پیام مصطفی هجری به مناسبت دوم بهمن ماه، ۶۶مین سالروز تأسیس جمهوری کردستان
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
چهارشنبه
۵ بهمن ۱٣۹۰ -
۲۵ ژانويه ۲۰۱۲
هم میهنان گرامی!
پیشاپیش اجازه میخواهم تا در چنین روزی، دوم بهمنماه، سالروز تأسیس جمهوری کردستان، درود بیپایان خود را نثار روان پاک تمامی شهیدان سرفراز نمایم که در راه آرمانهای جمهوری کردستان جان خود را فدا نمودند، در صدر همگی آنان درود میفرستم بر پیشوای محبوب خلقمان، قاضی محمد، رئیس جمهور آن جمهوری نوپا و کوته عمر و زندهیاد ملا مصطفی بارزانی، پشتیبان وفادار جمهوری. درود بیپایان بر مردم کرد به ویژه اعضا و هواداران حزب دمکرات کردستان ایران که از آغاز تاکنون، پرچمداران راستین جمهوری بودهاند و جمهوری و پیام آن، روشنگر راه مبارزهی سرفرازانهی آنان بوده است.
در چنین روزی، اینجا و آنجا و در هر جایی که فرصتی فراهم شده باشد، هم میهنان مبارزمان با برگزاری گردهماییها و محافل ویژهای به ابراز وفاداری نسبت به جمهوری کردستان پرداخته و یاد این افتخار ملی را ارج مینهند. در کشورهای غربی سلسله مراسمهایی بدین مناسبت از سوی اعضاء و هواداران حزب دمکرات و با شرکت کردهای سایر بخشها برگزار شدهاند، در اقلیم کردستان نیز که خوشبختانه از سلطهی اشغالگران آزاد شده است، امسال به طرزی گستردهتر و چشمگیرتر از سالیان گذشته، آیینهایی بدین مناسبت برگزار شده و در همه جا حضور چشمگیر هممیهنان کرد کردستان عراق، کردهای آوارهی اهل کردستان ایران و سایر بخشهای کردستان که مقیم اقلیم کردستان میباشند همچنان ادامه دارد. در برگزاری گستردهی این مراسمات در اقلیم کردستان، نقش تأثیرگذار اتحادیهی جوانان دمکرات کردستان ایران و همکاری تعدادی از سازمانهای جوانان اقلیم کردستان مایهی مسرت و در همان حال نشاندهندهی آگاهی و ارج نهادن جوانان گرامی میهنمان به تاریخ ملت ستمدیدهی خویش است.
در کردستان ایران نیز که همانند سایر بخشهای ایران و حتی بیش از آنان تحت سیاست سرکوب و ارعاب از جانب یکی از واپسگراترین نظامهای دیکتاتوری قرار دارد، جوانان شجاع و فهیم، در فضای متأثر از تهدید، سرکوب و ارعاب پلیسی و امنیتی تحمیل شده از جانب نیروهای مزدور جمهوری اسلامی، با پخش تراکت و شعار نویسی و سایر روشهای مرسوم دیگر، احساس میهندوستی و مراتب احترام خود را به جمهوری شهیدشان ابراز نمودهاند، ما تمامی این فعالیتها و زحمات را به دیدهی حرمت و قدردانی مینگریم. زنده نگاهداشتن یاد این روز ملی از این لحاظ نیز برای ما افتخارآمیز است که اگر چه دشمنان ملتمان به درازای نزدیک به یک قرن از همه سو، انواع دسیسهها را علیه ملتمان اجرا نموده و در این راه سرمایهی هنگفتی نیز صرف نموده و هزاران تن از مردم آگاه و آزادیخواه ملتمان را تنها به جرم کردبودن اعدام کردهاند تا از این طریق زبان، فرهنگ، تاریخ و کلیهی ارزشهای ملیمان را از یاد برده و به طور کامل در فرهنگ ملی زورگویانهی آنان ذوب و استحاله شویم، اما ملت کرد در برابر آنان از پای ننشسته و آگاهانه حاضر به پرداخت هر گونه بهایی شده است تا همچنان به عنوان یک ملت به ماندگاری خویش ادامه دهد و این چنین نیز شده است، این امر و بسیاری از مسائل دیگر نیز از نشانههای عینی این واقعیت هستند که ما پیروز خواهیم شد و به رهایی نائل خواهیم شد.
مردم میهنپرست کردستان!
امروز در اینجا گرد آمدهایم تا به اتفاق، یاد جمهوری را ارج بنهیم. جمهوریای که با گذشت ۷۷ سال از عمر کوتاه آن، هنوز همچون چراغی راهنمای راه راست و نویدبخش آیندهای روشن برای ما و نسلهای آیندهی ملتمان است. اگر چه در رابطه با جمهوری و ویژگیهای آن بسیار گفته و نوشته شده است، اما دستاوردها و پیامهای جمهوری به اندازهای عظیم و فراوان هستند که هنوز تأملی بر آنان ضروری مینماید. عظمتی که نسلهای امروز، یعنی آنها که جمهوری را هرگز به چشمان خود ندیدهاند، هنوز با افتخار از آن یاد میکنند و اشتیاق تحقق دوبارهی آرمانهای والای آن را در سر میپرورانند.
جمهوری کردستان بیانگر آرزوها و علایق آحاد ملت کرد بود. افرادی که هر یک از آنان میخواهد بگوید که من نیز همانند دیگران دارای کرامتی هستم که میخواهم آنرا حفظ نمایم. فردی که دارای سرزمینی است و خواستار حاکمیت آن سرزمین نیز هست، فردی که به اخلاق و ارزشهای بشری پایبند و متعهد بوده و خواستار تفکیک و جداسازی انسانها تحت لوای ایدئولوژی و متافیزیک نیست، بلکه بر عکس، خواستار همزیستی، صلح و دمکراسی است.
از همین رو نیز قصد داریم در این مراسم دوم بهمنماه به مرور بخشی از پیامهای فکری والای جمهوری کردستان بپردازیم که کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفتهاند.
جمهوری کردستان دربردارندهی مجموعهای از معانی بود که علاوه بر جامعهی کردی، دیگران را نیز مخاطب قرار میداد. چه آنهایی که در میان ما زندگی میکنند و چه آنهایی که در خارج از جمع ما زندگی میکنند. پیام مقدس جمهوری برای دیگران این بود که خود را از اندیشهی تمامیتخواهی رها نموده و تبدیل به انسانهایی دمکرات شوید. از واپسگرایی رها شده و تبدیل به انسانهایی مدرن شوید. کرامت انسانی بسیار والاتر از تمامی ارزشهای تصنعی است، به همین دلیل انسان را ملاک حقانیت خود قرار داده و به دیگران این پیام را میدهد که رها شوید از تمام مشروعیتهایی که غیر انسان را مبدأ و ملاک قرار میدهند، مشروعیت مردمی را در نظر بگیرید.
نکتهای که امروز علاوه بر این مسائل بایستی مورد بحث قرار گیرد، بازگشت به خود جمهوری است، تا از خود بپرسیم که دستاورد یا میراث جمهوری چیست؟ این میراث چیست که امروزه بایستی آیینهی راه رهایی و آزادی ملتمان باشد؟ این میراث در چه مواردی بر فرد کرد تأثیر گذاشته است؟ آیا این میراث از چنان پیامی برخوردار است که به ما بگوید امروز چه باید کرد؟ آیا در این میراث چنان ارزشهایی نهفته است که حد و مرزی برای ما تعیین نموده و به ما بگویند چه چیزی جزئی از منافع ملی است و چه چیزی نیست؟ تمامی اینها را به تجربیات و میراث جمهوری ارجاع میدهیم تا از تریبون حزب بنیانگذار جمهوری یکبار دیگر پیام خود را خطاب به مردم کردستان ارائه دهیم.
از نظر من چند پیام اصلی از "چوار چرای" مهاباد به سوی سنندج، ارومیه، کرمانشاه، ایلام، تهران و جهان خارج از ایران فرستاده میشوند.
پیامی از ماکو و سلماس آغاز شده و به دالاهو و کوهستانهای جنگلی ایلام میرسد. پیامی که خطاب آن به ناسیونالیسم تمامیتخواه و ملتمحور است که ثمرهی آن حکومت تهران بوده است.
یکی از این میراثها پیام جمهوری به ملت کرد است، این پیام به ما میگوید که آزادی و رهایی در گرو تداوم راهمان است و به حکومت مرکزی میگوید بیایید با هم زندگی کنیم، همزیستی فلسفهی زندگیست و در سایهی همزیستی است که انسان عظمت مییابد.
مردم آزادیخواه کردستان!
هنگامی که ندای جمهوری از "چوار چرای" مهاباد سرتاسر کردستان را مخاطب قرار داد، به ما این پیام را داد که باید از سلطه رهایی یابیم. رهاییای که شمیم رهایی از نمادهای اشغالگری را با خود به همراه داشته باشد. رهاییای که هویت ما را به سوی ساحل آسودگی رهنمون شود. از همین نگاه بود که جمهوری تنها راه امنیت و آرامش را برای هویت ما تعریف کرد. جمهوری و طراحان آن به خوبی میدانستند تا زمانی که انسان رهایی نیابد، قادر به حفظ کرامت خویش نخواهد بود. به همین دلیل مانیفست سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود را به رهایی پیوند زد و به ما گفت، ملتی که از سلطه رهایی نیابد، هرگز نخواهد توانست از کرامت و آزادیهای خویش محافظت کند. موجودیت و پیدایش جمهوری در این پیام تجلی مییابد که ما برای رهایی ملت کرد آمدهایم و میخواهیم که این ملت را از سلطه رهایی بخشیم. مقصود و آرزوی ما نجات این ملت از خطری است که در رابطه با هویت خود احساس میکند. به همین دلیل شرم و هراس از این هویت سرکوب شده بایستی خاتمه یافته و دوران غوطهور ماندن در مظلومیت به پایان برسد و به افتخار به سوی این هویت گام برداریم. زیرا در هویت سرکوب شده، کرامت انسان کرد پایمال میشود. رهبران جمهوری کردستان نیز این حقیقت را درک نموده و در تلاش هستند تا ملت کرد را از این روند پایمال شدن حقوقش رهایی بخشند. آنچه که در چارچوب جنبش ملیتهای تحت ستم دیدهایم آن است که آنان نیز همانند ملت کرد برای رهایی از زیردستی، به فداکاری پرداختند و به رویارویی با اشغالگران برخاستند تا هویت خویش را در برابر خطرات موجود حفظ نمایند. آنهایی که چنین نکردند، به عنوان ملت از صفحهی روزگار محو شدند. از تجربهی جمهوری آموختیم که رهایی از سلطه گام نخست است، اگر کرامت خویش را به عنوان انسان به دست نیاوریم، نخواهیم توانست آیندهی فرزندانمان را که وظیفهی حفظ این هویت بر دوش آنهاست، تأمین نماییم. از همین رو یکی از مهمترین میراثهای جمهوری این بود که در وجود ما این اندیشه را احیا نمود که تلاشهای ما برای دستیابی به آرامش، از دروازهی نجات هویتمان خواهد گذشت. از هنگام سرنگونی جمهوری نوپایمان تاکنون قافلهی هویت ملی کرد به رهبری حزب بنیانگذار جمهوری بازنایستاده است تا به ما بگوید که فرزندان ملت کرد در هر دورهای حامل این میراث جمهوری بوده و در راه رهایی ملی گام برمیدارند تا به ساحلی امن برسند که در آن هیچکس قادر به سرکوب هویتمان نباشد.
دومین میراث جمهوری برای مردم کردستان، مطرح نمودن این پیام بود که اگر ما از مرحلهی رهایی عبور کردیم، بدین معنا نیست که تبدیل به ارباب و قیم آحاد ملت کرد خواهیم شد، پس از مرحلهی رهایی، مسئولیت ملت و حکومت کردی فراهم آوردن زمینهای است که در آن افراد با دارا بودن تمام ویژگیهای خاص خود، فرد ذیحق باشند. وظیفهی حکومت کردی صرفاً برقراری تعادل است تا بتواند میان منافع مختلف موازنهای برقرار نماید و اجازه ندهد که حقوق فردی به مخاطره بیفتد. از همین منظر بود که حکومت کردی به عنوان جمهوری نامگذاری شد، یعنی از یکسو، جمهوری که مشروعیت خود را از جمهور یا عامهی مردم میگرفت و از سوی دیگر، جمهوری کردستان که خود را بر مبنای هویت ملی کرد تعریف مینمود.
از همین رو مشاهده میکنیم که طی دوران حکومت جمهوری، هیچگونه تعرضی علیه آزادیهای مردم به عمل نیامد. تلاشهای دستاندرکاران جمهوری در راستای کنترل حوزهی عمومی فرد کرد نبود. در این جمهوری علاوه بر فرد کرد که دارای هویت جمهوری بود، حقوق سایر هویتها نیز به عنوان شهروندان ساکن قلمرو کرد رعایت میشد، یعنی دارای حقوق یکسان بودند. سیاست و حقوق در فلسفهی جمهوری تنها مختص مردان نبود، بلکهی نیمهی دیگر جامعهی کردستان یعنی زنان از همان حقوق برخوردار بودند. این در حالی بود که جامعهی کردستان در آن دوران در سطحی نبود که درک و شناختی از حقوق زنان داشته باشد، اما جمهوری تلاشهایش را در این راه به کار انداخت که جامعه و خود زنان را از حقوق آنان مطلع نماید.
همچنان که درمییابیم، اصطلاح آزادی در این جمهوری اصطلاحی ایدئولوژیک و دارای مرزبندی، به معنای محدود ساختن در قالب گروه یا هویتی معین نبود. از اینجاست که تجربهی جمهوری به ما میآموزد که مبارزهی رهاییبخش کرد صرفاً مبارزه برای رهایی ملی نیست بلکه در همان حال، مبارزهای برای آزادی فرد در جامعه نیز هست. از همین رو این میراث بزرگ جمهوری تاکنون و حتی در آینده نیز از یادگارهای افتخارآمیزی است که به ما میگوید میتوانیم در جبههی رهایی ملی گردهم آییم، اما بدین معنا نیست که جامعهای را تأسیس کنیم که در آن حقوق فردی رعایت نمیشود.
یکی دیگر از جنبههای تجربیات یا میراث جمهوری، پیامی است که خطاب به طرفداران اندیشهی یک ملت، یک زبان و یک تاریخ به همراه دارد. جمهوری به طرفداران اندیشهی تمامیتخواهی میگوید، رویایی که شما در تمنای آن هستید و در راه آن گام برمیدارید نمیتواند همچنان ادامه داشته و به هدف خود نائل گردد، زیرا شما فقط خود را میبینید و تلاش میکنید که آرزوهای ما را نابود سازید. به همین دلیل، جمهوری و رهبران فرزانهی آن برخلاف ندای تمامیتخواهی حاکم بر تهران، فریاد تکثر و تنوع ملی در ایران را سرداده و ندای همزیستی برآورده و چراغ رهایی ایران از تمامیتخواهی را برمیافروزند.
آنچه که حداقل در یک قرن گذشته تاکنون در ایران دیدهایم آن است که تلاش برای کنترل قدرت سیاسی به عناوین و روشهای گوناگون تداوم داشته و از همه سو سعی شده است که قدرت سیاسی در مرکز به گونهای تمامیتخواهانه اعمال گردد. زمانی در زیر چتر ملی و زمانی دیگر تحت عنوان دین. هر کدام از اینها، گسترهی بازیهای سیاسی در ایران را تحت سیطرهی خود درآورده و دیگران را که در قالب ملت یا مذهب آنان نمیگنجد. به حاشیه میرانند. اما هنگامیکه جمهوری فریاد برمیآورد، این پیام را به آنها میدهد که ادارهی کشور بدینترتیب تنها دیکتاتوری را در پی خواهد داشت و ما ملیتهای تحت ستم ایران بر خلاف شما اینگونه دگماندیش نبوده و به جای تعریف کردن ایران به عنوان سرزمین تنها یک ملت، معتقدیم که این کشور دربردارندهی ملیتهای گوناگونی است و همزیستی میان آنان است که مسیر زندگی سیاسی ایران را تغییر داده و به سوی دمکراسی سوق خواهد داد. در عین حال، جمهوری برخلاف ملتپرستان و آخوندها، حاکمیتی را بنیاد مینهد که در آن افراد از هر ملت و مذهبی دارای حقوقی برابر فرد کرد هستند. در حالیکه دستاندرکاران تهران در تلاش برای تصفیهی سایر ملیتها بودند، جمهوری میکوشید تا فضای آرامی را فراهم سازد که کردستان را تبدیل به سرزمین کردستانیها نماید و خود را از اندیشهی محدود ملتپرستی رها سازد.
دراینجا برایمان آشکار میشود که جمهوری کردستان برخلاف تبلیغات ملتپرستان تهران، تجربهای بود که بهترین مدل همزیستی را در ایران ارائه نمود. به همین دلیل، میراث این جمهوری تنها مختص ملت کرد نیست، بلکه میتواند میراث ایرانیان نیز باشد، به شرطی که خارج از دنیای ملتپرستی بیاندیشند.
علاوه بر میراث جمهوری برای کردستان و ملیتهای ایران، این حکومت پیام بسیار مهمی نیز خطاب به جامعهی بینالمللی به همراه داشت و آن این بود که هدف و آرمان کرد از مطرح نمودن جمهوری، همانا دمکراتیزه کردن جامعهی بینالمللی است. جهان زمانی میتواند به آسایش و آرامش برسد که تمامی هویتها را به طور یکسان دارای حق و تکلیف بداند. به همین دلیل، جمهوری بسیار آگاهانه بانگ برداشت، که به این مدل از حکومت و یکسانسازی در جهان، بهویژه در خاورمیانه بایستی خاتمه داده شود، زیرا این دولتها پیش از آن که نمایندهی افراد درون کشور خود باشند، نمایندهی منافع محدودی هستند که جهان را به سمت ناامنی میبرند و برآیند چنین طرز تفکری نمیتواند امنیت باشد.
اگرچه متأسفانه رقابت ابرقدرتها بر سر منافع از دلایل مهمی بود که باعث شد آنان هرگز این پیام را نشنوند، لیکن ما به عنوان ملت کرد و حزب دمکرات کردستان ایران از پای نمینشینیم و رسالت خود میدانیم که در دوران کنونی صدای خود را رساتر نماییم، زیرا هماکنون بیش از گذشته حقانیت پیام جمهوری برای جهانیان روشن شده است.
اکنون نیز با گذشت ۶۶ سال از روز دوم بهمنماه ۱٣۲۴ خورشیدی، ما به عنوان حزب دمکرات و رهروان راه جمهوری، یکبار دیگر تکرار میکنیم که اندیشه و طرز فکر جمهوری، خط مشی ماست، رفتار و سیاست جمهوری، رفتار و سیاست ماست. ضمن اینکه میراث بر جای مانده از جمهوری، تنها متعلق به حزب نیست بلکه متعلق به تمامی انسانهای رهاییطلب است. به همین دلیل، مردم کردستان را مخاطب سخنانم قرار میدهم و خطاب به ملتمان میگویم، همگان در جامعهی کردستان، چه به عنوان فرد و چه به عنوان حزب موظفیم که مانیفست نگرش و اندیشهی خود را از میراث و درسهای جمهوری دور ننموده و بیش از پیش در مطالبات خود، جامعهی کردستان و جامعهی پیرامون خود را مخاطب قرار دهیم تا هم صفوف خود را از این طریق مستحکم نماییم و هم جهان به بهترین نحو ممکن، پیام ما را دریابد.
در این مناسبت خجسته و با نگاهی بر این میراثهای فکری جمهوری، نیروها و جریانات ایرانی را مخاطب قرار داده و به آنها میگوییم که ! اگر در اندیشهی رعایت حقوق بشر و دمکراسی در ایران هستید، اگر خواهان حفظ تمامیت ارضی ایران هستید، اگر از زندگی در سایهی ملتپرستی شاهنشاهی و حکومت مذهبی جمهوری اسلامی به تنگ آمدهاید و خواهان زندگی همانند انسانی امروزی هستید، لازم است که از میراثهای جمهوری بهره بگیرید و پیامهای آن را دریابید. حزب ما، حزب دمکرات کردستان ایران که نخستین وارث این میراثهاست، در پرتو پیامهای آن برای همزیستی در ایران که متعلق به تمامی ملیتها با حقوق برابر میباشد، بر اساس تعریف خودمان به عنوان کرد و کردستانی، همراه شماست، اما اگر همانند گذشته در اندیشهی برپایی حکومتی ظالمانه هستید، همانا ما راه دیگری در پیش خواهیم گرفت و شما نیز به آرزوهایتان دست نخواهید یافت. در خاتمه، یکبار دیگر شصت و ششمین سالروز تأسیس جمهوری کردستان را به تمامی ملت کرد و شما عزیزان حاضر در این مراسم تبریک گفته و امیدوارم همگان به اتفاق یکدیگر برای تحقق پیامهای جمهوری تلاش کنیم و افتخار برقراری مجدد جمهوری کردستان نصیب همگی ما شود.
۲ بهمن ماه ۱٣۹۰ خورشیدی
|