دبیر اول حزب کمونیست یونان
برای سرنگون کردن قدرت انحصارها به جبهه اجتماعی مردم نیازمندیم
•
الکا پاپاریگا طبقه کارگر و اقشار مردمی را به هر چه سریع تر سست کردن دولت ائتلافی جدید یونان، به مبارزه فرا خواند. او اظهار داشت که برای سرنگون کردن قدرت انحصارها، اجتماعی کردن آنها، و برای جداسازی یونان از اتحادیه اروپا و ناتو و لغو بدهی ها به جبهه اجتماعی مردم نیازمندیم
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۱۹ آبان ۱٣۹۰ -
۱۰ نوامبر ۲۰۱۱
کنفرانس مطبوعاتی آلکا پاپاریگا دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست یونان در هفتم نوامبر در رابطه با تشکیل دولت جدیدی از نیروهای دو حزب بورژوازی کشور، حزب سوسیال دموکراتیک پاسوک و حزب دست راستی دموکراسی نوین، که مورد حمایت حزب ملی گرای ال ای او اس(LAOS) نیز هست برگزار شد. الکا پاپاریگا طبقه کار گر و اقشار مردمی را به هر چه سریع تر سست کردن این دولت به مبارزه فرا خواند. او اظهار داشت که برای سرنگون کردن قدرت انحصار ها ، اجتماعی کردن آنها، و برای جداسازی یونان از اتحادیه اروپا وناتو ولغو بدهی ها به جبهه اجتماعی مردم نیاز مندیم.
متن کامل اظهار مقدماتی دبیر اول کمیته مرکزی حزب کمونیست یونان در کنفرانس مطبوعاتی:
"دولتی متشکل از جبهه سیاه سرمایه در حال تشکیل است، دولت خود سرمایه، با اتحادیه اروپا درنقش رهبر ارکستر. این دولت در راستای تحمیل منافع سرمایه یونانی واروپایی در شرایط بحران ورقابت، برای برخورد با سایش در اتحادیه اروپا وبرای منکوب کردن مردم تشکیل می شود. ظاهرا اتحادیه اروپا دموکراسی نوین وپاسوک را برای تشکیل این دولت مورد فشارقرار داده است. در واقعیت امر فشاربر علیه مردم تبدیل می شود. ما با اطمینان اعلام می کنیم که این دولت قصد حل کردن مسئله بدهی ها یا کمبودها یا عمق بحران را ندارد، در واقع این دولت حتی قصد برخورد با احتمال یک ورشکستگی مهارنشده را هم ندارد.
پرهیز از ورشکستگی مهارنشده متعاقب ماه ها یا سال ها به فورمول های مدیریت سیاسی ، که دولت های مختلف بورژوازی به اجرا می گذارند ، خواه دولت ائتلافی باشد یا دولت یک حزب منفردوغیره وابسته نیست. در باره این مسئله که حزب های بیشتری در ائتلاف خواهند بود ، ما به صراحت می گوییم که ، این امر مخصوصا به ادب کردن و به اطاعت وادار کردن مردم ربط دارد، چون مسئله بحران عمیق تر است ، وبه خود سیستم سرمایه داری ونه به مدیریت آن مربوط است .
مردم باید بدانند که: آنچه در دوران گذشته تجربه شده است اکنون نیز تجربه خواهد شد . آن ها با کاربست اقدام های ضد کارگری وضد مردمی آغاز خواهند کرد وسپس قسط ها پرداخت خواهد شد وما قطعا در حال حاضر سیکل جدیدی از قسط های قرار داد جدید را آغاز خواهیم کرد . ما به این که ابتکار پاپاندرو برای اقدام به همه پرسی "یورو یا دراخما" ، همان چیزی است که منجر به تشکیل دولت ائتلافی شد کوچک ترین اعتقادی نداریم . آنها طی یک مدت طولانی برای آن تدارک دیده بودند ، والبته این ( رفراندم) یک فرصت بود .
سرمایه در کشور ما ودر اتحادیه اروپا خواهان تحمیل دولتی پویا وقوی است . وقطعا اگر توجه کنید ، از آنچه در پرتقال از آن استقبال کرد ، که اپوزیسیون قبل از انتخابات اعلام کرد که با همه چیز موافقت دارد وبدان رای خواهد ، پیش افتاده است .این کافی نبود. سرمایه نمی خواست حزب دموکراسی نوین را در موضع اپوزیسیون رسمی قرار دهد که به روشنی به دلایل مخالفت ونه به دلایل راهبردی علیه اقدامات رای داد ، البته همانند گذشته اظهار کرد که به امضا های دولت پیشین احترام خواهد گذاشت . سرمایه یک دولت ائتلافی یک پارچه می خواست.
بخش بزرکی از مردم، وشگفتا که سیاست مداران نیز خودرا در این راه معرفی می کنند ، از دخالت های اتحادیه اروپا وبیانیه های مرکل وسارکوزی احساس تحقیر می کنند. ما به روشنی اعلام می کنیم. اگر مردم خواهان متوقف کردن این احساس تحقیر شدگی هستند ، اگر اعتقاد داریم که این وضع در طی سال های پیش رو تغییر نخواهد کرد وحتی بد تر خواهد شد ، اگر خواستار رهایی از این تحقیر شدگی هستیم ، باید ، برای رها شدن از اتحادیه اروپا، قبل از همه ، از قدرت انحصار ها در کشور خودمان رها شویم . در غیر این صورت این تحثیر شدگی وجود خواهد داشت وما تصریح می کنیم که حتی بدتر خواهد شد .
میهن پرستی معاصر برای ما این است : سوسیالیستی ( اجتماعی کردن) کردن انحصار ها ، قدرت طبقه کارگر – مردم، جدایی از اتحادیه اروپا ، که در شرایط امروز ، و در شرایط معاصر نیز مستلزم لغو یک جانبه بدهی ها است .
این دولت بیش از چند هفته دوام نخواهد داشت . آنها قصد دارند تا حد ممکن عمر آن را طولانی کنند. اما حتی اگر برای چند هفته هم باشد به اقدام هایی دست خواهد زد که به زندگی ، استانداردهای زندگی وحقوق مردم حداقل برای ۱۰تا ۱۵ سال آینده مربوط است .
ودر واقع صندوق بین المللی پول در باره یک دولت دو ساله سخن می گوید . ما طبقه کار گر واقشار مردمی را با مبارزه ای تا حد ممکن سریع به سست کردن این دولت ، به دشوار کردن حیات آن ، به استفاده از هرآن دشواری هایی که دولت ائتلافی جدید دارد ( با مواد قدیمی ، اما شرایط جدید ترکیب اتصال آن) وبه کوتاه کردن بقای آن تا حد ممکن ، پیش از اتخاذ تصمیم نهایی ، وتحمیل انتخابات دعوت می کنیم . البته آنچه در این جا مورد نیاز است مبارزه ای بی سابقه است و به ویژه که کارگران و لایه های مردمی که هنوز به پاسوک ودموکراسی نوین اعتقاد دارند نباید هیچ گونه مانعی در این باره باشند، آنها نباید امید وار باشند که این ائتلاف تقریبا چیز بهتری خواهد آورد. ( ائتلاف ) در این راستا شکل می گیرد که بدترین ودر واقع بسیار بدتر از آن چه ما تا کنون تجربه کرده ایم را فراهم آورد. مردم امروز سلاح اضافه ای دارند، نه تنها صرفا مورد وتجربه خودشان که در دوره گذشته وجاری کسب کرده اند ، بلکه این واقعیت که اتحادیه اروپا در حال از سر گذراندن مشکلاتی جدی است . دولت های اتحادیه اروپا نمی توانند بحران را مدیریت کنند، سیستم سیاسی یونان اصطکاک دارد وبه همین دلیل مجبور به تشکیل دولت ائتلافی شدند در حالی که هنوز برای حفظ رزیم چرخشی دو حزبی در دولت مبارزه می کردند.
مردم نباید نگران سستی سیستم بورژوایی ، اضطراب ها ودشواری هایی که دارد باشند. بدهی ها ، کمبودها ، تمام این ها ، قرارداد(بسته کمکی) ، برنامه های میان مدت، خواه تصویب شوند یا نشوند، مایه دلواپسی طبقه حاکم کشور ما وحزب هایی است که به آن خدمت می کنند ومردم نباید نگران باشند که این چیزها چگونه پیش خواهد رفت .
مردم باید در باره یک چیز نگران باشند : چگونه می توانند از اقدام ها جلوگیری وآن ها را متوقف نمایند، چگونه قادر به پیروزی خواهند بود .
آنها مردم یونان را تهدید می کنند که یونان را ( از اتحادیه اروپا) اخراج خواهند کرد، که یونان را از منطقه یورو اخراج خواهند کرد. مردم باید از این تهدید ، برای بالا نگه داشتن سرشان استفاده کنند وبگویند: با تصمیم خود ، با قدرت خود ، با برنامه خود از امروز ما از اتحادیه اروپا جدا می شویم .
غیر ممکن نیست ، اما امکان دارد که سال های آینده اتحادیه اروپا نتواند به آن چه امروز انجام می دهد نگاه کند. کشور ها باید از منطقه یورو ، از اتحادیه اروپا خارج شوند ، اتحادیه اروپا ممکن است شکاف بردارد ، وچیزدیگری ممکن است به جای آن پدیدار شود. در واقع بحثی در باره انتقال اتحادیه اروپا به سازمانی نظیر ایالات متحده امریکا وجود داشت .آنها فکر می کنند که می توانند سازمان دولت ملی رااز طریق تصمیم های سیاسی بر اندازند. علت ان است که این راهی برای انقیاد مردم ، وراهی برای متوقف کردن رزم جویی آنها است . و در ثانی ، راهی است برای اطمینان از آن که مبارزه بین انحصار ها به بهترین شیوه ممکن برای آن ها حل شده است. این طرح هر گز نمی تواند بحران های سیستم سرمایه داری ، رقابت ها وشکاف های تقسیم کننده را منسوخ نماید
و همان گونه که خود شرایط نشان داده است ، چون رسانه ها دائم تکرار می کنند که پاپاریگا استدلال کرد که اگر ما به دراخما باز گردیم بعضی ها برد خواهند کرد، اجازه دهید این را روشن کنم . همان طور که در باره پرسش یورو یا دراخما پاسخ ما صریحا آن بود که بخش هایی از سرمایه نه فقط در یونان بلکه در کشور های دیگر هم وجود دارند ، که به بقای یونان در اتحادیه اروپا وخارج شدن از منطقه یورو علاقه مند هستند چون موقعیت اقتصادی آنها در سیستم برای برد مناسب است . هر چند پاسخ ما عبارت است از: جدایی. چون ما از سفته بازی یورو یا دراخما جانب داری نخواهیم کرد . بنا براین ، ما فکر می کنیم که منافع مردم از سوی یک جبهه عمومی " ضد قرار داد" ، صرف نظر آن که مترقی ، میهن پرست یا چپ خوانده شود تامین نخواهد شد. تاکنون دموکراسی نوین خود را در میان نیروهای ضد قرار داد پنهان می کرد و می بینید که به کجا رسیده است . البته انتخاب هوشمندانه ای است که او جهت را عوض نکرده است . معنی جبهه ای علیه قرار داد چیست ، چپ ، مترقی؟
جبهه ای که ما امروز نیاز داریم باید به سادگی یک جبهه " ضد " باشد. باید گفته شود که مردم به کجا باید بروند. واین منش " ضد " آن را تعیین می کند. بنا بر این ما درباره یک جبهه مردمی اجتماعی برای خلع ید از قدرت انحصار ها ، برای سوسیالیستی کردن ، برای کنترل کارگری ومردمی ، برای جدایی یونان از اتحادیه اروپا وناتو صحبت می کنیم ، والبته تمام این ها مستلزم لغو بدهی ها است . ما سیاست های ضد کارگری خواه با یورو یا خواه با دراخما را نمی خواهیم .
از این نقطه نظر هر جبهه ای علیه قرار دادی نظیر این نه تنها موقتی – آنها دیر یا زود دچار شکاف خواهند شد – است بلکه یکی ازباروهای محافظت از طبقه بورژوا را تشکیل می دهد که از یک سو خواهان جبهه ناب ارتجاعی محافظه کار است اما هم زمان می تواند از یک جبهه به عنوان شکلی از حفاظت در مبارزه استفاده نماید . چون هر کسی که در داخل چارچوب اتحادیه اروپا در باره شرایط گفتگو وتغییرات در فورمول سیاسی مبارزه می کند نمی تواند تهدیدی برای سیستم ایجاد نماید . فعالیت مشترک با حزب کمونیست یونان یکی از پیش شرط های نادر رابنا می کند، ما ادعا نمی کنیم که این تنها پیش شرط است ، اما پیش شرط حیاتی در راستای تاسیس این جبهه مردمی اجتماعی – بذر های آن از قبل موجود است – قادر به شکل دادن خود وضد حمله است .
هم زمان ما اعتقاد داریم که جبهه های مبارزه باید به سرعت ، و اگر ممکن باشد فردا صبح ، با در خواست های به روز شده بر مبنای هفت نکته نقشه راه گسترش یابند. مطالبه های جدید ویژه ای سر بر می آورند. من مایل به بیان جزئیات آن نیستم. مثلا : صندوق های تامین اجتماعی ، تامین کسر۵۰درصد کسری بانک ها وصندوق های تامین اجتماعی، قرار دادهای جمعی بخشی ، بودجه آینده که حتی هزینه های عمومی را بیشتر کم می کند، ومن نمی دانم که اصلا چیزی برای آموزش وپرورش ، مراقبت های بهداشتی، رفاه، شیرخوارگاه ها ، سالخوردگان ، اشخاصی که نیازهای ویژه دارند، برای مشکلات ویژه زنان وجوانان، بیکاری، اندوخته کار، برای به اصطلاح آزاد کردن مشاغل باقی می گذارد یا نه؟ من برخی از نمونه ها را ذکر کردم من نمی خواهم پلتفرم جامع مطالبات را نشان دهم. علاوه بر این ، جبهه های مبارزه از دل خود مردم در محله وکارخانه سر بر می آورد. با وجود این ، این جبهه های مبارزه باید با اقدام های باز دارنده ، با پیشگیری های خود، در بر انداختن دولت، انتخابات را هدف بگیرند.
البته پس از انتخابات مردم باید ایجاد شرایط برای یک ضد حمله قوی را پیگیری نمایند.فراموش نکنیم که موضوع های دیگری هم وجود دارد: اژه ، حق حاکمیت دراژه، دادگاه لاهه که بنام مقدونیه جمهوری سابق یوگسلاوی تصمیم خواهد گرفت – مسئله نام ها نیست که ما را نگران می کند بلکه مسائل دیگری که باید در مرزها ، درقانون اساسی وغیره انجام شود مارا نگران می سازد . این رخ دادها امروز درحال پیش رفت هستند ومردم نمی توانند منتظر بیانیه های برنامه ای دولت باشند. بیانیه های برنامه ای دولت به خوبی شناخته هستند. روی داد ها هر روز بد تر از روز قبل خواهد شد .در نتیجه ما به مبارزه فوری با استفاده از تمام شکل های مبارزه – اعتصاب ، تظاهرات، کمیته های مردمی در سطح پایه، اتحاد اجتماعی در سطح پایه - نیاز داریم. هیچ کارخانه یا محله مردم بدون مراکزی برای عمل ومبارزه نمی تواند وجود داشته باشد. تمام این ها باید در یک سیلاب عظیم برای سرنگونی قدرت انحصارها گرد هم آیند. امروز هیچ راه حل بدیلی وجود ندارد ."
مترجم: هاتف رحمانی
|