سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

آرمان خواهی در برابر واقع بینی سیاسی
نقد نظرات مسعود نقره کار


پیمان نعمتی


• زمانی که ملی گرایان و اصلاح طلبان مذهبی با واقع گرایی بر سیاست روز متمرکز شده اند و سیاست مداران خود را با معیارهای سیاست عملی مورد ارزیابی قرار می دهند و این ارزیابی ها را با احترام و رعایت آیین های شهروندی انجام می دهند در مقابل، چپ با عدم درک ضرورت واقع بینی سیاسی هنوز در جستجوی اتحاد بر سر یک نظریه و اخلاق ناب سوسیالیستی با انسان هایی با خصوصیاتی افسانه ای است ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۱۲ مهر ۱٣۹۰ -  ۴ اکتبر ۲۰۱۱


چپ در ایران با ضرروت رابطه با نیروهای سیاسی ترقی خواه ملی گرا، مذهبی و همچنین محافظه کار روبرو شده است. آرمان خواهی بر اساس برداشت های رمانتیک از اخلاق سوسیالیستی در تقابل ضرروت واقعیت بخشی به یک سیاست گری روزانه و سازگار با واقعیت قرار دارد.
نظرات مسعود نقره کار در نقد گذشته سازمان اکثریت و انشعاب ۱۶ آذر نشانه ای از آرمان گرایی در برابر ضرورت واقع بینی سیاسی در شرایط کنونی است.

نظرات مسعود نقره کار
نقره کار در نقد گذشته سازمان اکثریت تاکید خاصی بر نقش شخصیت ها و روابط درون سازمانی دارد. او بر با تمرکز بر دوره انشعاب ۱۶ آذر در سازمان اکثریت به جمعبندی زیر می رسد:

بی اخلاقی رهبران و نقش فرهنگ حزب توده ای مانع جاری شدن معیارهای دموکراتیک در سازمان های سیاسی شد.
از نمونه های اصلی این بی اخلاقی موارد باند بازی و ترور شخصیت بوده که تابع خصوصیات شخصی و علل روانی و محیطی دارد.
از ترور شخصیتی بارز در دوره انشعاب ۱۶ آذر مربوط به برخورد با منوچهر هلیل رودی است که شخص فرخ نگهدار نقش اساسی در آن داشته است که رفتار او لطمات جدی انسانی و سیاسی بجای گذاشته است.
در یک شرایط دموکراتیک دادگاههای عادلانه می باید به اتهام ها و جرایم و تمام ترورهای شخصیتی رسیدگی کنند.
تمام رهبرانی که در این اعمال شرکت داشته می باید از موقعیت رهبری این سازمان ها کنار گذاشته شوند.

برخی حقایق در این باره
کمیته مرکزی سازمان اکثریت کلیات اطلاعیه مربوط به انشعاب ۱۶ آذر را تصیویب کرد.
یک کمیسیون چند نفره از اعضای کمیته مرکزی مسول تدوین اطلاعیه شدند.
کل سازمان اکثریت با عدم اعتراض به اطلاعیه آنرا مورد تایید قرار داد.
سازمان اکثریت در طول دهه اول مهاجرت به ریشه یابی سیاست های خود و نقد نظریات بنیادی ناظر بر سیاست های دوران اوایل انقلاب خود پرداخت.
شخص فرخ نگهدار به نقش خود در تدوین اطلاعیه انتقاد شخصی وارد می داند.
تاکنون هیچگونه دادگاهی اتهامات مورد نظر شخص نقره کار را مورد رسیدگی قرار نداده است.
هیچگونه شواهدی مبنی بر کنترل کمیته مرکزی با ابزارهای زور و دیکتاتوری از طرف یک فرد وجود ندارد و مسولیت اصلی بر عهده کمیته مرکزی بوده است.

نقد گذشته در سیاست منشعبین ۱۶ آذز
به مدت ۵ سال بعد از انشعاب از سازمان اکثزیت بر مترقی بودن جمهوری اسلامی نظر داشته اند.
بعد از مهاجرت منشعبین درجبران خط مشی راست گذشته به همکاری با چپ های سرنگونی طلب علاقمندی نشان می دهند و تصمیم بر پیوستن به تعداد محدود افراد مسلح راه کارگر در کردستان عراق می گیرند که بطور یقین نیاز به کمک های دولت وقت عراق داشت.
منشعبین در برابر باج دهی به چپ های افراطی از نقد سیاست آنها و فرستادن هزاران تن به مقابله با نیروی سرکوب خوداری می کنند هر چند طراحان سیاست مقابله با سرکوب خود در خارج از کشور به سیاست افشای جمهوری اسلامی را بسنده کردند.
بخش عمده منشعبین در ادامه یک سیاست میانی را درنتیجه نقد خط مشی راست گذشته انتخاب کردند به این تعریف که از یک طرف همواره با تحریم همه انتخابات در ایران و تبلیغ حمایت از قیام ها و شورش های آتی، خود را به چپ های افراطی نزدیک کرده اند و از طرف دیگر بعد از هر انتخابات واوج گیری و شرکت مردم در اشکال مسالمت آمیز، خود را به اصلاح طلبان نزدیک کرده اند.

نقش نظریه های بنیادی در تعیین سیاست های روز
سازمان اکثریت براساس نظریه های بنیادی خود سیاست های روزانه را تعیین کرده اند و خصوصیات شخصی رهبران ان نقش تعین کننده در انتخاب سیاست های روز را نداشته است. بخشی از کسانی که سیاست های روز سازمان اکثریت و اطلاعیه برخورد با منشعبین ۱۶ آذر را تایید کردند به علت خصوصیات شخصیتی جانشان را داوطلبانه فدا کردند. از تایید اطلاعیه برخورد با منشعبین ۱۶ آذر نمی توان به بی اخلاقی و فرهنگ توده ای این اشخاص رسید.
اگر در یک سازمان پدیده باند بازی رشد می کند این به ریشه های نظری آن سازمان بستگی دارد که با پذیرش نظریه سانترالیسم دمکراتیک راه را بر ایجاد فراکسیون های قانونی می بند. بطور یقین خصوصیات شخصی رهبران می تواند روند باند بازی را تشدید سازد.
نقره کار می نویسد که از نزدیکی به سازمان اکثریت تا مقطع انشعاب ۱۶ آذر احساس شرم و رنج دارد. بیانیه ۱۶ آذر با سازمان اکثریت یک تشابه اساسی داشت و آن پذیرش ترقی خواهانه بودن جمهوری اسلامی بود و تفاوت مهم درباره وحدت با حزب توده بود. کدام موضوع باعث احساس شرم در نقره کار می شود؟
طبق مستندات نحوه بر خورد با هلیل رودی حتی در کمیته مرکزی سازمان اکثریت مورد تایید نبود.
نقره کار تمام یک تجربه تاریخی بزرگ را که چپ ها با پاکترین نیت و پراشتباه ترین نظرات در آن شرکت داشت و در این تجربه هزاران کشته و دهها هزار خانواده آواره برجای نهاد را با خصیوصیات شخصی یک یا دو نفر از رهبران آن تنزل می دهد. بنظر می آید که تمام گذشته سازمان اکثریت برای نقره کار با نظر یک شخص در یک مورد معین همسان تلقی می شود.

نقش فرهنگ عمومی جامعه
روشنفکران جامعه بطور طبیعی از فرهنگ عمومی جامعه و عوامل منفی ذهنی در فرهنگ عمومی تاثیر می گیرند، هر چند روشنفکران این عوامل منفی ذهنی را در پوشش های نظری پنهان می کنند. روشنفکر چپ با پرداختن انسان ابرمرد یا قهرمان یا انسان کبیر عوامل ذهنی طبیعی ناشی از تاثیرپذیری از فرهنگ عمومی را پنهان می سازد.
پدیده منفی ذهنی برخورد با خارج از کشوریها در زمان اوایل انقلاب در بدنه سازمان چریکهای فدایی در همان سال ۵٨ وجود داشت. نمونه این برخورد را در مناطق نفت خیز به خارج از کشوریها که عموما از خانواده های کارمندی و مرفه شرکت نفت بودند و به نظرات مارکسیستی تسلط داشتند و ظاهری آراسته تر داشتند، دید. این دسته با کلماتی مانند سوسول پرولتاریا شناخته می شدند.

آرمان خواهی در برابر واقع گرایی
نقره کار سوسیالیسم را بعنوان آرمان بخشی از شریف ترین دستاورد تفکر و کردار بشر می داند و انسا ن دوستی را جانمایه این آرمان می داند. او با این معیارها نتیجه می گیرد که افکار کردار اکثر رهبران و کادر های جنبش چپ در ایران در تضاد با سوسیالیسم است.
در آرمان نقره کار یک سوسیالیست انسانی ست جدا از فرهنگ عمومی جامعه و عاری از گناه و معصومیتی حماسی دارد. در فرهنگ چپ کمال انسان با مدل قهرمانان چپ قیاس می شود. واقعیت این است که ساخت و پرداخت خیالی چپ از قهرمانان بعلت مرگ آنان بوده و زمینی بودن آنان پنهان شده است. یک قهرمان موجودی خارج از دینای واقعی است و بطور نمونه زمانی که قهرمانی مانند چه گوارا دست به ترورهای درون سازمانی می زند می باید جهت حفظ مدل حماسی انسان سوسیالیست اعمال زمینی او پنهان شوند.

واقع بینی سیاسی، یک ضرورت
درشرایط کنونی قابلیت های تاریخی بسیار مناسبی در جهت نزدیکی سه نیروی اصلی سیاسی شامل چپ، ملی گرایان و اصلاح طلبان مذهبی در ایران بوجود آمده است. در این زمینه سیاسی دهها گرایش اجتماعی همسو هستند. گرایشاتی که بر گسترش نافرمانی های مدنی تاکید دارند و یا شکل گیری سازمانیابی کارگری و صنفی را هدف خود می دانند و یا جنبش های اصلاح طلبانه مانند زنان، همه در یک راستا و اهداف قرار گرفته اند.
نظریه ها و تجربیات در دو گذشته در امریکای جنوبی نشان می دهد که حاکمیت های سرکوبگر در زمان ضعف خود به عقب نشینی های اجباری دست خواهند زد. زمینه سازی جهت بهره برداری از عقب نشینی ها وظیفه مهم یک جنبش اجتماعی جدی است. شناسایی و ارتباط با ظرفیت های هر چند بسیار محدود در شرایط کنونی هیچگونه تضادی با گرایش های متنوع دیگر در جنبش اجتماعی ندارد بلکه تکمیل کننده آن است. این وظیفه سیاست مداران جنبش اجتماعی و چپ است تا زمینه های ایجاد و بهره برداری از ظرفیت های عقب نشینی و سازشکارانه حکومت را فراهم سازند.
اگر در ملی گرایان و اصلاح طلبان مذهبی بطور تاریخی تجربیات سیاست مداری وجود دارد اما در چپ بجز مورد حزب توده در کل جریانات فدایی راه میان بر انقلابی هر گونه سیاست مداری را با راست روی و سازش طلبی مترداف کرده است.
این روند ضروری سیاست مداری زمینه نقد سیاست ها در دوران گذشته و شرایط کنونی را فراهم می سازند. ضرورت ارتباطات و عمل در مورد سیاست های روزانه، نظرات سازمان ها و افراد رهبری را برابر دیدگان همگانی قرار می دهد و می تواند معیار شناخت گذشته باشد.
مسعود نقره کار تمام روندی که از نقد نظرات بنیادی یک سازمان شروع می شود و با بررسی سیاست های روزانه آن به نقش افراد رهبری کشیده می شود وهمچنین ضرورت یک واقع بینی سیاسی را صرفا با یک معیار و برخورد دو تن ار رهبری سازمان اکثریت درباره منشعبین ۱۶ آذر تنزل می دهد.
زمانی که ملی گرایان و اصلاح طلبان مذهبی با واقع گرایی بر سیاست روز متمرکز شده اند و سیاست مداران خود را با معیارهای سیاست عملی مورد ارزیابی قرار می دهند و این ارزیابی ها را با احترام و رعایت آیین های شهروندی انجام می دهند در مقابل، چپ با عدم درک ضرورت واقع بینی سیاسی هنوز در جستجوی اتحاد بر سر یک نظریه و اخلاق ناب سوسیالیستی با انسان هایی با خصوصیاتی افسانه ای است.

در پایان
نقره کار برای رسیدگی به اتهام ها درباره ترور شخصیت ها خواهان دادگاهی عادلانه است و خود در شرایط کنونی بدون یک روند عادلانه بر اساس گواهی خاطرات یک فرد از اعضای کمیته مرکزی سازمان اکثریت از یک صفحه از خاطرات او، احکامی بسیار جدی نتیجه می گیرد. نقره کار حق دارد که این موضوع را جدا از بنیاد های نظری و سیاست های روز افراد مورد اتهام، بداند و خواهان رسیدگی به این اتهام ها شود. او براستی خواهان روش شدن حقیقت است اما روندی که نقره کار بکار گرفته و با نوشتن چند مقاله کوتاه بدون مستندات کافی، فاصله بسیار زیادی با احکام یک روند عادلانه قضاوت درباره افراد را دارد.
مستندات نقره کار کافی نیست تا به این نتیجه رسید که می توان شخص فرخ نگهدار را مورد خطاب قرارداد که : حتی سازمانی که روزگاری مسول اش بودید, شما را به بازی نمی گیرد, در اتحاد جمهوری خواهان هم فقط جناح "اتحاد جمهوری اسلامی خواهان" این اتحاد نیمچه وار شما را بازی می گیرد آن هم در پرتو تبحر شما در باندسازی و باندبازی. امروز راهی جز نشستن کنار عطاءالله مهاجرانی و مشابه هان اش پیش روی شما نیست.
با این روش به آسانی می توان هر فردی را که اطلاعیه سازمان اکثریت درباره منشعبین ۱۶ آذر را تایید کرده و امروز سیاست نزدیکی با اصلاح طلبان مذهبی را دارد با یک نوشته از فعالیت سیاسی محروم کرد.
به نظر می آید که نقره کار اخساس شرم و رنج که به گفته خود ناشی از نزدیکی به سازمان اکثزیت بوده را از طریق نوشته هایی با انباشته ای از حس کینه و بدور از آیین شهروندی به شخصی که در میان چپ های سرنگونی طلب به نشانه و سمبل سیاست های دوران اوایل انقلاب مورد شدیدترین حملات قرار گرفته، می کند. سیاست هایی که در آن سا ل ها با سرنگونی جمهوری اسلامی، استفاده از ابزار قهر آمیز، جنگ در کردستان و گنبد، سیاست های ضد ملی در جنگ دفاع از میهن و دریافت کمک از کشورهای بیگانه ، فرستادن هزاران جوان به درگیرهای خیابانی و کشتار آنها، مخالفت کردند. سیاست هایی که مورد تایید نقره کار بود.
دفاع از این سیاست های گذشته و همزمان نقد سیاست های راست روانه گذشته و ترسیم سیاست روز در شرایط کنونی در برابر سیاست های سرنگونی طلب خشونت گرا به یک شجاعت اخلاقی نیاز دارد.

جایگاه نویسنده در این بحث
تعدادی محدودی درد و رنج را در نوشته روحی شفیعی خواهر هلیل رودی درباره سختی های دوران انشعاب ۱۶ آذر و برخورد با او را حس می کنند. مسعود نقره کار از این گروه محدود است. هستند کسانی که بدون آشنایی شخصی با هلیل رودی بعلت تاریخ مشترک بخصوص درک اهمیت و حس شیفتگی به نظریه در برابر عمل گرایی، بتوانند با یادآوری دوران سخت پس از انشعاب ۱۶ آذر بخشی از درد و رنج خواهر او را حس کنند. از سال اول مهاجرت که بعلت محدودیت های زمانی بیزن رضایی بطور اجبار انتقادات به نظرات مارکسیستی لنینیستی را محدود به استالین بیان می کرد، زمان طولانی می گذرد. می توان در شرایط کنونی بدون تعلق نظری به چپ و با درک منافع عمومی مردم ایران و نزدیکی به دهها گرایش اجتماعی و بر اساس منطقی که از نظریه ها و ضرورت های سیاست های روز حاصل می شود، به اهمیت نزدیکی نیروهای عمده سیاسی اذعان کرد. شناخت و ارزش گذاری بر فعالیت های نمایندگان نیروهای سیاسی بخشی از روند نزدیکی نیروهای عمده سیاسی است. سیاست مداران چپ شایستگی معیارهای ارزش مندی و احترامی را دارند که سیاست مدارن ملی گرا و اصلاح طلبان اسلامی دارند.

توضیح. استناد به نظرات مسعود نقره کار بر مبنای نوشته های زیر از آرشیو سایت اخبار روز است:
توهم آفرینی های ِخوش خیالانه
فرخ نگهدار و "اعاده حیثیت" از یک قربانی ترور شخصی
درس هایی از ترور و ترور شخصیت "درون تشکیلاتی
ترور شخصیت در جنبش چپ ایران


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست