پاسخی به اکاذیب استاندار تهران
نیما میرصادقی
•
با اینکه مرتضی تمدن در بهمن سال ۸۹ هدفمندی یارانه ها را حماسه ای والاتر از نهم دی دانست لکن در این ایام که سفره رنگین ولایتمداران به مناسبت جشن سالروز تظاهرات تجهیزی نهم دی ماه پهن گردیده بود، وی نیز همانند برخی سعی نمود تا در این ضیافت بی نصیب نماند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
شنبه
۱۷ دی ۱٣۹۰ -
۷ ژانويه ۲۰۱۲
نام مرتضی تمدن، استاندار تهران و مشاور محمود احمدی نژاد نامی آشناست برای آن قشری که در دو سال و نیم اخیر پی گیر اخبار رویدادهای اعتراضی پس از انتخابات و مخصوصاً مباحث هدفمندی یارانه ها بوده اند. وی از نیمه دوم سال 87 صدارت استانداری تهران را برعهده داشته و هم اکنون با حفظ سمت مشاور اقتصادی محمود احمدی نژاد می باشد. فردی که در کارنامه خود سابقه نمایندگی مجلس هفتم، مدیرکلی صدا و سیمای قم و خراسان، معاونت حقوقی و امور مجلس و استانهای وزارت صنایع را داراست و اظهارات اقتصادیش در طی دوره اجرای طرح هدفمندی یارانه ها همواره تیتر داغ خبرهای اقتصادی بوده است.
تنها چند روز پس از انتخابات پر مناقشه ریاست جمهوری سال 88 ، بعد از آنکه حضور میلیونی مردم تهران در راهپیمایی سکوت بیست و پنج خرداد باعث سردرگمی برخی نهادهای نظامی حکومت و استفاده آنان از خشونت در مقابل آن حضور عظیم گردید مرتضی تمدن در اظهاراتی سراسر کذب در غالب گفتگویی با خبرنگار خبرگزاری فارس عنوان داشت : « متاسفانه برخی حامیان افراطی میرحسین موسوی روز گذشته در پایان راهپیمایی بدون مجوز خود با سلاح گرم و سرد به برخی مراکز دولتی و نظامی حمله کرده و باعث کشته و زخمی شدن 36 نفر و وارد شدن دهها میلیون تومان خسارت به اموال عمومی شدند که آقای میرحسین موسوی باید پاسخگوی رفتارهای خشونتبار هواداران خود باشد که اینگونه از مردم شریف انتقام میگیرند.» (1) هنوز از انتشار این گفتار کذب مرتضی تمدن ساعتی نگذشته بود که در فضای سایبری کلیپ های متعددی از تیر اندازی مستقیم به سمت مردم توسط افراد نظامی و شبه نظامی وابسته به حکومت منتشر گردید و تردیدها را در خصوص هرگونه نقش معترضین در به کاربردن خشونت از بین برد.
لکن در آن روزها انکارهای مسئولین در مورد کاربرد خشونت و کشتار مردم همچنان ادامه داشت تا آنکه با سخنان رهبری در نمازجمعه 29 خرداد ماه و تهدید علنی معترضین توسط ایشان، کاربرد خشونت در سی ام خرداد بسیار عریان تر گردید. انتشار جهانی کلیپ کشته شدن ندا آقا سلطان سبب خیری عظیم گشت که دیگر آبرویی برای دروغ گویان حاکم نه در سطح ملی و نه در عرصه بین المللی باقی نگذاشت بطوریکه به نوشته هفته نامه تایم، لحظه جان سپردن ندا آقا سلطان تبدیل به پربینندهترین مرگ یک انسان در تاریخ بشریت گشت.(2) البته دروغگویان امپراتوری دروغ بیکار ننشستند. رئیس صدا و سیما صحنه کشته شدن ندا آقا سلطان را فیلمی ساختگی دانست که با پیشرفته ترین نرم افزارهای تصویری ساخته شده است. مهدی کلهر مشاور رسانه ای احمدی نژاد در دروغی بزرگتر ندا آقاسلطان را «دختر سادهای دانست که خود را جلوی دوربین به مردن زد » و سپس در آمبولانس به دست پزشکی فراری کشته شد. وی در ادعایی مضحک نیز گفت: «به معنای اسم ندا آقاسلطان توجه کنید. ترجمه اسمش به انگلیسی میشود فریاد آقای شاه یعنی این مملکت با سابقه ۳۰ سال جمهوری اسلامی به جایی نرسید و باید آقای رضا پهلوی برگردد».(3) در آن روزها بسیاری از رسانه ها و افراد وابسته به دولت و نظام هر یک با بیان اکاذیبی سعی در وارانه جلوه دادن حقایق و همچنین برگرداندن مشروعیت از دست رفته نظام بودند. ولی آن روزها مرتضی تمدن نه آنکه ساکت بماند بلکه آنقدر مقامات دروغگوی بالاتر از وی فعال بودند که اظهارات دروغین یک استاندار علیه اعتراضات برد خبری انچنانی را در پی نمی داشت.
با اینکه مرتضی تمدن در بهمن سال 89 هدفمندی یارانه ها را حماسه ای والاتر از نهم دی دانست (4) لکن در این ایام که سفره رنگین ولایتمداران به مناسبت جشن سالروز تظاهرات تجهیزی نهم دی ماه پهن گردیده بود، وی نیز همانند برخی سعی نمود تا در این ضیافت بی نصیب نماند. به همین منظور مرتضی تمدن بر طبق نذری ناخوانده قصد نمود تا قضای دروغ های آن دوران خود را با گفتگویی بجای آورد، شاید که جبران مافات گردیده و مطلوب ارباب قدرت واقع گردد.
تمدن به تازگی گفتگویی با هفته نامه "شما" نموده است که در آن گفتگو دست به بیان اکاذیبی بس عجیب زده که این روزها قسمت هایی از آن به صورت گزینشی در سایت های وابسته به دولت و نظام منتشر گشته است. به نظر می آید استاندار تهران همچون دیگر مهره های منفور وابسته دولت با وارانه کردن رویدادهای گذشته سعی در موجه جلوه دادن سرکوب ها و خشونت های گسترده پس از انتخابات و بازگشت مشروعیت از دست رفته نظام کنونی دارد. خشونت هایی که با توجه به رسانه ای شدنشان توسط شبکه های اجتماعی در طول دو سال و نیم گذشته، به سختی قابل انکار می باشند. ولی گویا برخی از مهره های حاکمیت در برنامه ای شاید نانوشته قصد دارند با تکرار دروغ های متعدد آن رخدادهای تلخ را به گونه ای دیگر جلوه دهند. ترفندی که از لحاظ روانشناسی تائید شده است و ان ترفند اینست که یک دروغ را آنقدر باید تکرار نمود تا روزی برای همگان واقعیت جلوه نماید.
مرتضی تمدن در قسمتی از این گفتگو با متهم کردن معترضان پس از انتخابات به ترور و بمب گذاری می گوید:« ... وگرنه اگر کسی تودههای مردم پشت سرش باشد، نیاز به بمبگذاری دارد؟ نیاز دارد دست به کار انتحاری بزند؟ نیاز به ترور دارد؟ خیر، معمولاً وقتی پایگاه اجتماعی ساقط میشود و پشتوانههای اجتماعی از بین میروند، دست به روشهای غیرمتعارف میزنند.» (5) دیده می شود که آقای استاندار در حالی که حضور پر رنگ و پرشور مردم را در تظاهرات های سکوت بعد از انتخابات که خود نشانگر پشتوانه عظیم توده ای سران جنبش بود را به نوعی به فراموشی سپرده است، به دروغ آن جنبش مسالمت آمیز را متهم به ترور و بمب گذاری می نماید. همگان به یاد دارند که افرادی که با نام انجمن پادشاهی ماهها پیش از انتخابات دستگیر شده بودند به ناگاه در دادگاههای پس از انتخابات همراه با دیگر متهمان پس از انتخابات محاکمه گشتند. حاکمیت در همراه نمودن این افراد که جرایمی تروریستی داشتند با دستگیرشدگان پس از انتخابات دو منظور را دنبال می نمود. اول آنکه ماهیت مسالمت آمیز جنبش را زیر سئوال برده و جنبش را با ترور و خشونت پیوند زند و دوم انکه با اعدام متهمین آن پرونده، به عنوان معترضین پس از انتخابات فضای رعب و وحشت را برای جمع نمودن بساط تظاهرات های خیابانی ایجاد نماید.
نکته جالب آنکه تنها چند روز قبل از مصاحبه مرتضی تمدن، این اتهام ترور و بمب گذاری توسط صفار هرندی نیز در یک برنامه تلویزیونی بیان گردید و جالب تر آنکه صفار هرندی در این برنامه بدون هیچ گونه ارائه مدرکی ترور دانشمندان هسته ای را نیز به جنبش اعتراضی مرتبط دانست و اینگونه عنوان نمود که گرای دانشمندان هسته ای را معترضین به سرویس های امنیتی خارجی داده اند!! که به نظر نمی آید این همسویی گفتار و این دروغ بزرگ بی برنامه و به بداهه صورت پذیرفته باشد.
تمدن در ادامه این گفتگو و در تکرار اتهام قبلی خود می گوید :« تعدادی از بازداشتشدگان از اینها مسلح بودند و در پروندههای آنها ثبت و ضبط شده و اعتراف کردهاند. در روز 22 بهمن در کنار راهپیمایان دستگیرشدگانی را داشتیم که زیر چادر سلاح حمل میکردند. اینها همه ثبت و ضبط شده است. اینها خودشان هم تکذیب نمیکنند که مسلح نبودهاند یا نیستند.» این در حالی است که بنا به اظهارات اغلب زندانیان در اوین تنها دو فرد در روز 22 بهمن با سلاح دستگیر شده بودند. اولی مردی حدود 50 ساله بوده است که با یک قبضه شمشیر دستگیر شده بود و چون از لحاظ عقلی دچار مشکل بود بازجویی خاصی نشده و پس از مدتی آزاد می گردد و دیگری جوانی سی و چند ساله که با کلت پلاستیکی و چند بطری حاوی بنزین دستگیر شده بود که وی پس از بازجویی مختصر و به علت نداشتن تعادل روحی، بدون برگزاری دادگاه تبرئه و آزاد گردید و این خود پوچی ادعای مرتضی تمدن را به اثبات می رساند. البته با توجه به شناختی که همگان از نظام حاکم یافته اند در صورتی که نظام کوچکترین مدرکی در خصوص مسلح بودن یکی از راهپیمایان به دست می آورد تا کنون آنرا در بوق و کرنا کرده بود.
جالب است که تمدن در ادامه بحث اش با پیوند جنبش اعتراضی به گروه مجاهدین خلق سعی در این دارد تا این جنبش را با مش مسلحانه پیوند دهد. خارج از خطوط مشخص جنبش اعتراضی نسبت به این سازمان که بارها توسط سران جنبش و اعضای ان بیان گردیده است باید افزود که حتی تمامی افراد منتسب به این گروهک که در زندان توسط دیگر زندانیان مشاهده شده بودند بدون سلاح دستگیر شده و علت دستگیری تمامی انها نیز (که تعدادشان بسیار معدود گزارش شده است) شرکت در راهپیمایی مسالمت آمیز بوده و این افراد همچنین برچسب سازمان را در حالی یدک می کشیده اند که یا قبلا با این سازمان ارتباط داشته و یا هوادار آن بوده اند و هنوز افکار عمومی فراموش نکرده است که افرادی چون جعفر کاظمی و حاج آقایی که به علت شرکت در تظاهرات مسالمت آمیز روز قدس دستگیر شده بودند تنها به علت تائید سازمان مذکور و عدم مصاحبه علیه ان و از همه مهمتر برای ایجاد رعب و وحشت در جامعه به چوبه دار سپرده شدند.
مرتضی تمدن در جای دیگر با اشاره به حوادث روز عاشورا می گوید :« افرادی که روز عاشورا از روی پل کالج سقوط کردند، مشخصاً غیر از خود اینها چه کسی در آنجا بود؟ روی پل کالج و زیر پل کالج تا چهارراه ولیعصر کسی غیر از خود اینها نبود. بگوییم مردم به اینها حمله کردند؟ بگوییم نیروی انتظامی به اینها حمله کرد؟ اینها همه کنار صحنه بودند و کسی در میانه میدان نبود. » بعید است که جناب آقای استاندار عکس و فیلم های منتشره از نیروهای بسیجی و لباس شخصی را که در ان روز روی پل مستقر بودند را مشاهده نکرده باشند و یا عکس های متعدد عده ای از زنان و مردان معترض در پائین پل که ماموران ضد شورش را از دست مردم خشمگین نجات می دهند را ندیده باشند. همچنین بعید است که آقای استاندار در سمت رئیس شورای تامین استان تهران فیلم بسیجیان قمه به دست و عربده کش را، فیلم های ضرب و شتم و کشتار مردم را و دهها فیلمی که توسط دوربین های امنیتی و همچنین دوربین های راهنمایی و رانندگی که از فجایع و کشتار عزاداران حسینی در روز عاشورا ثبت و ضبط گشته است را ندیده باشد.
آری ! آقای استاندار رئیس شورای تامین استان تهران است و خود بیشتر از هر فردی بر اطلاعات اشراف دارد و آن روزی که در دانشگاه تهران همراه با جماعت مفسد و کذاب همکارش داشت جسد ربوده شده برادر شهیدمان صانع ژاله را در جلوی چشمهای نگران ما و دیگر هم دانشگاهی هایش تشییع می نمود خود می دانست که صانع نه به دست منافقین بلکه به دست بی صفتانی از هم قطاران و همکاران خودش شهید شده است. او خود از اخبار بیش از ما با خبر بوده و می باشد و می داند که بسیاری از ادعاهای خود و دوستانش کذب محض بوده و محکوم کردن معترضین به ترور و بمب گذاری توجیهی برای خشونت عریانی است که بسیجیان و سپاهیان و نیروی انتظامی و امنیتی با هماهنگی و همراهی دستگاه قضایی در بعد از انتخابات در خیابانها به نمایش گذاردند.
آری ! نباید فراموش نمود که آقای استاندار مشاور احمدی نژادیست که دروغگوئیش شهره آفاق است و آقای تمدن نمی داند که خود و هم قطارانش این روزها مصداق بارز آیه شریفه «فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ» گشته اند.
آری ! مهر بر قلب هایشان زده شده است و سخن حقی بر دلهایشان دیگر ننشیند و این چنین است که تمدن ها و صفارها و دیگر کذابان باید منتظر عذابی دردناک باشند. عذابی که به زودی به یاری خدا دامان پلیدشان را فراخواهد گرفت.
_______________________________________________
(1). خبرگزاری فارس
(2). فرشته قاضی. «مظنون به قتل ندا ناپدید شده» . وبگاه روزآنلاین، پنجشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۸۹.
(3). asriran.com چه کسی «ندا» را کشت؟
(4). www.mashreghnews.ir هدفمندی یارانهها بالاتر از حماسه 9دی
(5) www.khabaronline.ir
maghaleh.docx maghaleh.docx
|