سخنانی دوستانه با کمیتهء مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران - (۱)
حسن حاتمی
•
کمیتهء مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، نه تنها از بین المللی کردن مساله ی کرد پشتیبانی نمی کند، متأسفانه به موضوعی که هنوز مانند یک نظریه مطرح شده، برچسب "تجزیه طلبی" هم میزند؟! آیا این شرط دوستی و همرزمی است؟
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۷ مهر ۱٣۹۰ -
۹ اکتبر ۲۰۱۱
دفتر سیاسی حزب دموکرات کوردستان، بیانیهای را در تاریخ ۵ سپتامبر ۲۰۱۱، زیر عنوان " کردها حق دارند خواستار حمایت بینالمللی گردند" انتشار دادهاند. سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، نیز طی نامهای سرگشادهای ۲٨ سپتامبر ۲۰۱۱ (۶ مهر ۱٣۹۰) به دفتر سیاسی– یا بهقول آنها "هیئت سیاسی"-، آن حزب نوشته، که در بخشی از آن آمده است: "... حل مساله ملی در کردستان را با جدائی از ایران و برپائی یک کشور مستقل کرد متشکل از چهار کشور ایران، عراق، سوریه و ترکیه مرتبط دانسته و..." واکنشی نامناسبی را نشان دادهاند، که انتظار از سازمان اتحاد فدائیان خلق، نمی رفت. چون شما با مسئلهء کورد آشنا هستید و از جزر و مدهای سیاسی آگاهی دارید. من به عنوان یکی از اعضای حزب دموکرات کوردستان، سخنان دوستانهای با شما مطرح و منتشر می کنم؛ جهت روشن شدن بیشتر اذهان و پیگیری دیالوگی دوستانه.
عزیزان!
از شروع سال میلادی جاری (۲۰۱۱)، جنبشهای آزادیخواهی که در شمال آفریقا و خاورمیانه آغاز شد، امید فراوانی برای تغییری عظیم در دلهای آکنده از شور و عشق شما و ما به آزادی تداعی کرد. مستبدانی که بر اثر مبارزات آزادیخواهانهء مردمانشان، در تونس، مصر و لیبی- که مورد مصر و لیبی کم رنگ و پررنگ پشتوانهی خارجی هم داشتند-، از کاخهای استبداد رانده شدند، و در سوریه، یمن، بحرین مخالفتها با حاکمان مستبد بهشکلی خونبار ادامه دارد. در اردن، مراکش، فلسطین، اسرائیل و... - حتا کم رنگتر از همه، نسیم تغییرات در عربستان سعودی نیز-، وزیدن گرفته است.
قطار سونامی رهایی از چنگال دیکتاتوران و تغییرات دموکراتیک در ابعاد متفاوت در منطقه بر روی ریل های آزادی خواهی و دنیای بهتر، در حرکتند. در ایران نیز، افق مبازات بیش از سه دهه، برای رهایی از یوغ دیکتاتوری آخوندی روشنتر از قبل بهسوی سپیدهء صبح ره می پیماید. هرچند تغییرات جدید، در ایران در آستانهء انتخابات دهمین دورهی ریاست جمهور در سال ۱٣٨٨ (۲۰۰۹)، آغاز شد. ولی بر اثر سرکوب شدید و نبود پشتوانهء واقعی و جدی جامعهء آزاد و تحول خواه- بهشیوهی امروزی- و بوجود نیآمدن اوپوزیسیون تاثیرگذار و پایدار برای تغییرات بنیادین در درون، به ثمر نرسید. ولی مبارزات ادامه دارد و تحولاتی بزرگی در راه است.
از سوی دیگر امروز ما در دنیایی زندگی میکنیم، که میتوان از راههای گوناگون نداهای حق طلبانه و آزادیخواهانه، مخصوصا فریاد مردمان و ملل تحت ستم را به گوش جهانیان و افکار عمومی رساند. امروزه با استفاده از عملکردهای مثبت شورای حقوق بشر بین المللی، ماده و تبصرههای شورای امنیت سازمان ملل و حتا ناتو با واکنش های نظامی خود در رویاروی با حاکمان مستبد، برای نمونه در یوگسلاوی سابق، عراق، افغانستان و مورد اخیر لیبی، بساط آن دیکتاتورها برچیدهشده و امکان برای تغییرات جدیدی که همهء اقشار و طبقات مردم، بهویژه ملیت های تحت ستم را دربر میگیرد، فراهم شده و در ماهیت آنها تغییراتی بوجود آمده است. همچنین گامهای مهم و عملی در راه حق تعیین سرنوشت انسان های محروم از حقوق اساسی، برای زندگی بهتر آغاز شده است.
ولی تاریخ و سرنوشت مردم کورد در منطقهء خاورمیانه که با تقسیم آنها، یکبار درسال ۱۵۱۴ و دیگر بار در ۱۹۲٣، پیوسته در وضعیت اسفباری قرار داشتهاند و در مسیر آسمیله (ذوب) شدن و انکار با آنان برخورد شده است. مبارزان راه آزادی این ملت- بیش از ۴۰ میلیونی کنونی-، پیوسته برای آزادی خود تلاشهای فراوانی نمودهاند. کتاب "تاریخچهء کوتاهی از مبارزات خلق کورد"، تألیف و گرد آورندهء زنده یاد دکتر صادق شرفکندی و گفتارها و نوشتارهای دیگر، گوشه ایی از فراز و فرودهای جنبشهای آزادیخواهی این ملت تحت ستم را بازگو نمودهاند؛ که هر بار و در هر برههای از زمان با ترفندی، آزادیخواهان را سرکوب، رهبران آن را اعدام کرده یا در تبعید ناخواسته مدت های طولانی از عمرشان را سپری نمودهاند و اکثر اوقات به بهانهء "وحدت و تمامیت ارضی و مسئلهء داخلی"، حقوق ملت کورد را پایمال نمودهاند!؟ کوردها که در میان کشورهای ترکیه، ایران، عراق و سوریه عمدتا و حتا در شوروی سابق و جمهوریهای متفاوت و مستقل از روسیهء کنونی تقسیم شدهاند!؟
دوستان!
بگذارید برای چند صباحی جایمان را عوض کنیم. شما اگر به جای ما بودید و ملت تان حدود ۵۰۰ سال در معرض تقسیم، نابودی و انکار هویتی، اجازه ندادن تدریس به زبان مادری و لباس پوشیدن آزادانهء محلی، جلوگیری از اجرای آداب و رسوم با احساس مستقل و هویتی ملی، قرار میداشتید، چکار می کردید؟ بدون شک مبارزه و مقاومتی دشوار، همه جانبه برای آزادی و تحقق خواستهای ملی تان را انجام میدادید.- که خصلت هر ملت مبارز و حق آنهاست-، ما نیز راه دراز و پرپیچ و خم مبارزات آزادیبخش را آغاز کردیم که هم اکنون نیز، در ابعادی وسیعتر از قبل و با همراهی احزاب، سازمان ها و شخصیت های مبارز جریان دارد.
با نظری گذرا به قرن بیستم در مورد به شکست کشاندن بیشتر تلاشهای آزادیخواهانه و جنبشهای رهایی بخش ملت کورد، شاید برایتان بیشتر روشن شود و کوردها را بیشتر دریابید.
در سال ۱۹۱٨، حکومت شیخ محمود حفید- زنده یاد-، در۱۹۲۰ ، اجرا نکردن بندهای ۶۲، ۶٣ و ۶۴، پیمان سیور- که تشکیل دولت کوردستان در آنها گنجانده شده بود-، در ۱۹۲۲، برای دومین بار حکومت کوردستان جنوبی توسط بریتانیا برچیده شد. در ۱۹۲٣، شمال، جنوب و غرب کوردستان میان، جمهوری تازه تأسیس ترکیه و کشورهای نوبنیاد عراق و سوریه، توسط انگلستان و فرانسه، دوباره تقسیم گردید. در ۱۹٣۲، جنبش (جمهوری) آرارت در بخشی از شمال کوردستان، توسط مصطفا کمال پاشا و رضا شاه ساقط گردید و ژنرال احسان نوری پاشا- رهبر جنبش، تحت الحفظ تا پایان زندگی-، در تهران نگاه داشته شد. در ۱۹۴۶، جمهورهای کوردستان و آذربایجان قربانی جنگ سرد و منافع سر خرمن شوروی ها شدند. در ۱۹۷۵، جنبش بزرگ آزادیبخش در کوردستان عراق- به رهبری زنده یاد ملا مصطفا بارزانی-، توسط پهلوی دوم و صدام حسین-، از میان رفت. در طول مدت رژیم محمد رضا شاه و بیش از ٣۰ سال رژیم اسلامی ولایت فقیهی کوردها و سایر ملیتهای موجود در ایران در معرض سرکوبی سبعانه قرار گرفته و میگیرند. در ۱۹٨٨ حلبچه، سردشت ۷ تیر ۱٣۶۶، زرده- از توابع کرمانشاه ٣ تیرماه ۱٣۶۷- و... بمباران شیمایی گردیدند. دگر بار در ۱۹۹۹، با همکاری بین الملی برای ربودن عبدالله اوجالان- رهبر تأثیر گزارترین جنبش کورد در برابر سردمداران ترکیه-، انجام گرفت که تاکنون، ۱۲ سال است در حبس انفرادی در جزیرهی ایمرالی زندانی است.
این فهرست بخشی از اقدامات سرکوبگرانهای است، که به آنها اشاره شده است. لیست تمامی سرکوبی های ملت کورد و خیزشهایش، رشتههای درازی دارد که در جایی دیگر قابل بحث است. در اینجا پرسش این است که اگر ملت فارس چنین وضعیت تقسیم کردن و سرکوب شده و خونبار و بدون پشتیبان را داشت، شما به عنوان یک حزب مسئول و دارای سابقه تاریخی در این برهه از زمان، با وضعیت جدید پیش آمده که " مسئولیت حفاظت"، در سال ۲۰۰۵ در قطعنامهای از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد تصویب شده را، مثبت ارزیابی نمی کردید؟ همچنین با توجه به اینکه تعریف جدید از "حاکمیت ملی" - که قبلهن به حاکمیت مطلقهء پادشاهان و نظامهای زورمدار و یکهتاز جمهوری هم اطلاق میشد-. اکنون طوری تعریف میشود که حاکمیت ملی یعنی حاکمیت مردم. مردم هم به همهء افراد شهروندان موجود در یک کشور با تنوعاتشان اطلاق میشود. که شامل کوردها در کشورهایی که در آن تقسیم شدهاند، متأسفانه مصداق پیدا نمی کند!؟
ما هم اکنون بیش از یک دهه از قرن بیست و یکم را پشت سر گذاشتهایم. از معاهدهء وستفالی - که مسئلهء دولت- ملت-، از محصول شوم آن بود - که برای ملت کورد بزرگترین مصیبتها را به بارد آورد- و جنگ سرد- که آنهم اولین قربانیانش ملت آذری و کورد در رویدادهای ایران بودند-، گذشته است. هرچند برعکس نامهی شما که نوشتهاید: " در این اعلامیه از کشورهای قدرتمند خارجی تقاضا شده است به کمک مردم کرد بیایند تا کردها را از سلطه حکومت های مستبد آزاد کنند." مدت ۲۰ سال است، "دخالت بشر دوستانه"ای که بر اساس قطعنامهء ۶٨٨ شورای امنیت سازمان ملل، بخشی از جنوب کوردستان در عراق در مدار امن ٣۶ درجه قرا گرفت و از سلطهء رژیم بعث خارج گردید را میبینیم و پس از سرنگونی رژیم صدام، تاکنون – علیرغم انواع نابسامانی ها، آثار شوم جنگ داخلی میان احزاب کورد، مداخله آشکار و پنهان، ایران، عراق، ترکیه و سوریه-، به دستاوردهای بزرگی نیز نایل آمده است.
با توجه به شکنندگی وضعیت کوردها و توافق همیشگی حاکمان کشورهای سلطهگر بر آنها- آن کشورها علیرغم مخالفتهایشان در رابطهء با سرکوب و پایمال کردن حقوق حقهء کوردها، با هم پیمانهای نوشته و نانوشتهی فراوان دارند!؟-، بیانیهء دفتر سیاسی حدک، حاکی از هوشیاری و رئالیسم سیاسی می باشد. چرا؟
چون اگر در فردای تغییرات در سوریه، ترکیه بازیگر اصلی و صحنهگردان پشتیبانی خارجی آن باشد، در اولین گام ملت کورد در آنجا- که حتا از هویت شناسنامهای کوردی نیز در رنجند-،حقوقش نادیده گرفته خواهد شد. همچنانکه در تشکیل اپوزیسیون و نشستهای آن در آنتالیا واستانبول ترکیه در ترکیب شورای رهبری نادیده گرفته شدهاند؟!
در ترکیه، در انتخابات نسبتهن آزادی که با اجازهی حاکمیت این کشور برگزار شد، اولین نمایندهء منتخب مردم در شهر دیاربکر(آمید)، خطیب دجله- که به جرم دفاع از حقوق ملت خود زندانی شده-، به پارلمان راه داده نمیشود؟! در صورتی که خود رجب طیب اردغان پس از انتخابات سال ۲۰۰۲ که تا حدودی در آن مایه قرار داشت، برایش قانون عوض کردند و با تبصرهای، ابتدا از شهر سیرت، به پارلمان راه یافت- که فادل نامی را که کورد بود و منتخب مردم در سیرت با وجود مصونیت پارلمانی زندانی کردند و جای خالی او را با اردوغان پرکردند- و نخست وزیرش کردند!؟ ازطرفی دیگر اینهمه یورشهای خونین و ویرانگر که به سنگر آزادگان - در همهء فصول رزم (قندیل)-، انجام میگیرد؛ چگونه باید پایان یابد؟ وانگهی در فردای رویدادهای غیره منتظره - که در سیاست کم نیستند-، اگر مشکلات کورد در ترکیه، بهطریقی حزب کارگران کوردستان (پ.کا.کا.) را نیز به دایرهی توافقات با دولت مرکزی سوق دهد؛ بهترین راه، نظارت نهادهای حقوق بشری بین المللی یا اتحادیهء اروپا، برای توافق و تضمین اجرایی وعملی، اطمینان بخش نخواهد بود؟
اگر در حملات پی در پی نظامی که از سوی رژیم اسلامی ایران به جنوب کوردستان (کوردستان عراق) میشود، مخصوصهن توپ و کاتیوشا بارانها- که بیشتر مواقع،انجام میگیرد تعدای کشته و مجروح و بیش از ٨۰۰ خانوار را از خانه و کاشانه خود آواره کردهاند-، و حملات خونبار و ویرانگر ترکیه، که هم اکنون نیز هرازگاهی انجام میگیرند- و سازمان شما هم این اواخر آن را محکوم کرده و جای تشکر فراوان دارد، حملهء نظامی دیگری، به صورت گسترده و همه جانبه از طرف ایران برای اشغال و تحیملی جنگی دیگر برای نجات سوریه یا همکاری با آن- با توجه به تهدیدهای بشار اسد دیکتاتور-، یا دالان باز کردنی برای کمک به سرپا نگهداشتن، آن رژیم آدمکش و خونریز، صورت گیرد، چه وضعیتی برای کوردها پیش خواهد آمد و چکار بایستی بکنند؟ آیا در آن صورت غیر از مقاومت همهء کوردها و جنگی تمام عیار و ویرانگر راهی دیگری هست؟ در آن صورت جز استمداد از نیروهای بین المللی، برای حفظ دستاوردهای جنوب کوردستان و جلوگیری از کشتار و ویرانی راهی دیگر باقی میماند؟ در بوجود آمدن چنین سناریویی، دگربار بیانیهی حدک، منطق درستی خود را نشان میدهد. دوستان اتحاد فدائیان بگذارید گذر زمان و رویدادها، آئینهی تمام نمای واقعیت ها باشند.
همرزمان!
زنده یاد دکتر قاسملو در مورد ملت کورد نوشته: "... ملت تجزیه شدهای را مشاهده مکنیم که در راه کسب آزادی مبارزه می کند. مرزهای چند کشور نیروی وی را تقسیم نموده است و در شرایط حساس و مهم با نیروی متحد این دولتها و حتا پارهای دول دیگر نیز روبرو خواهد شد". - کتاب کوردستان و کورد، دکتر قاسملو، ترجمهء طه عتیقی، چاپ اول، سوید، ۱۹۹۶، صفحات ۲۹۰ و ۲۹۱- . آیا این نوشتهء آن بزرگ سیاستمدار شهید راه صلح و آزادی را چگونه در میدانهای مین کنونی دشمنان ملت کورد، میتوان تجزیه و تحلیل کرد. وضعیت بس دشوار کوردها و آزادی آنها از ریز یوغ مستبدین، جز با "بین المللی کردن پشتیبانی از خواستهای کوردها" امکان پدیر نیست. البته پشتیبانی بین الملی به معنای لشکرکشی نظامی نیست.
ولی جای تعجب این است که کمیتهء مرکزی سازمان اتحاد فدائیان خلق ایران، نه تنها از این امر خطیر پشتیبانی نمی کند - که در صورت تحقق، میلیونها انسان به آزادی و صلح، سازندگی و پیشرفت سوق داده میشوند و در جهان متمدن و آزاد گامی مهم و سودمندی در تطبیق اعلامیهء حقوق بشر برخواهند داشت- ، متأسفانه اقدامی که هنوز مانند یک نظریه مطرح شده، به آن برچسب"تجزیه طلبی" هم میزند؟! آیا این شرط دوستی و همرزمی است؟
مسئلهء رژیم جمهوری اسلامی ایران و شباهتهای ایران و لیبی در قسمتی دیگر با شما درمیان گذاشته خواهد شد. به این امید که بتوانیم در آینده با توجه به خواستهای طرفین عزممان برای رزمی مشترک با صمیمیتی بیشتر، همدیگر را دریابیم و به فضای تفاهم یاری رسانیم.
ادامه دارد
حهسهن حاتهمی
۵/۱۰/۲۰۱۱
|