یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

*جوانه هست و می خیزد


ویدا فرهودی


• بریده صبر میهن را دروغین لحن گفتارت
همانی که نهان سازی پسِ اوهام و انکارت

نمی فهمی تو عاشق را که درگیری به "باید"ها
و قتلش را روا دانی،به حکم دین جبّارت ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
پنج‌شنبه  ٣ آذر ۱٣۹۰ -  ۲۴ نوامبر ۲۰۱۱


 بریده صبر میهن را دروغین لحن گفتارت
همانی که نهان سازی پسِ اوهام و انکارت

نمی فهمی تو عاشق را که درگیری به "باید"ها
و قتلش را روا دانی،به حکم دین جبّارت

از آن روزی که دزدیدی وطن را وقت آزادی
پریشانند خلقی از جنایت های بسیارت

تمام شهر زندان شد،پرنده سینه اش لرزان
مبادا شورِآوازش نیاید خوش به پندارت!

به او گوید ولی لاله که باید همچنان خوانی
تو را هستی است در خواندن،بیا می گوی اسرارت

ببین من لاله ی سـُرخم،نکردم پیشِ کس سَـر خـَم
به زاهد گفته ام "خون ها چکد ازدست و دستارت

و سُرخایم که می بینی فرازَد از دل میهن،
زبس که دیده شادی را فراز چوبه ی دارت

نمی پاید تقلایت،که پوسیده است کالایت
جوانسالان میهن را دگر کهنه است بازارت

ببند این کهنه دکان را،رها کن خلق ایران را
جوانه هست ومی خیزد، به پیکارت،به انکارت"


ویدا فرهودی
پاییز ١۳٩٠

*بعضی دوستان می گویند چقدر شعر سیاسی می گویی؟در پاسخشان می گویم که این ها عاشقانه هایی هستند برای ایران!



 


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۲)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست