یادداشت سیاسی سیاسی دیدگاه ادبیات زنان جهان بخش خبر آرشیو  
  اجتماعی اقتصادی مساله ملی یادبود - تاریخ گفتگو کارگری گزارش حقوق بشر ورزش  
   

ابتکار گنجی اولین گام در جهت
اتحاد گسترده همه ایرانیان در برابر قدرت مطلقه است


عیسی سحرخیز


• باید امید داشت که این نوع اقدام ها از حالت ابتکار شخصی و فردی بیرون آمده و پیامد مشورت و رایزنی های همه جانبه، و برامده از یک تصمیم مبتنی بر عقل جمعی باشد که مسلما کارسازتر و موثرتر خواهد بود و دستاوردهایش وسیعتر ...

اخبار روز: www.iran-chabar.de
يکشنبه  ۲۵ تير ۱٣٨۵ -  ۱۶ ژوئيه ۲۰۰۶


* برگرفته از سخنرانی   ارائه شده در تجمع اعتصاب غذای تحکیم وحدت و تحکیم ادوار
 
به نام خداوند جان و خرد
اجازه دهید پیش از هر چیز با خانواده های سه زندانی اخیر موسوی خوئینی، جهانبگلو و اصانلو و دیگر افراد دربند از جنبش دانشجویی گرفته تا فعالان سازمان های غیردولتی و روزنامه نگاران به ویژه دوستان عزیزمان مانا نیستانی و مهرداد قاسم فر و همچنین مطبوعاتی هایی که اخیرا در استان های ترک زبان در جریان اعتراض به کاریکاتور روزنامه ایران دستگیر شده اند ابراز همدردی کنم .
فارغ از مباحثی که در مورد ابتکار دوست عزیزم آقای اکبر گنجی وجود دارد، باید بپذیریم که تلاش و پیگیری این روزنامه نگار شجاع و فعال حقوق بشر موجب شده است که در شرایطی که پرونده هسته ای ایران می رود که بار دیگر در دستور کار شورای امنیت سازمان ملل قرار گیرد، به موازات آن، موضوع نقض گسترده حقوق بشر در ایران و پایمال شدن جمهوریت و دموکراسی و حاکم شدن فزاینده حاکمیت فردی به جای حاکمیت ملت، توجه افکار عمومی داخلی و خارجی را به خود جلب کند .
شرایط جدید و گسترش برخوردها با فعالان سیاسی، دانشجویی، مطبوعاتی، کارگری و زنان در واقع چیزی نیست جز پیامد تمرکز روز افزون قدرت در دست ولی فقیه و رهبری مستقیم وی بر باند خشونت طلب؛ باندی نظامی - امنیتی که توسط یک حزب پادگانی تحت رهبری آقای خامنه ای هدایت همه امور کشور را به عهده گرفته و در تلاش است که با یک دست کردن خبرگان رهبری، تنها روزنه های امکان تحول در ساختار رهبری کشور را   نیز کور کند .
همانگونه که پیش از این در جاهای مختلف متذکر شده ام باید به این نکته به خوبی توجه کنیم که آنچه اکنون، پس پایان دوران اصلاحات هشت ساله، در کشور بر خلاف روح و مفاد قانون اساسی جریان دارد حاکمیت مطلقه یک فرد بیشتر نیست و دیگران، چه در دولت تزئینی، چه در مجلس فرمایشی، و چه در قوه قضائیه تحت امر، چیزی نیستند جز معاونانی فرمانبردار و در واقع عروسک های خیمه شب بازی که دست ها و پاهایشان با نخ های نامرئی به حرکت درمی آید و برنامه ها و نقشه های بازیگر پس پرده را اجرا می کنند و دیگر هیچ .
ه سته اصلی این باند حاکمیت یک جریان خشونت گرا و جنگ طلب و ضددموکراسی و حقوق بشر در داخل و ضد صلح در جهان است. جریانی که با خط مشی ها و سیاست هایی که برگزیده است، می رود که جهانیان را علیه ایران متحد و کشور را به سمت جنگ، یا تحریم و فقر کشانده و منطقه را نیز دستخوش بحران فزاینده کند .
ماهیت این جریان همانگونه که اقتضای طبیعتش است مخالفت با فعالیت آزاد احزاب و گروه های سیاسی، جنبش های دانشجویی و زنان، سازمان های غیردولتی و اتحادیه ها و سندیکاهای کارگری و کارمندی است. به این دلیل است که این جریان با از این دست      تحرک های قانونی، به شدت برخورد می کند و صدای مخالفان را در حلقوم خفه می سازد. پیامد این امر هم چیزی نمی تواند باشد جز به گوش رسیدن   صدای پای فاشیسم   که هر روز نزدیک و نزدیکتر می شود .
همان زمان که آن وزرای معروف و مطلوب بر صندلی قدرت در وزارتخانه های خارجه، ارشاد، کشور و اطلاعات تکیه زدند، و حتی پیش از آن، روشن بود که این بخش ها به صورت مستقیمتری زیر نظر رهبری هدایت خواهند شد و آنچه را که گوشه هایی از آن را اکنون شاهد هستیم بر کشور تحمیل خواهند کرد .
نگاه به پیشینه این افراد چشم انداز آینده تیره کشور را که اکنون دستخوش تورم و گرانی، بیکاری فزاینده، فرار سرمایه های مادی و معنوی ایران به سمت خارج است، به خوبی نشان می دهد. آنچه که اکنون آقای اژه‌ای وزیر اطلاعات به عنوان خطر اصلی معرفی می کند و نوک حمله را به سوی فعالیت نهادهای مدنی گرفته، و سعی بر نمایش فریب خوردن و بازیچه شدن نماینده شجاع مجلس ششم دوست عزیزمان موسوی خوئینی دارد، چیزی نیست جز جمعبندی و سازماندهی اقدام های پراکنده گذشته در جهت خاموش کردن صدای همه مخالفان، و   قدرت بخشیدن هرچه بیشتر به جریان نظامی و امنیتی حاکم. جریانی که اکنون به بهانه اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی می رود که در کنار پول هنگفت حاصل از فروش نفت، سرمایه های بنیانی کشور را نیز به صورت ارزان و رایگان در اختیار خود بگیرد و همانگونه که در مورد قراردادهای بزرگ شاهدش هستیم، بخش خصوصی ضعیف ایران را در مسیر سراشیبی سقوط   قرار دهد .
همانگونه که در نشست پیشین هم متذکر شدم چاره کار چیزی جز اتحاد و همدلی بیشتر، تقویت جامعه مدنی ایران و نهادهای سیاسی و تشکیل و تاسیس جبهه های مختلف به ویژه با رویکرد محوری نسبت به مسئله دموکراسی و حقوق بشر نیست. اقدام هایی از نوع که برادر عزیزمان اکبر گنجی اکنون در جهت بیان صلح خواهی ایرانیان در مقابل جنگ افروزان داخلی و خارجی انجام داده و می دهد. این موارد، در شرایطی که قدرتمندان جهان سرشان گرم بحث انرژی هسته ای هستند، تلاش هایی است که برای رساندن فریاد مظلومیت زندانیان سیاسی، دانشجویی و کارگری و افشای نقض گسترده حقوق بشرصورت می گیرد و گام های اولیه است که می تواند ما را به سرمنزل مقصود برساند. تنها باید امید داشت که این نوع اقدام ها از حالت ابتکار شخصی و فردی بیرون آمده و پیامد مشورت و رایزنی های همه جانبه، و برامده از یک تصمیم مبتنی بر عقل جمعی باشد که مسلما کارسازتر و موثرتر خواهد بود و دستاوردهایش وسیعتر .
 
ب ه امید ایران آزاد و آباد، بدون حاکمیت خشونت طلبان و جنگ افروزان
موفق و سربلند باشید


اگر عضو یکی از شبکه‌های زیر هستید می‌توانید این مطلب را به شبکه‌ی خود ارسال کنید:

Facebook
    Delicious delicious     Twitter twitter     دنباله donbaleh     Google google     Yahoo yahoo     بالاترین balatarin


چاپ کن

نظرات (۰)

نظر شما

اصل مطلب

بازگشت به صفحه نخست