سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

شارلاتانیزم پارلمانی


نیما میرصادقی


• طرح نظام پارلمانی که خود نیازمند جامعه ای با فرهنگ سیاسی مشارکتی و نیازمند وجود احزابی حرفه ای با پیشینه ای تاریخی می باشد نه به معنای برپایی یک نظام پارلمانی واقعی بلکه به معنای برپایی یک شارلاتانیزم پارلمانی برای یک دست نمودن حاکمیت، نه به کام مردم بلکه به کام شخص علی خامنه ای می باشد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
چهارشنبه  ۱٨ آبان ۱٣۹۰ -  ۹ نوامبر ۲۰۱۱


بحث تغییر قانون اساسی و تغییر نظام به نظام پارلمانی برای اولین بار به صورت رسمی از سوی علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران در سفر کرمانشاه مطرح گردید. وی در این خصوص در جمع مردم کرمانشاه اظهار داشت: «هیچ ایرادی ندارد که نظام ریاستی به نظام پارلمانی تغییر پیدا کند و شاید در آینده ای نه چندان دور رئیس جمهور توسط نمایندگان مجلس انتخاب شود.» این اظهارات علی خامنه ای عکس العمل هایی متفاوت را در میان سیاسیون داخل و خارج از کشور در پی داشت. بسیاری از سیاسیون همگام حاکمیت بنا به سرشت و ماهیت حقیرانه شان، بر طبق عادتی مرسوم و نهادینه شده، بدون هیچگونه تحلیلی شروع به مجیزگویی و تائید و تصدیق این طرح ناپخته و ناکارا نمودند. در مقابل بسیاری از منتقدین و مخالفین وضع کنونی این پیشنهاد را در راستای تضعیف جمهوریت و محدود کردن آرای مردم ارزیابی نموده و تغییر نظام ریاستی به نظام پارلمانی را مورد سوال قرار دادند و حتی برخی این اظهارات رهبری را در راستای قدرت طلبی بیش از پیش شخص علی خامنه ای عنوان داشتند.
سالها پیش در اوج دوران اصلاحات، هنگامی که با رای بالای ملت به شخص سید محمد خاتمی خورشید ولایت به حضیض ضعف و خمودی دچار گشته بود و در روزهایی که هنوز قلم ها نشکسته و استخوان های منتقدین خرد نشده بود بسیاری از دگراندیشان و روشنفکران از لزوم و حتی وجوب تغییر در قانون اساسی سخن می راندند و در این بین بر محدود نمودن اختیارات رهبری تاکید داشتند و در این خصوص سخنانی بیان و نوشتارهایی منتشر گردید که ماحصلی جز خشم علی خامنه ای را در پی نداشت. خشمی که آتشش پس از یک دهه دامان تمام این افراد را به نوعی فراگرفت.
آن روزها سخن از این بود که شورای نگهبان منتخب رهبری با قلع و قمع و رد صلاحیت گسترده افرادی را برای نامزدی انتخابات مجلس خبرگان رهبری معرفی می کند و این افراد با رای هایی هر چند تشریفاتی (مثلا به یاد دارم که در برخی از حوزه ها فقط یک کاندیدا شرکت داشت و علنا رقابتی در آن حوزه وجود نداشت) به نمایندگی مجلسی نائل می آیند که قصد نظارت بر اعمال رهبری را بر عهده دارد. این منتقدین معتقد بودند که علنا بعد از چند انتخابات پیاپی، مجلس خبرگان به مجلسی تشریفاتی تبدیل می گردد و این مدل از انتخابات به یک دور باطل و یا چرخه ای سیکلوترونی قدرت تبدیل می گردد و به مجلسی می انجامد که کارایی خاصی نداشته و کاملا تشریفاتی می باشد. پیشگویی که پس از یک دهه درست از آب در آمد. مجلس خبرگان به مجلس مجیزگویان رهبری انجامید و حتی کار به جایی کشید که علی خامنه ای در دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان در سخنرانی به صورت غیر مستقیم خود را عادل خواند و عدالتی را که مجلس خبرگان باید تایید و تفسیر می نمود خود به آنها تجویز کرد.
واقعیت انست که شخص علی خامنه ای با استفاده ابزاری از قانون اساسی و به کارگیری شورای نگهبانی گوش به فرمان، به یک دست سازی حاکمیت در غالب نظریه استبداد سلطانی پرداخت و سیستمی پاتریمونال را که در راس هرم آن خود حضور داشت در عرض دو دهه پی ریزی نمود. منتهی مراتب حضور شخصی همانند احمدی نژاد در پست ریاست جمهوری به وی ثابت نمود که این جایگاه می تواند اقتدار وی را مداوم به خطر بیندازد. گرچه رهبری کابوس ریاست جمهوری میر حسین موسوی را با سرکوبی دوساله پایان بخشید ولی هیچگاه فکر نمی کرد که شخصی همانند احمدی نژاد، با لجاجت، مکرراً در مقابل فرامین وی ایستادگی نماید، ایستادگی هایی که بارها به صورت خبرهای متعددی بروز نموده است. هرچند که ولایتمداران در هر مرحله سعی نمودند تا یک سناریویی مضحک از جریان این تعارضات بسازند و شخص احمدی نژاد را مطیع ولایت نشان دهند ولی آنچه واضح است افتراق میان شخص رهبر و احمدی نژاد آنقدر گسترده است که نمی توان انرا با هیچ دروغی پوشاند، حتی دروغی همانند وجود یک جریان انحرافی در دولت که تمام سرپیچی از اوامر ولی را به گردن آن نهند.
از سوی دیگر برخی سیاسیون همگام حاکمیت در پاسخ به موج انتقادهای علمی صورت گرفته در نقد و رد نظام پارلمانی برای کشوری همچون ایران عنوان داشتند که این موضوع تنها یک طرح خام بوده است که از سوی رهبر برای بررسی بیشتر در جامعه مطرح شده است و لاغیر. هنوز از این ادعا زمان زیادی نگذشته بود که محمد دهقان عضو هیئت رئیسه مجلس روز دوشنبه ۱۶ آبان در گفتگو با خبرگزاری فارس اظهار داشت:« دفتر رهبر انقلاب سال گذشته به یک تیم تخصصی از حقوق‌دانان دستور داد که ایرادات قانون اساسی که باید مورد بازنگری قرار گیرد را مورد بررسی قرار دهند ... تا جایی که بنده اطلاع دارم، مدتی است که توسط کارشناسانی در زیرمجموعه دفتر رهبری در خصوص ایرادات قانون اساسی کار شده و مدتی است که این ایرادات قانون اساسی توسط همان کارشناسان مشخص شده است.» اظهارات این نماینده مجلس این موضوع را روشن نمود که بحث ایجاد یک نظام پارلمانی که توسط رهبری بیان گردیده دارای پیشینه ای کارشناسی شده بوده و به صورت بداهه بیان نگشته است. گرچه دفتر رهبری فردای ان روز تکذیبیه ای را در این خصوص منتشر نمود ولی با توجه به سبقه فکری و همچنین ارتباطی شخص محمد دهقان نمی توان به این تکذیبیه اعتباری نهاد.
به نظر می آید آنچه که به واقعیت نزدیک است آنست که شخص علی خامنه ای در پی افزایش حوزه نفوذ خود و بی اعتباری رای مردمی است که هر از چند گاهی ممکن است همانند انتخابات قبلی مشروعیت جایگاه وی را با چالشی جدی مواجه نمایند. از طرفی تجربه نشان داده است که انتخابات مجلس با بهره گیری از تعارضات قومی و همچنین ماهیت منطقه ای خود همواره می تواند مردم را در هر شرایطی به پای صندوق ها بکشاند و این خود از استرس مشروعیت نظام برای دست یافتن به حداکثر شرکت مردم می کاهد. همچنین اهرم فشار شورای نگهبان نیز وسیله ای مناسب برای یکدست نمودن مجلس به شکلی است که رهبر می خواهد و لذا با حذف نهاد ریاست جمهوری و برپایی نظام پارلمانی تنها رهبر است که بر همه چیز فرمان می راند و لاغیر. به نظر این حقیر اظهار طرح نظام پارلمانی که خود نیازمند جامعه ای با فرهنگ سیاسی مشارکتی و نیازمند وجود احزابی حرفه ای با پیشینه ای تاریخی می باشد نه به معنای برپایی یک نظام پارلمانی واقعی بلکه به معنای برپایی یک شارلاتانیزم پارلمانی برای یک دست نمودن حاکمیت، نه به کام مردم بلکه به کام شخص علی خامنه ای می باشد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست