کارگزاران حزبی لیبرال دمکرات مذهبی است
حسین مرعشی: آقای رفسنجانی تا همین حد هم موافق نیست
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱۵ تير ۱٣٨۵ -
۶ ژوئيه ۲۰۰۶
خبرگزاری فارس: حسین مرعشی،عضو مرکزیت حزب کارگزاران و سخنگوی این حزب در گفتوگویی مفصل با فارس بخشی از نگرش خود به انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته را تشریح کرد. او در عین حال نتوانست خود را از یک اتهام برهاند و گفت:«فکر میکنم خندههای آن شب من کار دستم داد.»
حسین مرعشی عضو برجسته و سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی متولد سال ۱٣٣۷ رفسنجان و فرزند سید محمد تقی مرعشی از مذهبیون ملاک و مورد اعتماد مردم آن خطه است. مرعشی دوران دانشجویی خود را در دانشگاه کرمان گذراند و با بسیاری از سیاسیون امروز از جمله محمدرضا باهنر در فضای دانشگاهی آن روزها فعالیت سیاسی میکرد.
وی که فارغالتحصیل رشته اقتصاد است با پیروزی انقلاب و به دلیل وابستگی سببی با اکبر هاشمی رفسنجانی وارد چرخه مدیریت سیاسی کشور شد و در کارنامه خود معاونت سیاسی استانداری کرمان، استانداری این استان برای مدت بیش از ۱۰سال، دو دوره نمایندگی مردم کرمان در دورههای پنجم و ششم مجلس شورای اسلامی، رئیس دفتر رئیس جمهوری دوران هاشمی رفسنجانی و معاونت ریاست جمهوری و اولین رئیس سازمان گردشگری و میراث فرهنگی دوران سید محمدخاتمی را در کارنامه خود دارد.
با اولین تماس تلفنی قرار مصاحبه را در دفتر کارش در «سازمان منطقه آزاد سیرجان» در خیابان ستارخان میگذاریم. شلوغی خیابانهای عصر تهران باعث میشود تا با ۱۰ دقیقه تاخیر سر قرار حاضر شویم و علیرغم اینکه تاکید میکند" تنها نیم ساعت فرصت داریم"، ولی گفتگوی ما بیش از یک ساعت طول میکشد.
مطالعه دقیق گفتوگوی فارس با حسین مرعشی (و البته مصاحبه با عطریانفر) عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران درباره ابعاد متفاوت انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته ما را با دیدگاههای این طبقه از کنشگران سیاسی تکنوکرات آشنا میسازد.
مصاحبه رود در رو با مرعشی البته باعث شفاف شدن برخی دیدگاهها هم شد؛ بخصوص که او با تاکید بر اینکه «ما حزبی لیبرال دمکرات با گرایش مذهبی و اسلامی هستیم» یادآور شد که «البته آقای هاشمی رفسنجانی در این حد هم موافق این ایده نیست.» در ادامه مرعشی همچنین به تفصیل از «فصلی بودن فعالیت حزب کارگزاران» دفاع کرد.
این گفتوگو را با هم میخوانیم:
*فارس: آقای مرعشی! شما به عنوان سخنگوی حزب کارگزاران که در عرصه انتخابات ریاست جمهوری گذشته حضوری فعال داشتید، چه تحلیلی از انتخابات سوم تیرماه دارید؟
مرعشی: انتخابات سوم تیر انتخاباتی بود که در آن جناحهای اصلی سیاسی کشور در قالب چپ و راست که در طول انقلاب و پس از آن نقش موثرتری داشته و در تعاریف جدید هم به اصلاحطلب و محافظهکار یا اصولگرا تقسیم میشوند، عرصه را به نیروهای ناشناخته جدیدی واگذار کردند که البته دلایل متعددی دارد و آنرا تجربه گرانی برای کشور میدانم. آنچه که اتفاق افتاد تجربهای برای انقلاب و نیروهای سیاسی و درس مهمی درعرصه سیاسی کشور میباشد. ما اگر به دنبال بلوغ سیاسی در کشور هستیم باید از این حادثه درس بگیریم. دو جناح اصلی کشور باید خود را بازسازی کنند و بیشتر به کار حرفهای سیاسی روی بیاورند که میتواند یا به صورت یک جبهه فراگیر و یا حزب فراگیر آرایش جدید پیدا کنند و با رعایت قواعد بازی نسبت به یکدیگر با انصاف بیشتری برخورد کنند، نباید گروههای سیاسی ریشهدار و اصلی کشور این مقدار همدیگر را تخریب میکردند تا از تخریب نیروها و جریانهای اصیل، جریاناتی خلع الساعه و نوظهور صحنه را در دست بگیرند.
*فارس: رای مردم در سوم تیر برای همه از جمله نامزدهای انتخاباتی و شخص هاشمی رفسنجانی پیامهای متعددی داشت و حتی پیامهای روشنی هم برای نیروهای سنتیتر یا به تعبیر شما نیروهای اصیل انقلاب داشت؛ به نظر شما مهمترین پیام مردم در انتخابات سوم تیر چه بود؟
-مرعشی: هنوز به طور قطع نمیتوانیم نتیجه انتخابات را به عنوان نتیجه واقعی انتخاب و رای مردم مورد تایید قرار دهیم!
*فارس: میتوانید بیشتر توضیح دهید؟
-مرعشی: اتفاقاتی که در انتخابات سال گذشته افتاد بیسابقه بود؛ تخلفات قانونی که در خصوص تخریب چهره جناب آقای هاشمی شد بسیار پرحجم و بینظیر بود و حتی مقام معظم رهبری هم پس از انتخابات طبق مصلحت خود درباره آن موضعگیری کردند و اشاره نمودند که این کارها اتفاقی نبوده و سازمان دهی شده صورت گرفته است، بخش دوم قضیه هم در واقع خروج دستگاههای نظارتی و داوری از موضع بیطرفی بود که امری خارج از انتظار مینمود و بعد هم ابهاماتی که با دخالت نیروهای سازمان یافته نظامی و یا شبه نظامی در انتخابات ایجاد نمود، سرنوشت انتخابات را واقعی نکرد.
*فارس: یعنی به نظر و تعبیر شما انتخابات مسالهداری بود؟
-مرعشی: به هر حال علیرغم قولی که دادند چون به تخلفات رسیدگی نشد و نتیجهای اعلام نگردید و حتی یک نفر هم به اتهام تخریب جناب آقای هاشمی محکوم نشد، انتخابات مسالهداری بود.
*فارس: شاید برای افکار عمومی این سوال مطرح شود که بر فرض صحیح بودن نظر شما چرا آقای هاشمی رفسنجانی با آن پیشینه و قدرت سیاسی، نتوانسته است احقاق حق نماید؟
-مرعشی: به هر حال این از موضوعاتی است که ما هم برای آن متاسفیم و چون این ابهام وجود دارد. الزاما نمیتوانیم بگوئیم نتیجه رای مردم چیست ولی آنچه در انتخابات اتفاق افتاد پیام دارد و ما به این پیام اعتقاد داریم، پیام آن هم این است که باید از رای مردم درس گرفت و پذیرفت که سیاست باید حرفهای تر از آنچه هست، اعمال شود.
*فارس: یعنی میخواهید بگوئید کارکرد احزاب و جریانهای سیاسی کشور حرفهای نیست؟
-مرعشی: بحث کارکرد نیست، نظام سیاسی کشور اگر بخواهد به بلوغ برسد باید به احزاب نقش دهد تا نیرومندتر از آنچه تا امروز بودند، وارد عرصه سیاسی کشور شوند.
*فارس: آیا منظور شما این است که به دلیل ناتوانی احزاب در انجام وظایف حرفهای خود، جریانهایی دیگر از صحنه سود بردند؟
-مرعشی: نه اینکه تنها احزاب نتوانستند، چون بحث عدم توانایی احزاب نیست، نظام هم نخواسته و این امری دو طرفه است. نظام باید برای احزاب جایگاه موثرتری را در نظر بگیرد و بخواهد تا احزاب نیرومند شوند.
*فارس: منظور شما موضع جمهوریت و اسلامیت نظام است؟
مرعشی: نه، ممکن است بخشی از نظام با جمهوریت هم مشکل نداشته باشد ولی حداقل به نظر میرسد با احزاب مشکل دارد. در اروپا هم که امروز مهد دموکراسی در جهان است طول کشید تا انتخابات مردم ملاک عمل شد و احزاب شکل گرفت و در دورهای ٣۰۰ ساله اروپا هم دچار چنین مشکلاتی بوده و طول کشیده تا در یک فرهنگ توسعه یافته سیاسی، احزاب نقش واقعی خود را پیدا کنند.
*فارس: یعنی ما هم باید این پروسه را طی کنیم؟
-مرعشی: هم باید این پروسه را طی کنیم و هم در افت و خیزهای سیاسی، کشور به این جمعبندی برسد که افراد باید نو شوند ولی جریانهای سیاسی کشور باید حفظ شوند. اتفاقی که در ایران افتاد این است که همراه با تغییرافراد جریانات هم جدید میشوند و ما همیشه باید با جریانات نو روبرو باشیم که این جریانات جدید هم بدون توجه به تجربه گذشتگان، همه چیز را باید خودشان تجربه کنند و به همین دلیل باید به طور مداوم در کشور هزینه نو شدن و تجربه اندوزی را بپردازیم و در مرحله آزمایش و خطا باقی بمانیم و در مسیر حرکت توسعه باید پرهزینهترین راه را طی نمائیم.
*فارس: یعنی معتقدید با این شیوه دیرتر به ثبات میرسیم؟
-مرعشی: بله، دیرتر به ثبات میرسیم، چرا که ثبات و بلوغ سیاسی ایجاب میکند تا نظام به این جمعبندی برسد که اهداف عالیه خود را تنها با کمک احزاب نیرومند میتواند محقق کند.
*فارس: سال گذشته شاهد تحرک سیاسی بیسابقهای از سوی شخص هاشمی رفسنجانی در عرصه سیاسی کشور بودیم و این روند از لحظه مطرح شدن بحث احتمال حضور وی در عرصه انتخابات آغاز شد و تا لحظه پایان انتخابات ادامه داشت و در این میان آقای هاشمی ارتباطات متفاوتی با تمامی جریانها از اصول گرایان گرفته تا مشارکت و سازمان مجاهدین برقرار کرد و حتی کار به جایی رسید که در مرحله دوم تمامی جریانهای اصلاحطلب از تندترین آنها تا متعادلترین آنها پشت سر آقای هاشمی قرار گرفتند. تحلیل شما از این شرایط چیست و به نظر شما چرا وقتی حتی همه جریان اصلاحطلبی از ملی مذهبی تا مجمع روحانیون هم پشت سر او قرار گرفتند، آن انتظاری که پیشبینی میشد تحقق نیافت؟
-مرعشی: در بخش اول اینکه چرا اینطور شد در حقیقت اولین باری بود که جریانات روشنفکری ایران که عموما جریانهای آرمانخواهی هستند با سیاستمداران معتدل ایران که معمولا فردگرا هستند در مقطعی به تفاهم رسیدند و فردگرایی و آرمانگرایی با هم جمع شد و این بار نه عشق و احساس و آرمانخواهی بلکه فردگرایی، روشنفکران را در کنار سیاستمداران معتدل و میانهرو قرار داد چرا که روشنفکران معمولا به سیاستمداران رادیکال بیشتر احساس نزدیکی میکنند و البته این نشان از ظرفیت آقای هاشمی رفسنجانی بود. ما این ظرفیت را از قبل هم میشناختیم و هنوز هم آن را ظرفیت بزرگی برای انقلاب میدانیم چرا که آقای هاشمی ظرفیتی دارد که میتواند از یک طرف علمای دین و از سوی دیگر روشنفکران را از طیفهای مختلف حول محور خود جمع کند و اما اینکه چرا نتیجه نداد، خیلی روشن است. معادلات همیشه یک مجهولی نیستند و یک مولفه بر جریانات اثر نمیگذارد بلکه مولفههای متعددی در واقعه انتخابات سوم تیر اثر گذاشت؛ یکی از مولفهها این بود که تا روز قبل از ۲۷ خرداد و مرحله اول انتخابات، یک ستاد بسیار نیرومند تخریبی علیه آقای هاشمی فعال بود که ابتدا تصور میشد متعلق به هیچکدام از کاندیداها نیست و تنها یک ماموریت دارد و آن هم تخریب کاندیدایی است که رقیب بقیه نامزدهاست.
