اخبار و گزارشات کارگری - ۲۱ دی ماه ۱۳۹۰
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
پنجشنبه
۲۲ دی ۱٣۹۰ -
۱۲ ژانويه ۲۰۱۲
* در باره تداوم بازداشت شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا
* دستگیری اعضای کمیته دفاع از رضا شهابی محکوم است، آخرین خبر از وضعیت نابسامان رضا
* ششمین سالگرد اعتصاب رانندگان شرکت واحد اتوبوس رانی تهران وحومه
* تجمع کارگران قطعه سازی فولادکرج مقابل مجلس در اعتراض به عدم دریافت ۱۰ ماه حقوق و اخراج
* اعتراض کارگران شهرداری نیک شهربه عدم دریافت حقوق،مزایا واخراج
* گفتگو با تنها بازمانده حادثه فولاد غدیر یزد
* تهدیدبه خودکشی دستهجمعی کارگران شرکت فاکسکان
* در باره تداوم بازداشت شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا
خانواده های این کارگران، اعضای اتحادیه و دیگر فعالین کارگری در شهر سنندج اعلام کرده اند چنانچه هفته آینده این دو کارگر زندانی آزاد نشوند اعتراضات خود را تشدید خواهند کرد
شش روز از بازداشت مظفر صالح نیا و سه روز از بازداشت شریف ساعد پناه گذشت. منزل این کارگران بدون ارتکاب جرمی مورد بازرسی قرار گرفت و بولتن خبری اتحادیه که چیزی جز چند خبر کارگری در آنها نبود بمثابه جرم و بهانه ای برای تداوم بازداشت آنان تبدیل شد. در این مدت خانواده های این کارگران به همراه اعضای اتحادیه و دیگر فعالین کارگری در شهر سنندج، بطور مرتب در مقابل دادگاه تجمع کرده و خواهان روشن شدن وضعیت شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا شده اند اما تاکنون جواب روشنی در رابطه با تداوم بازداشت این کارگران به خانواده های آنان داده نشده است و علیرغم اینکه قرار بود امروز آنان را به دادگاه بیاورند اینکار انجام نشد و فقط پرونده های آنان توسط یکی از ماموران اطلاعات نیروی انتظامی به دادگاه شعبه ۵ بازپرسی منتقل و از آنجا به معاونت دادستانی ارجاع داده شد و معاون دادستان به خانواده های کارگران زندانی اعلام کرد وثیقه ای برای آزادی این کارگران قبول نمیکند و باید بازجویی از آنها ادامه پیدا کند.
اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران، خانواده های شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا و دیگر فعالین کارگری در شهر سنندج اعلام کرده اند چنانچه پس از پایان تعطیلات آخر هفته و روز شنبه، شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا آزاد نشوند بر دامنه اعتراضات خود نسبت به تداوم بازداشت آنان خواهند افزود.
شریف ساعد پناه نماینده اخراجی کارگران ریسندگی پرریس، عضو هیئت مدیره اتحادیه آزاد کارگران ایران و یکی از رهبران کارگری خوشنام در سنندج و مظفر صالح نیا فعال کارگری، معترضی پرشور به بی عدالتی های اجتماعی و از اعضای هیئت مدیره اتحادیه در این شهر است. این کارگران هیچ جرمی جز دفاع از حقوق انسانی خود و هم طبقه ای هایشان مرتکب نشده اند و بی تردید تداوم بازداشت آنان معنایی جز تلاش جهت پرونده سازی های واهی برعلیه این کارگران ندارد.
لذا ما پیشاپیش با محکوم کردن هر گونه پرونده سازی واهی بر علیه شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا، تشدید اعتراض نسبت به تداوم بازداشت این کارگران را حق مسلم خود میدانیم و بدینوسیله اعلام میداریم شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا باید فورا و بی قید و شرط آزاد گردند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۲۰ دی ماه ۱٣۹۰
* اطلاعیه شماره ۱۴ - دستگیری اعضای کمیته دفاع از رضا شهابی محکوم است
آخرین خبر از وضعیت نابسامان رضا
شریف ساعد پناه و مظفر صالح نیا از اعضای کمیته دفاع از رضا شهابی، کارگر و عضو اتحادیه آزاد کارگران ایران در شهر سنندج برای چندمین روز در بازداشت به سر میبرند و دستگاه قضایی برای آزادی موقت آنها قرار وثیقه ی ٨۰ میلیونی صادر کرده است.
تنها جرم شریف ساعد پناه که یکی از فعالان کارگری خوشنام و زحمت کش در شهر سنندج می باشد و نیز تنها گناه مظفر صالح نیا دفاع از حق و حقوق انسانی و ابتدایی برای خود و دیگر هم طبقه ای هایشان می باشد.ادامه ی بازداشت ساعد پناه و صالح نیا به هر بهانه و انگ واهی از سوی تمامی اعضای کمیته دفاع از رضا شهابی محکوم میباشد و ما خواستار آزادی ایشان و پایان دادن به پرونده ی قضایی ایشان هستیم.
همچنین لازم به ذکر است که رضا شهابی کاملا بلاتکلیف در بخش جراحی اعصاب در بیمارستان امام خمینی به حال خود رها شده است و چندین بار دچار خونریزی از بینی شده است.پزشکان متوجه شده اند که این خونریزی ها در اثر صدمه دیدن رضا در دوران بازجویی در اوین میباشد.و مشخص شده که در اثر ضربات شدیدی که به سر او وارد آورده اند ضایعات و صدمات جبران ناپذیری در ناحیه ی سر و در اعصاب و مغز او به جا گذاشته اند.
پزشکان اعلام کرده اند که اکنون متوجه شده اند برای آمادگی برای عمل جراحی ضروری است علاوه بر دیگر بهبودی ها، این ضایعات مغزی ایجاد شده در اثر ضربه زدن به سر رضا نیز بهبود یابد.
بدین ترتیب هر روزه مشکل جسمی حاد ِ جدیدی توسط پزشکان کشف میشود که همگی مربوط به آزار و اذیت هایی است که در بازجویی ها و در زندان بر سر رضا شهابی آورده اند.
کمیته دفاع از رضا شهابی – چهارشنبه ۲۱ دیماه ۹۰
شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی ، آقای محمود صالحی : ۰۹۱٨٨۷۴۷۱۰۴
* ششمین سالگرد اعتصاب رانندگان شرکت واحد اتوبوس رانی تهران وحومه
گزارش این هفته به ششمین سالگرد اعتصاب رانندگان شرکت واحد اتوبوس رانی تهران اختصاص دارد. اما شاید بهتر باشد که ابتدا به سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه و تاثیر فعالیت های آن اشاره شود.
این سندیکای کارگری بیش از ۴۰ سال قبل تاسیس شد، اما بعد از انقلاب توسط دولت منحل و شورای اسلامی کار جایگزین آن شد.
سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه از حدود ۱۰ سال پیش توسط کارگران این شرکت دوباره آغاز به کار کرد و بعد از مدتی نیز به عضویت رسمی فدراسیون جهانی کارگران حمل و نقل درآمد.
سعید ترابیان، مسئول روابط عمومی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، درباره آغاز به کار این سندیکا به رادیو فردا می گوید: «به دلیل انباشته شدن خواستههای کارگری و عدم وجود نمایندههای واقعی و حضور نهاد مشورتی شورای اسلامی کار به عنوان نماینده کارگر در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، سندیکای کارگران شرکت واحد که از سال ۱۳۶۹ بدون برگزاری مجمع عمومی تشکیل شده بود، از سال ۱۳۸۳ فعالیت خود را شروع کرد.»
وی افزود:«با برگزاری مجمع عمومی در سال ۱۳۸۴ نمایندگان واقعی با حضور خود کارگران در پای صندوقهای رأی وجودشان را اعلام و پیگیریهای صنفی خود را از سال ۱۳۸۴ آغاز کردند. فعالیت سندیکای شرکت واحد کماکان ادامه دارد و در راه دفاع از حقوق کارگران فعالیت میکند. »
با آغاز به کار سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، منصور اسانلو به ریاست هیات مدیره این تشکل کارگری انتخاب شد.
در اینجا، یکی از سخنرانی های آقای اسانلو را می شنویم که در جمع گروهی از کارگرهای شرکت واحد گفته بود: «من به مامور اطلاعات کمیته پیگیری گفتم آقا تو میخواهی مرا بازجویی کنی؟ بگذاراول چند کلمه برایت حرف بزنم. من انقلاب کردم که استقلال داشته باشم، آزادی داشته باشم، عدالت اجتماعی داشته باشم. زن و بچه هایمان گشنه نباشند، دخترانمان را به خاطر فقر به فحشا نبرند به دوبی، نبرند به اسلام آباد، نبرند به کراچی و کویت. اینها بد است؟ خود مامور سرش را انداخت پایین. ریشه تمام فسادها فقر است. حضرت علی میگوید اگر فقر از در بیاید ایمان از پنجره بیرون میرود. ما چیز اضافهای نمیگوییم، حق مان را میخواهیم.»
پس از آنکه سندیکای کارگران شرکت واحد دوباره آغاز به کار کرد و با استقبال هزاران از رانندگان و کارگران بخش های گوناگون شرکت واحد مواجه شد، برخورد با این تشکل کارگری شروع شد؛ از جمله اینکه در نیمه نخست سال ۱۳۸۴، گروهی به دفتر آن حمله و ضمن ضرب و شتم اعضای حاضر در این دفتر تلاش کردند تا زبان آقای اسانلو را قطع کنند. در عین حال، دو نفر از اعضای سندیکا نیز مورد اصابت چاقو قرار گرفتند.
یکی دیگر از موارد مهم در فعالیت این سندیکای کارگری، برگزاری دو اعتصاب در تهران بود؛ یعنی در روزهای ۴ دی و ۸ بهمن سال ۱۳۸۴.
البته رسانه های دولتی تلاش کردند که دامنه این اعتصاب را کوچک جلوه دهند اما با این همه، خبر اعتصاب در همین رسانه ها انتشار یافت. این در حالی بود صدها نفر از رانندگان پیش از آغاز اعتصاب بازداشت شده بودند. اعضای خانواده های برخی از رانندگان نیز بازداشت شدند.
محمد باقر قالیباف، شهردار تهران، نیز با حضور در بین کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران به آنان قول داد که خواسته های صنفی شان برآورده می شود و بازداشت شدگان نیز آزاد خواهند شد. پس از این وعده ها، رانندگان به سر کار خود بازگشتند. البته تمام این خواسته ها نیز انجام نشدند.
اعتصاب رانندگان شرکت واحد تا این اندازه واجد اهمیت بود که سازمان بین المللی کار از آن زمان به بعد همیشه در گزارش های خود درباره این اعتصاب نوشته است.
از آن زمان تاکنون، سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه به شدت تحت فشار امنیتی و قضایی جمهوری اسلامی قرار داشته است. احضار و بازداشت تعداد زیادی از اعضای سندیکا، بیکار شدن دهها نفر از آنان و خروج اجباری تعدادی از آنان از ایران، بهایی بوده که این سندیکا در فعالیت سندیکایی خود تاکنون پرداخته است.
در عین حال، دو عضو هیات مدیره این سندیکا؛ رضا شهابی و ابراهیم مددی، همچنان زندانی اند.
البته موضوعی که نباید فراموش شود، این است که فعالیت های سندیکا بی نتیجه نبوده است.
سعید ترابیان، مسئول روابط عمومی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه، درباره این فعالیت ها می گوید: « در جلساتی که تشکیل میشد نمایندگان کارگران روی مسئله آموزش بسیار حساس بودند و گروههای آموزشی هفته ای یک بار برنامه آموزشی برای کارگران داشتند. همین امر باعث شد بسیاری از کارگران از مسایل مختلفی که جزو مشکلات جامعه است از جمله اعتیاد و مسایل این چنینی دور ماندند با آگاهیهایی که به کارگران داده شد.»
وی می افزاید:«از دستآوردهای دیگر سندیکا حقوق کارگران و طبقه بندی مشاغل بود که اجرا نشده بود و پیگیریهای صنفی باعث شد طبقه بندی مشاغل کارگران اجرایی شود و حقوقشان به مراتب بالاتر برود. البته حقوقشان در سطح تورم نبود ولی در حدود تورم آن موقع بالا رفت.»
آقای ترابیان اضافه می کند:«مدیریت شرکت واحد به کارگران و رانندگان کارهای اضافی تحمیل کرده بودند که این کارهای اضافی هم از دوش رانندهها برداشته شد. دادن شیر و کیک و لباس اضافی به راننده ها نیز یکی از خواستهای صنفی کارگران بود که فعالیتهای سندیکا باعث شد کارفرما این امکانات را در اختیار راننده ها قرار دهد.»
منبع:رادیوفردا-بخش هایی از گزارش هفته برنامه کارنامه
* تجمع کارگران قطعه سازی فولادکرج مقابل مجلس در اعتراض به عدم دریافت ۱۰ ماه حقوق و اخراج
به گزارش مورخ ۲۱دی ماه ایلنا جمعی از کارگران کارخانه قطعهسازی کرج در مقابل مجلس تجمع کردند.
بنا همین گزارش، در این تجمع پارچهنوشتهای خطاب به مسئولین در دست کارگران بود که بر روی آن نوشته شده بود:
«ما کارگران شرکت قطعه سازی فولادی کرج با بیش از ۲۰ سال سابقه کار به مدت ۱۰ ماه است که حقوق نگرفتهایم و این درحالیست که با این سابقه کار اخراج شدیم.»
اعتراض کارگران شهرداری نیک شهربه عدم دریافت حقوق،مزایا واخراج
کارگران نیک شهر: از ابتدای سالجاری تنها شش ماه حقوق دریافت کرده و دو سال و شش ماه اضافه کار به علاوه عیدی و پاداش سال ۹۰ و هزینه لباس کار، سه سال است که شهرداری حاضر به پرداخت آن به کارگران نمیشود.
به گزارش فارس بتاریخ ۲۱دی ماه، تعدادی از کارگران شهرداری نیکشهر در گفتوگو با خبرنگار فارس اظهار داشتند: با چند سال سابقه کار بدون هیچ دلیل منطقی اخراج شدهایم و شهرداری نیز حکم اخراج ما را تأیید کرده است.
این کارگران که از بیان نامشان هراسان بودند افزود: از ابتدای سالجاری تنها شش ماه حقوق دریافت کرده و دو سال و شش ماه اضافه کار به علاوه عیدی و پاداش سال ۹۰ و هزینه لباس کار، سه سال است که شهرداری حاضر به پرداخت آن به کارگران نمیشود.
آنان گفتند: از چهار ماه پیش تاکنون به دلیل عدم پرداخت حق بیمه کارگران توسط شهرداری، بیمه ما هم تمدید نشده و این امر مشکلات عدیدهای برای کارگران به وجود آورده است.
کارگران شهرداری نیکشهر با بیان اینکه در سرما و گرما و زیر سختترین شرایط به نظافت شهر پرداختهایم افزودند: شهرداری نیکشهر اعلام کرده طبق نظر استانداری باید ۵۲ نفر از کارگران را تا پایان امسال اخراج کنند که در همین راستا ۱۰ نفر اخراج و بقیه نیز به زودی اخراج میشوند.
آنان ادامه دادند: به عنوان رفتگر تنها ۲۴۰ هزار تومان حقوق میگیریم که آن هم تا شش ماه است پرداخت نشده و اگر مسئولان در این زمینه چارهای نیندیشند بنیان خانوادگی ما کارگران از هم خواهد پاشید.
سرپرست شهرداری نیکشهر در این ارتباط به خبرنگار فارس گفت: با تأیید عدم پرداخت حقوق و مزایای کارگران در حدود ۱۰۰ کارگر و کارمند در شهرداری نیکشهر مشغول به کار هستند که قرار است به زودی تعداد ۵۲ نفر از آنان اخراج شوند.
حمید آریان افزود: از این تعداد کارگر برخی اخراج و باقی آنان تا قبل از پایان سالجاری باید اخراج شوند.
وی از دلایل اخراج کارگران شهرداری را نداشتن درآمد و عدم توانایی پرداخت حقوق آنان عنوان کرد.
سرپرست شهرداری نیکشهر بیان کرد: استانداری طی مکاتبات اعلام کرده که بیشتر آنان در زمان شهرداران سابق بدون گزینش و برگزاری آزمون و گذراندن مراحل استخدام به کار گرفته شدهاند و الان با سابقه چند سال باید از کار بر کنار که این خود ظلم بزرگی بر حق کارگران است.
آریان یادآور شد: در هر ماه بیش از ۴۰ میلیون تومان حقوق کارگران و کارمندان شهرداری میشود که اکنون مالیات با ارزش افزوده و عدم کمک استانداری، توانایی پرداخت حقوق و مزایا و عیدی و اضافه کار را از شهرداری گرفته است.
وی گفت: اکنون حقوق ۲۴۰ هزار تومانی رفتگران شش ماه است که پرداخت نمیشود.
سرپرست شهرداری نیکشهر ادامه داد: با تجمیع عوارض هر ماه در حدود ۴۰ میلیون به شهرداری نیکشهر کمک میشد ولی در حال حاضر با مالیات بر ارزش افزوده که قانون شده، کل عوارضات در مرکز جمع و بر اساس جمعیت بین شهرداریها تقسیم میشود و هیچ کمکی هم به شهرداری نمیشود.
آریان اضافه کرد: ماشین آلات شهرداری نیکشهر به دلیل نداشتن سوخت و قطعات یدکی و تعمیرات کارایی چندانی برای عمران شهر ندارند و همه به دلیل نبود اعتبار بیکار ماندهاند.
وی گفت: به دلیل کمبود اعتبار کارگران و کارمندان شهرداری از حدود بیش از شش ماه قبل از حق بیمه، حقوق و مزایا، بی بهرهاند و حتی کارگرانی در زمان استخدام تا چند سال بیمه نبودهاند و با تمام مشکلات و سرما و گرما به کار خود ادامه داده که باید فکری به حال آنان شود.
* گفتگو با تنها بازمانده حادثه فولاد غدیر یزد
کوره نفس نداشت، منفجر شد
من کمک کردم مجروحان را به بیمارستان برسانیم. بدنم گرم بود، متوجه سوختگی خودم نشده بودم.. فلز مذاب گوشت صورت پدرم را سوراخ کرده بود. بدن دوستانم تکه پاره شده بود..
چنان بدیهی میگوید «کوره نفس نداشت» که خجالت میکشیم بپرسیم یعنی چی که نفس نداشت. سکوت خنگ و نافهمیدهمان را از راه دور حس میکند که خودش به صرافت توضیح میافتد: «کوره کیپ شده بود، فولاد مذاب سرد شده داخلش ریخته بودند. دهنهی کوره بسته بود.. راهی نداشت که گاز خارج شود. گاز زیر مواد مذاب جمع شده بود و فولاد هم که داشت میجوشید. پنج ثانیه هم طول نکشید.»
برای صحبت با محمدعلی مکاری، نوزدهمین کارگری که از انفجار کوره کارخانه نورد فولاد غدیر یزد زنده مانده است، ناچار شدیم یک ماه صبر کنیم تا کمی بهبود پیدا کند. امروز او چشم آن ۱٨ کارگری است که انفجار را دیدند اما زنده نماندند تا برای ما تعریفاش کنند.
میگوید همهی مصدومیتاش این ۴۵ درصد سوختگی نیست. لحظه حادثه را که توصیف میکند میشود فهمید دردهای دیگری هم هست که به سبک آن جمله دستمالی شده ـ اما تا ابد به شدت صادق ـ روح را مثل خوره از درون و این حرفها..
می گوید: «پنج ثانیه هم طول نکشید. من آن روز در قسمت دیگری، دور تر از کوره کار میکردم. از کارگرها شنیدم که فولاد بالای کوره ذوب نمیشود. رفتم نگاهی به کوره انداختم و بعد هم رفتم با پدرم (جلیل مکاری) حال و احوالی کنم که آن روز کنار کوره کار میکرد. من و پدرم حدوداً ۹۰ متری کوره ذوب فولاد ایستاده بودیم. من پشت به کوره داشتم و پدرم روبروی من ایستاده بود. همینطور که داشتیم حرف میزدیم، پنج ثانیه هم طول نکشید.. کوره منفجر شد و فولاد مذاب را مثل شلیک گلوله تا شعاع ۱۰۰ متری پرتاب کرد. من که پشت به کوره بودم آن لحظه دردی حس نکردم چون پدرم را دیدم که فولاد مذاب صورت و بدنش را پوشانده. در عرض پنج ثانیه همهی رفقایم با بدنهای پاره شده و سوخته روی زمین افتاده بودند. گیج شده بودم. تا وقتی از پشت گوشت سوخته بدنهایشان جنازهها را از زندهها تشخیص بدهیم و زندهها را به بیمارستان منتقل کنیم اصلا نفهمیدم چه بلایی سر خودم آمده. توی بیمارستان متوجه نشدم چطوری، چند وقت بعد، دیدم خودم هم روی یکی از تختها افتادهام. دکترها گفتند ۴۵ درصد سوختگی داری. سراغ پدرم را که گرفتم گفتند کشته شده است.. اگر او جای من، پشت به کوره ایستاده بود الان زنده بود.»
از برادرش شنیدهایم که پزشکی قانونی محمدعلی را جهت کنترل صدمات روحی این حادثه به روانپزشک معرفی کرده است. پس سعی میکنیم موضوع صحبت را به شرایط کارشان در کارخانه فولاد غدیر بکشنایم. میگوید « از ساعت ٨ صبح تا ٨ شب کار می کردیم. ۱۲ ساعت کار و ۲۴ ساعت استراحت داشتیم.» با اینکه سعی میکنیم از ماجرا دور شویم و سئوالی نمیپرسیم، خودش طاقت نمیآورد و ادامه میدهد: «کوره ساعت یک ربع به ۷ شب بود که منفجر شد. من کمک کردم مجروحان را به بیمارستان برسانیم. بدنم گرم بود، متوجه سوختگی خودم نشده بودم.. فلز مذاب گوشت صورت پدرم را سوراخ کرده بود. بدن دوستانم تکه پاره شده بود.»
می خواهیم بدانیم حادثهای که چنین تلفاتی داشته هیچ وقت مورد نظارت بازرسان کار که بابت جلوگیری از این قبیل حوادث حقوق میگیرند قرار داشته؟
میگوید: بازرسها از اداره کار می آمدند اما به درستی کار خود را انجام نمی دادند. چرا که در سالهای گذشته هم چنین اتفاقاتی (البته نه در این سطح با ۱٨ کشته) داشتیم. اگر آنها کارشان را به درستی انجام میدادند ما فقط برای کار کردن به کارخانه میرفتیم.. نمیرفتیم که ندانیم امروز زنده بر میگردیم یا نه.
در بهمن ماه سال ٨۷ برای خود من و ۶ نفر از همکارانم که دوستان صمیمی بودیم چنین اتفاقی افتاد و کوره منفجر شد که یکی از دوستانم به نام حسین سلطانی از ناحیه یک چشم آسیب دید و نابینا شد و الان به مدت ٣ سال است که تحت درمان است.
بله بازرسین می آمدند و می رفتند ولی پیگیری نمی کردند. بازرسها غیر از اینکه باید وضعیت ایمنی کوره را بررسی میکردند باید به تجیزاتی که کارفرما به ما میداد هم نظارت میکردند. ما باید لباسهای ایمنی میداشتیم اما روز حادثه لباس پلاستیکی بر تن ما بوده که از کارخانه به ما داده بودند. همین لباس پلاستیکی باعث شدت سوختگی ما شد.
ما می دانستیم که لباس پلاستیکی هیچ محافظتی از ما نمیکند. اما از ترس اخراج حرفی نمیزدیم و تحمل می کردم. دولت.. همین بازرسهای کار باید صاحب کارخانه را مجبور میکردند که به کارگرانش لباس ایمنی بدهد. ما که کارگر بودیم و قراردادمان کف دستمان بود. میگفتند این کوره ذوب فولاد و این هم لباس، نمیخواهید: به سلامت.»
در پایان، کنجکاویم بدانیم حقوق این «کار» که نه؛ قیمت این معاملهی جان، چقدر بوده. میگوید: «با اضافه کار مبلغ دریافتی من ۵۵۰ هزار تومان میشد.»
منبع: ایلنا۲۱دی ماه
* تهدید به خودکشی دستهجمعی کارگران شرکت فاکسکان
گروهی ٣۰۰ نفره از کارکنان جوان و نوجوان شرکت تایوانی فاکس کان در چین که در کارخانه این شرکت در شهر وووهان کار می کنند تهدید به خودکشی دسته جمعی کردند.
به گزارش مورخ ۲۱دی ماه خبرگزاری اقتصادی ایران(econews.ir) به نقل از اینترنت ویک، این کارگران که در خط مونتاژ کنسول بازی Xbox ٣۶۰ مایکروسافت فعالیت می کنند چند روز قبل در اعتراض به شرایط دشوار کاری و عدم پرداخت غرامت از سوی فاکس کان تهدید به خودکشی گروهی کرده اند.
این شرکت یکی از بزرگترین تولیدکنندگان قطعات رایانهای و الکترونیکی جهان است که واحد بزرگی در کشور چین دارد و بزرگترین صادر کننده این کشور محسوب میشود.
این شرکت در سال ۱۹۷۴ توسط فردی به نام تری گو تاسیس و راه اندازی شد. فاکس کان طرف قرارداد دیگر شرکتهای بزرگ فروش رایانه و قطعات الکترونیکی چون دِل، اپل، سونی، هیولت پاکارد، نوکیا، موتورلا، مایکروسافت و سیسکو میباشد و ۷۵ درصد محصولات شرکت آمریکایی اینتل و درصد بسیار بالایی از محصولات کمپانیهای اپل، دل و صدها شرکت دیگر را تولید میکند.
جرقه این تهدید در روز ۲ ژانویه و در زمانی زده شد که کارگران خواستار افزایش حقوق شدند، اما از سوی کارفرما تهدید به اخراج و برخورد انضباطی گردیدند.
اکثر این کارگران هم در نهایت خواستار استعفا و دریافت غرامت به ازای آن شدند اما کارگرانی که کارشان را ترک کرده اند هنوز پولی دریافت نکرده اند و می گویند فاکس کان قصد ندارد به تعهداتش عمل کند.
پس از این رویداد همه این کارگران به پشت بام ساختمانی متعلق به فاکس کان رفتند و تهدید به پریدن به پایین و خودکشی کردند که در نهایت با مداخله شهردار از قصد خود منصرف شدند.
حال این افراد دوباره تهدید به خودکشی دسته جمعی کرده اند. از اوایل سال ۲۰۱۰ تا به حال ۱۴ نفر از کارگران چینی فاکس کان به دلیل شرایط سخت کاری و پایین بودن دستمزدها خودکشی کرده اند اما این شرکت تایوانی که همکاری نزدیکی با شرکت های بزرگ فناوری در آمریکا دارد توجهی به این مساله نشان نمی دهد.
بیست ویکم دی ماه
|