یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

درآمدی بر حمایت بین‌المللی از مردم کوردستان - رحمان پیروتی



اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱ آبان ۱٣۹۰ -  ۲٣ اکتبر ۲۰۱۱


نمونه‌های بسیاری می‌توان برای حمایت نهادها و سازمان‌های بین‌المللی جهت ممانعت از کشتار و قتل و عام وسیع مردمی در کشورهای مختلف یافت. فارغ از آنکه‌ این حمایت‌ها محصول یا نتیجه‌ برخورد منافع باشد، مهم آنست که‌ در بسیاری از موارد کارکردی و تاثیرگذار بوده‌ است. نمونه‌ برجسته‌ آن خیزش‌های اخیر در خاورمیانه‌ و شمال آفریقا است که‌ بر توان و اراده‌ مردمی تکیه‌ کرده‌ و از همیاری فراوان و حمایت بین‌المللی نیز برخوردار بودند. نهادهای بین‌المللی و عناصر اصلی آن‌ها یعنی کشورهای پر قدرت و صاحب نفوذ در موارد بسیاری و در صورت‌های گوناگونی، از هشدار دادن و تحت فشار قرار دادن گرفته‌ تا دخالت و دفاع نظامی بر علیه‌ دولت‌های مختلف، باهم همراه‌ شده‌اند و در اصل برای عملکرد خویش بر یک نکته‌ی اساسی، آنهم حفاظت از مردم غیر نظامی در مقابل حملات وسیع و مرگبار نظامی، تاکید کرده‌اند. آزادیخواهان و مدافعان دمکراسی و سکولاریسم برای مقابله‌ با سلطه‌ی نظام‌های دیکتاتوری و استبدادی همواره‌ خواستار حمایت و همکاری نهادهای بین‌المللی و حتی دولت‌های تاثیرگذار غربی در روند مبارزاتی خویش شده‌اند و معمولا نیز این درخواست‌ها مورد انتقاد و نکوهش قرار نگرفته است‌، خصوصا از سوی جریان و بخش‌هایی که‌ خود نیز در جریان مبارزاتی سهیم هستند. هرچند در مورد سطح این همکاری‌ها اختلافاتی وجود دارد که‌ آنهم به‌ نحوه‌ی سرکوب دولتها بستگی دارد، واکنش به‌ سرکوب‌های ناشی از‌ بکارگیری شدید قوه‌ قهریه‌ و کشتار وسیع مردم غیر نظامی طبیعتا متفاوت خواهد بود با برخورد با مخالفان بصورت محدود و موردی.
پس از آنکه‌ حزب دمکرات کردستان طی بیانیه‌ای بر این واقعیت مهم تاکید کرد که‌ حق مردم کردستان است از حمایت‌های بین‌المللی بهره‌مند شوند، شاهد موجی از مخالفت‌های جریان‌ها و فعالان سیاسی ایرانی بودیم. مخالفتی کلیشه‌ای با مسئله‌ای که‌ تنها و تنها برای کردستان و مردم کرد قبولش ندارند و گرنه‌ برای دیگر نقاط جهان آن را پسندیده‌ و از آن پشتیبانی می‌کنند.
بررسی دقیق این بحث واکاوی بیشتر آن را می‌طلبد، کردستان سرزمینی است که‌ مرزهای تحمیلی کشورهای ایران، عراق، ترکیه‌ و سوریه‌ پارچه‌های مختلفی بر یکپارچگی جغرافیایی آن انداخته‌‌اند و نام این کشورها به‌عنوان پسوند هر یک از این بخش‌های کردستان درآمده‌‌، اما هیچگاه‌ پسوند نتوانسته‌ پیشوند را در خود محو کند و کلیت ماهیت پویای ملی را در رابطه‌ میان این بخش‌ها تضعیف کند. و باید این نکته‌ را مورد توجه‌ داشت که‌ بیانیه‌ حزب دمکرات کردستان در حالی منتشر شد که‌ از یک سو مناطقی از کردستان عراق تحت آتش توپخانه‌ای و بمباران هوایی دولت‌های ایران و ترکیه قرار داشت.‌ در چنین وضعیتی که‌ اقلیم کردستان به‌ تنهایی قادر به‌ مقابله‌ با همه‌ی این عداوت‌ها نیست و در حالیکه‌ با خطرات فراوانی نیز مواجه‌ است، می‌تواند برای رهایی از این وضعیت چه‌ اقدامی انجام دهد. بدون شک پناه‌ بردن به‌ حمایت‌های جهانی و نهادهای بین‌المللی که‌ مسئولیت حمایت از مردم غیرنظامی و تامین صلح و امنیت را بر عهده‌ دارند، مناسب ترین راه‌حل ممکن برای نجات جان انسان‌هاییست که‌ زیر آتش توپخانه‌ و بمباران جنگنده‌ها قرار دارند. از این لحاظ اقدام صورت گرفته‌‌ با ماهیتی انسانی و نوع دوستانه‌ قابل ستایش است و دلالت بر واقعیتی سیاسی و وظیفه‌ای ملی دارد.
از سوی دیگر و با لحاظ خوانش مخالفان ایرانی این درخواست، باید این اصل را مد نظر داشت که‌ تا کنون نیز رابطه‌ی همگرایانه‌ و یا واگرایانه‌ میان کردستان و ایران مسیر مشخص و تعریف دقیقی ندارد. واقعیت‌های سیاسی کردستان در اساس بر تلاش برای تحقق ارزش‌های انسانی، ملی و شهروندی استوار است و تاریخ معاصر شاهد شکلگیری و جریان داشتن جنبشی با هدف پیگیری این ارزش‌ها بوده‌ است. این جنبش همواره‌ بر همگرایی و همکاری با نیروهای جدی و تعریف شده‌ مخالف نظام جمهوری اسلامی تاکید کرده‌ است و با نمونه‌های فکری و میدانی فراوان تحقق دمکراسی در ایران را در دستور کار خویش قرار داده‌ است. اما جریان‌هایی که‌ ادعا می‌کنند مبارزاتی سراسری دارند از همراهی با خواست همگرایانه‌ی جنبش کردستان سرباز می‌زنند و حمایت و اقدامات موثر آن‌ها در مورد کردستان اگر هم انجام شده‌ باشد، بسیار ناچیز بوده‌ است. چهارچوب ایران با تنوعات ملی را انکار می‌کنند و برای رد تمایل و اراده‌ سیاسی ملیت‌ها مفاهیم غیر واقعبینانه‌ای چون قوم را برای تحریف ماهیت ملی آنان اختیار کرده‌اند. تمامیت گرایان ایران همزمان با دوره‌ی جهانی شدن همچنان به‌ عزت افسانه‌ای حدود مرزی آرش کمانگیر تکیه‌ داده‌اند و هر نوع حرکت هویت طلبانه‌ را به‌ تجزیه‌طلبی متهم می‌کنند. حال آنکه‌، تشکیل دولت مستقل در اساس طبیعی ترین حالت ممکن برای یک ملت است و تلاش در جهت تعیین سرنوشت به‌ دست خویش و حتی تفکیک بندی مجدد مرزها نه‌تنها جرم نیست، بلکه‌ وظیفه‌ همه‌ی رهروان واقعی آزادی و دمکراسی است که‌ در این مسیر با آن همراهی کنند و به‌ حمایتش برخیزند. اما در حال حاضر عمده‌ احزاب و جریان‌های سیاسی کردستان خواستار برقراری نظام فدرالی برای کردستان در محدوده‌ جغرافیایی ایران هستند و جدایی از ایران را حداقل در این دوره‌ زمانی عملی یا به‌ مصلحت نمی‌دانند.
مخالفان بصورت اتفاقی و بدون پیش زمینه‌ با طرح مسئولیت حمایت بین‌المللی از مردم کردستان مخالفت نکرده‌اند، بلکه‌ عمدتا به‌ دلایل زیر صورت گرفته‌ است؛
- آن‌ها نمی‌خواهند مسئله‌ی کردستان در خاورمیانه‌ بصورت مسئله‌ای مستقل و منطقه‌ای مطرح شود، زیرا در چنین حالتی احتمال مطرح شدن بیشتر و جلب حمایت بین‌المللی از این مورد بعنوان مسئله‌ای مشترک در بخش‌های چهارگانه‌ی آن وجود دارد. این نوع مخالفان از برقراری ارتباط مستقیم کردها با جامعه‌ی جهانی واهمه‌ دارند، این در حالیست که‌ مردم کردستان مخالف شناخته‌ شده‌ و ماهیتی نظام جمهوری اسلامی هستند و بر همزیستی و تعامل مثبت با همه‌ی طرفین تاکید کرده‌اند. مسلما گفتمان سیاسی کردستان با تاکید بر مفاهیم انسانی و حقوق بشری بر گفتمان برتری جویانه‌ و عظمت طلبانه‌ این نوع مخالفان در جلب حمایت محافل بین‌المللی ارجعیت خواهد داشت.
- مدعیان مبارزات سراسری غالبا در پی آن بوده‌اند که‌ مسئله‌ی ملیت‌ها را در نگاه‌ جهانیان به‌ عنوان یکی از مسائل فرعی و غیر مهم در ایران جلوه‌ دهند، در صورتی که‌ این مسئله‌ از جمله‌ مهمترین و مناقشه‌ برانگیزترین موارد در ایران بوده‌ و خواهد بود. این مورد مستقیما به‌ آینده‌ سیاسی ایران مربوط می‌شود. در حالیکه‌ طی سه‌ دهه‌ اخیر بخش مهمی از مبارزات سیاسی و مدنی بر علیه‌ رژیم جمهوری اسلامی از سوی ملیت‌ها و خصوصا جنبش کردستان انجام شده‌ است حال مرکزگرایانی سعی در قیمومیت مخالفان و به‌ حاشیه‌ راندن مبارزات ملیت‌ها دارند.
- کسانی که‌ مسئولیت حمایت بین‌المللی را بعنوان‌ فراخوان به‌ اشغال نظامی از سوی قدرت‌های غربی تعبیر کرده‌اند دقیقا سیمای‌ مبارزاتی کردستان را هدف گرفته‌اند. بر کسی پوشیده‌ نیست که‌ احزاب کردستانی و منجمله‌ حزب دمکرات کردستان در سال‌های اخیر همواره‌ بر ضرورت تقویت مبارزات مردمی تاکید کرده‌ اند و در جهت توسعه‌ جنبشی مدنی و مسالمت آمیز تلاش‌ها کرده‌اند و هزینه‌ها داده‌اند. این نوع تعبیرها به‌جای خوانشی دقیق بیشتر به‌ دلیل گمراه کردن افکار عمومی صورت می‌گیرد.
در نظم نوین سیاسی حاکمیت بر طویل ترین مرزها، جنگ افروزی در این یا آن نقطه‌ی دنیا و به‌ سلطه‌ کشیدن مردم فخرآور نیست، بلکه‌ اداره‌ی دمکراتیک و برقراری نظام مردم سالار در دهکده‌ای دور افتاده‌ شهره‌ی آفاق می‌گردد و مایه‌ی مباهات خواهد بود. آزادیخواه‌ واقعی با اساس آزادی معامله‌ی سرزمینی و هویتی نمی‌کند و حقوق بنیادین انسانی و ملی نمی‌تواند در حیطه‌ گزینش بگنجد. کردستانی که‌ اشغال گونه‌ اداره‌ گردد و با زور سرنیزه‌ ارگان‌های نظامی و امنیتی‌ کنترل شود، نه‌‌ نشانگر ابهت ایران است و نه‌ مایه‌ی عزت ایرانیان.
باید در نظر داشت که‌ درخواست حمایت بین‌المللی جرقه‌ جنگ افروزی و حمله‌ نظامی نیست و در بسیاری موارد از قربانی شدن جان غیر نظامیان ممانعت به‌عمل می‌آورد. مسئله‌ دیگر آنست که‌ جامعه‌ جهانی و نهادهای بین‌المللی سیاستی چرخشی و مردم گرایانه‌ در قبال حق حاکمیت ملی برای دولتها داشته‌ باشند و خصوصا در کشورهایی با تنوعات ملی و اتنیکی فرصت بیشتر و موثرتری برای همراهی مخالفان نظام‌های استبدادی و دیکتاتوری برای خویش قائل باشند.

رحمان پیروتی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست