•
جنگ مدالهایش را طراحی میکند
و مدام
استخوان شکسته در دهان میگذارد.
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
٣ آذر ۱٣۹۰ -
۲۴ نوامبر ۲۰۱۱
جنگ (۱)
جنگ مدالهایش را طراحی میکند
و مدام
استخوان شکسته در دهان میگذارد.
*
نه پای بریدهای
به صاحب غمگیناش بازمیگردد؛
نه گلبرگ پریدهای
به ساقهی بلند شقایق.
توحش، دندانهایش تیز.
توفان، پنجههایش تاریک.
*
صلح -هستی گمشده-
پشت دیوار معادلهای
که تنها مجهولاش، آدمیت است.
آذر ۱۳۹۰ - - - - -
جنگ (۲)
توپها، در پی بازیگران.
ورزشگاه، ویرانهای کنار تباهی.
روی نیمکتها خون شتک میزند.
توپخانه به توپهایش میبالد،
گورستان به انبوه بیکران عزاداران.
*
کوچه میگرید. کوچه ضجه میزند. کوچه تب میکند
و دفترهای مشق
در تابوتهای کوچک گذاشته میشوند.
آه، من دیگر ادامهی خود نیستم.
نه در تداوم اندوه،
نه در گوری که جنگ تازه به من هدیه میدهد!
*
مرگ چمدان سیاهش را باز میکند.
نور چمدان آبیاش را میبندد
و فرمانده گزارش جنگی مینویسد.
آذر ۱۳۹۰ - - - - -
|