• گل شیپوری بیدارم کرد
گفت: از عالم رویا بدرآ
که جهان چهره ی دیگر دارد
(گل شیپوری) ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۱٣ آذر ۱٣۹۰ -  ۴ دسامبر ۲۰۱۱

 گل شیپوری

گل شیپوری بیدارم کرد
گفت: از عالم رویا بدرآ
که جهان چهره ی دیگر دارد
۲۲ سپتامبر ۲۰۱۱

گل و دیوار

راست این است که گل
سایه انداخت به دیوار، ولی
هیچ سنگی را در طول زمان نرم نکرد
پای هر دیواری
گل پرپر شده ای می بینم.
۲۴ سپتامبر ۲۰۱۱

مخاطب

تو، ای مخاطب پنهان ام!
یک شب که دایره ماه
پشت پنجره کامل شد
در این فضای مه گرفته نگاهی کن،
مردی، کنار شاخه گلی خواب رفته است.
۲٣ سپتامبر ۲۰۱۱

نامه های ناخوانده

هر گلی را قاصدی پنداشتم
کز درون من تو را آرد خبر
پای هر گل نامه ای ناخوانده ماند.
اول اکتبر ۲۰۱۱

شراب و گل سرخ

شراب و عشق و گل سرخ
همه نثار تو باد
اگرچه قلب تو بر روی من گشوده نبود.
۷ اکتبر ۲۰۱۱

در مه صبحدمان

چه روز مه گرفته ی زیبایی
ابهام شاعرانه پشت پنجره ها موج می زند
باید به فکر جستجوی گلی
در حومه های مه زده باشم
من بی قرارم و در مه شناورم
۹ اکتبر ۲۰۱۱

آخرین شاخه گل

سر چشمه ای که شاخه های گل سرخ
بر آب های زلالش روانه بودند،
ناگاه، از نفس افتاد
یک شاخه گل بر آب مانده، که آن را هم
تقدیم سنگ های سر راه می کنم.
۱۰ اکتبر ۲۰۱۱

غروب ...

تو چشم دوخته بودی
به آفتاب شبانگاه
غافل که شب
پی تسخیر تو
در راه است ...
۲٣ اکتبر ۲۰۱۱

بانوی سایه پوش

بانوی سایه پوش
از سایه رو به آفتاب قدم بردار
گلواژه های گم شده ام را بیاور
باران امان نمی دهد
شاید که ابر تیره به شرم حضور تو
یک لحظه از نفس افتد
۲۴ اکتبر ۲۰۱۱

خوشآمد ...

گل سرک می کشد از پنجره ها
ساکن خانه ی متروکه کجاست،
تا به دیدار گل سرخ خوشآمد گوید؟
۲۹ اکتبر ۲۰۱۱