*فارس: یعنی وظیفه تخریب یک نفر را به نفع همه داشت؟
-مرعشی: هدفش فقط تخریب یک نفر بود و در این میان، تمام ستادهای انتخاباتی دیگر کاندیداها هم چون هاشمی را مهمترین رقیب خود میدانستند با این تخریب موافق بودند و با این جریان تخریب همگرایی میگردند.
*فارس: حتی جریان اصلاح طلب که در مرحله دوم از وی حمایت کردند؟
-مرعشی: بله، حتی این جریان هم در مرحله اول موافق تخریب آقای هاشمی بودند، این جریان به چپ و راست هم محدود نمیشد، چه طرفداران آقای لاریجانی، چه طرفداران آقای قالیباف، چه طرفداران احمدینژاد، کروبی، معین و حتی طرفداران مهرعلیزاده؛ چون هاشمی را رقیب خود میدانستند از اینکار بدشان نمیآمد چرا که شخص و نهاد دیگری هزینه تخریب را بر عهده گرفته بود و فکر میکردند این تخریب به نفع آنهاست و چون باعث پایین آمدن رای رقیب میشد و فکر میکردند میتوانند از این مسیر با آقای هاشمی رفسنجانی به دور دوم کشیده شوند، با آن همراهی کردند و در چنین فضای شکل گرفته در مرحله دوم، افکار عمومی و توده مردم با همان سرعتی که روشنفکران و سیاستمداران چرخش کردند، نتوانستند چرخش کنند؛ در نتیجه آقای هاشمی رای نیاورد.
*فارس: البته این محور سوال بعدی من بود؟
-مرعشی: سیاست اتومبیل نیست بلکه قطاری است که برای چرخش و دور زدن نیازمند میدانی وسیع در زمانی وسیعتر است تا بتواند بچرخد و همراه با چرخش لکوموتیو، واگنهای قطار نمیتوانند بچرخند که چرخش همزمان باعث میشود واگنها قیچی شوند و لکوموتیو راه خود را برود. در سوم تیر بدنه و توده مردم با سران سیاسی و نخبگان کشور نتوانست بچرخد چرا که تا دو روز قبل، همه از حجم تبلیغات علیه هاشمی رفسنجانی راضی بودند و نمیتوانستند به سرعت وارد فاز جدیدی شوند و علیرغم اینکه این معادله در مورد آقای هاشمی رفسنجانی صدق داشت درباره آقای احمدینژاد معکوس بود. آقای احمدینژاد چون اصلا کاندیدای مطرحی نبود و چون هیچکس فکر نمیکرد که آقای احمدینژاد به دور دوم برود هیچ آتش تخریبی قبل از مرحله دوم به سوی او ریخته نشد و هیچ حساسیت و تخریبی علیه او صورت نگرفت و یک مرتبه ۲۷ خرداد ورق خورد و فردای آن مشخص شد کاندیدایی خاص که مورد حمله شدید تبلیغاتی بوده در برابر کاندیدایی که هیچ هجمهای علیه او نبود، قرار گرفته است. در کنار این فضای نابرابر باید به نقش سازمان یافته یک حزب غیر رسمی و شبه نظامی اشاره کرد که توانست کار خود را عملی کند! آقای احمدینژاد در بعضی از شهرهایی که رای اول را آورده اصلا ستاد نداشته است و این اتفاق همین طوری که نمی تواند رخ داده باشد و این دو، دلیل عدم تبعیت توده از نخبگان و سیاسیون بود.
*فارس:با همین فضایی که شما ترسیم کردید، برخی معتقدند هرکس دیگری هم غیر از هاشمی رفسنجانی مقابل آقای احمدی نژاد قرار میگرفت، رئیس جمهور نمیشد، این تحلیل را قبول دارید؟
-مرعشی: نه، چنان تحلیلی را قبول ندارم چون مابقی نامزدها چهرههای شناخته شدهای بودند که به نوعی در معرض تخریب قرار نداشتند.
*فارس:مثلا اگر در مرحله دوم معین و یا کروبی رقیب احمدی نژاد بودند باز هم وی رئیس جمهور میشد؟
-مرعشی: نمی توان چنین چیزی را اینک گفت چون تنها یک مولفه نیست، مولفههای دیگری هم در این انتخابات اثر گذاشت، مولفه های انتخاب یک روحانی و غیرروحانی هم بود که به عنوان مولفه دوم اثربخش بود. مولفه نو بودن در مقابل قدیمی بودن چهره ها مطرح بود که شامل آقایان معین و کروبی هم می شد. در انتخابات سوم تیر مولفه ها به صورت ترکیبی عمل می کرد و همان سازمان غیررسمی موثر در انتخابات هم بود که یارگیری کرده بود و طرحی تشکیلاتی را اعمال نموده و با یارگیری ریشهای وارد صحنه شد و این مجموعه عوامل و مولفه های شکل گرفته برای جریان ما به فردی که می خواستیم رأی دهیم اهمیت داشت و برای طرف دیگر اینکه فرد خاصی نشود اهمیت داشت، وقتی برخورد، برخورد سلبی شد دیگر مهم نیست چه کسی می خواهد انتخاب شود. مهم این است که فلانی نشود و این نیازمند این هم نیست که قانع شوی فلانی توانمند است، بلکه باید شما قانع شوید این در مقابل اوست و چون اثباتی عمل می کردیم باید قانع می شدیم که آقایان معین یا کروبی و دیگری به درد اداره کشور می خورد تا به آن رأی دهیم، البته در دوم خرداد سال ۷۶ هم سلب و اثبات به گونهای دیگری شکل گرفت.
*فارس: آن مصاحبه معروف شما در مرحله دوم و در شبکه دوم سیما با نماینده ستاد احمدی نژاد به نظر بسیاری به خاطر نوع نگاه شما از سر غرور ، برعکس به آقای هاشمی ضربه زد؛ چرا که این نگاه به مردم هم منتقل شد؛ به نوعی که شاید احساس شد اینجا عرصه رقابت شاهزاده وگداست که شاهزاده از پیش برنده، رقیب را با نگاه تحقیر مینگرد، آیا این انتقاد را میپذیرید؟
-مرعشی: من در آن مصاحبه با آقای کلهر خیلی محترمانه برخورد کردم و هیچ موضع متکبرانه ای نداشتم، البته همیشه یک لبخند عمومی بر لبان من هست که بعدها شنیدم عدهای این لبخند را از سر غرور دانستهاند اما واقعا برای ما رئیس جمهور شدن آقای هاشمی مهم نبود، بلکه برای ما مهم این بود که در مورد آقای احمدی نژاد حرف های خود را زده باشیم، من هنوز از محتوای آن مناظره راضی هستم،؛ زیرا بدون کوچکترین شائبهای همه آنچه را که تشخیصام بود به جامعه منتقل کردم و واقعاً اگر گفتم که یک رئیس جمهوری باید در شأن ایران که کشور مهمی است، انتخاب کنیم، به آن اعتقاد داشتم و هنوز هم معتقدم که دیر یا زود، اکثر مردم آن تحلیل را خواهند دید یا اینکه میگفتم رئیس جمهوری باید دارای شیخوخیتی باشد تا بتواند همه نیروهای کشور را جمع و جذب کند، هنوز هم به آن اعتقاد دارم؛ چرا که آثار حذف وسیع نیروهای باتجربه از عرصه مدیریت کشور ظرف چند سال آینده مشخص می شود تا معلوم گردد که چه هزینه هایی به کشور تحمیل شد، من از محتوای مصاحبه دفاع میکنم.
*فارس: از شیوه صحبت کردن هم دفاع میکنید؟
-مرعشی: اگر از شیوه صحبت کردن من قضاوت نادرستی شده باشد این انتقاد را میپذیرم که من خواستهام از موضع تحقیر به آقای احمدی نژاد نگاه کنم ولی من نه آقای احمدی نژاد بلکه هیچ مخلوق دیگری را هم تحقیر نمیکنم و به مسخره نمیگیرم تا از موضع بالاتر به وی نگاه کنم و من تمامی مخلوقات خدا را از خود برتر می بینم و هیچگاه خود را برتر از هیچ مخلوقی نمیبینم.
*فارس: ولی قبول دارید که مصاحبه آن شب شما این احساس را به مردم منتقل کرد؟
-مرعشی:اگر واقعا این احساس به مردم منتقل شده باشد معلوم میشود آن لبخندها کار دست من داده است.
*فارس: روزهای عجیبی بود. برای من خبرنگار هم عجیب مینمود که جبهه مشارکتی که در انتخابات مجلس ششم بدترین تهمتها و تخریبها را علیه هاشمی رفسنجانی انجام داد و فکر می کرد، در حال خارج کردن وی از عرصه سیاسی کشور است، حالا بیاید و در مرحله دوم انتخابات از وی حمایت کند و بیشک افکار عمومی هم نتوانست این تناقصها را هضم کند؛ خاطره جالبی از آن روزها ندارید؟
-مرعشی: خاطره خاصی به یاد ندارم چون مسائل برای من خیلی طبیعی بود؛ چرا که فکر می کردم جمعی از دوستان ما ولو با تأخیر فهمیدهاند که در مورد آقای هاشمی اشتباه میکردند ولی آن حمایت آنها نوشدارو بود و اینک که به عقب بر میگردم، میبینم ما هم با آقای ناطق نوری رقابت کردیم ولی خیلی از دوستان ما میگویند ای کاش آقای ناطق نوری رئیس جمهور ایران بود؛ چرا که میدانستند با چه جریانی با چه محدوده فکری و با چه انگیزههایی مواجهند و می توانستند روابط خود را با دولت تنظیم کنند، ولو دولت دست مخالفشان باشد و آنها در اقلیت باشند. در آن شرایط رابطه میان اقلیت و اکثریت قابل تعریف کردن بود. اگر برگردیم می بینیم همه آنچه که راست در مجلس چهارم علیه هاشمی انجام داد، همه آنچه که چپ یا اصلاح طلبان علیه اقای هاشمی در مجلس ششم انجام دادند، همه آنچه که راست علیه چپ هنگامی که در رأس قدرت بود برای حذف رقیب و شخصیت های موثر از طریق اعمال سیاست های نظارت استصوابی شورای نگهبان اعمال کرد و همه آنچه که چپ علیه راست انجام داد و این جریان را یک گروه تمامیت خواه و ضد مردمی به مردم معرفی کرد، اشتباه بود. ما باید شخصیتهای خود را از موضع انصاف و رقیب را از موضع مروت نقد کنیم، باید با هم اختلاف داشته باشیم ولی اختلافی که منجر به شکستن تمامی حریمها و حذف رقیب نگردد، وقتی حذف دو جناح علیه یکدیگر اتفاق افتاد منجر به این شد که کشور حداقل هشتاد درصد تجربه مفید خود را امروز از دست بدهد.
*فارس: یعنی فکر میکنید اینک در مسیر طبیعی خود قرار نداریم؟
-مرعشی: متأسفانه همه چیز از نو دارد تنظیم و تجربه میشود، انگار تیمی اگر میخواهد ماندگار شود باید همه چیز را اصلاح کند و همه چیز را که ملت طی ۲۵ سال تجربه کرده است دوباره تجربه نمایند.
*فارس: ارتباط و رویکرد شما به عنوان یک کارگزارانی و دولتمرد سابق با دولت آقای احمدی نژاد چگونه است؟ آیا هنوز دستی در قدرت دارید و از رانتهایی مانند خودروسازی که به کارگزاران نسبت داده می شود، برخوردارید؟
-مرعشی: نه، ما هیچ چیز نداریم و هیچ امتیاز اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خاصی نسبت به دیگران نداریم و اینگونه حرفها همیشه در ایران بوده است.
*فارس: یعنی هیچگونه مشارکتی با دولت فعلی ندارید؟
-مرعشی: علیرغم اینکه رقیب ما امروز بر کشور حاکم است ولی چون کشور خود را دوست داریم، علاقه مند هستیم منشأ اثر باشیم.
*فارس: اگر بخواهند، کمک میکنید؟
-مرعشی: هر کجا از ما مشورت یا کمک بخواهند انجام میدهیم ولی تا حالا و در ۱۰ ماهی که حداقل من از مسئولیت دور بودم حتی برای یک مشورت هم به من مراجعه نشده است.
*فارس: حتی یک تماس تلفنی هم با شما گرفته نشده است؟
-مرعشی: دریغ از یک تماس تلفنی، حتی جانشین من هم برای یک سوال درخصوص یک پروژه که مثلا نظر من چه بوده که این کار صورت گرفته با من تماس نگرفته است.
*فارس: به حزب کارگزاران بازگردیم، انتقادی که به حزب شما وارد است این می باشد که کارکرد کارگزاران فصلی است و این حزب در موسم انتخابات فعال میشود، سپس سهم خود را از قدرت میگیرد و تا انتخابات بعدی کنار می رود و شاید به معنای واقعی کمتر کارکرد حزبی داشته باشد و همین باعث تنش و اختلاف در دل کارگزاران شده است و احساس می شود فعال شدن مجدد شما هم به نزدیک شدن انتخابات شوراها و خبرگان بر میگردد که باتقویت و سازماندهی نیرو و انتشار روزنامه باز هم به دنبال کسب دوباره سهم خود از قدرت هستید، آیا این تحلیل را می پذیرید؟
-مرعشی: خواهش می کنم بگویید کدام حزب در ایران حرفهای عمل می کند؟
*فارس: در مقایسه با احزاب حرفهای دنیا چه؟
-مرعشی: اصولا در ایران سیاست فصلی است.
*فارس: چرا کارگزاران مشی مشخصی ندارد، گاهی به جناح موسوم به راست نزدیک می شود، گاهی همراه مجمع روحانیون می شود و گاهی همردیف حزب مشارکت میگردد، در صف بندیهای سیاسی کشور جایگاه کارگزاران کجاست؟
-مرعشی: باید روشن بگویید کجا؟ کارگزاران بیشتر از ۱۰ سال نیست که سابقه دارد.
*فارس: همان کارگزارانی که در مجلس پنجم با جامعه روحانیت لیست مشترک منتشر کرد.
-مرعشی: ما لیست مشترک ندادیم بلکه به عنوان اولین قدم خود در عرصه انتخابات، لیست مستقلی را منتشر کردیم منتهی بر اساس توصیهای که به ما شد جمعی از آقایان را در لیست گذاشتیم و البته در قدم اول فکر نمیکردیم که موفقیت ما تحمل شود که البته بعدها تحمل نشد و برخورد با دبیر کل ما مصداق این ادعاست. واقع گرایی ایجاب میکرد که ما موفقیت قطعی خود را درحضور مشترک با بخشی از رقیب خود ببینیم تا ظرفیت سیاسی کشور را که برای موفقیت خود کافی نمی دانستیم تحمل شود. شما تجربه مشارکت را دیدید. مشارکت توانست با یک حرکت تند افکار عمومی را هم جلب کند و با ائتلاف اصلاح طلبان توانستند، قاطعیت مجلس را بگیرند ولی نتوانستند آن را حفظ کنند و ادامه دهند. این، نوع نگاه واقع گرایانهای بود که کارگزاران از ابتدا براساس آن حرکت میکرد، ما از ابتدای تشکیل حزب خود تاکنون در هیچ ائتلافی با راست نبودهایم، ما نظارت افراطی راست علیه چپ و وفاق اصلاح طلبان را علیه راست قبول نداریم که به گونهای حرکت کنیم تا رقیب را برای همیشه از صحنه سیاسی حذف کنیم، ما نیازمند رقیب نیرومند هستیم؛ چرا که حزبی نیرومند است که رقیب نیرومند داشته باشد ولی هیچگاه در ائتلاف با جناح راست نبودیم و تا کنون مجموعه ائتلافهایی که با محوریت کارگزاران شکل گرفته چه در انتخابات مجلس پنجم، مشترکاً با روحانیون مبارز بود که همین اتئلاف در دوم خرداد سال ۷۶ تکرار شد و یا ائتلافهای بعدی شکل گرفته هم همیشه با رفقایی بود که هنوز هم با هم هستیم.
*فارس: در ائتلاف با اصلاح طلبان خود را به مجمع روحانیون نزدیکتر میبینیدید یا به مشارکت؟
-مرعشی: اختلاف آقایان را بیشتر فردی میبینیم تا مبنایی و اصلاح طلبان با هم اختلاف مبنایی ندارند، بلکه کمی اختلاف شخصی است و ما در این میان با هر دو گروه صمیمی هستیم و تلاش میکنیم موضوعات را از مسائل شخصی فراتر ببریم و بر مسائل توافق شده مبنایی ایستادگی کنیم. در مورد فصلی بودن فعالیت کارگزاران هم به طور کلی سیاست را در ایران فصلی میدانیم و چون احزاب ایران تابع فضای کل سیاسی کشور هستند، مردم هم آمادگی ندارند در مواقعی غیر از انتخابات در جلسات حزبی و سیاسی شرکت کنند و جامعه علاقمند است تنها در دوره انتخابات که مهمترین تصمیمات گرفته میشود، فعال شود.
*فارس:این درست است یا غلط؟
-مرعشی: این غلط است ولی فصلی بودن سیاست در ایران امری است که بر روی احزاب هم اثر منفی گذاشته و حرف شما هم درست است که فعالیت فصلی در عرصه سیاسی ایران کار ساز نیست، البته یادتان باشد تا حزبی نتواند از اعضای خود در جامعه دفاع کند و ورود در حزب امنیت شغلی و اجتماعی و سیاسی افراد را افزایش ندهد، احزاب نمیتوانند فعالیت مستمر و دائمی داشته باشند. در تمام دنیا قرار بر این است که در درون حزب جمع شوند تا براساس یک آرمان از هم دفاع کنند ولی فضای سیاسی امروز حاکم بر احزاب معکوس است و به محض اینکه وارد یک حزب میشوی امکانات خود را از دست میدهی. مثلا اگر مرعشی حزبی نباشد حتی راحتتر میتواند زندگی اداری، سیاسی و اجتماعی داشته باشد. این همان نکتهای است که نظام چقدر به احزاب نقش میدهد و برای آنها اهمیت قائل است. اگر من به عنوان سخنگوی یک حزب توانستیم از هم حزبی خود دفاع کنم و مثلا شورای نگهبان براساس نظر ما اعتماد کرده و صلاحیت وی را تائید کند آن موقع فعالیت احزاب در ایران حرفهای میشود وگرنه چگونه میتوان گفت حزبی سیاسی داریم.
*فارس: ولی عکس این فرضیه در مورد کارگزاران حاکم است و روزی که غلامحسین کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران به خاطر اتهامات دباره عملکرد در شهرداری تهران راهی زندان شد، افکار عمومی فکر میکرد هاشمی رفسنجانی از وی حمایت میکند؟
-مرعشی: به نظر ما آقای هاشمی رفسنجانی از آقای کرباسچی حمایت کرد.
*فارس:ولی افکار عمومی ندید؟
-مرعشی: این به آقای هاشمی برمیگردد که اقدامات خود را کمتر به مردم گزارش میدهند.
*فارس: فکر نمیکنید این یک مشکل عمده برای آقای هاشمی رفسنجانی است؟
-مرعشی: به هر حال آقای هاشمی چون میدانست در مورد آقای کرباسچی چه تصمیماتی در چه مراجعی گرفته شده،نه تنها نمیخواست با آنها مقابله کند بلکه میخواست ضمن حمایت از آقای کرباسچی، لطمهای هم به قوه قضائیه نزند.
*فارس: آیا شما هم موافق حرف آقای عطریانفر هستید که در جایی میگوید دوران حزب کارگزاران تمام شده است؟
-مرعشی: نه موافق نیستم.
*فارس:نظر شما چیست؟
-مرعشی: سیاست دورهای رفت و برگشت وار دارد و نمیتوانیم بگوئیم که دوران یک حزب به پایان رسیده است، حزب میتواند وارد ائتلافهای جدیدی شود و با تقویت خود، دوران جدیدی را بسازد؛ حزب جریان ساز و دوران ساز است و تابع دورانها نیست.
*فارس: اخیراً شما در مصاحبهای حزب کارگزاران را یک حزب «لیبرال دموکرات مسلمان » دانستهاید؛ در حالی که اصول لیبرالیسم در تضاد با دین است؟
-مرعشی: من گفتم کارگزاران گروهی مسلمان هستند که اعتقادات و مسائل دینی برایشان اهمیت درارد و به دنبال یک حکومت لائیک و غیر دینی نیستند و در ضمن سیاست را از نوع دینی و طبق دیدگاه حضرت امام (ره) میپذیرند و به عنوان تکلیف، مسلمان مسئولانه وارد عرصه سیاسی میشود. خصلت دوم آنها هم این است که پذیرفتهاند حاکمیت تحت تاثیر اکثریت مردم شکل میگیرد و نظام حاکمیت مردم بر مردم را پذیرفتهاند و از لحاظ شکلی تابع یک نظام تابع دموکراسی هستند، به لحاظ گرایشها هم بین دو جهت سوسیالیسم و لیبرالیسم بوده و هم آزادی خواه میباشیم و هم در عملکرد تابع این هستیم که با کوچک کردن اقتصاد دولتی، اقتصاد خصوصی را تقویت کنیم و اصالت را به اقتصاد خصوصی دهیم تا دولت کمتر در زندگی مردم دخالت کند. ما معتقد نیستیم که دولت مسئول هدایت مردم است، باید فضا برای زندگی سالم آماده باشد ولی مسئول نیستیم حتی مردم را به یک روش خاص از زندگی هدایت کنیم. مشی ما مشی تحکمی نیست بلکه مشی فردگراست که به دنبال آزادی مردم در فعالیت کسب و کار و زندگی هستیم و براساس معیار های امروز جامعه،کارگزارن گروه مسلمانی است که متعهد است تا حاکمیت مردم بر مردم را پذیرفته، جمهوری خواه بوده و به تعبیر امروزی مردم سالار و آزادی خواه دینی هستیم. این تعبیر براساس سنجش امروز دنیا به عنوان یک حزب لیبرال دموکرات با گرایش مذهبی و اسلامی تلقی میشود، اما بعضی تصور کردند که من گفتم حزب کارگزاران حزبی بر مبنای فلسفه لیبرالیسم است؛ در حالیکه این فلسفه با گرایش سیاسی لیبرالیسم تفاوت دارد. ما معتقد به تقویت دولت در ساختار سوسیالیستی نیستیم بلکه معتقد به تقویت آزادی مردم هستیم تا رقابت در اقتصاد مبنا قرار گیرد.
*فارس: لیبرالیسم که اصولاً قائل به دین و شریعت نیست؟
-مرعشی: بله در آن مبنا لیبرالیسم فلسفی با اساس دینداری در تضاد است و با لائیسم سازگار است اما ما مسلمانی هستیم که به رای مردم احترام میگذاریم و هر چه به انتخاب آزادانهتر مردم نزدیک شویم، بیشتر به اهداف خود رسیدهایم و در زندگی و اقتصاد هم معتقد به آزادی مردم و مشی لیبرالیستی هستیم.
*فارس: این نظر آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان یک سیاستمدار دینی هم هست؟
-مرعشی: این نظرات ماست، نظرات آقای هاشمی را باید از خودشان بپرسید.
*فارس: ولی در صف بندیهای سیاسی، آقای هاشمی را پدرخوانده کارگزاران میدانند؟
-مرعشی: آقای هاشمی قطعاً در همین حد هم که گفتم با آن موافق نیستند؛ چون ایشان، جایگاه و رابطهشان با نظام تعریف شده و مشخص است.
*فارس:البته منظور ما شخصیت حقیقی وی است؟
-مرعشی: شخصیت حقیقی آقای هاشمی هم با کارگزاران تفاوت زیادی دارد.
*فارس: یعنی بیشتر شما به آقای هاشمی علاقه دارید؟
-مرعشی: ما برای آقای هاشمی ارزش و احترام قائلیم؛ همانگونه که برای سایر شخصیتهای موثر اسلامی و ایرانی خود ارزش قائل هستیم. ما آقای هاشمی را آدم موثری در ۴۰سال اخیر سیاست ایران میدانیم که بسیار هم مفید و برجسته است.
*فارس: شاید برای قضاوت عملکرد دولت نهم زود باشد ولی میتواند دورنمای آیندهای را که طراحی میکند، مشاهده کرد. با توجه به نگاه اقتصادی کارگزاران، چه تحلیلی از عملکرد دولت دولت نهم دارید؟
-مرعشی: دولت نهم تجربه به دست آمده ۲۶ ساله انقلاب را به طور کامل کنار گذاشته و تمامی مسائل را از نو تجربه میکند، همه آنچه را که در میدان عمل و در سیاستهای کلی مصوب مقام معظمر رهبری و در برنامه های سوم و چهارم توسعه به عنوان قانون مشاهده کردهایم کنار گذاشته و براساس یک ساده انگاری و یک مجهولی فرض کردن معادله اداره کشور، تصمیم میگیرند. از یک دیدگاه دولت سطح خود را به شدت پایین آورده و به یک شورای برنامهریزی استانها تنزل یافته و اختیارات برنامهریزی استانها را برای خود در نظر گرفته و رئیس جمهور استاندار سیار ایران شده است، از یک طرف در سیاست خارجی هم با تصمیمات و موضعگیریها، حرکاتها و مشکلات بینالمللی خود و کشور را افزایش داده است، هزینههای بینالمللی و ریسکهای ما بالا رفته و هزینههای بیمه حمل و نقل و سودی که ایران ازتسهیلات آن بهره میبرد، متوسط ۴ درصد افزاش یافته است. در داخل هم با افزایش انتظارات از دولت مشکلات بیشتر شده است، دولت موجودی است که اگر سیاست گذاری کند تواناست و اگر بخواهد جای مردم بنشیند، ناتوان است.
*فارس: یعنی وافعاً فکر میکنید دولت به جای سیاستگزاری جای مردم نشسته است؟
-مرعشی: دولت در شرایط فعلی خود را در مقابل همه چیز مسئول میداند. یک مثال ساده همین مسئله نان است، دولت از دهها سال پیش در مسئله نان دخالت گستردهای داشته است. دولت بابت خرید نان یارانه میدهد، به خاطر خودکفایی در تولید گندم، قیمت خرید این محصول از کشاورزان از ۱۰۰ تومان به ۲۰۰ تومان افزایش یافت ولی قیمت آرد برای نانوا هیچ تغییری نکرده و تنها دولت سهم یارانه خود را افزایش داده و سالها قیمت آرد را ثابت نگهداشته است. من از شما به عنوان یک مصرف کننده میپرسم وقتی با افزایش سهم یارانه دولت، قیمت آرد تقریباً برای نانوایی رایگان تمام میشود، آیا میشود از جیب نانوا و کارگر نانوایی هم به مردم یارانه داد؟ بیشک امکانپذیر نیست، دولت امسال حداقل دستمزدها را بین ۴۰ تا ۴۵ درصد افزایش داده و این شامل دستمزد کارگر نانوایی هم میشود ولی کارگر این دستمزد را از چه کسی بگیرد؟ تبدیل یک آرد به سه کیلو نان هزینه تولید دارد که شامل هزینه آب، برق، آرد، اجاره ساختمان و مزد کارگر میشود که به خاطر تورم افزایش یافته است. دولت، مشکل به این سادگی را در تلویزیون برای مردم توضیح نمیدهد که دولت به وظیفه خود درخصوص ثابت نگهداشتن قیمت آرد عمل کرده ولی نمیتواند به کارگر نانوایی بگوید تو فقیر باش و یا به نانوا بگوید تو ضرر بده تا قیمت نان ثابت بماند. انتظارات از دولت روز به روز افرایش مییابد، هیات دولت به ایلام میرود و رئیس جمهوری اعلام میکند که ۱٨ ماه بعد و در سفر بعدی، ایلام محرومیت نخواهد داشت(!؟) یک ایرانی وقتی این حرف را از دولت میشنود چه انتظاری در وی ایجاد میشود، فکر میکند آیا این یک دولت است یا یک معجزهگر خارقالعاده است که دم مسیحایی دارد.
دولت وقتی عمل میکند، موجود بسیار ضعیفی است، از من و شما مالیات میگیرد تا هزینه دیوان سالاری وسیع اداری خود را دهد، محرومیت یک امر نسبی است. اینکه میگویند محرومیت دیگر در ایران نخواهد بود، یعنی اینکه ایلام از اصفهان پیشرفتهتر خواهد شد؟ از موضوع عدالت که بگذریم، در حال ایجاد انتظاراتی غیر واقعی از دولت هستیم که این خود محکوم به شکست است و کشور را هم محکوم به شکست میکند. دهها سال است که عقلای دنیا به این نتیجه رسیدهاند که باید انتظارات را از دولت کاهش داد، چرا که دولت موجود موهومی نیست که بتواند همه کاری انجام دهد. دولت سطحی از تصمیمگیری و تبلور حاکمیت جامعه است. دولت فکر میکند با این نوع سادهانگاری میتواند اشتغال، بیکاری و یا تورم را حل میکند. دولتهایی که با سیاستهای صحیح و عالمانه کشورهای خود را اداره میکنند، جرات نمیکنند بیایند پشت تلویزیون و چنین مسئولیتهایی را بپذیرند. همه نخبگان کشور به شرایط موجود انتقاد دارند؛ چرا که بخش عظیمی از تجربه کشور حذف شده و به کناری رفته است. دولت با دنیا درگیر پیچیدهترین پرونده سیاسی تاریخی انقلاب است و در این شرایط برای اولین بار پرونده ما در شورای امنیت و سران گروه هشت مطرح است، تحریمها به عنوان یک تهدید، خود را نشان میدهد، صرفاً به دلیل اینکه درآمد نفت داریم این حجم از توقعات را در مردم ایجاد کردن اشتباهی بزرگ است. در موضوع بانکها تجربه ۲۵ ساله انقلاب نشان داده که دخالت دولت در بانکها، موجب کاهش کارآمدی آنها میشود و بر اقتصاد کشور اثر میگذارد، من تعجب میکنم مجلس شورای اسلامی که درخصوص قوانین برنامه و بودجه کشور صریح برخورد میکند، چرا در مقابل این حجم از دخالت دولت در نظام بانکی کشور کوتاه میآید؟ کار به جایی رسیدکه دولت حتی برای صندوقهای قرض الحسنه میزان سودشان را تعیین میکند؛ مگر مسائل اقتصاد با دستور حل میشود و نرخ بهره با دستور در بازار کاهش مییابد. بیشک نرخ بهره در بازار آزاد ایران، افزایش خواهد یافت، چون بانکهای خصوصی اجازه سود بیشتر از ۱۰ درصد را ندارند، این بانکها پس یا باید تسهیلات خود را کاهش دهند و سپرده ندهند و یا اینکه خود به جای واگذاری پروژه به دیگران مستقیماً وارد کارزار شوند، کمبود منابعی در بازار ایجاد خواهد شد که نرخ بهرهای که از ۴ درصد به ۵/۲ درصد کاهش یافت به همان ۴ درصد افزایش خواهد یافت، چرا که همه چیز را دارند از نو تجربه میکنند و با فرض کردن مدیریت کشور به یک معادله یک مجهولی خیلی ساده، دستور میدهند که بشود ولی باور کنید خیلی جاها با دستور هم هیچ مسئلهای در کشور حل نمیشود.
*فارس: گروههای دوم خردادی پس از اجماع کم نظیر خود در مرحله دوم نهمین دوره انتخابات رباست جمهوری، اینک با سکوت به انزوا رفته و یا شاید هم در حال بازسازی هستند، فکر میکنید حرکت آینده گروههای دوم خرداد از جمله کارگزاران به کدام سمت است و آیا باز هم به تعبیر شما شاهد ظهور گروههای تازهتری هستیم؟
-مرعشی: سیاست در ایران برای همیشه در اختیار و انحصار هیچ حزب، گروه و یا ائتلافی باقی نمیماند، وضع موجود سیاست تغییر میکند و در آینده آن کسی که بتواند حرف تازهتری را به مردم بزند و از وضع آشفته آینده کشور که به تدریج نمایان خواهد شد، بهترین بهرهبرداری را کرده و حرف تازهتری به مردم بزند صحنه سیاسی کشور را به دست خواهد گرفت.هر گروه و یا جناحی امکان و ظرفیت آمادگی پذیرش این مسئولیت را داشته باشد،موفق است و من فکر نمیکنم با رفت و آمد چند گروه از صحنه سیاسی کشور، سیاست در ایران تعطیل شود. آن کسی که بتواند تحلیل صحیحتری به مردم ارائه داده و رابطه درستتری با مردم ایجاد کند،آینده را به دست خواهد آورد، برای من اصلاً مهم نیست که کدام گروه این نقش را برعهده خواهد گرفت و نمیتوانم آن را پیشبینی کنیم ولی فکر میکنم جامعه نه در کوتاه مدت بلکه در میان مدت آماده تغییر خواهد بود.
*فارس: این چه زمانی خواهد بود؟
-مرعشی: باید دید سیر حوادث کشور به چه سمتی خواهد رفت و مقدار بسیار زیادی هم تحت تاثیر فضای بینالمللی ایران و پرونده هستهای خواهد بود. تا تکلیف پرونده هستهای مشخص نشود، نمیتوان پیشبینی کرد ولی ایران، جامعهای نیست که بتواند روی وضع موجود بایستد.
*فارس: آیا گروههای شکست خورده انتخابات سوم تیر به دلیل فاصله گرفتن از توده مردم و گرایش بیشتر به نخبگان، در انتخابات ناکام نشدند و اصول گرایان به جهت رجوع به شعارها و خواستههای اولیه مردم در ابتدای انقلاب پیروز نشدند؟ این نشان نمیدهد هنوز خیلی مسائل تحقق پیدا نکرده است؟
-مرعشی: بخشی از این انتخاب به دلیل محقق نشدن بخشی از شعارهای جامعه نیست؛ بلکه نشان از طبع جامعه است که به دنبال حرف نو و تغییر میباشد.به نظر میرسد برخی گروهها بهتر است شعارهای خود را نو کنند.
*فارس: به عنوان سوال آخر، حزب کارگزاران در انتخابات شوراها و خبرگان چه نقشی را ایفا خواهد کرد؟
-مرعشی: ما در هر دو انتخابات فعال خواهیم بود ولی درخصوص ترکیب آن در حال رایزنی هستیم و برای رسیدن به ائتلاف و لیست مشترک در حال گفتگو با برخی گروهها هستیم ولی بدانید ائتلاف ما هم خیلی قابل پیشبینی نیست.
*گفتگو از عطا افشاری
|