سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

مهرداد مشایخی، پیشاهنگ بود و تا به آخر هم همان ماند


بهزاد کریمی


• از اعلام این خبر شوم اما قابل انتظار هنوز یک روزهم نگذشته است که بر بستر ابراز تاسف های بسیارازاین فقدان، بزرگی های این اندیشمند سیاسی و این جامعه شناس پیکارگر، یک به یک و از زوایای مختلف توسط جریان ها وافراد متعدد بر شمرده می شود. با رفتن مهرداد، همه ما گوهر بزرگی را از دست داده ایم ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ۱۴ مهر ۱٣۹۰ -  ۶ اکتبر ۲۰۱۱


با انتشار خبر درگذشت زنده یاد مهرداد مشایخی، موج بزرگی از دریغ و اندوه پیکره نیروی دمکرات - سکولار ایران را فراگرفته و به وسعت آنرا در می نوردد. از اعلام این خبر شوم اما قابل انتظار هنوز یک روزهم نگذشته است که بر بستر ابراز تاسف های بسیارازاین فقدان، بزرگی های این اندیشمند سیاسی و این جامعه شناس پیکارگر، یک به یک و از زوایای مختلف توسط جریان ها وافراد متعدد بر شمرده می شود. با رفتن مهرداد، همه ما گوهر بزرگی را از دست داده ایم.
نخستین بار او را مهر ماه سال ۷۲ در سفرم به امریکا دیدم و انگیزه این دیدار، آشنایی ام بود در همان سال ها با مقالات نظری ژرف، روشنگرانه و درس آموز این فدایی نواندیش که البته فدایی گری را تنها تاریخ خود می دانست و نه دیگر هویت سیاسی- سازمانی خویش. او در تقسیمات بعد از انقلاب سازمان، از اکثریت فاصله گرفت، منشعبین اقلیت را همراهی کرد و کوتاه زمانی بعد، اقلیت را نیز با خود بیگانه یافت. در همان دیدار کوتاه مان، براین نکته تاکید داشت که: چریک فدایی، با آنکه درعرصه اندیشه سیاسی میراث قابل اعتنایی ندارد اما در جسارت برای گذر از قالب های فکری و مستقل اندیشی، از ماندگارترین های سیاست و اندیشه سیاسی در ایران است و درست بر همین بخش از میراث است که می باید ایستاد! او با اعلام خوشحالی اش از گستره نوین فکر و عمل در جنبش چپ و فدایی ایران، می گفت که همه چیز را باید دوباره اندیشید! و وقتی پرسیدم که مصداق امروزین این بازاندیشی ها و نوسازی های فکری را در چه می بینی؟ چنین جوابم داد: عدالت اجتماعی فقط بر بستر دمکراسی، و دمکراسی با جانمایه آزادی! او در میان آن خیل وسیع فدایی تبارها که نواندیشی و بازنگری در همه عرصه ها را آغاز کرده بودند - و از هر شاخه از تقسیمات آن- در زمره برجسته ترین ها بود و اگر قرار باشد که در میان آنان درجه بندی شود باید بگویم که مهرداد مشایخی در نوک پیکان این تحول قرار داشت. او، یک پیشاهنگ واقعی در عرصه کنکاش های فکری بود با ذهنی باز و خلاق، بسیار خوش فکر و بس آزاده. تدریس و پژوهش علمی، او را یار شده بود در تحلیل و تبیین های مورد اتکایش در روندهای سیاسی و اجتماعی ایران. او نقد تفکر و عمل سیاسی گذشته را همراه کرده بود با ایستادن بر روش و دانش نوین جامعه شناسی و بر نگاه تازه به تحولات ساختاری و فکری جامعه ایران پس از انقلاب. همین هم در او آمادگی پیشاپیش برای مواجهه با تحولات سیاسی نوین جامعه را تولید می کرد و نیز باز تولید مداوم روحیه انتقادی در او به همان طرح نویی را که در دوره "اصلاحات"، بستر عمل جامعه و خود این جامعه شناس شده بود! او رشد مداوم مدرنیته در دل جامعه اسیر حکومت واپسگرا، گرایش انفجاری در جامعه نسبت به سکولاریسم همچون پرچم مقاومت اجتماعی در برابر حکومت دینی را، دمکراسی خواهی فزاینده در صفوف جامعه برابر استبداد ولایت فقیهی، و لزوم "محاصره مدنی" حکومت توسط جامعه مدنی و مولفه های اجتماعی مبتنی بر انواع تبعیض ها را، به روشنی دریافته بود و در راه ترویج آنها و گفتمان سازی های ناظر بر آنان فعالانه تلاش می کرد. خدمات او در این عرصه از روشنگری ها و رهجویی ها، برای همیشه در تاریخ ایران خواهد ماند.   
او در زمره پیشاهنگان جامعه روشنفکری ایران بود و تا آخر هم چنین ماند. من درگذشت مهرداد مشایخی را به همسر، مادر و پدر، بستگان و همه یاران او و بویژه همراهان سیاسی اش در سازمان جمهوریخواهان ایران تسلیت گفته و از درگذشت این انسان فرهیخته، عمیقاً ابراز تاثر می کنم.

بهزاد کریمی ۱۴ مهر ۱٣۹۰


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست