اعتراضات دانشجویی ۱۸ تیر
اظهارت علیرضا علوی تبار و عباس عبدی
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱٨ تير ۱٣٨۵ -
۹ ژوئيه ۲۰۰۶
عباس عبدی از فعالان سیاسی گفت: ما از حادثه ۱٨ تیر درس نگرفتیم، خصوصا آقای خاتمی، ایشان همواره برای پرهیز از تشنج سکوت میکردند و همین سکوت تشنج را بیشتر میکرد.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) وی که در مراسم سالگرد ۱٨ تیر سخنرانی میکرد در نقد سخنران قبلی این مراسم که علیرضا علویتبار بود، اظهار داشت: برخلاف ایشان اعتقاد ندارم که دانشجویان در این حادثه مقصر بودند. معتقدم که آنها با توجه به ظرفیتها و موقعیتشان غیر از این نمیتوانستند رفتار کنند و ما بیش از این نباید از آنها توقع داشته باشیم.
وی تاکید کرد: خطایی که آن موقع انجام شد، این بود که مقابل تندرویها اقدامی صورت نگرفت.
عبدی در ادامه با اشاره به عملکرد خاتمی در مقطع زمانی ۱٨ تیر اعتقاد خود را اینگونه بیان کرد: معتقدم که ایشان اگر چه سیاست پرهیز از تشنج را داشت، اما با سرعت بیشتر به سمت تشنج پیش رفت. همین مصداق در مورد سیاستهای دولتی که برنامههای مبارزه با فقر را پیگیری میکند پیش افتاده است؛ یعنی با سرعت بیشتری به سوی فقر پیش میروند.
وی در ادامهی ارائهی تحلیلهای خود به روز ۱۹ تیر آن سال اشاره و تاکید کرد: من این حادثه را نه بعد از گذشت ۷ سال بلکه فردای آن روز تحلیل میکنم. ما همان موقع نیز گفتیم که این بساط را هرچه سریعتر جمع کنند و آن را خاتمه دهند و تنها کسی که میتوانست این کار را انجام دهد شخص خاتمی بود. این در حالی است که ایشان چنین کاری نکردند و راه حلی دیگر را پیش گرفتند، جمع کردن آن قضایا بسیار ساده بود؛ ایشان میتوانستند به دانشجویان بگویند که تعهد میکنند با عاملین این قضیه برخورد میکنند و تعهد خود را مشروط بقای خود میکردند. در ادامه اگر دانشجویان نیز گوش نمیکردند با آنها برخورد میکردند که متاسفانه این نشد و آن فاجعه پیش آمد.
وی در مورد احکام صادر شده درباره ۱٨ تیر نیز گفت: از حادثه ۱٨ تیر بدتر، احکامی بود که بعد از آن صادر شد، چراکه بالاخره در همه جای دنیا چنین اتفاقاتی پیش میآید. پلیس و سایر نیروها عصبانی میشوند و چنین اقداماتی را انجام میدهند اما احکامی که بعد از آن صادر شد به مراتب از آن حادثه بدتر است.
علیرضا علوی تبار ابراز عقیده کرد:جنبش دانشجویی همواره باید در نظر داشته باشد که دانشجوها صلاحیت و مقبولیت این را ندارند که به تنهایی یک جنبش ملی را هدایت کنند؛ این واقعیتی است که جنبش دانشجویی باید به آن توجه داشته باشد.
علیرضا علویتبار که در نشست جبهه مشارکت ایران اسلامی به مناسبت سالگرد ۱٨ تیر، حادثه کوی دانشگاه، سخن میگفت، نیروهای درگیر در واقعهی ۱٨ تیر را به سه گروهی که «اصلاحطلبان، معترضان درگیر و سرکوبگرها» خواند، طبقهبندی کرد و افزود: اصلاحطلبان به عنوان گروه اول، طیف گستردهای بودند که هم به صورت رسانهیی و هم در قالب شخصیتهای اصلاحطلب درون و بیرون حکومت، در این موضوع حضور داشتند.
وی طیف گستردهی اصلاحطلبان را ترکیبی از سه نیروی مختلف با سه هدف متفاوت معرفی کرد و گفت: عدهای از اصلاحطلبان برای کسب قدرت، عدهای دیگر برای حفظ قدرت و عدهای برای تغییر ساختار قدرت وارد عرصه شده بودند، اما مشکل آنجا بود که از همهی این سه نیرو یک توقع وجود داشت و این در حالی است که نمیشود از سه نیرو با سه هدف متفاوت، یک انتظار واحد داشت.
این مدرس دانشگاه با اعتقاد به اینکه با نگاه به میزان آمادگی برای پرداخت هزینه، نوع تعامل با بخشهایی از قدرت و نوع تحلیل از اوضاع و وضع موجود میتوان سه گروه یادشده را از یکدیگر تمیز داد، گفت: مثلا در این مقطع زمانی، برخی در جبههی اصلاحات هر وقت تریبونی در اختیار میگیرند ابتدا به اصلاحطلبان انتقاد میکنند و به آنها که در قدرت هستند، هیچ کاری ندارند. این مشخص میکند که آن عده تنها میخواهند رابطهی خود را با یک عده بهبود ببخشند.
علویتبار با بیان اینکه برخی اصلاحطلبان با این ترکیب، یک استراتژی را دنبال میکردند، درعین حال جنبش اصلاحات را دارای یک استراتژی ناگفته و تصریح ناشده دانست و مدعی شد: اصلاحطلبان قصد داشتند برای رسیدن به اهدافشان سه گام بردارند؛ اول آنکه حاکمیت دوگانه را کارکردی کنند و در گام دوم قصدشان تحقق حداکثر دموکراسی در چارچوب ساختار حقوقی موجود بود.
این فعال سیاسی، گذر کامل به دموکراسی را گام سوم اصلاحطلبان برشمرد و ابراز عقیده کرد: در ذهن اصلاحطلبان یک استراتژی با سه گام وجود داشت و آنها در زمان واقعهی کوی، خود را در گام اول میدانستند.
بر اساس این گزارش، علویتبار در ادامهی سخنانش، الگوی رفتاری شخص سیدمحمد خاتمی را مورد اشاره قرار داد و افزود: آقای خاتمی برای خود یک اولویتبندی داشت که همیشه حاضر بود اولویت اول خود را حفظ کند، ولو به قیمت از دست دادن اولویتهای بعدی.
وی پرهیز از تنش و درگیری را اولویت اول رییسجمهور سابق کشورمان عنوان کرد و گفت: آقای خاتمی اگر به این هدف میرسید، به سمت اولویت دوم خود که گذر از بحران مشروعیت و مشارکت بود، پیش میرفت. ایشان به دنبال راهحلی بود که مشروعیت را برگرداند، اما اگر این قضیه به اولویت اول برخورد میکرد، آن را رها میکرد.
علویتبار تغییر نظام تصمیمگیری در امور عمومی جامعه را اولویت سوم خاتمی عنوان کرد و گفت: ایشان به شرط اینکه دو اولویت قبلی مخدوش نشود به سمت این اولویت پیش میرفت.
این مدرس دانشگاه، تنشزدایی با جهان خارج و همپیمانی با دنیا را اولویت چهارم سید محمد خاتمی دانست و در عین حال متذکر شد: آقای خاتمی قبل از آنکه به ریاستجمهوری برسد هم این اولویتبندی را داشت و به همین دلیل شاهد بودیم به محض اینکه قصد کرد کاندیدای انتخابات شود، با برخی بزرگان نظام مشورت کرد.
وی با اعتقاد به اینکه خاتمی از انجام خیلی کارها به دلیل همین اولویتبندی پرهیز کرد، در عین حال افزود: مجموعهای با این استراتژی و ترکیب و چهرهی شاخص، یک طرف درگیری ۱٨ تیر است و باید یادمان باشد که نمیتوان از این مجموعه توقع همه چیز داشت.
علویتبار در ادامه به ترکیب گروه معترضان درگیر که پیش از این در طبقهبندی خود آورده بود، اشاره کرد و گفت: یک جزء این ترکیب، انجمنهای اسلامی و دانشجویی و نیروهای حول آنها بودند.
این فعال سیاسی با اعتقاد به اینکه جنبش دانشجویی همواره باید در نظر داشته باشد که دانشجوها صلاحیت و مقبولیت این را ندارند که به تنهایی یک جنبش ملی را هدایت کنند، اضافه کرد: این واقعیتی است که جنبش دانشجویی باید به آن توجه داشته باشد. جنبش دانشجویی میتواند یک جزء فعال از رهبریکنندهی جنبش ملی باشد، اما به تنهایی نمیتواند این نقش را ایفا کند. در طول تاریخ نیز هرگاه این جنبش به تنهایی هژمونی جنبش ملی را به عهده داشته، ثمرهی چندانی نگرفته است.
علویتبار با اعتقاد به اینکه هدایت جنبش ملی به یک رهبری ملی احتیاج دارد، اظهار داشت: اگر جنبش دانشجویی هماکنون هم فکر میکند میتواند چنین نقشی را ایفا کند، در توهم است.
وی جنبش دانشجویی را در همهی مقاطع، بازوی اجرایی روشنفکران دانست و افزود: اگر جریان روشنفکری در هر زمانی متشتت و گیج باشد، جنبش دانشجویی هم متشتت و گیج خواهد شد.
این فعال سیاسی در گروه معترضان درگیر «انقلابیون شرمگین» را به عنوان یک زیرگروه متصور شد و گفت: بین کسانی که به دنبال اصلاحات هستند یک سری انقلابیونی وجود دارند که خجالت میکشند بگویند ما به دنبال انقلابیم، اما در کنار این یک گروه موجسوار در قضیهی ۱٨ تیر مشاهده میشد. اینان کسانی بودند که میخواستند از این فرصت استفاده کنند تا رهبری خود را در فضای سیاسی به اثبات برسانند. ما در حادثهی ۱٨ تیر شاهد بودیم گروهی شعارهای عجیب و غریبی میدادند که هیچ تناسبی با فضای اجتماعی نداشت. معلوم بود که قصد اینان فقط این است که سوار این موج شوند.
وی در ادامه، نیروهایی را که سرکوبگر نامید، جریان سوم درگیر در حادثهی کوی دانشگاه معرفی کرد و گفت که این نیروها در ۱٨ تیر کارآموزی کردند.
علویتبار با بیان اینکه رهبری این جریان با یک محفل و باند خاص بود، اضافه کرد: در اینجا با باند خاصی مواجهیم که منابع جدیای دارد که میتواند آن را خرج کند. بخشی از این منابع مربوط به اقتصاد زیرزمینی است و البته بخشی از آن ناشی از برخی بودجههاست که وقتی از حدی کلانتر میشوند، میتوانند اطرافشان را هم آباد کنند.
این فعال سیاسی اظهار داشت که اولین کارکرد و راهبرد این نیروها مقابله با استراتژی اصلاحطلبان بود.
وی در بخش دیگری از سخنانش با ابراز این عقیده که جریانی که امروز به قدرت رسیده، جریان راست افراطی است که در زمان قبل از انتخابات هم وجود داشت اما ما به آن بیتوجه بودیم، مدعی شد خطر آنچه آن را راست افراطی مینامید از راست محافظهکار هم بیشتر است.
علویتبار در ادامهی سخنانش با بیان اینکه امروز میتوانیم از واقعهی ۱٨ تیر آموزشها و عبرتهایی بگیریم، گفت: مثلا میتوان به این فکر کرد که در مقابل امتیازاتی که به جناح مقابل داده شد، چه چیزی در مقابل آن گرفته شد؟
وی با بیان اینکه یکی دیگر از درسهای ۱٨ تیر این بود که خیلی لازم نیست همدیگر را بزنیم،افزود: وضعیت اصلاحطلبان امروز مثل اهالی خانهای است که خانهشان را دزد زده و آنها به جای گرفتن دزد، ایستادهاند و تنها همدیگر را میزنند.
وی گفت: معمولا گفته میشود وقتی به اسبهای گاری در سربالایی فشار میآید، همدیگر را گاز میگیرند.
این فعال سیاسی، در ادامهی سخنانش یکی دیگر از درسهای جدی ۱٨ تیر را در این دانست که متناسب با ظرفیتها شعار داده شود.
وی گفت: توصیهی دوستانهی من به جنبش دانشجویی این است که مواضعی بگیرید که اگر ۵۰ تایتان را گرفتند، ۴۹ تایتان در آنجا علیه هم حرف نزنید، مواضعی بگیرید که بتوانید پای آن بایستید.
علویتبار با بیان اینکه همهی ما باید در جبههی اصلاحات متوجه باشیم که متناسب با ظرفیت خود و دوستانمان شعار دهیم، افزود: اگر غیر از این باشد قطعا مشکل ایجاد خواهد شد.
وی با بیان اینکه برای این قضیه راهی جز عقل جمعی وجود ندارد، در پایان سخنان خود گفت: بعضی مواقع بنده به برخی دوستان میگویم هر وقت فکر کردید که مثل امام خمینی(ره) شدید و میتوانید با یک حرف ۲ میلیون را به خیابان بکشید، یک لیوان آب خنک بخورید. آن زمان که توانستید یک موضع بگیرید و ۵۰۰ نفر را به خیابانها بکشانید و ۲ میلیون هم پیشکشتان، آن موقع سخن بگویید و عمل کنید.
|