یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

ناصر جبر زرگانی شاعر توده ها، در آستانه ی مرگ



اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٣ آذر ۱٣۹۰ -  ۲۴ نوامبر ۲۰۱۱


الراد ام المعالی جود یبذل/ وابد ما یعیش ابهظم یبذل
ابمجلس لو تصدر زین یبذل/ الصدر صوبه یصیر اوظخن فیه
"ناصر جبر زرگانی"

ره جاودانی، فداکاریست / هر گز به ذلت و خواری تن در ندهید.
بزرگی با صدر مجلس نشستن نیست / صدر مجلس آنجایست که آزاد مرد بنشیند.

حامد کنانی - با قاطعیت می توانم بگویم که هیچ هموطن ایرانی بغیر از همشهریان او نام ناصر جبر زرگانی را تاکنون به گوش نشنیده و یا صاحب این نام را نمی شناسد. ناصر جبر زرگانی شاعر مشهوری است که آوازه شهرت او نه تنها در بین ملت عرب اهواز بلکه به جنوب عراق و کویت هم رسیده است، او پس از استاد ملا فاضل سکرانی در ساختن چهار بیتی "أبوذیه" استاد معروفی است، أبوذیه یک چهار بیتی کوتاهی است که معمولا تعداد کلمات بکار رفته در آن ما بین بیست الی سی کلمه است، این چهار بیتی که از سه مصراع با قافیه هایی از لحاظ ظاهری همانند ولی با سه معنای متفاوت و از یک مصراع چهارمی تشکیل می شود که با مصراعهای دیگر تفاوت دارد. مصراع چهارم که معمولا قفل نامیده می شود باید بر وزن "جوهر یزناد الشامیه" باشد.
أبوذیه و برغم کمی کلمات بکار رفته در آن داستان منظوم بسیار کوتاهی است که حامل پیام مشخصی بوده و تاثیر آن بر شنونده و یا خواننده از یک مقاله و یا داستان چند صفحه ای هم گاهی بیشتر و موضوع آن می تواند عاطفی، میهنی، سیاسی، مذهبی و یا حتی فکاهی باشد.
در ادبیات و فرهنگ و موسیقی مردم عرب این چهار بیتی همیشه انتخاب اول شعراء و سرایندگان شعر عامیانه و محلی بوده است و "أهزوجه" یا "هوسه" و یا "یزله" که سرآینده آن "مهوال" با حرکات خاص و صدایی رسا اطرافیانش را به هنگام جشن و جنگ و عزاداری به هیجان می آورد تا دایره وار پایکوبی بکنند، همان چهار بیتی أبوذیه است که فقط مصراع چهارم آن یا قفل آن وزن دیگری دارد البته ریتم مصراع آخر اهزوجه یا یزله در بعضی مناطق جغرافیایی و یا قبیله ایی متفاوت است و گاهی بعضی از قبایل بزرگ أهزوجه خاص خود را دارند.

این مقدمه را از آن سبب آوردم که خواننده گرامی را بیشتر با شاعر و مبارز آزادیخواهی آشنا سازم که به جرم سرودن این نوع شعر حماسی هفته پیش خانه بلوکی او با بلدوزر و بیل مکانیکی توسط نیروهای امنیتی رژیم ددمنش جمهوری اسلامی مورد هجوم قرار گرفت، خانه ایی که بر روی یک میدان بزرگی از نفت شناور بود.
ناصر جبر زرگانی شاعری از تبار شایع حسن الهلالی است که در نیمه دوم دهه هفتاد قرن گذشته با أبیات ابوذیه خود آن عده از سران و روسای قبایل وعشایر عربی را مورد سرزنش و نکوهش قرار داد که به دستبوسی محمدرضا پهلوی رفتند، او ملت عرب را به پایداری و مقاومت در برابر ستمگران فرا می خواند.
در آن زمان اشعار شایع حسن الهلالی که توسط خوانندگان محلی بر روی نوار کاستهای کوچک خوانده می شد و مردم را به ایستادگی و ظلم ستیزی فرا می خواند، خشم رژیم شاهنشاهی را بر افروخت، چرا که ساواک از تأثیر آن بر توده های عرب اگاه شد و سران امنیتی رژیم شاهنشاهی فرمان قتل شایع حسن الهلالی را صادر و او را مورد تعقیب قرار دادند و پس از چند مرحله تعقیب و گریز و در لحظات واپسین در حالیکه شایع حسن الهلالی سوار قایقی بقصد پناه بردن به آن سوی شط العرب شده بود، مورد حمله رگبار مسلسلها قرار گرفت و به شهادت رسید.
تنها دو سال بعد از ماجرای حسن شایع الهلالی انقلاب و قیام مردمی در ایران شروع شد و شاعر ما ناصر جبر زرگانی هم در آن قیام مردمی شرکت کرد و از همان ابتدا خانه او در کوی زرگان اهواز محل تجمع جوانان انقلابی آن محله شد.
پس از سرقت انقلاب و بر باد رفتن آرزوی ملیونها ناصر در ایران و جنایت ننگین تیمسار احمد مدنی تنها سه ماه پس از پیروزی انقلاب و کشتار بی رحمانه خلق عرب و اعدام بسیاری از دوستان این شاعر روشنفکر او شیوه شایع حسن الهلالی را برگزید و با سرودن أبوذیه های حماسی مردم را به آزادیخواهی و مقاومت در برابر ستمگران دعوت می نمود.
در عهد دیکتاتوری خامنه ایی نیروهای امنیتی رژیم با اگاهی از تأثیر شعر عامیانه عربی بر توده های مردم عرب، خانه شعر عربی را در اهواز تشکیل دادند که در آن شعرای خود فروخته در مدح ولی فقیه و تحریک مردم عرب جهت مشارکت در مراسم مذهبی و غیره شعر می سرودند، ناصر جبر زرگانی بارها از طرف فعالان در این خانه شعر دعوت شد اما هرگز به این خانه پای ننهاد و بدین سبب مورد غضب عوامل رژیم قرار گرفت.
او محروم از همه حقوق در فقر مطلق زندگی کرد و هرگز از آرمانهای خود نگذشت و تسلیم نشد. چند سال پیش ناصر قطعه ای زمین در اطراف زادگاه خود خرید و خانه ای بلوکی برای خود ساخت تا پناهگاه خود و فرزندانش باشد.
اما مسولان امنیتی که این شاعر شجاع را زیر نظر داشتند به بهانه نداشتن مجوز ساخت خانه تصمیم به در هم شکستن ایستادگی و مقاومت مسالمت آمیز او گرفتند.
او در برابر نیروهای امنیتی تا دندان مسلح که برای دستگیری و تخریب خانه او آمده بودند با دستان خالی ایستادگی کرد و در برابر چشمان مبهوت فرزندان خود مورد ضرب و شتم قرار گرفت و هم اکنون با سری شکافته و بدنی خونین در یکی از بیمارستانهای اهواز به کما رفته است و هر آن ممکن است خبر مرگ این شاعر و مبارز شجاع را بشنویم.
خبر این حادثه دردناک فقط در وب سایتهای فعالان قومی خلق عرب آن هم به زبان عربی منتشر شد و به همین خاطر این خبر در سایتهای فارسی زبان بازتابی و انعکاسی نداشت، سایتهایی که اغلبشان امروز خبر مرگ مشکوک یک شاعر چچنی در مسکو را منتشر کردند و از جنایتی که در حق شاعری آزادیخواه و مبارزی خستگی ناپذیر از هموطنان خود اتفاق افتاده است کاملا بی اطلاعند.

نویسنده: حامد کنانی


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۱)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست