•
دیوانه ای در نی شب میدمد
پرنده بر دریا شده، ماهی به آسمان پرد
من پیرهنم از کف موج، نه در زمین، نه کهکشان،
رها شده از صد جهان،
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱۷ مهر ۱٣۹۰ -
۹ اکتبر ۲۰۱۱
دیوانه ای در نی شب میدمد
پرنده بر دریا شده، ماهی به آسمان پرد
من پیرهنم از کف موج، نه در زمین، نه کهکشان،
رها شده از صد جهان،
پری به دریا نبُدم، گم شدهام، خانه کجاست؟
شو پیلهای، تا در درونت من خزم
مرا در آغوشت بکش
تا که نسیمت میوزد
پرندگان در های و هو از هر جهت
از خواب نیم شب میپرند
من خوشهای از آتشم، بر ارغوان التهاب
از خود بیخود میشوم، تب میکنم، قد میکشم
از جای خود بر میجهم،
پای بر رکاب مینهم،
از مرز بیرون میروم، بی هر چراغ و رهنما،
تا دست در دستت نهم
در معبد ستاره ای، سرشارِ ناشناختهها
زانو زنم،
خدایش تو
ستاره بر زمین جهد، خاکی شود
بین دو قله آرمد
بین دو قله خفتهای
خدای قلهها منم، زانو بزن!
گوهر ما شکفته شد
نه بندهدار، نه بندهایم
خدای یک لحظه منم، بر دیگرش خدا تویی
جادوی خورشید چنگ تو
بر پوستم نقشی کَند، افسون کند
ترانه ای در ژرف من غوغا و آشوب آفرد
تا پشت در نفس زنان
وقتش رسد، در بشکنم
زبان و دل یکی شده
هر چه که اسرار نهان، به گویش آید بر زبان
نه خانه ای، نه پدری، نه ریشه ای، نه استخوان
باد را سوار، عقل را حاشا میکنم
کمان ماه در حسرتی گرم تماشا میشود
شکوه کنان، بر آسمان سپیده را برمیدمد
پرده کنار میزنم، به جنگ ماه میروم
سپیده را برای تو، من میدمم
آینهها خجل شده، بر سر و تن جیوه زنان
از ره بدر میشوند، به گوشه ای میپرند
تا دزدکی در دو جهت ما را تماشا بکنند
بار دگر پُرِ تمنا میشوند
که گنج زیر قله را نقشی زنند
آه، که این پنداری است، نمیشود
گر که شود، آینهها میشکنند
زاهد شهر بین دو چهر در کشمکش،
با بینگاه منگ خود سر میکشد از روزنه،
هنگامهی تن دیده و دیگر نبیند، نشنود
به هارت و هورت سجده کنان،
یواشکی مِهِ ضریح میشکند
کی دیده است لاکپشت به آسمان پرد؟
پاپ به گدایی آمده، در میزند
ما کجا، زاهد و این پاپ کجا
ما پر و بال میزنیم
بر آبشار بیکران
از نی ما کلاف کلاف رنگین کمان
باز میشود پر پیچ و تاب بر قطره، قطره، قطرهها
جرقهای، جرقه ای
جرقهای از شور تو، غمزهی من
بر تنآتش افکند
اکنون که تن افروختیم،
شکاف نی را دوختیم،
کَم کَمَک غرقه به ژرفایی شویم
در خواب خاموش بقا،
هزار سالی بگذرد بی جنبشی
نه باد، نه بورانی وزد
تا کربنی
جان گرفته، بلور شود.
آتلانتا، سپتامبر ۲۰۱۱
|