مبارزه شما، مبارزه ی ماست!
سخنرانی خانم عیان هیرشی علی، نماینده سابق پارلمان هلند، در بزرگداشت هیجده تیر
•
جنبش ۱۸ تیر، به ما، شهروندان اروپای آزاد، یادآوری می کند که مبارزه انسانها برای آزادی وی و بر علیه استبداد هنوز به پایان نرسیده است. وظیفه ما، اروپاییان اینست که روند دموکراسی گرایی را در ایران تقویت کنیم. دانشجویان ایرانی همواره پیشتازان تحولات سیاسی و اجتماعی در جامعه بوده اند. آنها باید از حمایت و پشتیبانی کامل ما برخوردار باشند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۱٨ تير ۱٣٨۵ -
۹ ژوئيه ۲۰۰۶
توضیحی کوتاه راجع به سخنران
خانم هیرشی علی سومالی الاصل می باشد وبه عنوان پناهنده وارد هلند شده است. از سال ٢٠٠٢ تا ٢٠٠٥ عضو پارلمان هلند بوده است. او خود که طعم استبداد سیاسی و ستم اجتماعی و اقتصادی از جمله ستم بر زنان را در زندگی خود چشیده بود، در هلند صدای اعتراض خود را علیه بیدادگریهای حکومتهای جهان سوم علیه مردمانشان و ترور کور ایدئولوژیهای بنیادگرا بلند کرد. وی به این دلیل آماج حملات کین توزانه گروههای بنیادگرا واقع گردید، بطوری که مدتی مجبورشد مخفیانه زندگی کند. درابتدای سال ٢٠٠٦، ظاهرا به دلیل مسایل مربوط به پرونده پناهندگی اش ولی در واقع بخاطر مخالفتهایی که از طرف گروهها و شخصیتهای محافظه کار نسبت به مواضع رادیکال او می شد، مجبور به استعفا از شغل خود گردید و به ایالات متحده مهاجرت نمود. اکنون در موسسه امریکایی انترپرایز، که از معروفترین موسسات پژوهشی ایالات متحده در امور خارجی است، کار می کند.
خانم هیرشی علی در تظاهرات اعتراضی ایرانیان هلند به مناسبت روز یادبود ١٨ تیر، از طرف حزب لیبرال هلند ( D.V.V ) شرکت جست و سخنرانی زیر را ادا کرد .
خانمها و آقایان،
از جنبش ١٨ تیر برای دعوت از من برای سخنرانی در این گردهم آیی تشکر می کنم. این دعوت فرصتی را برای من فراهم آورده تا مخالفت خود را علیه استبداد بطور کلی و علیه رژیم ایران بطور ویژه اعلام دارم .
اعلام مخالفت از اینجا، البته آسان است و من متوجه این واقعیت هستم. لکن، برای دانشجویان شجاعی که در نهم ژوئیه سال ١٩٩٩ / ١٨ تیر ١٣٧٨ علیه سرکوب آزادی بیان و قلم روزنامه نگاران علم طغیان برافراشتند، اعلام مخالفت بسیار گران تمام شد. سرکوب و خفقانی که این دانشجویان مبارز با آن دست به گریبان هستند، فقط خاص ایران نیست. در سال ٢٠٠٤، افراد انسانی فقط در معدودی ازکشورهای جهان، مثل امریکای شمالی، اروپا، کانادا، استرالیا و چند کشور دیگر در آسیا و امریکای لاتین، از نعمت آزادی برخوردار می باشند. لکن، این تعداد بسیار کم است. اکثریت قریب به اتفاق مردم جهان ازاین نعمت خدادادی محرومند. دوستان، این واقعیت، مبارزه شما را مبارزه من ساخته است. همانطور که ایران تبدیل به زندان بزرگی برای ژورنالیستها، نویسندگان و اندیشمندان شده است، در بسیاری از کشورها هم وضع بهمین منوال است. در گذشته، در اروپا نیز چنین بوده است. آزادی نسبی ای که ما امروز در اروپا از آن برخورداریم، نتیجه دورانهای بسیار طولانی مبارزه می باشد. مبارزه علیه رژیمهای فاشیستی و نازیسم، علیه تعقیب و کشتار گروههای کثیر انسانی در کوره های آدم سوزی به دلیل اعتقادات، نژاد، طرزتفکر و طرززندگی متفاوتشان. آنچه که اکنون در ایران اتفاق می افتد مشابه آنچیزی است که حدود ٦٠ سال قبل در اروپا و فقط ١٥ سال پیش در کشورهایی که تازه وارد جامعه اروپا شده اند، حکمفرما بود .
در میان حقوق و تکالیف شهروندان از یکطرف و رژیمهای استبدادی که مدعی نمایندگی جامعه هستند، از طرف دیگر، همواره تنش و اصطکاک وجود داشته و خواهد داشت. از قدیم الایام، افراد انسانی برای کسب حقوق و آزادیهای بیشتر و حق انتخاب طرز زندگی و جهان بینی شان تلاش نموده اند. آنها اینکار را از جمله به کمک نیروی تخیل و کلام آزاد به تحقق رسانده اند. بدینجهت است که افرادی که جمع و یا سازمانی را بر پایه یک ملت خاص و یا مذهب و یا ایدئولوژی ویژه ای تشکیل داده و قدرت را در آن به دست می گیرند، سعی دارند صداهای مخالف را سرکوب نمایند. البته، همیشه در اینکار موفق نمی شوند، زیرا عشق به آزادی آنچیزی است که انسان را به تلاش و مبارزه وا می دارد. تا زمانی که ستم و سرکوب وجود دارد، مقاومت نیز وجود خواهد داشت .
هدایت و باقی، شاهد زنده این عشق و علاقه و این مبارزه برای آزادی می باشند. مبارزه آنها، مبارزه ماست. متاسفانه، این انسانهای شجاع اکنون دربندند و نمی توانند فکر خود را آزادانه بیان کنند. لکن، ما میتوانیم اینجا در هلند نظر خود را اعلام کنیم و این امکان را خوشبختانه در اینجا داریم .
مبارزه و مقاومت برای رهایی جامعه از استبداد اشکال و طرق متفاوتی دارد. زیبا کاظمی اینکار را از طریق عکاسی انجام می داد. او می خواست با تصاویرش یاس و نومیدی و شوک نازل بر چهره مادرانی را که عزیزانشان در ١٨ تیر ١٣٧٨ دستگیر شده بودند به جهانیان نشان دهد، تصاویر مادرانی که در جلوی قفسه های آهنین زندان ایستاده و می گریند و به مقامات دولتی التماس می کنند که جگرگوشه هایشان را آزاد سازند .
البته، این قبیل تصاویر تازگی ندارد. در دهه هفتاد شاهد این صحنه ها بوده ایم. مورد شیلی را همه به یاد دارند. از سال ١٩٧٣ تا ١٩٩٠، تحت حکومت پینوشه بیش از ٣٠٠٠ نفر کشته و یا ناپدید شدند. در آرژانتین زمان ویدلا نیز حکومت وحشت و ترور مشابهی حکمفرما بود. در آنجا نیز، مادران درمانده و گریان هر روز، ایستاده، انتظار مراجعت جگر گوشگانشان را می کشیدند. در حالی که همان حکومتی که از آن تقاضای رهایی فرزندانشان را می کردند، خود مسوول ناپدید شدن آنها بود. زیبا کاظمی اکنون دیگر در بین ما نیست، لکن، هدفی که او برایش مبارزه می کرد نمرده و نباید هم بمیرد .
در دهه های ٧٠ و ٨٠، مردم اروپا علیه حکومتهای سرکوب و ترور در کشورهای امریکای لاتین سر به اعتراض برداشتند. من نمی گویم که فقط بر اثر اعتراض اروپاییان آزادی در امریکای لاتین تحقق یافت. اما، اعتراض و مخالفت و حمایت مبارزین از خارج باعث شد که تلاشگران راه آزادی بتوانند به مبارزه خود در داخل ادامه دهند. جنبش ١٨ تیر، به ما، شهروندان اروپای آزاد، یادآوری می کند که مبارزه انسانها برای آزادی و بر علیه استبداد هنوز به پایان نرسیده است. وظیفه ما، اروپاییان اینست که روند دموکراسی گرایی را در ایران تقویت کنیم. دانشجویان ایرانی همواره پیشتازان تحولات سیاسی و اجتماعی در جامعه بوده اند. آنها باید از حمایت و پشتیبانی کامل ما برخوردار باشند. اکنون که هلند ریاست ادواری اتحادیه اروپا را به عهده دارد، لازمست که بر مساله احترام به حقوق بشر پافشاری کند. بهمین جهت، ما خواستار آزادی دانشجویان، روزنامه نگاران، فعالین حقوق زنان و سایر زندانیان سیاسی در ایران هستیم .
من از جنبش ١٨ تیر حمایت می کنم، زیرا با تمامی یازده اصل آن موافقم. حمایت می کنم، زیرا آنها برای دموکراسی و حقوق بشر تلاش می کنند .
زنده باد دانشجویان !
دانشجویان عزیز، ما شما را دوست داریم !
عیان هیرشی علی
نهم ژوئیه ٢٠٠٤ میدان مرکزی لا هـه
|