ساعت خواب آقایان! - طرفداران احمدی نژاد در مورد حادثه ی حمله به روزنامه ی ایران چه می نویسند؟
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
٣ آذر ۱٣۹۰ -
۲۴ نوامبر ۲۰۱۱
دیگربان: روز دوشنبه (۳۰ آبان) ماموران دادستانی با مراجعه به موسسه ایران قصد بازداشت علیاکبر جوانفکر٬ مشاور محمود احمدینژاد را داشتند که این مسئله منجر به بروز درگیری و شلیک گاز اشکآور شد.
حامیان احمدینژاد با گذشت دو روز از این اتفاق٬ در وبلاگهای خود انتقادهای تندی متوجه نیروهای دادستانی و پلیس کرده و نوشتهاند این حمله «فاجعهبار» بوده و برای رسانههای دیگر نیز تکرار خواهد شد.
امیرحسن خواجوی٬ یکی از دستاندرکاران ویژهنامه «خاتون» در وبلاگ خود با تشریح وضعیت موسسه ایران هنگام بروز درگیریها نوشته یک روز پیش میدانسته که به این موسسه حمله خواهد شد.
آقای خواجوی با «فاجعهبار» خواندن این حمله افزوده که گمان نمیکرده است ماموران دادستانی و پلیس چنین «وحشیانه» به موسسه ایران حمله کرده و کارکنان آن را مورد ضرب و شتم قرار دهند.
وبلاگ «تکامل در مسیر ظهور» نیز نوشته که حکم بازداشت جوانفکر از سوی «دستهای پشت پرده که در صدد سوء استفاده از قدرت قوه قضائیه» هستند٬ صادر شده بود تا دولت احمدینژاد را «تخریب» کنند.
این وبلاگ در ادامه به صادق لاریجانی٬ رئیس قوه قضائیه هشدار داد است «ملت در مقابل او خواهد ایستاد و در دستان خود حکم صادر شده ولایت در جهت کنارگذاری مسئولی که ره نادرست در پیش میگیرد را دارد.»
محمد رحمانی٬ خبرنگار روزنامه ایران نیز در وبلاگ خود نوشته است: «شاید این نوع حملات تنها به دست قزاقها در حکومت دیکتاتوری پهلوی اول رخ داده باشد ولی حکومت دیکتاتوری رضا شاه کجا و حکومت مبتنی بر اخلاق اسلامی ما کجا؟»
این خبرنگار در ادامه افزوده است: «شاید اشتباه از ما بوده است؛ باید از همان روزی که نیروی انتظامی دست به نهادینه کردن خشونت میبرد صدای اعتراضمان را بلند میکردیم.»
وی در ادامه آورده است: «دوستان خبرنگار و اهالی محترم رسانه اگر امروز این نوع از برخورد تایید و در سایه بهانههای سیاسی نیروی انتظامی و دادستانی تبرئه شود، دیر هنگام نخواهد بود آن روز که سایه سنگین این نوع برخورد به شما هم خواهد رسید.»
محمدرضا شهبازی٬ صاحب وبلاگ «تفکر با چاشنی خنده» که از منتقدان تیم احمدینژاد است با «اشتباه»، «زشت» و «ابلهانه» خواندن حمله به موسسه ایران نوشته است: «این نوع رفتارهای نابخردانه نشان میدهد که نیروی انتظامی در خارج از ستاد و در حوزه صف با مشکلات جدی روبروست٬ مشکلی که اکثر مردم در پاسگاهها با آن دست به گریبانند اما چون رسانهای نمیشود کسی به فکر رفعش نیست.»
به نوشته آقای شهبازی «ظاهراً نیروهای عملیاتی نیروی انتظامی کوچکترین آموزشی در زمینه فرهنگی نمیبینند و قادر نیستند کمترین تشخیصی در چگونگی برخورد با موقعیتهای مختلف بدهند.»
وبلاگ «آرپیجی زن جنگ نرم» نیز با انتقاد از حوادث رخ داده در موسسه ایران٬ خطاب به دادستان تهران نوشته که نیروهای دادستانی به در حین اجرای ماموریت خود به احمدینژاد و کارکنان این موسسه فحاشی کردهاند.
این وبلاگ از حمله نیروهای دادستانی و پلیس به موسسه ایران با عنوان «جنایت» یاد کرده و نوشته است: «اصلا باورم نمیشود که ابعاد این جنایت تا این حد وسیع باشد.»
این وبلاگ در ادامه به خشونت شدید نیروهای پلیس اشاره کرده و نوشته است: «حالا ضرب و شتم خالی هم نبود همراه با فحش خواهر و مادر و رکیکترین الفاظی که از لاتهای کوچه و خیابون هم کمتر میشنویم.»
به نوشته وبلاگ ««آرپیجی زن جنگ نرم» آنهایی که «صابون این عزیزان زحمتکش {پلیس} به تنشون خورده میتونن درک کنن بچهها {کارکنان بازداشت شده موسسه ایران} رو.»
این وبلاگ همچنین نوشته که «من نمیدونم این آقایون شاید فکر کردن ماهر عبدالرشید رو دارن دستگیر میکنن و لشگر ۱۰ زرهی صدامو خلع سلاح کردن و متلاشیشون کردن.»
این برای نخستینبار است که گروهی از محافظهکاران در رویارویی با پلیس و نیروهای دادستانی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به طور دسته جمعی بازداشت میشوند.
خشونت نیروهای قضائی و انتظامی در برخورد با این دسته از محافظهکاران با انتقادهای گستردهای مواجه شده است.
پیشتر در جریان ناآرامیهای سال ۱۳۸۸ بسیاری از بازداشتشدگان از برخوردهای زننده و فحاشی ماموران با آنها در بازداشتگاهها خبر داده بودند که رسانههایی همچون ایران این گزارشها را تکذیب میکردند.
|