انتخابات مجلس نهم، اصولگرایان و تنازع برای ابقا
محمود شریفی
•
مشارکت هدفمند جریان های مخالف نظام در فرایند انتخابات میتواند این انتخابات را به بزرگترین چالش بر سر راه حاکمیت بدل سازد. مشارکت در فرایند انتخابات صڕفا به معنی حضور در پای صندوق رأی در روز انتخابات نیست و میتواند حضور با برنامه در جریان تمامی مراحل پیش و پس از انتخابات (مرحله ثبت نام، مرحله بعد از تأیید و یا رد صلاحیتها، هفته انتخابات، بعد از اعلام آراء) باشد
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
سهشنبه
۱۹ مهر ۱٣۹۰ -
۱۱ اکتبر ۲۰۱۱
حاکمیت جمهوری اسلامی ایران در طول بیش از سه دهه زمامداری، با فراز و فرودهای متعدد و چالشهای داخلی و خارجی فراوانی رو به رو بوده است. انتخابات در ساختار جمهوری اسلامی ابرازی بوده که حاکمیت همواره سعی داشته است از طریق آن پرستیژ دمکرات منشی خود را در جامعهی جهانی حفظ نماید و در عین حال از انتخابات به عنوان میزان یا معیار سنجش خودی با غیرخودی بهره جسته است. در طول سالیان متمادی، با برگزاری انتخابات متعدد همواره بخشی از نیروهای سیاسی جامعه تحت عنوان غیرخودی از صحنه سیاسی خارج شدهاند و غالبا برای همیشه از حضور در انتخابات محروم شدهاند، برخی از غیرخودی ها هم که تعداد آنها بسیار کم بوده با تغییر در مواضع خود و اثبات وفاداری به حاکمیت توانستهاند با قبول قید و بندهایی به عرصه برگردند.
خلا وجود احزاب مستقل سیاسی در داخل کشور و نبود تمرین دمکراسی در ایران سبب شده است بخشی از مردم به صورت تودهای در انتخابات شرکت نمایند و مشارکتی سازمان یافته و هدفمند نداشته باشد، اما در برخی نقاط که همگرایی بیشتری بین مردم و جریانهای سیاسی وجود داشته عموما مردم آگاهانه و هدفمند تصمیم به حضور معنادار و یا تحریم انتخابات گرفتهاند. در جریان انتخابات دور دهم ریاست جمهوری و حوادث و تحولات بعد از آن، حاکمیت بیش از گذشته به آسیب پذیری خود در جریان انتخابات پی برد و با تنگ تر نمودن حلقهی خودی ها بخش اعظمی از نیروی داخل خود را به مجموعه غیرخودی ها رانده و به احتمال زیاد در انتخابات آتی این حلقه تنگتر و تتگتر خواهد شد.
با شرایط موجود اگر تحول خاصی در حین انتخابات صورت نگیرد به احتمال زیاد طیف موسوم به اصلاح طلب از حضور در انتخابات به عنوان کاندیدا محروم خواهد بود و تنها میتوانند نقش رأی دهنده داشته باشند. در خلأ حضور اصلاح طلبان منطق کلیشهای گزینش "بد از بدتر" خود به خود باطل میشود و بخشی از جریانهای سیاسی که با اتکا به این منطق در انتخابات پیشین نقش حمایتی در جریان انتخابات داشتند و خود از شرکت در انتخابات محروم بودند نیز دیگر میل و رغبت و یا توجیهی برای شرکت حمایتی در انتخابات نخواهند داشت.
این عوامل سبب شده تا انتخابات آتی آوردگاه رویارویی اصولگرایان باشد. در آغاز بروز اختلافات بین خامنهای و احمدی نژاد، گمانهزنی ها بیشتر مبتنی بر صوری بودن این واقعه داشت اما با گذر زمان عمق این اختلافات بر همگان آشکار گشته و دیگر شکی در وجود شکاف در حاکمیت نیست. جریان اصولگرا دیگر مانند گذشته به حفظ ظاهر نمی پردازند و در واقع برای همدیگر شروع به خط و نشان کشی کردهاند. از چندین ماه گذشته طیف اصولگرای سنتی جهت شرکت در انتخابات به تشکیل کمیته و هماهنگی روی آورده است و با تشکیل جبههی متحد اصولگرایان به ریاست مهدوی کنی، ریاست مجلس خبرگان، صف بندی خود را برای رویارویی با رقیب خود، محمود احمدی نژاد مشخص نموده است. در این جبهه نزدیکان خامنهای و طیف هایی که به خاطر درگیری احمدی نژاد با خامنهای از او دور شدهاند دیده میشوند و به صورت منسجم و هماهنگ در صدد شرکت در انتخابات هستند. وجود کسانی همچون علی لاریجانی رئیس کنونی مجلس و قالیباف شهردار شهر تهران در این طیف تا حدی نشانگر آن است که اینها گرایش معتدلتری از خود نشان بدهند و با تلاش برای بسترسازی برای حضور جریان های نزدیک به هاشمی رفسنجانی در انتخابات و همچنین طیف موسوم به اصلاح طلبان زرد تمام تلاش خود را برای تضعیف احمدی نژاد و حامیانش را به کار گیرند. جناح مذکور در هفتههای گذشته سعی داشته با افشاگری در خصوص پرونده بزرگترین اختلاس تاریخ بانکداری ایران، عملی شدن شعارهای پوپولیستی احمدی نژاد همچون برخورد با دانه درشت ها را زیر سوال ببرد. در مقابل هم احمدی نژاد اهرام خاص خود را داراست. گفتمان پوپولیستی او به همراه مواضع ایرانی گری رحیم مشایی، سعی در به حاشیه راندن روحانیت، استفاده ابزاری از پرداخت یارانههای نقدی، وعده خانهدار کردن تمام ایرانیان و .. و باعث شده احمدی نژاد هم پایگاه اجتماعی خود را در میان تودههای پایین جامعه داشته باشد. تجمع وزرای اخراجی کابینه احمدی نژاد و بخشی از اعضای رایحهی خوش خدمت در پوشش جبههی پایداری به ریاست مصباح یزدی نیز صف بندی تازهای است که در مقابل اتحاد اصولگرایان واقع شده است.
این جبهه در صدد است با بزرگنمایی و مخالفت طیف موسوم به خواص بی بصیرت (کسانی که مقابل اتفاقات بعد از انتخابات موضوع گیری صریحی نداشتند) از آن به عنوان کارتی جهت کمرنگ نمودن مخالفت ها با جریان انحرافی (رحیم مشایی و حمید بقایی) استفاده نمایند.
با این اوصاف برگزاری انتخابات دور نهم مجلس شورای اسلامی اهمیت ویژهای برای حاکمیت ایران خواهد داشت. از یک سو وقایع پس از انتخابات دور دهم ریاست جمهوری ضربهی سختی بر پیکره و وجه بین المللی آن وارد ساخته و در این انتخابات با جلب مشارکت مردم سعی در ترمیم مشروعیت خود را دارد و از دیگر سو شکاف ها در حاکمیت به حد اعلی رسیده و نظام را با تزلزل روبهرو ساخته است. مشارکت هدفمند جریان های مخالف نظام در فرایند انتخابات میتواند این انتخابات را به بزرگترین چالش بر سر راه حاکمیت بدل سازد. مشارکت در فرایند انتخابات صڕفا به معنی حضور در پای صندوق رأی در روز انتخابات نیست و میتواند حضور با برنامه در جریان تمامی مراحل پیش و پس از انتخابات (مرحله ثبت نام، مرحله بعد از تأیید و یا رد صلاحیتها، هفته انتخابات، بعد از اعلام آراء) باشد.
|