یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

خدای من! چه ایرانی بگردد! و چند سروده ی دیگر


اسماعیل خویی


• خدای من! چه ایرانی بگردد!
چو هر گلخن گلستانی بگردد!
و هر فیضیه دانشگاهِ دیگر،
و هر مسجد دبستانی بگردد. ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
آدينه  ۲۷ آبان ۱٣۹۰ -  ۱٨ نوامبر ۲۰۱۱


 
چه ایرانی!

خدای من! چه ایرانی بگردد!
چو هر گلخن گلستانی بگردد!
و هر فیضیه دانشگاهِ دیگر،
و هر مسجد دبستانی بگردد.

پانزدهم سپتامبر ۲۰۱۱،
بیدرکجای لندن
بیمارستانِ مانت ورنن

یا: زبی کاری؟!

دست های ملّا

فرای کار و تولید و تجارت،
به دو کاراست ملّا را مهارت:
به دستی می خورد هر گون خوراکی،
به دستِ دیگری گیرد طهارت.

پانزدهم سپتامبر ۲۰۱۱،
بیدرکجای لندن
بیمارستانِ مانت ورنن


آخوند و کار

اگر آخوند خواهد شغل گیرد،
کجا بازارِ کارش می پذیرد؟!
نه علمی داند او، نه حرفه، نه فن:
گمان دارم ز بی نانی* بمیرد!

پانزدهم سپتامبر ۲۰۱۱،
بیدرکجای لندن
بیمارستانِ مانت ورنن


و شقّ دوّمین

برآن ام من که یا ایران نماند،
و یا ایرانِ ما ویران نماند،
و شقّ دوّمین را شرط این که
نشان زین جمعِ جن گیران نماند.

پانزدهم سپتامبر ۲۰۱۱،
بیدرکجای لندن
بیمارستانِ مانت ورنن

 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست