یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

گزارشی از چادر اعتراضی پناهجویان سیاسی در میدان اصلی شهر استکهلم



اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۱۵ مهر ۱٣۹۰ -  ۷ اکتبر ۲۰۱۱



شورای حمایت از مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران ــ استکهلم: زمانی که بعنوان یک عنصر سیاسی مجبور به ترک زادگاه مادری ات می شوی و همه زندگی ات را در مشت ات، ترک دیار می کنی، قلبت را جا گذاشته، از همه چیز که وجود تو در آنهاست دل می کنی، بدون اینکه توان نگاه به پشت را داشته باشی.
   سیاهی روزگاری که جمهوری اسلامی ایران بر جامعه حاکم کرده، همه جای دیگر جهان در یک لحظه برایت مطلوب برای ادامه زیست اجباری متصور می شود. اما کوتاه زمانی بعد از گذر از مرزهای کشورت در می یابی که یک قانون بر کل جهان حاکم است. و مشقت زندگی در مکانهای گوناگون شدت و ضعف دارد. در این جهان بی قلب سرمایه داری، تو که قلبت را جا گذاشته ای، مشت ات را که می گشایی تهی است. ناچار دوباره گره اش می کنی و فریاد دادخواهی سر می دهی.
از زمانی که بحران سرمایه داری جهان عمق بیشتری یافته است، قوانین پذیرش پناهندگی سخت گیرانه تر شده است. و در اروپا از طرف اتحادیه اروپا قوانین سخت گیرانه واحدی برای تمامی کشورهای این اتحادیه وضع شده است.
    در سوئد هفته گذشته یک مرد ایرانی ۲٨ ساله که از اداره مهاجرت جواب رد گرفته بود و در کمپ مشتا (زندان) بود. بدون اطلاع وکیلش او را سه پلیس سوئد ناگهان به فرودگاه بروما(فرودگاه کوچکی است در وسط شهر استکهلم) میبرند و از آنجا با یک هواپیمای خصوصی به مقصد هلند، برای انتقال به ایران پرواز می کنند. شما توجه داشته باشید این کشورها تا کجا به"دمکراسی" معتقدند و چه همکاریهای ضد انسانی را با تبانی هم انجام نمی دهند، که با قوانین حاکم بر این کشور ها مغایرت دارد. بهر حال وقتی در هلند فرد پناهجو متوجه می شود برای انتقال به ایران در هلند است. دست به اعتراض می زند. او را دست و پا بسته در داخل چیزی شبیه گونی به داخل هواپیمایی که عازم به ایران است با تمام اعتراتش می برند. پلیس برای جلو گیری از اعتراض او مدتها بروی کمرش نشستند. او در هواپیما مجددا با صدای بلند شروع به اعتراض میکند و می گوید جانش در خطر است و می خواهند او را به زور تحویل دولت جنایتکار اسلامی ایران بدهند. مسافران وحشت زده از جای خود بلند می شوند و بعد از آن خلبان از هو اپیما پیاده می شود و دوباره تصمیم به پرواز می گیرد. این پناهجو از مسافران ایرانی خواهش میکند که تنهایش نگذارند و او را کمک کنند. بعد از داد و بیداد بسیار خود پناهجو. اکثر مسافران به نشانه اعتراض از جای خود برمی خیزند و می گویند: تا این فرد را از هواپیما پیاده نکنید ما نمی نشینیم. خلبان مجبور به پیاده کردن پناهجو می شود و هواپیما به مقصد ایران به پرواز در می آید. پناهجو ی نامبرده با تن و بدنی کوفته و زخمی بعد از تحمل لحظات تلخ و دشوار به سوئد و کمپ مشتا برگردانده می شود.
با خیزش توده ای دوسال گذشته در ایران، موج جدیدی از پناهجویان سیاسی وارد سوئد شده اند و با چشمان نگران در انتظار پاسخ اداره مهاجرت در این کشور بسر می برند. تعدادی از آنها که جان شان در خطر است و جواب رد گرفته اند به زندگی مخفی روی آورده اند. و برای ادامه زندگی به بیگاری در این گوشه ازکشور سرمایه داری مدرن تن داده اند. که شرح زندگی این کارگران مهاجر برای کسب اقامت با کار مجانی بیش از سه سال، بیگاری ای است دلخراش که در این گزارش نمی گنجد و داستانی است از برده گی انسانها در جامعه ای مدرن.
" شورای حمایت از مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران ــ استکهلم" بنابه وظیفه مبارزاتی اش همواره مدافع اقامت پناهجویان بوده و آخرین بار در تظاهرات مشترک ۱۴ سپتامبر بهمراه سازمانهای سوئدی و فعالان سیاسی چپ دیگر در عین اعتراض به نظم موجود به دریافت حق پناهندگی سیاسی تاکید مجدد کرد. در همین راستا اینبار شورا تصمیم به تهیه گزارشی از پناهجویان ایرانی که در میدان اصلی (سرگل) شهر استکهلم چادر اعتراضی نسبت به وضعیت خود بر پا کرده اند اقدام می کند:
ـــ امروز (۲۰۱۱۱۰۰۵) چون نادر روزهای شهرما خورشید به زیبائی میدرخشد ولی تابش آن به یکسان زندگی انسانها را گرمی نمی بخشد. در وسط شهر استکهلم (گراند زیرو سوئد) چادری برپاست پوشیده از تصاویر اعدام شدگان و تظاهرات و .... در ایران. و بر سر در آن طناب اعدام آویخته است. تعداد هشت پناهجو در چادر هستند که یک نفرشان اعتصاب غذا کرده و دهان اش را دوخته است. همه نگاه شان را به آستانه در چادر دوخته اند تا شاید فریاد رسی به سراغ شان آید. بعد از سلام و معرفی خود به پناهجویان داخل چادر با رفیق فریدون که او نیز پناهجو و یکی از اعضای فعال شورا هست روبرو می شوم. تعدادی از پناهجویان، ابراز می کنند که با شورا آشنا هستند و در چندین حرکت اعتراضی شورا شرکت داشته اند. در همین فرصت یک دختر جوان سوئدی نزدیک چادر می شود و به پناهجویان می گوید: من داوطلب ام با یکی از شما ازدواج کنم تا شما بتوانید اقامت دریافت کنید.
اکثر پناهجویان چون زبان سوئدی را هنور به انداره کافی یاد نگرفته اند متوجه صحبت دختر جوان نمی شوند، تا اینکه من وارد گفتگو با او می شوم. او بار دیگر می گوید: که حاضر است برای کمک به این پناهجویان با یکی از آنها ازدواج کند تا آن فرد بتواند در سوئد بماند. من به عنوان مترجم موضوع را به پناهجویان توضیح می دهم. تعدادی از آنها که سالیانی دراز در انتظار اجازه اقامت هستند و آشنایی به قوانین سوئد دارند، می گویند متاسفانه ما هیچ کدام مان پاسپورت نداریم به همین دلیل ازدواج ما از طرف دولت سوئد پذیرفته نمی شود. پناهجویان از اینکه انسان فداکاری این چنین پیشنهادی را برای کمک به آنها طرح می کند بسیار دلگرم می شوند. همگی با او عکس می گیرند و آدرس، تلفن و سایر اطلاعات لازم برای برقراری ارتباط بیشتر بین آنها رد و بدل میگردد.

فریدون یکی از پناهجویان را به نام فاتح ابراهیم زادیان به من برای مصاحبه معرفی می کند:

شورا ــ لطفا خودتان را معرفی کنید و بگوئید چرا در اینجا چادر اعتراضی برپا کرده اید.

فاتح ــ من فاتح ابراهیم زادیان هستم و سخنگوی این کمپین اعتراضی هستم که در تاریخ ۲۰۱۱۰۹۲۰ در اینجا مرکز شهر استکهلم چادر اعتراضی در باره کسب حقوق خود مان، یعنی پناهجویان ایرانی برپا کرده ایم. تعداد ما در این اعتراض حدود بیست نفر بهمراه زن وبچه های مان می شود. از تاریخ ۲۰۱۱۰۹۲۶ دست به اعتصاب غذا زده ایم. هدف مان از این اعتصاب افشای جنایت رژیم اسلامی ایران برای مردم سوئد و هدف بعدی ما توقف اخراج پناهجویان سیاسی است. چون همه ما فعال سیاسی در ایران بودیم و اگر به ایران باز گردانده شویم خطر اعدام و شکنجه و زندان را در پیش روی خود داریم. متاسفانه تا حال دستگاه ارتباط جمعی سوئد برای انعکاس خواستهای ما، به دیدار ما نیامده اند. در حالی که ما از آنها این درخواست کرده ایم. نماینده اداره مهاجرت در ۲۰۱۱۰۹۲۶ به دیدار ما آمد و از نزدیک ما با آنها حرف خود را زدیم و به آنها گفتیم از امروز ما دست به اعتصاب غذا می زنیم و یکی از رفقای ما فریدون حسن آذر چنین کاری را شروع کرد. پنج نفری که اعتصاب غذا کرده بودند به علت وضع بد جسمانی به بیمارستان منتقل گردیدند و در حال حاضر در وضعیت بدی قرار دارند.

شورا ــ این اعتراض خود را تا چه زمان ادامه خواهید داد.

فاتح ــ ما تا یک ماه از پلیس اجازه ماندن در اینجا را داریم. و اگر وضعیت ما روشن نشود درخواست تمدید ماندن در اینجا را خواهیم کرد.

شورا ــ از گروهای سیاسی ایرانیان آیا تا کنون حمایتی دریافت کرده اید.

فاتح ــ آری، خیلی از گروها و احزاب به چادر ما آمدند و از ما حمایت کردند در حالی که تعدادی هم نیامدند.

شورا ــ از طرف جامعه سوئد چه حمایتی دریافت کرده اید.

فاتح ــ اعضای ایرانی و سوئدی پارلمان سوئد به دیدارمان آمدند و گفتند ما مشکلات شما را به پارلمان سوئد گزارش خواهیم داد و همچنین از وضعیت نابسامان ایران در آنجا سخن خواهیم گفت.

شورا ــ چه برنامه اعتراضی در آینده دارید.

فاتح ــ اگر اداره مهاجرت جواب روشن به ما ندهد. ما به لب دوختن و اعتصاب غذا ادامه خواهیم داد تا هر زمان که لازم باشد در اینجا خواهیم ماند.

شورا ــ در ۲٨ اکتبر قرار است اعتراض گسترده ای از طرف سازمانهای پناهندگی و سایر سازمانهای سیاسی ایرانی تدارک دیده شود. نظر تان در رابطه چیست؟

فاتح ــ درخواست دارم از سازمانها و هم میهن نان خود که به هر شکلی میتوانید به ما کمک کنید. و در این اعتراضات شرکت فعال داشته باشند و صدای حق طلبانه ما را به رادیو و تلویزیون و سایر رسانه های سوئد برسانند.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست