یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

خانم کلینتون، آقای اوباما؛ هر گردی، گردو نیست!


نامدار بینام


• خانم کلینتون، آقای اوباما، من هم خواستار کمکهای بشردوستانه ای از شما می باشم اما قبل از هر تقاضایی مایلم به شما توضیح دهم، اینجانب جزء آن دسته از کسانی که به شما نامه می نویسند و ضمیر جمع "ما " را بکار می برند، نیستم. زیرا آنها تنها آمال و خواسته های فردی خود را بیان کرده اند ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۰ آبان ۱٣۹۰ -  ۱۱ نوامبر ۲۰۱۱


خانم کلینتون، آقای اوباما، من هم خواستار کمکهای بشردوستانه ای از شما می باشم اما قبل از هر تقاضایی مایلم به شما توضیح دهم، اینجانب جزء آن دسته از کسانی که به شما نامه می نویسند و تقاضای (خانم کلینتون! ما کمک می خواهیم) می کنند و ضمیر جمع "ما " را بکار می برند، نیستم. زیرا آنها تنها آمال و خواسته های فردی خود را بیان کرده اند. لذا، باید بدانید: "هر مایی، ماهی نیست" و "هر گردی، گردو"!
اینجانب بسیار خرسندم که افرادی از به اصطلاح مخالفین ریاست جمهوری احمدی نژاد، رهبری خامنه ای و یا احتمالا رژیم اسلامی، برخلاف دیگر هم اندیشان خود توانسته اند خواسته ها و نیازمندیهای خود را بطور شفاف از شما تقاضا نماید. یقینا این افراد حق خواهند داشت از طرف خود یا همفکرانشان تقاضاهای گوناگونی را از دولت امریکا و یا دیگر نیروهای غیبی تقاضا نمایند، آنها می توانند از شما، سازمان سیا، ارتش ناتو و دیگر هم پیمانانتان، تقاضای کمکهای مالی، تبلیغی، رسانه ای، تدارکاتی و یا حتی نظامی از نوع "بشر دوستانه" بنمایند!
شما نیز مجاز خواهید بود طبق اخلاق و پرنسیپهای بشر دوستانه خود به این نوع تقاضاها به شرطی که حقوق انسانی و ملی من و خانواده ام را پایمال نکند، پاسخ دهید!
قبل از مطرح نمودن تقاضاهایم، لازم می دانم قدری در مورد خلق وخوی ایرانیان به شما توضیح دهم تا شما نیز شناخت بهتری از من و هموطنانم کسب نمائید تا در سی سال آینده، بعد از مرگ سهراب، دولت زنان شما مجبور نشوند همچون "خانم آلبرات" در رسانه ها ظاهر شوند و به خاطر دخالتهای "بشر دوستانه" و کمکهای داده شده به امثال "شعبان بی مخ" و آیت الله کاشانی در کودتای امریکایی/ انگلیسی سال 1332 ، از ملت ایران پوزش بخواهند.
اطلاعات و شناختی که در نامه آقای ابراهیم نبوی و شاید در گزارشات ماموران اطلاعاتی و امنیتی، اساتید دانشگاهها و پژوهشکده ها، تئوریسینهای و مشاورین سرویس دهنده شما نیامده باشد!
یقینا قبل از آقای مجتبی واحدی و ابراهیم نبوی افراد بسیاری بوده و در آینده نیز خواهند بود که از شما تقاضاهای مختلفی به خاطر منافع فردی و یا گروهی درخواست نموده و یا خواهند نمود و حاکمان ایالات متحده نیز برحسب منافع دولت خود، آنها را اجابت نموده و یا خواهد کرد.
متاسفانه آقای ابراهیم نبوی چهره ای که از مردم ایران در تقاضا نامه خود به نمایش گذاشته اند، آنها را انسانهایی غیرشفاف و چندچهره به تصویر کشیده که در گفتار و کردار مطابق آنچه که بیان می کنند و یا بروز می دهند نیستند، ایشان توضیح نداده اند، آیا نامبرده نیز به همان مردم تعلق دارند یا از جنس شما و یا دگرند!

خانم کلینتون، آقای اوباما
شاید در بخشی از گفته های آقای ابراهیم نبوی واقعیتهایی نهفته باشد اما بخشی دیگر از واقعیتها چنین است که در ایران نیز مانند بسیاری از دیگر ممالک دنیا، مردم از طبقات و اقشار مختلف با افکار، اندیشه ها، اخلاق، آداب و رسوم، سلیقه ها، منافع فردی یا جمعی، تجربه، آگاهی، تاریخ و فرهنگ متفاوتی برخوردار می باشند.
لذا، لازم می دانم بخاطر اینکه خواسته های اینجانب برای شما قابل فهم باشد بصورت مختصر آن بخش از ناگفته های آقای ابراهیم نبوی را مطابق شناختی که از مردم ایران دارم برای شما تشریح نمایم تا شاید با اجابت تقاضایم از طریق رانتهای "بشر دوستانه"، من نیز ناخواسته به بیماری کوررنگی، کوری، آلزایمر، غرب ستیزی و نهایتا "چپ روانه" در زندگی دچار نشوم و بتوانم به صراط بازار آزاد و نعمات آن وفادار مانم!
همانطور که در چند سطر قبل توضیح داده ام، مردم ایران بنا به وسعت جغرافیایی، تاریخی و همچنین متناسب با بافت طبقاتی، قومی، ملی، مذهبی و فرهنگی خود دارای تفاوتها و اشتراکات ریز و درشت بوده که در بسیاری از زمینه ها باعث دوری و نزدیکی آنها شده است. با تمام اشتراکات و تفاوتهایی که ذکر شده است، این مردم دارای یک منافع ملی مشترک می باشند که ممکن است با منافع فردی عده ای که خود را متمایز و همجنس آنها نمی دانند، همسو و همخوانی نداشته باشد.
برای اینکه نشان داده شود منافع ملی چیست و فرق آن با "منافع میلی" کدام است نیاز به بحث جداگانه ایست که در روزهای آینده بدان خواهیم پرداخت تا اشتراکات و تمایزات "من" با "مای" امثال خانم نوشین احمدی خراسانی و آقایان ابراهیم نبوی، مجتبی واحدی، حسن دایی، تریتا پارسی، اسماعیل نوری علاء، کاظم علمداری، فرخ نگهدار، هوشنگ امیر احمدی، سازگارا، نوری زاده، اردشیر امیرارجمند، احمد سلامتیان، حسن یوسفی اشکوری و ... بهتر مشخص گردد.
اگر به آرشیو اطلاعاتی وزارتخانه ها و یا سازمانهای امنیتی و جاسوسی دولت امریکا یا دیگر همپیمانان خود رجوع کنید، حتما درخواهید یافت که مردم ایران در دوره های سیاسی مختلف از چه توان و ضعفهای کوچک و بزرگ، عمده و غیرعمده ای برخوردار بوده اند، شاید طی چند دهه آینده نیز فرزندان ما این اقبال را داشته باشند تا به دیگر اسناد کودتای 28 مرداد و کنفرانس گوادلوپ قبل از وقوع انقلاب 1357 دسترسی یابند، البته اگر "ترکش کمکهای بشردوستانه" شما تا آن موقع شامل حالشان نشود!

خانم کلینتون، آقای اوباما
یقینا عده ای از مردم ایران طبق تقاضانامه آقای ابراهیم نبوی، ساده، تعارفی و بخشی شاید چند چهره باشند، اما این تفاوتهای رفتاری مطمئنا علل و پیش زمینه های بسیاری داشته اند که بخشی از آن را می توان به نوع سیاست گزاری زمامداران سه دهه اخیر و بخشی دیگر را حاصل از دوران پهلوی دانست که هرکدام از آن موارد در جای خود قابل بحث می باشد.
آری، عده ای از ایرانیان همانند دیگر ملل به بسیاری از سنتهای خاص خود پایبند و آنها را در زندگی روزمره بکار میبرند، هرچند شاید بخشی از آنها مورد قبول بسیاری واقع نشود و برای شما نیز قابل درک نباشد. اما این مردمی که بعضی عجیب خطابشان می کند از سرزمین عجایب نیامده اند و به عجیبی کسانی نیستند که وقتی خود را از سلطه حاکمی مرتجع رها می کنند به دامان بیگانه و سمبه پر زورتری پناه برند و از آن طلب کمکهای همه جانبه با تعارف شناخته شده امروز نمایند، شاید عده ای "سنتگرای مدرن" تحت تاثیر "اصلاحات صیغه ای" بدین نتیجه رسیده باشند که می توان برای باردار شدن و تولد نوزادی عصر حجری همچون لیبی از نطفه سربازان ناتو کمک گرفت و فتوایش را صادر کنند اما مردم ایران بنا به ضرب المثلی عامیانه معتقدند: "نمی شود با ... مرد همسایه، داماد شد"، اما!

آقای اوباما
شاید دولت زنان شما در گذشته از تاریخ کشور ما بی خبر بودند و بعد از چند دهه ناچار شدند بخاطر کمکهای بشر دوستانه دلتمردان امریکا نسبت به امثال شعبان بی مخ ها از ملت ایران پوزش بخواهند و این در حالیست که مدافعان شعبون خان هنوز هم کودتای دولتمردان شما را "قیام ملی" می نامند.
آقای اوباما، دولتمردان شما تاریخ و تحولات شش دهه اخیر ایران را بخوبی دنبال کرده و در آن نقش آفرین بوده اند، البته نه مثل هنرپیشه های هالیودی که آقای نبوی به مردم ایران نسبت می دهند بلکه در عالم سیاست و روابط بین الملل به مانند سناریو و فیلمنامه نویسانی که نقش های اصلی و نان آبدار را خود به عهده گرفته و نقشهای کم اهمیت، سیاهی لشکری و "دلقکانه" را به نیروهای بومی و محلی می سپارند.
مطمئنا این نمایشها برای مردم ایران تلخ، کشنده، زیانبار و غیرقابل جبران بوده است اما این حسن را داشته که به ریش دلقکهایی که ریش و پشم خود را به تقلید و میل شما اصلاح کرده اند، سرانجام خندیده اند.
شما می دانید که مردم ایران از سالیان بسیار قدیم با فرهنگ و شیوه های زمامداران زیادی آشنا بوده اند، آنها دلقکها و ملیجکهای بسیاری را نزد حاکمان یافته اند که به شیوه دلقکانه خود حرفهای باب میل قدرتمندان را نجوا کرده و باعث خنده حضار و مجلس شده اند تا از خزانه حاکم، کمک و یا شاه باشی نصیب خود گردانند!
ایرانیان خوب بیاد دارند که چگونه همپیمانان شما، رضا شاه را با حمایتهای بشردوستانه خود آوردند و تا جزیره موریس بدرقه نمودند، آنها خوب بیاد دارند که چگونه کمکهای بشر دوستانه شما شامل دولت دکتر محمد مصدق که از آمریکا تقاضای وام نمود، نشد. و دولت ایالات متحده حاضر نشد نفت ملی ایران را همچون قراردادی که با عربستان سعودی بسته بود در آنزمان خریداری نماید، تا دولت ملی دکتر مصدق نتواند بحرانهای ایجاد شده توسط دولت انگلیس را سامان دهد، ولی متاسفانه کمکهای بشردوستانه دولت ایالات متحده در همان زمان شامل کودتاگران گردید!
ایرانیان خوب بیاد دارند در زمانیکه محمد رضا شاه تصور می کرد می تواند نقش ژاندارم منطقه را در سناریوی سیاه شما بازی کند و نقش اسرائیل را کمرنگ نماید در دو بازی رفت برگشت، در زمانی که از طرف دولتمردان شما جزیره ثبات نام گرفته بود سرانجام آواره و ناکام گشت.

خانم کلینتون، آقای اوباما
آیا شما نیز همچون آقای ابراهیم نبوی از کنفرانس گوادلوپ و نشست سران دولت امریکا و همپیمانان بی خبرید، آیا شما نمی دانید چگونه حمایتهای بشردوستانه باعث وقوع جنگی هشت ساله بین رژیمهای خمینی و صدام گشت و چه خساراتهای عظیم مادی و انسانی را بر مردم دو کشور تحمیل نمود!
شاید آقای ابراهیم نبوی در زمان اشغال سفارت امریکا توسط دانشجویان خط امام جزء آن دسته از "برادرانی" بود که زبانش با دانشجویان خط امام بود و دلش با شما و هم اکنون فراموش کرده است خاطرات سردار سازندگی و دیگر همنام خود آقای ابراهیم یزدی را بخواند، ایشان فراموش نموده اند چه سرمایه ای از جیب ملت ایران به بهانه ی جبران خساراتهای بشر دوستانه بلوکه گردید و یا به افراد و شرکتهای امریکایی پرداخت شد.
ایشان از جبران خساراتی که بر اثر کودتای 28 مرداد به ملت ایران تحمیل شد و نتایج فاجعه بار آن هنوز هم ادامه دارد صحبتی به میان نمی آورد، شاید هم ایشان آنرا برخلاف خانم آلبرایت بخشی از کمکهای بشر دوستانه دولت آمریکا و انگلیس می داند که از جیب مالیات دهندگان زحمتکش امریکایی گرفته شد تا به امثال آیت الله کاشانی و شعبون خان پرداخت گردد!

خانم کلینون، آقای اوباما
به نظر می رسد در زمان پروژه "ایران- کنترا" آقای ابراهیم نبوی برحسب ارادت قلبی که به کمربند سبز اسلامی داشتند سرگرم سناریوهای آقای لاجوردی و ارشاد چپ های منحرفی بود که خواهان مبارزه ضدامپریالیستی بودند و فراموش کرده اند چه کسانی همزمان به صدام و خمینی از طریق اسرائیل اطلاعات و تسلیحات نظامی می فروختند و در ازای آن نفت را بشکه ای کمتر از شش دلار خریداری می کردند. ایشان نمی دانند بخشی از دلارهای حاصل از فروش تسلیحات برای ضد انقلابیون کنترا در نیکاراگو ارسال می شد تا با کمکهای بشردوستانه دولت امریکا بتوانند دولت انقلابی و جوان ساندنیستها را سرنگون نمایند! (ایران- گیت).
خانم کلینتون، شاید نتوان بر آقای ابراهیم نبوی بدلیل مشغله بسیار در کارهای فرهنگی و مطبوعاتی و ارشادی دهه شصت خرده گرفت، که چرا در قبال انقلاب فرهنگی، سانسور، اعدام، شکنجه، ترور و کشتار مخالفین رژیم بی خبر بوده و ناچارا سکوت کرده، اما آیا دولتمردان شما در این پروژه بشر دوستانه "چپ کشی" با رژیم اسلامی همسو و هم منافع نبوده اند!
آیا نمی دانید طی سالیان گذشته رژیم اسلامی تعدادی از مخالفین خود در خارج کشور را ترور نموده است و دولتهای هم پیمان شما که بیشترین حجم مبادلات اقتصادی و روابط سیاسی را با این رژیم داشته اند، چشم بر آن بسته، براحتی از کنار آن گذشته و تروریستها را بخاطر روابط مشترک و کمکهای بشر دوستانه، سالم تحویل رژیم اسلامی نمودند؟
خانم کلینتون، شما تاکنون چند چهره از سیمای برادرانی همچون مجتبی و ابراهیم ها را نزد دستگاه دیپلماسی خود تجربه کرده اید، لطفا امثال ابراهیم ها را جدی بگیرید و بگذارید همچون قبل نزد شما هنرنمایی کنند هرچند مجتبی ها نیز کارائیهای بسیاری دارند چه با اوباما و چه با خامنه ای، "روی" آنها را زمین نگذارید، زیرا آنها نه به خمینی توهم داشتند و نه اکنون به شما، زبان و دلشان یکی است، نه از جنس کسانی هستند که دیروز خط امام، مبارزه ضدامپریالیستی، انقلاب فرهنگی، انقلاب ایدئولوژیک و یا راه رشد غیرسرمایه داری را تئوریزه می کردند و نه از جنس طلبان، شاید نتوان اینها را در "سگکه" کمربند سبز اسلامی پیدا نمود اما حداقل می توان در زیر دم جنبش سبز آنها را "سرچ" کرد.
خدای کدخدای دهکده جهانی را خوش نمی آید تا از کمک به ابراهیم و مجتبی ها اجتناب نماید، آنها به خاطر مصلحت کمربند سبز اسلامی در گذشته و اصلاحات ریشه ای تیشه به ریش زدند و در حال حاضر مجبور شده اند آبروی خود را گروی دو نظام گذاشته و این شکلکها، اطوارها و نمایشات دوره ای را در جلو رسانه ها به نمایش بگذارند!
مگر رانده شدگان خیمه گاه ولایت که اکنون متقاضی کمکهای بشردوستانه شده اند چه چیزی کمتر از دیگرانی داشته اند که در گذشته و حال شامل این حمایتها شده اند، ژورنالیست نبوده که هستند، طنز پرداز نبوده که هستند، جسارت و شفافیت در بیان خواسته ها را نیز دارند، از همه مهمتر با شکلکهای خود توانایی ایجاد شور و شعف در رسانه های شما را نیز دارند.

خانم کلینتون، آقای اوباما
بدلیل اینکه یک میلیارد انسان گرسنه و محروم جهان سوم و چهل میلیون مردم زیر خط فقر و پنجاه میلیون مردم بدون خدمات بیمه های درمانی در امریکا تاکنون تقاضای کمکهای بشردوستانه از شما نکرده اند و در رسانه های خبری و هنری ظاهر نشده اند تا دلقک بازی های آنها، همکاران شما را به وجد آورد و لطف شما بطور همه جانبه شامل حالشان گردد.
از آنجائیکه سازمان یونیسکو، آورگان فلسطینی را پس از سالها بعنوان جزیی از جوامع بشری به عضویت خود در آورده و برنامه های آن با سیاستهای بشردوستانه دولت شما و اسرائیل همسو نیست!
تقاضامندم، بودجه سالیانه آنها را قطع کرده و هرچه سریعتر به حساب برادران اصلاح شده ای که با شهامت و جسارت بسیج وار از خاکریز مخالفین نظام اسلامی گذشته و می توانند با کمکهای همه جانبه شما، با بمباران شهرها، روستاها، مراکز صنعتی، آموزشی، بیمارستانها، جاده ها، پل ها، زنان، کودکان، شهرها و حتی پیگرد مخالفین بازار آزاد را که از چنگال لاجوردیها جان سالم بدر بردند، موافقت نمایند، واریز کنید!
آقای ابراهیم نبوی، خانم نوشین احمدی خراسانی، مجتبی واحدی و عده ای دیگر از متقاضیان حمایتهای بشر دوستانه شما از آن بخش آدمهای ضد غرب نیستند که دچار هیستریک غرب ستیزی و بیماری چپ روانه مارکسیستی و ضدامپریالیستی شده باشند، آنها دمکراسی ناب شما را همچون اسلام ناب محمدی و صادرات عمده فمنیستهای بلوک شرق بعد از فروپاشی شوروی به کشورهای مجاور را با تمام وجود درک کرده اند.
مدافعین لیبرالیسم شاهد ظهور و سقوط طلبان، قدرت گیری دولتهای اسلامی کرزای در افغانستان و مالکی در عراق بر اثر ده سال جنگهای بشردوستانه امریکا و ناتو نیز بوده اند، آنها قانون اساسی و انتخابات آزاد بدون هیچ رقیب اتنخاباتی حاصل از دمکراسی ایجاد شده توسط دول غربی در عراق و افغانستان را شاهد بوده، اما میلیونها نفر آواره، صدها هزار کشته و معلول و میلیاردها دلار خسارتهای مالی و مادی را بدلیل تفکر "دمکراتیک و غیر ایدئولوژیک" خود ندیده اند.
ایشان کمکهای بشر دوستانه دولت شما را بخشی از وظیفه دمکراسی خواهانه در وفاداری به قوانین بشری می دانند، زیرا وفاداری انقلابیون "رنگی و جنگی" شما را به رعایت این حقوق در کشتن دیکتاتورها و مرتجعینی همچون صدام، قذافی و بن لادن را در نظام عادلانه متناسب با حقوق فردی تثبیت شده در نظام لیبرال که بزرگترین حامی آن ظاهرا دولت مقتدر شماست، دیده اند.
شما مطمئن باشید چنانچه این کمکها سریعتر به حساب ایشان واریز شود انشاالله دیگر مستبدین سرکش در مقابل قدر قدرتی همچون بزرگترین دمکراسی جهان را بدون اینکه نیازی به عملیات هوایی و پرواز ممنوع باشد شب هنگام عور مادر زاد در "اکی ثانیه "خواهند ربود و جنازه چندش آورشان را در کهکشان راه شیری و شاید هم کره مریخ رها خواهند کرد تا زنده و مرده شان از طرف مردم مورد بازخواست قرار نگیرد و اسباب زحمت نظام دمکراسی لیبرال نشود!
هموطنان دمکرات ما بقدری به دمکراسی لیبرال شما پایبند می باشند که از پیش نسخه حکومت آینده در ایران را متناسب با سقف کمکی که شما به حساب ایشان واریز می نمائید، پیچانده اند، زبانم لال، اینها مثل امام خمینی رهبر پیشین دروغگو و فریبکار نیستند زیرا سهم و سقف لیاقت مردم ایران از دمکراسی را در "سکولاریسم نو" و یا "دموکراسی دینی" ارزیابی نموده و در قامت تاج و تخت پادشاهی و یا عبای اسلامی پیچانده اند. کافیست تا شما نیز آنها را در سناریوهای خود نقش آفرین نموده و بعنوان کارت یا گزینه ای از گزینه ها مدنظر قرار دهید زیرا این جان نثاران پیشاپیش رهنمودهای لازم را برای مداخله های بشردوستانه در امور ایران ترسیم نموده و گراهای لازمه را با مختصات مشخص به شما داده اند.
آنها نمی خواهند زحمت زیادی به تئوریسینهای سیا، موساد، ام ای 6 و مراکز تحقیقاتی و علمی بزرگترین دمکراسی جهان و دیگر همپیمانان دهند زیرا می دانند که جنبش اشغال وال استریت، چپهای سنتی و ایدئولوژیک، مردم گشنه و پا پتی کوچه و خیابان، چین ضد حقوق بشر، مارکس ملحد ، بحران مالی دلار و یورو به اندازه کافی برای این "پایان تاریخ" ایجاد دردسر نموده است.

خانم کلینتون، آقای اوباما
براستی اگر حمایتهای بشر دوستانه و دول خیری وجود دارند که آماده انجام دادن کمکهای صلواتی هستند، پیشنهاد می شود با صرف اندکی هزینه، فقر، گرسنگی و فاجعه انسانی حاصل از آن را در افریقا، هندوستان و دیگر نقاط جهان از میان ببرند تا خداوند متعال و دعای مستمندان بدرقه راه سربازان و هواپیماهای بمب افکن ارتش ناتو باشد!
چگونه است که این همه هزینه نظامی را صرف مبارزه با فقر و گرسنگی و کمکهای انسان دوستانه نمی کند، سالیانه هزینه نظامی دولت امریکا و ناتو چقدر است، آیا انواع و اقسام سلاح های کشتار جمعی، مین های ضد نفر و سلاحهای شیمیایی توسط چه کسانی تولید و به چه کسانی فروخته می شود و چرا؟
آیا تاکنون محرومین گرسنه، بی خانمانان، کودکان کار، سالخوردگان، از کارافتادگان، معلولین، بیکاران، کارتون خوابها و میلیونها انسان دردمند از افریقا تا هندوستان، تقاضای کمکهای بشردوستانه از کدخدای دهکده جهانی ننموده اند، تا کمکهای بشردوستانه شما شامل حال آنها گردد؟
آیا هواپیماهای با سرنشین و بدون سرنشین ارتش امریکا و ناتو نمی تواند بر فراز مناطق محروم به پرواز درآید و به جای بمباران آن مناطق، بر سرشان مواد غذایی ریزد، یا به جای تخریب حداقل زیرساختهای عمرانی و صنعتی آنها، دست به توسعه همه جانبه در این مناطق زنند؟
شاید این قدرتمندان آنها را تنها دردمندان بی هنری قلمداد می نمایند که تنها می توانند جنبشهای دردسر آفرینی همچون وال استریت امریکا، شورشهای خیابانی لندن و اعتراضات مردمی در یونان را ایجاد کنند و از هنر دلقک بازی و نان به نرخ روز خوردن محروم باشند!

