیه شمار قابل توجهی از منقدان و نویسندگان سینمایی ایران رویداد.
سیامک پورزند مسئول مجتمع فرهنگی هنری تهران،روزنامه نگاران پرسابقه واز نویسندگان سینمایی در ایران آبان ماه سال ۱۳۸۰ هنگام ترک منزل خواهرش از سوی نیروهای امنیتی که بعدها به عنوان « اطلاعات موازی » شهرت پیدا کردند، ربوده و در بازداشگاهی مخفی ماه ها زندانی شده و مورد شکنجه قرار گرفت.
۸ ماه پس از بازداشت و آزار سیامک پورزند که در آن هنگام ۷۰ سال داشت در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۱ از سوی دادگاه انقلاب به اتهام « اقدام علیه امنیت » و « ارتباط با ضد انقلاب در خارج از کشور» به ۱۱ سال زندان محکوم شد.
دستگاه ها اطلاعات موازی همچنین این روزنامه نگار ۷۰ ساله را پس از ماه ها شکنجه در بازداشتگا هی مخفی به اعترافات اجباری واداشته و پس از مرخصی چند ماه ها باردیگر او را بازداشت و زندانی کردند.
بازداشت سیامک پورزند که همسر مهرانگیز کار وکیل و حقوقدان سرشناس ایرانی است درست پس از پرونده سازی علیه همسرش و شماری از اصلاح طلبان شرکت کننده در کنفرانس برلین صورت گرفت.این پرونده سازی که با پخش فیلمی مونتاژ شده از سخنرانی فعالان مدنی و فرهنگی ایران در برلین از سوی سازمان صدا و سیما و در تلویزیونی رسمی جمهوری اسلامی آغاز شد به بازداشت شماری از شرکت کنندگان در کنفرانس برلین منجر شد و از جمله اکبر گنجی روزنامه نگار سرشناس ایرانی ۶ سال زندانی شد.
مقام های قضائی و امنیتی جمهوری اسلامی حتی پس از آزادی سیامک پورزند به رغم بیماری این روزنامه نگار اجازه خروج از ایران و پیوستن او به همسر و فرزندانش را نداده و حتی ماموران امنیتی او را در آستانه هشتاد سالگی مورد آزارهای روانی قرار دادند تا آنجا که در اول اردیبهشت سال ۱۳۹۰ « لیلی پورزند، دختر سیامک پورزند، اعلام کرد که پدرش روز جمعه در اعتراض به وضعیت خود، به زندگیاش پایان داده است. »
او گفت که « پدرش خود را از طبقه ششم ساختمان محل سکونت خود در تهران به پائین پرت کرده و «در کمال قدرت و اراده» به زندگی خود پایان داده است، و « این مرگ، مرگی بود اعتراضی و در کمال قدرت و اراده؛ ایشان تصمیم گرفت به این زندگی پایان بدهد و از طبقه ششم بالکن منزل کوچک مسکونی خودش دیروز ساعت دو بعد از ظهر، نهم اردیبهشت، خودش را به پائین پرت کرد. » (رادیوفردا)
بازداشت سیامک پورزند در سال ۱۳۸۰ اما آغاز موجی از بازداشت نویسندگان سینمایی بود که در جریان آن کامبیز کاهه، سینا مطلبی، امیر عزتی،محمدعبدی، یاسمن صوفی،سپیده ابرآویز،بهزاد خورشیدی و شماری دیگر از نویسندگان مدیران نشریات سینمایی بازداشت شدند، و ماهنامه « گزارش فیلم »، هفته نامه « جهان سینما » و برخی دیگر از نشریات سینمایی توقیف شدند.
بازداشت برخی از نویسندگان سینمایی چون امیر عزتی تا ۱۲۰ روز تداوم یافت، و اغلب این نویسندگان و منتقدان مطبوعاتی هرگز اجازه ادامه کار پیدا نکرده یا مجبور به خرج از ایران شدند.علاوه براین شمارقابل توجهی از نویسندگان سینمایی و سینماگران از سوی « اطلاعات موازی » که تحت نظر نهادهای زیر نظر آیت الله خامنه ای فعالیت می کرد، و بخش قضایی آن نیز از سوی سعید مرتضی و همچنین جعفرصابری ظفرقندی اداره می شد، احضار و مورد بازجویی و تهدید قرار گرفتند.
چند تن از این بازداشت شدگان از جمله سعید مستغاثی و پیام فضلی نژاد از سوی دستگاه اطلاعات موازی به عنوان « تواب » اجازه همکاری با صدا و سیما و برخی دیگر نهادهای امنیتی-قضایی چون دادستانی تهران را پیدا کردند، و در سال های اخیر در روزنامه کیهان تحت نظر حسین شریعتمداری نماینده آیت الله خامنه ای به فعالیت علیه فعالان فرهنگی و مدنی مشغولند.
|