سیاسی دیدگاه ادبیات جهان - مقالات و خبرها بخش خبر آرشیو  
   

پیامدهای ناگوار یک جنگ


فواد حقیقی


• حتی اگر در زمان کنونی و به بهانه مداخله انسان دوستانه ایران مورد حمله قرار گیرد، زمینه‌های ایجاد و گسترش یک جامعه مدنی، دمکراتیک و باز در سطح جامعه اگر به کلی هم از بین نرود، تضعیف خواهد شد ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٣ آذر ۱٣۹۰ -  ۲۴ نوامبر ۲۰۱۱


این روزها جنگ در ایران در تیتر صفحه‌های اینترنتی و دیگر رسانه‌های صوتی و تصویری ایرانیان قرار گرفته است. بعضی به بهانه دخالت بشردوستانه از یک حمله نظامی به ایران به نوعی حمایت می‌کنند و بعضی‌ها به هیچ وجه یک حمله نظامی به ایران را بر نمی‌تابند و آنرا بعنوان یک کابوس می‌نگرند.
یک دخالت نظامی به هر بهانه‌ای که صورت بگیرد بدون شک برای کشور مخرب و پیامدهای آن برای سالیان متمادی جبران ناپذیر خواهد بود. چرا که وقوع یک جنگ باعث از بین رفتن زیربناهای اقتصادی یک کشور، ایجاد بی ثباتی و بی نظمی، خسارت‌های فراوان اقتصادی، کشتارهای گاها گسترده از مردم بیگناه و... خواهد شد.
ایران کشوری است که در مدت سه دهه‌ی گذشته یک جنگ ناکام هشت ساله را تجربه کرده است. جنگی که بنابر گزارشات ۶۲۷ میلیارد دلار هزینه برای ایران در بر داشت و هم‌چنین هزینه بازسازی خرابی‌های ناشی از جنگ نیز ۶۴۴ میلیارد دلار برآورد می‌شود. در طول جنگ ایران و عراق حدود یک میلیون نفر کشته و زخمی شدند. که ۲۶۲ هزار نفر ایرانی در میان کشته شده بودند. اما بر اساس آمارهای رسمی دولت ایران در این جنگ ۲۱٣ هزار نفر ایرانی کشته، ٣٣۵ هزار معلول، ۴۲ هزار و ۶۱٨ نفر اسیر، هفت هزار مفقود الاثر و ۱۰۰۰ میلیارد دلار خسارت بر جامعه ایران وارد کرده بود.
حتی جنگ آمریکا و متحدان او در سال ۲۰۰٣ برعلیه رژیم بعث عراق که با تازه‌ترین فناوری و جنگ‌افزارهای مدرن انجام گرفت، خسارت‌های زیادی را متحمل این کشور کرد و بعد از گذشت هشت سال جنگ، این کشور تاکنون نتوانسته است روند بازسازی و توسعه را آغاز نماید. علاوه براین صدها هزار عراقی در نتیجه جنگ و اغلب براثر حملات گروه‌های تروریستی جان خود را از دست داده‌اند. مناطقی از عراق تاکنون هم از وجود ثبات و امنیتی پایدار برخوردار نیستند. و خسارات وارده براثر جنگ میلیاردها دلار تخمین زده می‌شود.
پس با این اشارات کوتاه به وضعیت ایران و عراق بعد از جنگ‌هایی که پشت سر گذاشته‌اند، فکر کردن به جنگ و با این وسیله مقابله با جمهوری اسلامی، راه حلی معقول و درست به نظر نمی‌رسد، خواه این جنگ به بهانه بشردوستانه، خواه به بهانه وجود تسلیحات اتمی صورت بگیرد.
البته وقوع یک جنگ به وسیله هر کدام از بهانه‌های مذکور، تفاوت زیادی با هم دارند. جنگ به بهانه دخالت بشردوستانه زمانی رخ می‌دهد که مردم یک کشور یا اقلیتی در یک کشور با خطر ژینوساید و نسل کشی مواجه شوند و امنیت و ثبات کشوری دیگر مورد تهدید قرار گیرد، که در این صورت با موافقت شورای امنیت دخالت نظامی برای مقاصد بشردوستانه و حفظ جان انسان‌ها و ممانعت از نسل کشی صورت خواهد گرفت.
در این حالت دخالت نظامی برای منزوی کردن نظام حاکم در یک کشور، و پیش‌گیری از قتل عام شهروندان و وادار کردن دولت به تن دادن به خواسته‌های مردم یا کمک به مردم برای سرنگونی رژیم در صورت متقاعد نشدن دولت برای برآورده کردن مطالبات و خواسته‌های شهروندان یا در صورت لزوم دخالت مستقیم تا سرنگونی کامل نظام حاکم و از بین بردن نهادهای نظامی و امنیتی آن تا وقتی که برای مردم تهدیدی محسوب نشوند یا تا زمانیکه دولتی معتقد به آرای عمومی سرکار آید، انجام خواهد شد. چنین دخالتی در عراق، یوگسلاوی، لیبی و... صورت گرفته است.
اما جنگ به خاطر کاهش احتمال جنگ در شرایطی متفاوت رخ خواهد داد. در این حالت دولتی یا به دلیل تمامیت خواهی، مثل حمله عراق به کویت، یا به دلیل اهداف آرمانی و ایدئولوژیک، مانند حمله شوروی سابق به افغانستان و چک اسلواکی، جنگ به دلیل کاهش احتمال بروز یک حمله نظامی توسط دولتی برعلیه کشورهای دیگر، مانند حمله همپیمانان به عراق در سال ۱۹۹۱ که در پی حمله این کشور به کویت صورت گرفت و یا حمله جنگنده‌های اسرائیلی به یک مرکز اتمی رژیم بعث عراق در سال ۱۹٨۱، و یا مواردی دیگر از این دست، مورد حمله قرار می‌گیرد.
در هر دوی این موارد بحث و مطالبی زیادی در رسانه‌ها، به‌ویژه رسانه‌های ایرانی، از احتمال یک حمله منتشر می‌شود. اما وقوع یک حمله نظامی به هریک از دلایل مذکور تاحد زیادی در این مقطع زمانی یک کم بدور از انتظار است. چرا که ایران در چنان موقعیتی قرار ندارد که به آسانی و بدون زمینه‌ سازی‌های لازم مورد حمله قرار گیرد.
در ایران اعتراضات و به دنبال آن احتمال کشتارهای مردمی، مثل لیبی و هم اکنون در سوریه، وجود ندارد تا یک حمله نظامی به کشور صورت بگیرد.
اما حتی اگر در زمان کنونی و به بهانه مداخله انسان دوستانه ایران مورد حمله قرار گیرد، زمینه‌های ایجاد و گسترش یک جامعه مدنی، دمکراتیک و باز در سطح جامعه اگر به کلی هم از بین نرود، تضعیف خواهد شد. ایجاد یک جامعه مدنی نیاز به ثبات و نبود فضای جنگی و امنیتی و هم‌چنین توسعه در بعد اقتصادی خواهد داشت. که در یک کشور جنگ زده این فاکتورها بسی رنگ خواهند باخت. کشور عراق شاید یک نمونه آشکار در این زمینه باشد. عراق به دلیل وقوع جنگ‌های پیاپی و علارغم گذشت هشت سال از برسرکار آمدن دولتی با بنیان‌هایی دمکراتیک و وجود قوانین دمکراتیک، تاکنون نتوانسته است یک جامعه مدنی متشکل از سازمان‌های غیردولتی و غیرسیاسی، که جامعه عراق را بسوی یک فرهنگ دمکراتیک رهنمون دارد، ایجاد کند.
اما وقوع یک حمله به دلیل برنامه‌های اتمی جمهوری اسلامی محتمل‌تر به نظر می‌رسد، که آنهم به دلیل قابلیت‌ها و کارت‌هایی که هم اکنون دولت ایران داراست، ریسک بزرگی برای کشور یا کشورهای حمله کننده محسوب می‌شود، و همین قابلیت‌ها و کارت‌ها احتمال یک جنگ را بسیار کاهش داده است.
اما اگر هر جنگی هم رخ دهد، هم‌چنانکه به آثار آن اشاره شد، عواقب بسیار مهلکی برای کشور به دنبال خواهد داشت. بعد از هشت سال جنگ که اقتصاد ایران بشدت آسیب دیده بود، اما تاحدی خود را باسازی کرده و حالا هم دوران کجدار و مریزی را سپری می‌کند و با معضلات و مشکلات عدیده‌ای همراه است، با وقوع یک جنگ دیگر بازهم اقتصاد کشور دچار آسیب‌های جدی می‌شود و لطمات جبران ناپذیری را متوجه زیرساخت‌های اقتصادی ایران خواهد کرد.
پس با این توصیفات، وقوع یک جنگ در ایران نمی‌تواند خدمتی به این کشور کند، و کشور را با مشکلات و معضلاتی عدیده روبرو خواهد کرد، که شاید مردم ایران با گذشت سال‌ها نتوانند بافت‌های آسیب دیده‌ی آن را ترمیم و بازسازی‌ کنند. و چه بسا برای بازسازی این کشور باید رنج‌ها و هزینه‌های زیادی را متقبل شوند، که حتی شاید ده‌ها سال به طول بیانجامد.


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست