یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

کارگران ایران در گزارش ویژه حقوق بشر جایی ندارند


محمد ایرانی


• بالاخره گزارش کامل مقطعی آقای شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در مورد نقض حقوق بشر در ایران بیرون آمد و روشن شد که حقوق کارگران ایرانی در گزارش ویژه حقوق بشر نیز جایی ندارد و نتیجه دردآور اینکه کارگران ایرانی برای مسولان و سازمانهای حقوق بشری ایرانی نیز اهمیتی نداشته اند تا اینکه مشکلات آنها در گزارش آورده شود! ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
سه‌شنبه  ۲۶ مهر ۱٣۹۰ -  ۱٨ اکتبر ۲۰۱۱


بالاخره گزارش کامل مقطعی آقای شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در مورد نقض حقوق بشر در ایران بیرون آمد و روشن شد که حقوق کارگران ایرانی در گزارش ویژه حقوق بشر نیز جایی ندارد و نتیجه دردآور اینکه کارگران ایرانی برای مسولان و سازمانهای حقوق بشری ایرانی نیز اهمیتی نداشته اند تا اینکه مشکلات آنها در گزارش آورده شود! گزارش تاکید میکند؛ جمهوری اسلامی پیمان نامه بین المللی حقوق مدنی و سیاسی را در سوم تیرماه ۱۳۵۴ بدون هیچ پیش شرطی تصویب کرد که برطبق آن حکومت را موظف به ترویج و حمایت از ضمانت نامه های آن پیمان نامه که شامل آزادی بیان، آزادی اجتماعات، آزادی انجمنها و آزادی مذاهب میباشد که تمامی آنها برای ترویج و حمایت از ایده آل های دموکراتیک شناخته شده اند. گرچه در مواد دیگر اساسنامه حقوق بشر تاکید روشنتری بر حقوق کارگران شده است، ولی سوال اصلی اینستکه با همین جمله اخیر که در گزارش آمده است، آزادی بیان و اجتماعات و انجمنها مگر برای کسانیکه در ایران زندگی میکنند، گفته نشده و مگر بیش از ۱۵ میلیون کارگر در کجا هستند که در گزارش ذکری از آنها نرفته است؟ اگر حتی کلیه کسانیکه بعنوان وکیل و نماینده حقوق بشری ایرانی همه تلاش خود را کردند که اسامی مورد نظر آنهاای که برایشان اهمیت بیشتری داشت را منعکس نمایند، گزارشگر ویژه نباید سوالی را در باره کارگران ایرانی مینمود که با خانواده هایشان شاید نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند! چرا و چگونه حقوق حتی صنفی کارگران ایرانی باید اینگونه مورد بیمهری قرار گیرد، درحالیکه اکثریت سیاسیون و حقوق بشری میدانند که تغییر در حکومت با حرکت کارگران میسر میگردد.
گزارش کامل آقای شهید پس از ذکر کلیاتی در مورد نقض حقوق بشر توسط حکومت، به شش بخش تقسیم میگردد که در آنها با ذکر یکسری اسامی و شرح دستگیری و شکنجه آنها در زندانها میپردازد. در بخش اول رفتار با فعالان جامعه مدنی را در زیر مجموعه های فعالان سیاسی، روزنامه نگاران، فعالان دانشجویی، هنرمندان، وکلا و فعالان محیط زیست مورد بررسی قرار میدهد و چنانچه روشن است کارگران نه در زیر مجموعه ها تیتری دارند و نه در این زیر مجموعه ها بحثی از آنها میشود. پنج بخش بعدی شامل آزادی اجتماعات، حقوق زنان، اقلیتهای قومی و مذهبی، مجازات اعدام و بازداشت به دلیل ارتباط با نهادهای خارجی میباشند که در همه آنها نیز ذکری از مشکلات کارگران نشده است. طبیعی است که در قرن ۲۱ اصول حقوق بشر حداقل شرایط لازم برای زندگی افراد یک جامعه است و دولتهایی که آنرا تصویب کرده اند موظف به اجرای تعهدات میباشند، گرچه آغاز تظاهرات اقشار مختلف بر ضد بانکها و بورسها در کشورهای پیشرفته نشان از عدم رعایت درست این حقوق در آن کشورها نیز دارد. بنابراین کاملا روشن میگردد که زندگی افراد و حقوق انسانها در کشورهای تحت دیکتاتوری غیرپیشرفته تا چه اندازه درخطر و طبعا حقوق کارگران برای آنها ارزشی ندارد. آقای شهید لازم بود که در گزارشش از حقوق اقشار مختلف فعالان سیاسی و دانشجویی، روزنامه نگاران، هنرمندان، وکلا، فعالان محیط زیست، زنان، اقلیتهای قومی و مذهبی دفاع کند و هر ایرانی آزاده ای نیز از این امر استقبال میکند. سوال اینجاست که اگر از استثمار کارگران حرفی زده نمیشود، اگر از حذف قرارداد رسمی بین دولت و کارفرمایان با کارگران سخنی نیست، اگر حداقل حقوق آنها که زیر ۱/۳ خط فقر است ذکری نمیشود و اگرهای دیگر که سر به صفحات بسیاری میزند، لااقل از نقض حقوق کارگران هم بخشی آورده میشد که چگونه از حداقل حقوق آزادی بیان، آزادی اجتماعات، آزادی روزنامه مستقل و غیره نیز محروم هستند. مگر ایجاد سندیکای مستقل به آزادی اجتماعات اصول حقوق بشر مربوط نمیگردد و مگر درخواست حقوق صنفی به آزادی بیان مرتبط نیست، پس چرا بخشی از گزارش به کارگران و حقوق آنها طبق اصول مندرج در حقوق بشر اختصاص داده نشده است؟
در گزارش آقای شهید بیش از یک صفحه تنها به بازداشت (حصر اسلامی) آقایان موسوی و کروبی اختصاص یافته، که خود در ایجاد چنین حکومت خفقانی موثر بوده اند که باید گفت محدودیت آنها نسبت به ظلمی که به سایرین شده ناچیز است. هرچند بازداشت، شکنجه، تجاوز، زندان و اعدام شدن هر فعال سیاسی مردود است ولی گزارشگر حقوق بشر نباید بین افراد تفاوتی قائل شود، باید گفت که نفوذ طرفداران اصلاح طلب و مخصوصا سران آنها در امور بین المللی بسیار بالاست، بطوریکه بیشتر افراد نامبرده در گزارش را آنها تشکیل میدهند. کسی منکر آزادی روزنامه نگاران نیست، ولی مگر بخشی از جرم نمایندگان دو سندیکای اتوبوسرانی شرکت واحد و هفت تپه انتشار اخبار کارگری خودشان نبود که زیر فشار دولت یا بسته شده و یا بطور محدود کار میکند! آزادی زنان بعنوان نیمی از افراد یک جامعه یکی از شروط آزادی آن جامعه است و در مورد کمپین یک میلیون امضا و سایر نهادهای آنها محدودیت بسیاری از طرف دولت اعمال میگردد، ولی آیا در گزارش ویژه از زنان کارگر و اینکه در چه وضعیتی کار میکنند و چه حقوقی دریافت میکنند، سخنی گفته شده است؟ در مورد دانشجویان بجز چند نفر نامی برده نشده و دیگر خبری از بسیاری از دانشجویان و فعالین آنها همچون توکلی، شیوا نظر آهاری و همفکران دیگرش نبوده، تنها اشاره ای به وضعیت اقات طبرزدی نموده که سالهاست خواهان حکومتی سکولار است، و بطور کلی خبری از دانشجویانی که سرشناس نبوده و در گمنامی شکنجه و تجاوز و زندان را تحمل کرده اند، در گزارش نیست. اصولا با وجود اینکه اسامی کسانیکه شکنجه شده و یا در زندان هستند و در گزارش آمده اند، ضروری بوده، ولی بنظر میرسد که طیف چپ و سکولار و گمنامان کمتر مورد لطف آقای شهید و کلیه ایرانیانی که در نوشتن گزارش با وی همکاری کردند بوده است. در گزارش آمده است که آقای شهید با شماری از کنشگران حقوق بشر و جامعه مدنی ایرانی و همچنین سازمانهای بین المللی در مورد وضعیت حقوق بشر در ایران تماس گرفتاته و مشاوره های رودررویی با آنها انجام داده است که طبعا کسانی همچون خانم عبادی، آقای لاهیجی و سایرین در تماس با ایشان بودند، که نتیجه گزارش چنین شده است. در گزارش تیتری بعنوان اقلیتهای قومی و مذهبی ذکر شده که تنها به آزار و محدودیت در مورد اقلیت مذهبی در بیش از یک صفحه نام برده، گرچه برای این حکومت تفاوتی نمیکند که مخالفش پیرو شیعه باشد یا دین دیگر، کرد باشد یا فارس و غیره، چپ باشد یا دموکرات، حتی اگر مخالف به حفظ آثار باستانی و محیط زیست نیز علاقمند باشد، نتیجه زندان و شکنجه و دربدری است. جالب اینکه در همین زیر مجموعه از افراد مذهبی مختلفی نام برده شده ولی از آقای بروجردی که خواهان جدایی دین از حکومت گردیده سخنی نیست. آنچه باز مورد تاسف است اینکه در زیر مجموعه اقلیتهای قومی و مذهبی از ستمی که بر هم میهنان قومی کرد و آذری و غیره میرود نمونه ای هم آورده نشده است، جز اشاره ای به آقای کبودوند آنهم در زیر مجموعه روزنامه نگاران، و درحالیکه تعدادی از هموطنان کرد حکم اعدام گرفته اند اسمی از آنان در بخش اعدامیها نیز ذکر نگردیده است! روشن نیست با وجود اینهمه مدارک و فیلمهای در دسترس و بودن خیل افراد و سازمانهای حقوق بشری ایرانی که در خارج کشور هستند، چرا چنین گزارش تبعیض آمیزی نسبت به اقشار مختلف و خصوصا کارگران بیرون آمده است.
آیا کارگران و فعالین کارگری همچون شهابی، مددی، ابراهیم زاده، زمانی، جراحی و دیگران تنها بدلیل ایجاد سندیکا و حقوق صنفی به محکومیتهای سنگین در زندانها نیستند و مگر بعضی از آنها همچون کارگر مبارز اسالو در زندان دچار نقص عضو نشده اند، که حتی نامی از آنها در گزارش نیامده است. آیا کسانیکه با آقای شهید تماس نزدیک داشتند به ایشان گفته اند و یا الویت برای گزارش نداشتند که کارگران نه تنها هزینه وکیل را نداشته و از پرداخت وثیقه برای آزادی موقت نیز دست به دامن دوستان خود هستند، در هزینه زندگی خود نیز مانده اند، چراکه آزادی بیان برای کارگران از کفر نیز بدتر است. از زنان کارگر که برای حقوق حداقل بدون بیمه و مزایا در خطر تجاوز کارفرمایان نیز قرار دارند، زنان کارگری که مجبورند در این اوضاع اسفناک اقتصادی دوش بدوش سایر افراد خانواده کارگر خود برای فقط زنده ماندن خود کار کنند، نباید بعنوان نقض حقوق بشر نمونه ای ذکر گردند. کودکان کار چگونه است که با وجود داشتن جایگاه بالا در اصول حقوق بشر ذکری از آنها در گزارش نیامده است، زمانیکه آمار رسمی دولت از ۷ میلیون کودکی صحبت میکند که برای امرار معاش ترک تحصیل کرده اند. قصد نیست که نقاط مثبت گزارش را زیر سوال برده و از آن حمایت نشود، بلکه مساله اینستکه در حقوق بشر نباید استثنا صورت گیرد و کارگران از لیست حقوق بشر کنار گذاشته شوند. آنچه قابل تاسف است تعداد کثیر گروههای سیاسی چپ در خارج کشور است که در سایتهای رسمیشان از رهبری کارگران صحبت میکنند، ولی در حمایت کردن از کارگران پشت صف قرار گرفته اند. این بحث پذیرفته نیست که آنها حقوق بشر و سازمان بین الملل را قبول ندارند، چه برای جلوگیری از اعدام فعالین سیاسی چپ و مسائل مربوط به کودکان کار و جامعه مدنی به همکاری با آنها میپردازند و اصولا بیشتر این گروههای سوسیال دموکرات به بخش دموکراسی و جامعه مدنی اهمیت بیشتری میدهند ولی روشن نیست که چرا حمایت از حقوق صنفی کارگران ازکار آنها خارج شده اند بدلیل آنکه نتوانستند فشاری برای وارد کردن مشکلات آنها در گزارش ویژه بیآورند.
کارگران ایران نه تنها از حمایت گروههای چپ محرومند ، بلکه سازمانهای بین المللی کارگری کشورهای غربی نیز هیچگونه پشتیبانی از کارگران ایرانی انجام نمیدهند و اگر در چند سالی ایجاد سندیکای مستقل را پیرو امضای سه جانبه توسط دولت در مذاکراتشان پیشنهاد میدادند ، امروزه دیگر فشاری وارد نمیکنند و بیشتر با نهادهای زرد دولتی در ارتباط هستند ، گرچه میتوانستند با امکانات و ارتباطات خود حمایتی از کارگران در این گزارش بنمایند ، ولی عملی صورت نگرفت . موجب تاسف است ولی واقعیت دارد که کارگران ایرانی بدلیل موقعیت طبقاتی و ضعف مالی قادر نیستند که مانند اقشار دیگر بخشی از فعالین واقعی خود را به کشورهای پیشرفته بفرستد که در چنین مواقعی بتوانند از نقض حقوق صنفی کارگران هم وطن خود را بگوش سازمانهای حقوق بشری برسانند . در این زمان است که عملکرد افراد و گروههای حقوق بشری و سیاسی و چپ روشن مینماید که اگر واقعا شعار حقوق برابری افراد بطور برابر برای آنها مطرح است ، میبایست تلاش کنند که نقص گزارش در مورد کارگران و سایرینی که از آنها اسم برده نشده ، اصلاح گردد . ممکن است ایراد گرفته شود که نام بردن از همه زندانیها امکان پذیر نیست ، چراکه میشد از طولانی کردن داستان محدودیت بعضی کم نموده و یا از آقای صانعی که زندگی راحتی با خمس دریافتی داشته و هیچ صدایی از ایشان بلند نمیشود ، را حذف نموده و بخشی را به نقض حقوق قومها نه بعنوان اقلیت بلکه همچون سایر افراد که باید دارای حقوق برابر باشند، اختصاص مییافت. میشد بخشی از گزارش به حقوق معلمانی همچون بداغی و کمانگر میپرداخت و یا از سایر اقشار همچون پرستاران بدون قرارداد ، استادان دانشگاه بدون آزادی بیان و اقشار زحمتکش دیگر که حق هیچگونه اعتراضی ندارند ، نیز در گوشه ای از گزارش خبری داده میشد . اگر اعتراضات هزاران کارگران که نه تنها حق تشکیل سندیکا و اعتصاب ندارند ، ولی برای ماهها حقوق عقب افتاده خود که تنها امکان امرار معاش آنهاست سخنی درج نگردید، حداقل اعتصاب هزاران کارگر پتروشیمی بندر امام و ماهشهر برای آقای شهید توضیح داده میشد تا بداند که سندیکای مستقل ندارند، چراکه بلافاصله نمایندگانش را دستگیر و زندانی میکنند. امید است که زمان آن رسیده باشد تا فعالین سیاسی و حقوق بشری سخنان خود را با عملکرد خود هماهنگ نموده و تلاش نمایند که در گزارش تکمیلی و اصلی نقایص و کمبودها برطرف گردند. اگرچه گزارش ویژه و فشارهای بین المللی در تغییر فضای جامعه تاثیر خواهند گذاشت ، ولی تغییر اصولی از درون کشور اتفاق خواهد افتاد و باید دانست که کارگران نقش مهمی در ایجاد آن خواهند داشت و با همه مشکلات این موضوع را در آینده با سازماندهی خود اثبات خواهند نمود.

محمد ایرانی ۲۶ مهر ۱۳۹۰ ، ۱۸ اکتبر ۲۰۱۱

پیوست
متن کامل گزارش مقطعی گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد نقض حقوق بشر در ایران
asre-nou.net


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست