یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

خواسته‌های عادلانه خلق کرد در تقابل با آرزوها و واقعیت‌ها


یداله بلدی


• در سالهای اخیر به دنبال سرکوب شدید خلقهای ایران و نادیده گرفتن حقوق ملی آنان، برخی از فعالین سیاسی و روشنفکران حل مسئله خلقها را در استقلال و ایجاد یک کشور مستقل می‌دانند. واقعیت این است که بر سر راه ایجاد چنین کشورهایی موانع بسیار جدی و بزرگی قرار دارد که در آینده منجر به بحران‌های عمیقی در منطقه خواهد شد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱۷ مهر ۱٣۹۰ -  ۹ اکتبر ۲۰۱۱


مسئله خلقها یکی از مهمترین و مبرم‌ترین مسائل جامعه ماست که سازمانهای سیاسی بویژه سازمانهای سیاسی چپ وظیفه‌مندند که دیدگاه خود را در باره ی راهکارهای حل این مسئله ابراز دارند و باید در نظر داشت که این مسئله مبرم و حساس که با زندگی و خواسته‌های بر حق و عادلانه بیش از نیمی از مردم کشورمان ارتباط دارد نیاز به یک کار فکری دسته‌جمعی و بحث و تبادل نظر در فضایی آکنده از حسن نیت توام با واقعیت‌گرایی و بدون محورگرایی دارد. زیرا اگر زمینه‌های حل این مسئله به شیوه‌ای منطقی مطرح نگردد و مورد بحث قرار نگیرد و بدون توجه به شرایط داخلی، منطقه‌ای و جهانی مورد تحلیل قرار نگیرد در آینده مشکلات دشواری را در راه استقرار دمکراسی پدید خواهد آورد. زیرا تأمین حقوق خلقها پیش شرط دمکراسی و پیشرفت است. نکته بسیار قابل توجه و مثبتی که در تاریخ کشورمان وجود دارد حاکی از این است که هیچ‌گاه بین خلقهای ایران جنگ قومی و یا کینه و خصومتی وجود نداشته است و این روابط مثبت خود می‌تواند شالوده و پایه‌ای برای حل این مسئله و ساختن ایرانی دمکراتیک باشد.
رژیم شاه مردم ایران را یک ملت واحد می‌پنداشت و کثرت ملیت‌های ساکن ایران را نادیده می‌گرفت. رژیم جمهوری اسلامی نیز مردم ایران را به مثابه امت واحده اسلامی می‌شناسد. اما واقعیت این است که سرزمین ما از ملیت‌های گوناگون تشکیل شده است که افزون بر وجوه اشتراک در میان این ملیت‌ها هرکدام از نظر زبان، فرهنگ، مذهب و آداب و رسوم دارای ویژگی‌های خاص خود هستند. این ملیت‌ها در طی قرنها در کنار یکدیگر زیسته‌اند و دردها و رنج‌ها و شکست‌ها را در پیوند با یکدیگر تحمل کرده‌اند و در شادی‌ها، پیروزی‌ها و جشن‌ها در کنار یکدیگر بوده و تاریخ پر فراز و نشیب کشورمان را با همکاری و همیاری ساخته‌اند و دستاوردهای سترگی از خود بر جای نهاده‌اند. در سالهای اخیر به دنبال سرکوب شدید خلقهای ایران و نادیده گرفتن حقوق ملی آنان، برخی از فعالین سیاسی و روشنفکران حل مسئله خلقها را در استقلال و ایجاد یک کشور مستقل می‌دانند. این نوع دیدگاه در میان برخی از فعالین کرد، آذری و عربهای خوزستان و بلوچ‌ها مشاهده می‌شود، اما واقعیت این است که بر سر راه ایجاد چنین کشورهایی موانع بسیار جدی و بزرگی قرار دارد که در آینده منجر به بحران‌های عمیقی در منطقه خواهد شد. و پرسش اساسی این است که آیا تأسیس و برپایی چنین کشورهایی در جهت بهروزی و استقلال این ملت‌ها خواهد بود و آیا آرزوهای دیرینه و بر حق خلقها را بر آورده خواهد کرد. من به عنوان یک کرد این حق را برای خود قائل هستم که در حد توان و مسئولیتم در این زمینه اظهار نظر نمایم هر چند واضح است که دیدگاه من پیرامون مسئله ملیت‌ها با مخالفت برخی از فعالین سیاسی مواجه خواهد شد. اما امیدوارم که فعالین سیاسی موافق استقلال دیدگاه خود را پیرامون ایجاد چنین کشورهایی و پیامدهای آن ابراز نمایند. اینک به بررسی موانع جدی که در راه استقلال کردستان قرار دارد می‌پردازیم.

۱- از نظر جغرافیای سیاسی:
جمعیت چهار پاره کردستان که تخمین زده می‌شود حدود ٣۰ میلیون نفر باشد بین چهار کشور تقسیم و محاط شده است. در این میان برخورد ترکیه با خواسته‌های عادلانه خلق کرد بسیار ستمگرانه‌تر و جنایتکارانه‌تر از دیگران بوده است. رژیم عراق نیز در طی ٨۰ سال اخیر بویژه در زمان حاکمیت مطلقه صدام حسین بیش از صدهزار نفر از مردم کردستان را به قتل رسانید و شهرها و روستاهای کردنشین را بارها مورد تهاجم و بمباران قرار داده است. افکار عمومی جهان هیچگاه بمباران شیمیایی حلبچه را که منجر به کشتار بیش از پنج هزار نفر از ساکنین حلبچه شد، فراموش نخواهد کرد. حکومت سوریه نیز با سرکوب مردم کردستان و انتقال اجباری آنان به مناطق عربی همواره حقوق ملت کرد را نادیده گرفته است؛ در حاکمیت شاه اعدام قاضی محمد و دیگر رهبران ملت کرد کشتار ملاآواره و شریف‌زاده و داریوش نیک‌گو در سال ۴۷ و دیگر مبارزان و همچنین تبعید و زندانی کردن و شکنجه مبارزان کرد و عقب‌ماندگی اقتصادی در مقایسه با دیگر نقاط ایران، نشانه‌هایی از نادیده گرفتن و پایمال کردن حقوق مردم کرد می‌باشد.
در حاکمیت جمهوری اسلامی سرکوب خلق کرد ابعاد گسترده‌تری می‌یابد و ده‌هاهزار مبارز کرد به خاطر دفاع از خواسته‌های به حق ملت کرد به خاک افتادند و ده‌هاهزار نفر در زندان‌ها مورد شکنجه قرار گرفتند. از دیدگاه ارتجاعی جمهوری اسلامی "کرد بودن" خود جرم محسوب می‌شد. قتل عام روستاهای قارنا، قلاتان و ایندرقاش در کارنامه سیاه جمهوری اسلامی همواره باقی خواهد ماند. آیا برپایی کشور کردستان با در نظر داشت کارنامه این چهار رژیم غیردمکراتیک که همواره خواسته‌های عادلانه ملت کرد را با گلوله و اعدام و شکنجه پاسخ داده‌اند، امکان‌پذیر است؟ و آیا این حکومت‌ها یک کشور مستقل و دمکراتیک را در منطقه تحمل خواهند کرد؛ هرچند نمی‌توان در مورد عملکرد حاکمیت آینده عراق قضاوت کرد.

۲- مسئله استقلال:
کردستان برای کسب استقلال سرزمین خود باید نبردی طولانی را با کشورهای منطقه متحمل شود و این نبرد طولانی با توجه به مقایسه توانمندی نیروهای درگیر، جز با حمایت قدرتهای بزرگ جهانی امکان‌پذیر نیست و بدیهی است حمایت قدرتهای بزرگ که در رأس آنان امریکا قرار دارد، فقط با انگیزه منافع مادی و استراتژیک آنها قابل توجیه است و کشور تازه استقلال یافته برای بقای خود و مصون ماندن از تعرض همسایگان ناچار است به قدرتهای بزرگ تکیه کند و چنین استقلالی مسلماً شکننده و آسیب‌پذیر خواهد بود و تجربه تاریخی نشان داده است که این قدرتها قابل اعتماد نیستند.

٣- از نظر اقتصادی:
هر پاره کردستان در چارچوب کشورهایشان از نظر اقتصادی از دیگر مناطق کشور عقب‌مانده‌ترند و از نظر دارا بودن صنایع پیشرفته، قابل مقایسه با سایر مناطق نیستند. در ایران کردستان از نظر اقتصادی و صنعتی یکی از مناطق عقب‌مانده ایران است و تنها می‌توان آن را با بلوچستان و جنوب خراسان مقایسه کرد. تنها موقعیت ممتاز اقتصادی که کردستان از آن بهره‌مند است منابع نفتی و پالایشگاه‌های کرکوک در کردستان عراق می‌باشد که دارای ذخایر عظیم نفت می‌باشد و از نظر میزان ذخایر نفتی در بین پنج کشور اول جهان قرار دارد. هر نوع حاکمیتی که در آینده عراق قدرت را در دست بگیرد اعم از دمکرات یا دیکتاتور، قابل پیش‌بینی است که هیچگاه امکان نخواهد داد که اصلی‌ترین و حیاتی‌ترین منابع درآمد کشور را از دست بدهد. و مسلماً تضاد منافع در این زمینه، موجب بروز جنگی عظیم و فراگیر در منطقه خواهد شد. و اگر منابع نفت کرکوک تحت حاکمیت دولت عراق باقی بماند کشور کردستان که از نظر اقتصادی و صنعتی رشد نیافته است قطعاً با مشکلات عظیم اقتصادی روبرو شده و قادر به تأمین نیازهای اقتصادی مردم نخواهد بود و ناگزیر است که از نظر اقتصادی تحت حمایت قدرتهای بزرگ باشد.

۴- از نظر فرهنگی:
با توجه به اینکه فرهنگ حاکمیت در هر کشوری دیگر فرهنگ‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد، زیرا که فرهنگ غالب نهادهای آموزشی و رسانه‌ای را در اختیار دارد و از آنها بمثابه ابزار گسترش فرهنگ خود سود می‌جوید، اما کردها همچنان فرهنگ و آداب و رسوم و جشن‌ها و اعیاد و زبان خود را زنده و پویا نگه داشته‌اند. اما زبان کردی به چهار شاخه سورانی، کرمانجی، زازاکی و گورائی و چندین گویش (هورامی ، لکی و سنه‌ای) تقسیم شده است. این شاخه‌ها هرچند که از ریشه زبان کردی پدید آمده‌اند اما دارای تفاوت هستند. مبنا قرار دادن یکی از این زبانها بمثابه زبان اصلی کردستان مشکلاتی در پی خواهد داشت. مردم ترکیه به کرمانجی و زازاکی تکلم می‌کنند. زازاکی فقط در کردستان ترکیه وجود دارد. زبان مردم کردستان عراق سورانی و کرمانجی است. در سوریه فقط با کرمانجی تکلم می‌کنند. در ایران به شاخه‌های گورانی، سورانی و کرمانجی تکلم می‌کنند. مبنا قرار دادن یکی از این شاخه‌های زبان کردی بمثابه زبان اصلی مردم کردستان با اشکالاتی مواجه خواهد شد.

۵- حدود و نقشه کردستان:
نقشه‌هایی که از سرزمین کردستان تهیه می‌شود، حاوی حدود و مناطقی است که غیرواقعی و اغراق‌آمیز به نظر می‌رسد. به عنوان مثال شهر سنقر در استان کرمانشاه که تمامی مردم آن آذری زبان هستند، آیا می‌توان آنرا بخشی از کردستان نامید؟ یا شهر کنگاور در استان کرمانشاه که به زبان فارسی تکلم می‌کنند، آیا بخشی از کردستان است؟ و یا منطقه لکستان که بین لرستان و کرمانشاه واقع است و گویش آنان آمیزه‌ای از لری و کردی است، می‌تواند در قلمرو کردستان باشد؟ آیا شهرهای ارومیه، نقده و میاندوآب که تقریباً نیمی از مردم آن کرد و بقیه آذری هستند جزو کردستان شناخته خواهند شد؟ آیا برای یک میلیون کرد ساکن تهران، ۲ میلیون کرد ساکن استانبول، ۵۰۰هزار کرد ساکن بغداد و ٣۰۰هزار کرد ساکن دمشق، امکان ارائه خدمات و اشتغال وجود دارد؟
مردم استان ایلام که کرد میباشند اما بدلیل اعمال سیاستهای کنترل شدید بر مناطق کردنشین در این استان، هیچ‌گاه جنبشی در دفاع از خواسته‌های خلق کرد وجود نداشته است. هر چند که اکنون در میان جوانان و روشنفکران این استان گرایشاتی در این زمینه وجود دارد. اگر مردم این استان آمادگی و گرایشی برای پیوستن به کشور کردستان را نداشته باشند برخورد با آنان چگونه خواهد بود؟ آیا امکان جذب کردهائی که در سده‌های پیشین به خراسان، گیلان، مازندران و قم کوچانده شده‌اند وجود دارد؟
آیا آرزوها و آمال خلق کرد که خواست‌های منطقی و عادلانه بوده و بر اساس موازین حقوق بشر می‌باشد که به خاطر کسب آن صدها هزار کشته، میلیونها بی‌خانمان، صدها هزار زندانی و شکنجه شده داشته است و ستم‌های گوناگونی را طی سالیان طولانی تحمل کرده است، قابل تحقق است؟ اما واقعیت سیاست در گستره جهان، ما را با مسائلی رو در رو قرار میدهد که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. ما نمی‌توانیم خواسته‌های بر حق خود را بدون در نظر داشتن وقایع و مسائلی که در پیرامون ما می‌گذرد تصور کنیم. در چنین شرایطی که بر جهان سیاست حاکم است و در شرایطی که در منطقه خاورمیانه بویژه کردستان و در شرایطی که در کشورهائی که هر کدام بخشی از سرزمین کردستان را در بر می‌گیرند، وجود دارد، آیا برپائی کشور کردستان امکان‌پذیر است و فعالیت و مبارزه در جمیع شرایط مورد اشاره بازدهی جز تلفات نیروی انسانی و ویرانی کردستان و عقب‌افتادگی بیشتر نخواهد بود؟ در چنین شرایطی مسلماً چهار کشور یاد شده که در این جهت دارای منافعی مشترک هستند، متحداً وارد یک جنگ تمام عیار با ملت تحت ستم کرد خواهند شد. تنها راه حل کم کردن رنج و ستم ملت آزاده ی کرد و دیگر ملتهای ساکن ایران و کسب حقوق و امتیازات ملی که تحقق آن امکان‌پذیر است را باید در نظام فدرالیسم یافت. زیرا نمی‌توان آرزوها و خواسته‌های انسانی که امکان تحقق آن محتمل نیست به جای واقعیات سخت زمینی نشاند. برای طرح مسئله ملیتها و راه حل آن می‌توان چند اصل زیر را به عنوان مبنا و کارپایه قرار داد:
۱- پذیرش این اصل که تأمین حقوق خلقها یکی از شرایط دمکراسی و پیشرفت اجتماعی است.
۲- پذیرش مصوبات سازمان ملل متحد پیرامون حقوق خلقها که بترتیب زیر است:
ماده ی ۱- ملل عضو سازمان ملل متحد موجودیت و هویت اقلیت‌های دینی، فرهنگی، قومی و زبانی را در محدوده ی مرزهای خود حفظ و شرایط حمایت از حفظ آن را فراهم نمود.
ماده ی ۲- افراد متعلق به اقلیت‌های قومی و زبانی حق دارند آزادانه و بدون اعمال تبعیض‌آمیزی یا مزاحمت از فرهنگ خود برخوردار باشند.
٣- ایران به همه ملیت‌های ایران تعلق دارد.
۴- زبان فارسی بمثابه زبان مشترک شناخته شود و دیگر زبانها در مناطق خود افزون بر زبان فارسی از رسمیت برخوردار باشند.
۵- شکل‌بندی فدرالیسم کشور بر اساس ملیتها و تقسیمات جغرافیایی باشد.
۶- حل مسئله از طریق مسالمت‌آمیز باشد.
۷- داشتن حق مناسبات و روابط فرهنگی و حق رفت و آمد بین چهار پاره کردستان.
٨- تأمین حقوق اقلیتهای غیر کرد در کردستان.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۵)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست