پیامدهای توطئه بمب گذاری در واشنگتن
حسن داعی - کیوان کابلی
•
رژیم ایران با پیامدهای سنگین عملیات تروریستی در کشوری که تجربه تلخ یازدهم سپتامبر را پشت سر گذاشته بخوبی آشناست و میداند که فضای سیاسی بطور بنیادین بر علیه اش بسیج میشود. بنابراین، باید دید که ولی فقیه بدنبال کدام هدف منطقه ای یا سیاسی است که پرداخت این بهای سنگین را بجان خریده است؟
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۱ مهر ۱٣۹۰ -
۱٣ اکتبر ۲۰۱۱
طرح تروریستی نیروی قدس سپاه پاسداران برای بمب گذاری در پایتخت آمریکا تآثیرات بسیار گسترده ای روی سیاست آمریکا در رابطه با جمهوری اسلامی و تحولات منطقه خواهد گذاشت. درست است که رژیم ایران در سی سال گذشته به طراحی و اجرای عملیات تروریستی علیه آمریکا و متحدانش در سراسر جهان مشغول بوده و کارنامه قابل توجهی در "آمریکائی کشی" دارد، اما این بار برای کشتار در قلب آمریکا برنامه ریزی کرده است. این توطئه اصولا قابل مقایسه با دیگر اقدامات تروریستی رژیم نیست و معنای آن بنوعی اعلان جنگ به ایالات متحده است.
رژیم ایران با عواقب سنگین عملیات تروریستی در خاک آمریکا آشناست و دقیقا بهمین دلیل از انجام آن در سی سال گذشته پرهیز میکرد. بنابراین، هنگام طراحی عملیات بمب گذاری در واشنگتن، ولی فقیه و سپاه پاسداران بخوبی میدانستند که اینگونه اقدامات تروریستی در کشوری که تجربه تلخ یازدهم سپتامبر را پشت سر گذاشته است باعث بسیج بی سابقه افکار عمومی میشود و کاخ سفید را به عکس العمل بسیار شدید علیه جمهوری اسلامی مجبور خواهد نمود و فضای سیاسی در واشنگتن را بطور بنیادین بر علیه رژیم ایران تغییر خواهد داد.
بنابراین، باید دید که هدف ولی فقیه از انجام این عملیات با این بهای سنگین سیاسی و دیپلماتیک چه بوده است و رژیم ایران بدنبال کدام منفعت یا دست آوردی است که پرداخت این بهای سنگین را توجیه میکند؟
هدف رژیم
رژیم ایران با طراحی این عملیات تروریستی چند هدف مشخص را مد نظر داشت. نخست، با قدرت نمائی در برابر آمریکا و تحقیر اسرائیل و عربستان، بدنبال آن بود که بنیادگرایان و متحدان خودش در خاورمیانه را دلگرم کرده و از انفعال و از هم گسستگی آنها در بهار عربی جلوگیری نماید. جنبش دموکراتیک در خاورمیانه و بخصوص تحولات لیبی و سوریه موقعیت رژیم ایران را بطور بینادین تضعیف کرده است و در مقابل، آمریکا و متحدانش از موضع بالاتری برخوردار گشته اند. قدرت نمائی تروریستی رژیم در واشنگتن میتوانست باعث تقویت روحیه گروههائی همچون حزب الله، جیش المهدی یا دیگر سازمانهای تروریستی در منطقه شده و به آنان جان تازه ای بخشد.
از طرف دیگر میتوان حدس زد که ولی فقیه و سپاه پاسداران روی این نظریه حساب باز کرده اند که گویا عملیات تروریستی در واشنگتن باعث اوج گیری گرایشات ضد آمریکائی در منطقه میشود، و در نتیجه، بهار عربی و گفتمان دموکراسی خواهی در این کشورها را تحت الشعاع "مبارزه با آمریکا و اسرائیل" قرار خواهد داد و برای رژیم ایران و متحدان بنیادگرایش فضای مناسبی بمنظور موج سواری و مصادره مبارزات مردمی فراهم میکند. این همان شیوه ای است که رژیم ایران در اوائل دهه نود میلادی و در پایان جنگ سرد به اجراء درآورد و توانست با راه اندازی موج ترور و کشتار، نیروهای تند روی فلسطینی و واپسگرایان اسلامی را زیر پرچمی که برافراشته بود سازماندهی کند و پروسه صلح اسرائیل با فلسطینیان را درهم شکسته و خلاء سیاسی در کشورهای منطقه را با بنیاگرائی اسلامی پر کند.
هدف دیگر رژیم از اینگونه اعمال تروریستی، ارعاب و باجگیری از آمریکا و متحدانش است تا به اوباما و کشورهای اروپائی پیام دهد که رژیم ایران مانند قذافی یا بشار اسد نیست و در صورت حمایت آمریکا از جنبش مردمی در ایران و دخالت در روند سرنگونی رژیم، سپاه پاسداران قلب واشنگتن را به آتش و خون خواهد کشید. این همان سیاستی است که رژیم ایران در دهه هشتاد میلادی در خیابانهای پاریس بگونه ای موفقیت آمیز به اجراء درآورده بود.
ولی فقیه با طراحی اینگونه عملیات تروریستی همان هدفی را دنبال میکند که دستیابی به سلاح هسته ای در ابعادی بسیار بزرگتر برایش فراهم مینماید: باجگیری و تسلط بر منطقه با استفاده از ترور و ارعاب.
نتایج سیاسی و دیپلماتیک
اکنون، پس از برملا شدن این طرح تروریستی و با نزدیک شدن انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، اوباما بیش از پیش تحت فشار قرار خواهد گرفت تا سیاست سختگیرانه تری در برابر ملایان تهران برگزیند. توطئه تروریستی اخیر دستمایه ای برای طرفداران تحریم و انزوای بیشتر ایران میگردد و اوباما نیز چاره ای جز افزایش فشار بر رژیم ایران نخواهد داشت.
تنها چند دقیقه پس از کنفرانس مطبوعاتی وزیر دادگستری و توضیح در مورد کشف عملیات تروریستی، دو سناتور آمریکائی بطور جداگانه خواهان تحریم بانک مرکزی ایران و قطع کلیه مراودات بانکی با رژیم ایران گشته اند و بدون شک کنگره آمریکا تدابیر سخت تری برای مقابله با رژیم ایران در نظر خواهد گرفت.
کشف توطئه تروریستی رژیم ضربه ای سخت به محافل طرفدار سیاست مماشات در واشنگتن است که در چند ماه گذشته به یارگیری مجدد برخاسته و از آمریکا میخواستند تا مذاکره و گفتگو با ایران را از سر گیرد. در این میان، سازمان نایاک و متحدانش در واشنگتن که گناه شکست مذاکرات سال گذشته بین ایران و آمریکا را بر دوش اسرائیل و لابی اش در آمریکا میانداختند، با کشف این عملیات تروریستی در گل فرو رفته اند.
افزایش تخاصم بین آمریکا با رژیم ایران و بی اعتبار شدن هرچه بیشتر سیاست مماشات، باعث میشود تا گفتمان تغییر رژیم بطور جدی تری مورد توجه قرار گیرد و در نتیجه، "اصلاح طلبان حکومتی" نیز که اساسا خود "زائده" همین سیاست مماشات بوده و هستند اعتبار ناچیز خود را از دست خواهند داد. عملیات تروریستی اخیر نشان داد که رژیم ایران ظرفیت مصالحه و کوتاه آمدن را ندارد و از اینرو نمی توان به کمک "اصلاح طلبانی" که ناتوانی خود را در جریان جنبش دو سال پیش نشان دادند، به ولی فقیه قلاده زد و این رژیم هار و تروریست را رام و بی آزار نمود.
|