اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۹ مهر ۱٣۹۰ -  ۲۱ اکتبر ۲۰۱۱

العربیه - احمد السهیمی، ناصر شریفی: در پی خبرهای ضد و نقیضی که به نقل از فرماندهان میدانی مبارزان و انقلابیون لیبی به جهانیان مخابره شد، بالاخره خبر قطعی، همراه با تصاویر صحنه به همه پیگیران سرنوشت قذافی رسید و همگان دانستند که رهبر ۴۲ سال حکومت بلا منازع به جسدی خاموش و برهنه در دست مخالفانش تبدیل شده است.

این جسد را قرار است در نقطه ای نامعلوم دفن کنند تا برای حکومت انقلابی جدید دردسرهای امنیتی به وجود نیاورد. کمی بعد از خبر کشته شدن قذافی خبر دستگیری و قتل فرزندش نیز مخابره شد و گفته شد که جسد او نیز به نقطه نامعلومی برده و دفن خواهد شد.

در واقع، بلایی که معمولاً طی دهها سال، حکومتهای دیکتاتوری بر سر مخالفان و معترضانشان آورده و می آورند، اکنون بر سر قذافی و فرزندش آمده است: اسارت و قتل بدون محاکمه!

در زبان عربی ضرب المثلی هست که می گوید: "بشّر القاتل بالقتل ولو بعد حین". این ضرب المثل، دست کم دو معادل فارسی دارد که همه فارسی زبانان می دانند، هرچند که بعضی ها ممکن است گوش هوش بدانها ندهند: ای کشته کرا کشتی تا کشته شوی زار، تا باز که او را بکشد آنکه ترا کشت! و دیگری می گوید: پدر کشتی و تخم کین کاشتی، پدر کشته را کی بود آشتی؟!

به حال یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان تنها با ۵ میلیون نفر جمعیت به شکلی اداره شد که عاقبتِ کار "نه از تاک، نشان ماند و نه از تاک نشان. قذافی کشته شد و اعضای خانواده و یاران جنگی و امنیتی و سردمداران حبس و شکنجه و اعدام در لیبی نیز یا پیش از این کشته شدند یا بعد از این سراشیب سرنوشت را طی می کنند.

نخستین خبرها حاکی از آن بود که قذافی در درگیری کشته شد. بعد تصاویر ویدیویی نشان داد که او اسیر شده و در اختیار مبارزان است. حتی بعضی از آنها به خبرنگاران گفتند او از ماشین خارج شده و کلماتی از قبیل "چه خبره؟ چه شده؟ بر زبان رانده است. اما پیگیران ماجرا بازهم خبرهای ضد و نقیضی شنیدند. از جمله اینکه یکی از مقامات بالایی دولت جدید لیبی گفت: او را از سوراخ فاضلاب درآوردند.
اکنون انقلابیون لیبی متهم به آن شده اند که "اسیر زنده را کشته اند" و این خلاف آرمانهایی است که انقلابات اخیر جهان عرب نوید بخش آنها است. او و فرزندش و هر آنکه زنده اسیر شده است باید محاکمه می شدند تا صفحه ننگین قتل بدون محاکمه عادلانه و شفاف در این بخش از جهان یا دست کم در این کشور انقلابی بسته شود.

فیلم ویدیویی دستگیری معتصم فرزند قذافی نیز او را زنده و ایستاده نشان داد و خبر کشته شدنش که بعداً مخابره شد مزید بر علت شد، هر چند که این ماجرا ممکن است خیلی ها را هم شاد کرده باشد.

توضیح محمود شمام وزیر اطلاع رسانی دولت انتقالی لیبی تنها نقطه ای است که می تواند امید به رعایت حقوق بشر را زنده کند. او گفت: قذافی پس از دستگیری، به دلیل هجوم طرفدارانش و درگیری مسلحانه دو طرف تیر خورد و کشته شد. وی افزود: ما تصاویر اثبات کنده حرفمان را داریم.

بعد سخنگوی رسمی دولت انتقالی در بنغازی و دیگران ماجرای مرگ قذافی را تاکید کردند و تنها بر این نکته مانور دادند که "جهان از شر یک دیکتاتور راحت شد و مردم لیبی از کشته شدن توسط خودسرها راحت شدند".

"العربیه" سپس این خبر را دریافت و مخابره کرد که جسد به مصراته منتقل می شود. بعد هم دریافتیم که ممکن است جسد را در یک مرکز تجاری بزرگ مصراته مخفی کرده و در فرصتی مناسب به دفن آن بپردازند.

قذافی در واپسین لحظات حیاتش دو هفت تیر، یک رادیو اف ام، و یک ساعت مچی داشت که رنگ یکی از هفت تیرها طلایی بود و گفته شد که ممکن است جنسش از طلا باشد. او همچنین لباس نظامی بر تن کرده بود که تصاویری نشان داد او را لخت می کنند. او به هرحال به حرف خود عمل کرد و تا آخر جنگید. اینکه بر حق یا به نا حق بود مهمترین علت اختلاف نظر او و مردمش بود که پس از ٨ ماه انقلاب و مبارزه، به این سرنوشت دچارش کرد.

معتصم فرزند دیکتاتور سابق لیبی شاید در تئوریها، عنادها ، یکه تازی و جرمهای سابق پدرش دستی نداشته است، اما او از ناز ونعمت فرزند رهبر بودن بهره برده و خواسته یا ناخواسته خربزه ای خورده که بد جوری پای لرزش هم نشست.

او هم بدون محاکمه کشته شد. هر دو فرصت آن را نیافتند لا اقل کمی مثل صدام حسین و برادر و همکارانش شعارهای انقلابی بدهند و محور کار خبرگزاریها گردند. با این سرنوشت دست کم یک ملت در پیش است. خدا کند "سالی که نکوست از بهارش پیدا "نباشد".