پیام اکبر گنجی به شرکتکنندگان در حرکت اعتراضی جهانی برای آزادی زندانیان سیاسی ایران
•
من اکنون که این پیام را برای شما مینویسم به تکتک زندانیان سیاسی میاندیشم، به همبندم ناصر زرافشان، به نماد مصاف داد و بیداد در ایران عباس امیرانتظام، به طبرزدی، به تک تک دانشجویان دربند در تهران و شهرستانها، به زنان آزادیخواه و حقطلبی که در مواردی بسیار بهانهی ستم بر آنان ظاهرا غیرسیاسی اما در واقع عمیقا سیاسی است، به دستگیرشدگان اخیر در آذربایجان، به زندانیان کُرد، به طلبهها و روحانیونی که منتقد حاکمیت اند و در زندانهای ویژه به طور ویژهای بر آنان ستم میکنند
...
اخبار روز:
www.iran-chabar.de
يکشنبه
۲۵ تير ۱٣٨۵ -
۱۶ ژوئيه ۲۰۰۶
اخبار روز: به مناسب پایان اعتصاب غذای سه روزه سراسری برای آزادی زندانیان سیاسی در ایران، اکبر گنجی پیامی خطاب به شرکت کنندگان در این حرکت اعتراضی منتشر کرد. در پیام اکبر گنجی آمده است:
دوستان عزیز، پویندگان راه آزادی،
بهعنوانِ یک همراه، به عنوان کسی که سالها در زندان بوده و ارزش و تأثیر تلاش در دفاع از زندانیان سیاسی را میداند، بهعنوانِ کسی که بسیاری از زندانیان سیاسی کنونی را شخصا میشناسد و به همهی آنان، چه مشهور و چه گمنام، بی توجه به این که چه گرایش عقیدتی و سیاسی دارند، مهر میورزد و بر آگاهی و عزمشان ارج مینهد، لازم میدانم از این که پیشنهاد مرا برای برپایی اعتصاب غذای سه روزه در شهرهای مختلف پذیرفتید، تشکر کنم و بگویم که از شور و همبستگی و آزادیخواهی شما بسیار نیرو گرفتم و هر جا امکان گفتگوی مستقیم با شما میسر شد، از شما بسیار آموختم. با شور و شعف شرح فعالیتهای شما را میخوانم و پیامهای تلفنیتان را از نقاط مختلف جهان میشنوم. اهمیت حرکت اعتراضی کنونی که با همت شما دوستان و یاری مردم شریف ایران صورت گرفت، در پیوند مشخصی است که میان مبارزات آزادیخواهانهی داخل و خارج برقرار شد. در تهران اعتصاب شد، در آنکارا، استانبول، سیدنی، تورنتو، مونترآل، استکهلم، وین، لندن، کلن، هامبورگ، برلن، پاریس، بروکسل، آتلانتا، سانفرانسیسکو، نیویورک، لسآنجلس، شیکاگو، سانفرانسیسکو و بسیاری شهرهای دیگر نیز. هستند درشهرستانهای ایران کسانی که حتّی یک تنه به صورتی سمبلیک با مبارزهی ما همراهی کردند و هستند ایرانیانی که در نقطهای دورافتاده در آمریکا یا استرالیا به همین صورت به مبارزهی ما پیوستند. این پیوند میان داخل و خارج و این میان ایرانیان در سرتاسر جهان را ارج بگذاریم و در تحکیم آن بکوشیم. مبارک باد این پیوند !
همه میپرسند که مبارزه را چگونه ادامه دهیم. در پس این پرسش این خواست اکید وجود دارد که بایستی ادامه دهیم، آن هم با حفظ این پیوندی که برقرار شده است. به نظر من حفظ این پیوند و تحکیم آن وظیفهی مقدم ماست. شبکههای ارتباطیمان را باید گسترش دهیم و مدام جمعهای بیشتر و نفرات بیشتری را به درون آن فراخوانیم .
مسلما میتوانیم و باید سازماندهی شبکهای خود را بهبود بخشیم و حرکتهای بعدی را با تدارک بهتری انجام دهیم. خوب است که همهی دوستان جمعبندیشان را به هم اطلاع دهند و از تجربههای هم بیاموزند. برای حرکت کنونی فرصت بسیار کمی برای تدارک و سازماندهی وجود داشت. من مایل بودم که بلافاصله پس از ورود به نیویورک در برابر مرکز سازمان ملل متحد دست به اعتصاب غذای سمبلیک برای جلب افکار عمومی به وضعیت زندانیان سیاسی ایران بزنم. موضوع را با هر کس که مطرح کردم با پیشنهاد برای همراهی مطرح شد. این گونه بود که حرکت پروبال گرفت و جهانگستر شد. شور بسیاری وجود مرا فراگرفت، آنگاه که خبر شدم بسیاری از دوستان در داخل ایران نیز ایده را نیکو یافتهاند و جمعی از آنان، علیرغم همه محدودیتها و خطرات، بر آن شدهاند گرد آیند و به اعتصاب و اعتراض پردازند. به این دوستان، به دیگر یاوران در سرتاسر جهان و به همهی نیروهای تحولخواهی که این حرکت فراموشنشدنی را سامان دادند و پیش بردند، درود میفرستم. امیدوارم این جبههی تحولخواهی مدام استوارتر و گستردهتر شود .
حقوق بشر ایدهی راهنمای ما و تحقق آن خواست ثابت ماست. یک آماج مقدم ما در این مسیر آزادی همهی زندانیان سیاسی است. ما خواهان آنیم که هر کس که به دلیل عقیدهی سیاسیاش و خواست سیاسیای که پیگری آن جزو حقوق اولیه شهروندی وی است، در بند افتاده، به فوریت و بیهیچ و قید و شرطی از زندان آزاد شود. این که ما در حرکت سیاسی سهروزه به طور مشخص از سه نفر نام بردهایم و آزادی آنان را طلب کردهایم، صرفا به خاطر این بوده که به خواست عمومی خود صورت مشخصی بدهیم و به این خاطر سه نفر برجسته شدند که در بیدادگاههای حکومت هنوز حکمی برای آنان صادر نکردهاند و در بلاتکلیفی مطلق به سر میبرند. آنان اکنون در سلول انفرادیاند و زیر فشار و شکنجهاند. من اکنون که این پیام را برای شما مینویسم به تکتک زندانیان سیاسی میاندیشم، به همبندم ناصر زرافشان، به نماد مصاف داد و بیداد در ایران عباس امیرانتظام، به طبرزدی، به تک تک دانشجویان دربند در تهران و شهرستانها، به زنان آزادیخواه و حقطلبی که در مواردی بسیار بهانهی ستم بر آنان ظاهرا غیرسیاسی اما در واقع عمیقا سیاسی است، به دستگیرشدگان اخیر در آذربایجان، به زندانیان کُرد، به طلبهها و روحانیونی که منتقد حاکمیت اند و در زندانهای ویژه به طور ویژهای بر آنان ستم میکنند. ایران یک مجمع الجزایر زندانگونه است؛ انسانها، کتابها، روزنامهها، نواهای شادی و هر صدا و نماد آگاهیبخش در بنداند. ما خواهان آزادی همگانی هستیم: آزادی انسان، آزادی قلم، آزادی شادی، آزادی زندگی، آزادی برای رشد و آگاهی، آزادی برای همبستگی و مسوولیت .
بار دیگر به همه درود میفرستم و دست تکتک شما را میفشرم
همراه و برادر شما
اکبر گنجی
نیویورک، ۱۶ ژوییه، در روز سوم اعتصاب غذا
|