خانم کلینتون، آقای اوباما
لطفا در مسائل داخلی مردم ایران هیچگونه دخالتی نفرمائید، دست از تحریمهای اقتصادی، علمی، صنعتی و اقتصادی مردم ایران بردارید، به تهدیدات نظامی و ایجاد زمینه جنگ در ایران و منطقه خاتمه دهید، از آلترناتیو سازی در بین اپوزیسیون ایران خودداری نموده و بگذارید مردم ایران به مبارزات دمکراتیک و متحدانه خود علیه رژیم جنایتکار اسلامی برآمده از سازشهای کشورهای امپریالیستی و باند خمینی، ادامه داده و برای استقرار حکومتی دمکراتیک براساس منافع ملی مردم ایران، آنرا سرنگون نمایند!
شاید اینطور تصور شود که افراد آگاه و دلیر در بین فعالین جنبشهای ملی و چپ ایران به وفور یافت نشود و بسیاری از فرزندان شاخص این مرز و بوم توسط رژیمهای شاه و شیخ قتل وعام شده و تنها کسانی در کنار میدان نومیدانه زانو زده که ناچارند از بیگانه تقاضای کمکهای بشر دوستانه نمایند و به همقطاران خود در لیبی شاد باش می گویند.
لازم است بدانید از دامان مام وطن، هزاران انسان برومندی از تبار، ارانی، حیدر عمواغلو، ستارخان و باقرخان، مصدق و حسین فاطمی، بیژن جزنی و احمد زاده، گلسرخی و دانشیان، توماج و سلطانپور، انوشیروان لطفی و محمود محمودی، فروهر و مختاری، پیروز دوانی و کمانگر برای استقلال و آزادی ایران در صحنه بوده و از پای نیفتاده اند.
یقینا هر روز که جنایتکاران رژیم اسلامی بر ملت ایران حکومت می کنند خسارات عظیم مادی و انسانی بسیاری بر کشورمان تحمیل می شود، اما این را نیز می دانیم امپریالیستها نه تنها حکومتهای ملی و مستقل را برنمی تابند بلکه تا زمانی با حکومتهای ارتجاعی همسو و همراه خواهند بود که قادر به سرکوب مردم خود باشند و یا در مناسبات قدرتمندان ایجاد اخلال نکنند و به یاغیانی رام نشدنی تبدیل نگردند!
مردم ایران می دانند در صورت وجود شرایط جنگی و یا بروز جنگ احتمالی نه تنها روند تخریب کنونی متوقف نخواهد شد بلکه بر ویرانی و تجزیه کشور و گسترش همه جانبه فقر، عدم امنیت و بی ثباتی خواهد افزود. امروز برای همگان مشخص است که قدرتمندان و بازیگران بین المللی سعی در تجزیه و کوچک نمودن کشورها و ملل پیرامونی دارند تا بدین وسیله بتوانند آتش اختلاف و تفرقه را در میان آنها روشن نگهداشته و کنترل آنها را بهتر در دست گیرند.
تهدیدات نظامی و جنگ نه تنها آسیبهای جبران ناپذیری به منابع عظیم مادی، مالی و انسانی ما خواهد زد بلکه در نبود جبهه فراگیری مستقل و متشکل از نیروهای دمکراتیک ملی، این زمینه را برای اشغال کشورمان توسط بیگانه مهیا می گردد و باعث خواهد شد خفقان و خشونت بیشتر از طرف رژیم و نیروهای غیر دمکراتیک دامن زده شود و لذا جنگ و شرایط جنگی باعث خواهد شد تا مبارزات مردم ایران با مداخلات بیگانه همچون سال 1332 و 1357 از مسیر خود منحرف و مورد بهره برداری فرصت طلبان، موج سواران و بیگانه پرستان جدیدی قرار گیرد!

Namdar_binam2006@yahoo.com


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۹)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست